eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.5هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
428 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
. دلتنگ رو کرده ام سوی تو با چشمان گریان بهر امیدی آمدم ای خوب خوبان با حال زارم زیر لب گویم حسین جان از این گدای بی وفا رو برنگردان بی سرپناهم یک نگاهم کن دوباره غرق گناهم روبه راهم کن دوباره آغوش خود را وا کن و من را بغل کن ای مهربانم , کام تلخم را عسل کن هرچه بدی کردم تو به خوبی بدل کن اصلا تمام مشکلاتم را تو حل کن من را نسیم پرچم تو زنده کرده اصلا دلم را ماتم تو زنده کرده دنبال درمان گشتم و اینجا رسیدم جز خیمه ی تو سرپناهی را ندیدم از نفسم و از عالم و آدم بریدم با روسیاهی آمدم کن روسفیدم در روضه ات خیلی به فکر توشه هستم بیتابم و در حسرت شش گوشه هستم این اربعین پایان بده درد و غمم را دیگر بده آقا به من اذن حرم را رخصت بده بر دوش خود گیرم علم را با یاد تو بردارم آقا هر قدم را من خاک‌پای زائران اربعینم از روضه ی گودال تو خیلی حزینم سخت است گفتن از تن و موی سر تو بر روی تل از حال رفته خواهر تو دیگر نمی‌گویم چه شد انگشتر تو بر زیر لب گوید بُنیّ یا بُنیّ مادر تو افتاده ای در گوشه ی گودال بی‌حال ای وای بر من پیکر تو گشته پامال شاعر: ✍ .
حالا که تیره روزم و قلبم مکدر است شبهای من ز اشک غم تو منور است تا بوده روزیم در این خانه بوده است تا هست دیده من از این روضه ها تر است پیراهنم ز کودکی ام تا زمان مرگ از عطر سرخ سینه زنی ها معطر است وقت طواف هم ز غمت اشک ریختم آخر طواف و دیده تر باصفاتر است حتی کنار جسم کفن پوشم ای حسین گریه برای تو ز همه کار خوشتر است جانم بگیر گریه و سوز مرا مگیر این اشک شور هدیه شیرین مادر است هر کس مرا شناخت به نام شما شناخت نوکر به عرش هم برود باز نوکر است 👉
گریه کردن بر تو دل را خالی از غم می کند این سیاهی ها جهان را سبز و خرّم می کند قطره ی اشکی که در بزم عزایت ریختم کارها روز قیامت با جهنّم می کند چای ریز روضه ات می گفت با چشمان خیس چایِ اینجا را خودِ خیر النسا دم می کند هر که آمد روضه قطعاً انتخاب فاطمه است رفت و آمدهای ما را او منظّم می کند سربلندیِ جهان را می کند از آنِ خود در مسیرِ عشقِ تو هر کس که قد خم می کند باز آمد اربعین و غبطه خوردم یا حسین بر کسی که کوله بارش را فراهم می کند اربعین پای پیاده از نجف تا کربلا این قدم ها از غم صاحب زمان(عج) کم می کند
کانال سبک شعرباب الحرم 4_5976507538537975037.mp3
زمان: حجم: 2.68M
قرار دل بی‌شکبیم سلام امام زمان غریبم سلام میدونم‌صدامو داری‌میشنوی حبیبم سلام سلامم به غمهای بی انتهات به‌خون‌گریه‌های‌ رَوون‌ از چشات تو مظلوم‌تری از حسین شهید بمیرم برات پریشون‌حال و غمگینی پای روضه‌ که می‌شینی ماها می‌شنویم امّا تو مُصیبت‌هارو می‌بینی ‌کِی میشه گمشده‌ی خیمه‌نشینم؟ بین این گریه‌کُنا تورو ببینم؟ قدّ یک لحظه کنار تو بشینم یاصاحب‌الزمان ادرکنی _ نمیذاری که حَبط‌شِه اعمال من تو دلواپسی واسه احوال من رسیده چقدر خیر تو دائماً به امثال من تو داری هوای دل زار مو جلو می‌بری با دُعات کارمو تو‌ نورانی کردی با یادت خودت شب تارمو دوسِت دارم بی اندازه غمت دنیـامو می‌سازه بَدم امّا خاطر جمعم که آغوشت واسم بازه چه عذابی بدتر از ندیدن تو؟ یعنی میشه دیگه با رسیدن تو؟ طِی بشه دربدری کشیدن تو... یاصاحب‌الزمان ادرکنی .
زمان: حجم: 280.6K
ده روز دیگر گریه‌ی ما فرق دارد ده روز دیگر روضه اما فرق دارد ده روز دیگر ماجراها فرق کرده ده روز دیگر قصه‌ی ما فرق کرده ده روز دیگر نه حبیبی، نه زهیری ده روز دیگر نه سعید و نه بریری ده روز دیگر خواهرش در اضطراب است ده روز دیگر در حرم قحطی آب است ده روز دیگر در تب و تاب است زینب ده روز دیگر، دور از ارباب است زینب ده روز دیگر این حرم سقا ندارد ده روز دیگر دختری بابا ندارد ده روز دیگر اکبرِ لیلا نمانده ده روز دیگر قاسمِ زیبا نمانده ده روز دیگر مادری در التهاب است خیمه به خیمه در پی یک جرعه آب است ده روز دیگر زینِ اسبی واژگون است سالار زینب پیکرش در خاک و خون است ده روز دیگر راهی گودال گشته ده روز دیگر پیکرش پامال گشته ده روز دیگر روی سینه می‌نشیند از روی تل هم خواهرش زینب ببیند ده روز دیگر صورتش بر خاک صحراست ده روز دیگر رأس او بالای نی‌هاست ده روز دیگر خواهرش ماتم گرفته ده روز دیگر زیر نعل تازه رفته ده روز دیگر روی پیکر سر ندارد ای وای من ... انگشت و انگشتر ندارد شاعر:وحید_محمدی
زمان: حجم: 266K
عاشق شدن، شاید... اگر... اما... نمی‌خواهد مجنون نمی‌گوید مرا لیلا نمی‌خواهد من آمدم دورت بگردم، برنگردانم شمعِ نگاهت گِردِ خود پروانه می‌خواهد دنیا برای اهل دنیا؛ من تو را دارم آن‌که تو را دارد دگر دنیا نمی‌خواهد امروز جایی نوکری کردم که اربابش هرچه شود، عذر مرا فردا نمی‌خواهد عاشق میان سینه دارد یک حُسینیه عاشق برای گریه کردن جا نمی‌خواهد هرکس که چای روضه را پَس می‌زند انگار در جنّت است و آب کوثر را نمی‌خواهد گریه کنت با دست، بر سر می‌زند یعنی از غصه‌ی ذبح سرت، سر را نمی‌خواهد رو می‌زند خیمه‌به‌خیمه پیش اصحابت تنهایی‌ات را زینب کبری نمی‌خواهد داغ علی اکبر به جانت آتش افکنده جسم تو دیگر تابش گرما نمی‌خواهد حداقل یک پارچه رویت بیندازند پوشاندن پیکر دگر فتوا نمی‌خواهد از کربلا تا کوفه و از کوفه تا به شام راهب فقط فهمید مویت شانه میخواهد سروده گروه ادبی یامظلوم