eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
"۲۸ رجب" حرکت ‌امام‌حسین(ع) از مدینہ به سمت و سپس تازه مےخواست دلم سرخوش گردد خبــر آمد کہ حســین بن علے(ع) راهے شد @eetazeinab
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه  شهادت حضرت حمزه علیه السلام اِی عمو جانِ حضرتِ زهرا شیرِ پیکار   سَیّدالشّهدا سِپرِ دین مدافعِ حرمی دل و دلدار سیّدالشّهدا فاطمه پایِ روضه‌هایِ شما می‌زند زار  سیّدالشّهدا سینه‌ات را گرفته نیزه هدف شده تکرار  سیّدالشّهدا بدنت مُثْله می‌شود اِی وای روضه‌یِ یار  سیّدالشّهدا تَهِ گودال هر که آمد زد سخت شد کار  سَیّدالشّهدا خاک خوابید و نیزه‌ها بر خواست کوچه  بازار  سیّدالشّهدا غیرتی‌ها به رویِ نِی بودند دید اِنگار  سیّدالشّهدا گلِ یاسی دوباره سیلی خورد خون و دیوار سیّدالشّهدا یادِ غمهایِ مادرش افتاد سینه  مسمار  سیّدالشّهدا اگر این روضه‌ها پریشان است می‌رسد یار  سیّدالشّهدا
به ساحت سه ساله اباعبدالله الحسین علیه السلام خانم (س) 💎دردانه دردانه هست و می رود دلها برایش بابا به قربانش شود، عمه فدایش! وقتی بغل می گیرد او را حس می کند هفت آسمان را زیر پایش می اندازدش بالا و پایین در دشت می پیچد صدای خنده هایش خواهر برایش قصه می گوید ولی او مادام می پرسد سوال از هر کجایش تا حالش خوب بود اما پس از آن انگار که ابری شده حال و هوایش افتاده از خواب و خوراک... او چند روزی ست! ای وای از و بلایش ده روز در بی تاب بود و آن بغض، یک لحظه نکرد اما رهایش تا اینکه روز جنگ آمد پشت خیمه ، پنهان کرد او را در عبایش اما جهنم در بهشتِ خیمه گل کرد آتش گرفت آیات والشمس و الضُّحایش از تا را آمد... ولی سخت از را تا ... عمه به جایش شاعر چرا باید بگوید معجر افتاد وقتی که راوی گفته از حجب و حیایش! بغض در خرابه تا که ترکید کر کرد گوش آسمان ها را صدایش او رازِ هستی بود، زهراها چنینند رازی که خواهد کرد دنیا برملایش او چیزی از کم ندارد بالاتر از عرش است فرش ربنایش موکب به موکب، ... مال رقیه ست برپا شده در هر ستون، مهمانسرایش قم المقدسه .
🌷برای (ع) بلایای عظیمی بود در راه از تک تک آنها خبر داشت جهان می خواست نباشد ولی رسید و باز نگذاشت از به قتل او کمر بستند اما تنها به میدان آمد آن شب بود و بود و دهان وا کرد از دور صدا زد را با هیاهو هوای گرگ و میش بود و در تعقیب وقتی بخواهد بودنت را برایت معجزاتی می فرستد می نشیند روی تخمش به زنده می ماند را با غل و زنجیر بردند آن اولین مظلوم عالم ندای آمد به گوشش رفت از آن جهنم پسر عمّ و برادر بود و و برادر جان! ، جانِ بود از این جانِ ، ساده نگذر