گریزشماره چهار زیارت عاشورا
و لعن الله ابن مرجانة..
امام رضـا (ع) به شبیب فرمود : اگر میخواهی با ما در غرفه های بهشت با پیامبر ساکن شوی بر قاتلان حسین (ع) لعنت کن ! آی اونایی که اومدید زیارت عاشورا بخوانید ! آی اونهایی که تو کربلا نبودید ببینید چه بر سر حسین (ع) و زن و بچه هایش آوردند ! همین ابن مرجانه که داری لعنش میکنی آیا میدونـــی کیه ؟ میدونی چرا داری لعن و نفرینش میکنی ؟ زینب (س) هم تو دارالعماره ابن مرجانه رو نفرین کرد ، این لعن رو به نیت تسلی خاطر زینب کبری (س) با تمام وجود بگو ! به این نیت ابن مرجانه رو لعن کن تا دل عمه ی سادات کمی آرام بگیره ! ابن مرجانه ی ملعون تو دارالعماره کاری کرد که زینب (س) بگه مادرت به عزایت بشینه ، آی مردم من از شما یک سؤال دارم اگه کسی غیرعمد ، شخصی رو به قتل برسونه آیا درسته که تو مجلس عزاداری مقتول ، مرتب بیاد و خودش رو به صاحبان عزا و اولیای دم نشون بده ؟ قاتل اصلا" نباید داغ اونها رو تازه کنه حتی اگه کارش هم غیر عمد بوده باشه ، حتی اگه بخواد بیاد تسلیت هم بگه نباید زیاد جلوی چشم پدر و مادر و فرزند مقتول رفت و آمد کنه چه برسد به اینکه از روی عمد قتل انجام داده باشه ، چه برسد به اینکه بیاد جلوی چشم صاحبان عزا و بخواد کار خودش رو درست جلوه بده ،و قیافه ی حق به جانب بگیره ، همه ی اینها رو مجسم کنید شما قضاوت کنید ! آی مردم حتی اگه از غیر مسلمون هم سؤال کنید که آیا درسته پدری رو جلوی چشم دخترش و یا برادری رو جلوی چشم خواهر محاصره کنند ، آیا درسته جلوی چشم دختر پدری که از شدت تشنگی ضعف براو مستولی شده از هر طرف به او حمله کنند؟ آیا انصاف که بعد از کشتن پدر ، بچه هاش رو بجای تسلی دادن تازیانه بزنند ؟ آیا این شقاوت نیست که جلوی چشم زن و بچه استدلال و برهان بیارن که ما باید پدر شما رو می کشتیم ؟ مطمئن باشید که غیر مسلمون ها هم این کارها رو غیر انسانی میدونند. مردم ! شما قضاوت کنید چه بر سر صاحبان عزا میاد ؟ میخوای آتش بزنم به دلت یا نه ؟ آی مردم ! حالا اگه این پدری که محاصره اش کردند فرزند فاطمه (س) باشه چه حالی میشید ؟ چه شکنجه ای بالاتر از اینکه سر حسینو بیارن جلوی چشم خواهرو دختر سه ساله هلهله و پایکوبی بگنند ! هر کس باشه دنیا دور سرش میچرخه ! نمی تونه تحمل کنه ، مگه یه دختر بچه ی سه چهار ساله چقدر طاقت داره ، دختر بچه ای که تحمل یه خراش به بدن باباشو نداره چجور میتونه ببینه که این سر بریده ، سر باباشه ؟ بخدا اصلا" نمیتونه این مصیبت رو هضم کنه ! مگه یه دختر بچه سقف تحملش چقدره ؟ بخدا باور کنید دختربچه نمی تونه باور کنه باباش که قهرمان زندگیشه کم آورده ! یکی از دوستان طلبه می گفت : تو سفری که به کربلا رفته بودم بعد از چند روز تماس گرفتم ایران تا با دختر چهار پنج ساله ام صحبت کنم بخاطر سرماخوردگی با صدای گرفته با دخترم احوال پرسی کردم ، این طلبه میگه بعدا" که برگشتم ایران مادرم به من گفت اون روز دخترت بعد از صحبت با تو دیدم رفته تو اتاق نشسته و داره گریه میکنه گفتم چیه عزیزم ؟ چرا گریه میکنی ؟ دخترت با صدای لرزانش گفت : چرا صدای بابام گرفته بود ؟ آی مردم بخدا باورکنید دختر تحمل نداره پدرش کوچکترین خراشی به او وارد بشه ، آی پدرها ! شما رو قسم میدم به زینب (س) اگه یه روز بیرون از خونه آسیبی یا زخمی به شما وارد شد با همون حالت نیایید جلوی دخترتون بخدا اگه شمارو زخمی ببینه دلش میگیره یه غم بزرگ روی دلش میشینه ، براش خیلی سخته باباشو تو اون حال ببینه ! یه موقع بهش نگی کتک خوردما دق میکنه ! امان از دل رقیه ! حالا ببین این ابن مرجانه ملعون چه بر سر رقیه آورد! حالا با کینه ای که از ابن مرجانه پیدا کردی اونو با تمام وجود لعن کن! بی انصاف لااقل میگفتی دختران حسین (ع) از مجلس بیرون برن! لااقل با دل رقیه بازی نمیکردی ! آخرش هم کاری با دل کوچیک دختر سه ساله کردند تا دق کرد و جان داد! آی گریه کن حسین (ع) بخدا دل امام زمان (ع) ، دل زینب کبری (ع) و دل رقیه از این نفرین ها و ناله های شما تسلی پیدا میکنه !
#گریز_زیارت_عاشورا_۵#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها