@Maddahionlinyeknet.ir_-_zamine_-_fatemieh_99.10.26_-_amir_kermanshahi.mp3
زمان:
حجم:
8.02M
#نوحه_حضرت_زهرا_س
#روضه_حضرت_زهرا_س
#امیر_کرمانشاهی
🔴 #کوچه_بنی_هاشم #امام_حسن
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
ما از مسجد که برگشتیم
توی کوچه که رسیدیم
فدک تو دست مادر بود
که اون نانجیبو دیدیم
هی جلو اومد، هی عقب رفتیم
تا مادرم رسید به دیوار
با غضب اومد، کاش نمیدیدم
بشکنه دستت مردم آزار
نفسم، بالا، نمیومد
با عجله اومد، محکم زد
هرچی زور، توی دستش بود
جمع کرد، اون نامرد، محکم زد
آه، محکم زد
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
یه حرفی بیشتر از هر چیز
منو آتیش زده دنیا
نشد کاری کنم اون روز
سیاه شد صورتش اما
کاش فقط این بود، هی زمین میخورد
منو نمیدید دیگه انگار
دنبالم میگشت، وای چه وضعی شد
بشکنه دستت مردم آزار
نفسش، بالا، نمیومد
چی سرمون اومد، محکم زد
هرچی بغض از علی داشت و
توی پاهاش جمع کرد، محکم زد
آه، محکم زد
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
سید رضا نریمانیبخش_چهارم_آسمون_رو_بی_مهتاب_میدیدم.mp3
زمان:
حجم:
24.27M
📋 آسمونم و بیمهتاب میدیدم
#واحد #فاطمیه
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آسمونم و بیمهتاب میدیدم
خونه زندگیم و رو آب میدیدم
بمیرم، حسن شبا با بغض میگه
کاش بلند شم ببینم خواب میدیدم
شب که میشه درد بازو میگیری
روزا هم که دست به پهلو میگیری
مگه قهری مگه من نامَحرَمَم
فاطمه! چرا ازم رو میگیری؟!
شمع خونوادهمون سوسو نزن
ما که هستیم، خونه رو جارو نزن
شونهی موهای زینب پای من
دیگه به دست شکسته رو نزن
درد بینوایی رو چیکار کنیم
غصهی جدایی رو چیکار کنیم
با غریب مدینه کنار میام
بگو کربلایی رو چیکار کنیم
کاشکی تویِ باغمون خزون نبود
گل یاسم اینهمه جوون نبود
اینا که نشد چی میشه لااقل
خونهمون مقتل بچهمون نبود
اومدم پیشت که شرحِ حال کنم
اومدم این و ازت سوال کنم
پایِ من جوونیت و دادی حالا
دیگه من چی رو باید حلال کنم
*شاعر: #گروه_یا_مظلوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
📋 چقدر گریه کردم برای غمات
#واحد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چقدر گریه کردم برای غمات
چقدر گریه کردی بمیرم برات
نمیخوام علی جان چشات تَر بشه
میترسم یه لحظه بگیره صدات
تو نُه سالی که توی خونت بودم
تو نُه سالی که دل به عشقت دادم
نشد چیزی و از تو پنهون کنم
بجز اینکه تو کوچه گیر افتادم
تو کوچه سر من به دیوار خورد
تو کوچه حسن بیهوا پیر شد
راه خونهت و زهرا گم کرده بود
ببخشید یه خورده اگه دیر شد
بخند تا که دردام سَبُکتر بشه
بخند تا که حال منم جا بیاد
به هیچکی نگفتم قرار بوده که
همین روزا محسن به دنیا بیاد
#کوچه_بنی_هاشم
#واحد_سنگین
.
سید رضا نریمانیبخش_چهارم_آسمون_رو_بی_مهتاب_میدیدم.mp3
زمان:
حجم:
24.27M
📋 آسمونم و بیمهتاب میدیدم
#واحد #فاطمیه
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آسمونم و بیمهتاب میدیدم
خونه زندگیم و رو آب میدیدم
بمیرم، حسن شبا با بغض میگه
کاش بلند شم ببینم خواب میدیدم
شب که میشه درد بازو میگیری
روزا هم که دست به پهلو میگیری
مگه قهری مگه من نامَحرَمَم
فاطمه! چرا ازم رو میگیری؟!
شمع خونوادهمون سوسو نزن
ما که هستیم، خونه رو جارو نزن
شونهی موهای زینب پای من
دیگه به دست شکسته رو نزن
درد بینوایی رو چیکار کنیم
غصهی جدایی رو چیکار کنیم
با غریب مدینه کنار میام
بگو کربلایی رو چیکار کنیم
کاشکی تویِ باغمون خزون نبود
گل یاسم اینهمه جوون نبود
اینا که نشد چی میشه لااقل
خونهمون مقتل بچهمون نبود
اومدم پیشت که شرحِ حال کنم
اومدم این و ازت سوال کنم
پایِ من جوونیت و دادی حالا
دیگه من چی رو باید حلال کنم
*شاعر: #گروه_یا_مظلوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
📋 چقدر گریه کردم برای غمات
#واحد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چقدر گریه کردم برای غمات
چقدر گریه کردی بمیرم برات
نمیخوام علی جان چشات تَر بشه
میترسم یه لحظه بگیره صدات
تو نُه سالی که توی خونت بودم
تو نُه سالی که دل به عشقت دادم
نشد چیزی و از تو پنهون کنم
بجز اینکه تو کوچه گیر افتادم
تو کوچه سر من به دیوار خورد
تو کوچه حسن بیهوا پیر شد
راه خونهت و زهرا گم کرده بود
ببخشید یه خورده اگه دیر شد
بخند تا که دردام سَبُکتر بشه
بخند تا که حال منم جا بیاد
به هیچکی نگفتم قرار بوده که
همین روزا محسن به دنیا بیاد
#کوچه_بنی_هاشم
#واحد_سنگین
.
.
#زمینه شهادت حضرت زهرا (س)
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
#امام_حسن
#کوچه_بنی_هاشم
#وداع_با_حضرت_زهرا
••••••••••••••••••••••••••••
۱
من قدم کوچیک بود
اون قدش بلند بود
داد میزد سر مادرم آخه
اون صداش بلند بود ۲
۲
دستش یهو یخ کرد
مادر من ، ترسید
دستش که رفت بالا
یهو دلم لرزید
۳
بد بود
سیلی محکمش پر از درد بود
دستای مادرم دیگه ، سرد بود
رنگ و روشم پریده بود ، زرد بود
افتاد
یه گوشواره روی خاکا افتاد
یهو میون کوچه ها افتاد
گفتش حسن ، چه بی صدا افتاد
《 مادر ... وای مادرم ۲》
•••••••••••••••••••••••••••••••
(وداع)
۱
کار تو تمومه
خیلی درد کشیدی
داری میری اما فاطمه
محسنو ندیدی ۲
۲
میبینی تو زهرا
زندگیمون چشم خورد
سرو اومدی پیشم
یاسم ، ولی پژمرد
۳
جونم
برای حال تو پریشونم
آخه تویی چراغ این خونم
بعد تو من زنده نمیمونم
میشه
بمونی با من ، تو تا همیشه
داره میخشکه یایم از ریشه
زنده بمونی ، آخه چی میشه؟
《 زهرا ... یا فاطمه ۲ 》
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#فاطمیه
#کوچه_بنی_هاشم
#زبانحال_امام_حسن
طوری شده خانه حسن هر بار می گرید
انگار همراهش در و دیوار می گرید
رازی میان سینه دارد که نمی گوید
هر وقت کوچه می رود بسیار می گرید
از آن زمان که پا به در کوبیده شد انگار
در میزند بر سینه و دیوار می گرید
وقتی که مادر دست بر دیوار میگیرد
دیوارهای خانه با این کار می گرید
بعد از سه ماه از بسترش پا شد، دلیلش چیست؟
دلدار می خندد ولیکن یار می گرید
همسایه ها گفتند حال محسنت خوب است؟
فضه از این حرف کنایه دار می گرید
پیراهنی می دوزد و با یاد عاشورا
هر بار سوزن می زند انگار می گرید
#گروه_یا_مظلوم✍
#شب_امام_حسن
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه
#فاطمیه
#کوچه_بنی_هاشم
دوباره غم
داره باز آسمون میباره غم
خاک کوچه روی چادرت نشست
زندگیمونو گرفت غباره غم
همدم دردی
بعد از اون سیلی،راه
خونه رو گم کردی
دست غم رو شد
ضربه سنگین بود،چشمِ
تو دیگه کم سو شد
من خودم عصای دستت میشم
من کمک میکنم و راه میری
دیگه چشمای تو تار میبینه
پسراتو اشتباه میگیری
..........................................
دلم شکست
ابر تیره راه خورشید و بست
سایه یه دست رد شد از رو سرم
رد دستش روی صورتت نشست
خیلی ترسیدم
من کبودیه، زیر
چشم تورو دیدم
کاشکی میمردم
کاش تو کوچه من، جای
تو زمین میخوردم
مگه میشه که فراموش کنم
اشکتو وقتی که فریاد میزد
میپیچه هنوز صداش توو گوشم
جلو چشم من سرت داد میزد
#یونس_چگینی ✍
👇👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه #فاطمیه
#کوچه_بنی_هاشم
#ابراهیم_همتی ✍
➖➖➖
خودتو بزار جای حسن (چه حالی میشی)۲
مـادرتـو جلـوت بزنـن (چه حالی میشی)۲
زدن مادرو سیلیِ بی هوا
زدن مادرو توی اون کوچها
یه سیلی مادر مارو شهید کرد
(یه سیلی موی حسنو سفید کرد)۲
وای مـــادر جـــان
...
اگه مادرت زخمی بشه (چه حالی میشی)۲
بهش اگه بی رحمی بشه (چه حالی میشی)۲
زدن ناموس حیدرو با غلاف
زدن بازوی مـادرو با غلاف
واویلا دستای علی رو بستن
(واویلا دست مادر و شکستن)۲
وای مـــادر جـــان
...
توی کوچه زد ناله حسن (نزن ای مامرد)۲
بجای مادر من رو بزن (نزن ای نامرد)۲
نزن مادرو بی گناهه نزن
نزن مادرو پا به ماهه نزن
رو خاکا افتاده بی هوشه مادر
(شکسته گوشواره تو گوشه مادر) ۲
وای مـــادر جـــان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه
#حضرت_زهرا_زمینه
#کوچه_بنی_هاشم
#زبانحال_امام_حسن علیه السلام
سخته غربت سخته بی کسی
سخته با غم باشی همنشین
سخته شاهد باشی مادرت
می خوره زمین ۲
نگید چرا خرابه حال و روزم
نگید چرا محاسنم سفیده
حکایت کوچه و ماجراشو
جز من و مادر احدی ندیده
پیرم کرده
سایه ی دستای بی جوون مادرم
صدای خسته و لرزون مادرم
چشای زخمی و گریون مادرم
ای وااای
ای وای مادر جوونم
تلخه فکرش تلخه این فشار
تلخه محنت تلخه این عذاب
تلخه هر شب بازم اون روزو
میبینی توو خواب ۲
نگید چرا همیشه غصه داره
شب غم حسن سحر نداره
از اتفاقی که تو کوچه افتاد
حتی بابام علی خبر نداره
دق کردم با
روضه ی غصه ی بی حد کوچه ها
صدای سیلی دشمن بی حیا
چادری که باشه روش جای رد پا
ای واای
ای وای مادر جوونم
#وحید_محمدی ✍
#فاطمیه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه
#فاطمیه
#کوچه_بنی_هاشم
دلگیرهخونه تاریکهخونه
مادرمافتادهمیننزدیکخونه
ازمسجدهرشب از راهکوچه
برمیگردمخونهباقلبیکهخونه
خواستمجلوبرمنشدنشد
خوبحالمادرمنشدنشد
دنیابهکاممانبودنبود
محسنبرادرمنشدنشد
شدغصهروقلبمآوار
رامونوبستمردمآزار
سیلیتواونکوچهیتنگ
زدمادرمروبهدیوار
دنیابهزهرانیومد
محسنبهدنیانیومد ۳
-------------------------
دیوارخونیمسمارخونی
کشتهماروچادرگلدارخونی
امروزتوکوچه ردمیشدمکه
چشممافتادبهدوتاگوشوارخونی
معلومهاینجایهزنوزدن
خبآرهمادرمنو زدن
مشکلاگهقوالهبودچرا
بعد از اینکهگرفتنو زدن
اینحرفوبایدکجاگفت
اصلانمیگمچیاگفت
ایکاشبمیرمکهاونروز
بهمادرم ناسزاگفت
دنیابهزهرانیومد
محسنبهدنیانیومد ۳
-----------------
#محمدجواد_توحیدی سکوت ✍
.👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها