eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
3880882.mp3
18.36M
|⇦•از حرم زینب بیا.... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سال ۹۶ به رئیسی گفتن آیت الله اعدام سال ۱۴۰۳ به سعید جلیلی میگن طالبانی حیات و عادت جریان تحریف همیشه همین عوض کردن جای جلاد و شهید هست!
|⇦•در مکتب حسین.. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ در مکتب حسین این نکته بارزه سینه زن حسین هرگز نمی‌کشه دست از مبارزه سر و پا زخمی ولی می‌مونیم فقط ما پای علی می‌مونیم سینه زن کرب و بلا نباید یه ثانیه خونه نشین بمونه حرف امام جامعه نباید یه لحظه هم روی زمین بمونه «نحن انصار ابی عبدالله» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
3880881.mp3
11.24M
|⇦•در مکتب حسین.... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام علی علیه السلام: حُسن تدبیر و پرهیز از حیف و میل، از حُسن سیاست است.
|⇦•فانی ذات خدا.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ فانی ذات خدا شد فانی دنیا نشد *وقتی داره میره، ابی عبدالله اجازه داد همچین که اومد از خیمه بیاد بیرون زن و بچه همه دورشو گرفتن. مخدّرات، عمه ها، رقیه، سکینه خانم، همه دارن التماسش میکنن. علی اکبرم! اگرم می خوای بری میدان یه مقدار دیرتر برو. چرا اولین نفر تو داری میری؟ یه وقت ابی عبدالله فرمود: رهاش کنید پسرمو... هو ممسوس فی ذات الله... او غرق شده در ذات خدا... او باید بره.* فانی ذات خدا شد فانی دنیا نشد موقع رفتن حریفش گریه ی زن ها نشد از برم دامن کشان که رفت گفتم با خودم خوش بحال آنکه در هفت آسمان بابا نشد نیزه بر پهلوش خورد و کشتی ام پهلو گرفت روی موج تیغ رفت و راهی دریا نشد «حسین حسین آقام آقا آقام آقا» *وقتی وارد میدان شد پیرمردای سپاه، اونایی که پیغمبر و درک کرده بودن، تا نگاه کردن، گفتن: یا لَلْعَجب! پیغمبر وارد میدان شده. اشبه الناس خَلقاً، خُلقاً، منطقاً به رسول الله... گفتن ما با رسول خدا جنگ نداریم، اما تا خودشو معرفی کرد، صدا زد أنا علی بن الحسین ابن علی بن ابیطالب... تا گفت من علیم دوره اش کردن. یکی سنگ میزنه...* *وقتی نانجیب شمشیر رو بر فرق علی زد دست، گردن اسب انداخته دیگه جون نداره روی اسب، خون فرق علی رو چشمای اسب رو گرفت، اسب اشتباهی بجای اینکه برگرده سمت خیمه ها، رفت تو دل دشمن... روایت برا اینجاست نانجیب ها دوره کردن "فَقطّعوه به سُیوف ارباً اربا..."* *حالا با حسین میگی ولدی علی ولدی علی ...* *اینجا آخرین حرفشم زد، ابتا علیک مِنَّ السلام... خداحافظی کرد با بابا. میگن ابی عبدالله مثل باز شکاری خودشو رسوند. دشمنا رو قلع و قمع کرد، تا رسید به بدن علی از روی اسب داره نگاه میکنه حسین. تا نگاهش افتاد به بدن قطعه قطعه دیدن از اسب پیاده شد. این چند قدمو میخواد حسین، راه بره تا کنار بدن... جلو همه لشکر، یه وقت دیدن حسین خورد رو زمین....مرحوم شیخ حُر میگه: ابی عبدالله دو زانو دو زانو، دیگه پاها قوتی نداره. خودشو رسوند بالاسر علی..* دست و پای باعث و بانیش الهی بشکند اولین بار است پیش پای بابا، پا نشد یک پدر میخواستم از او مرا مهمان کند هرچه کردم وا کنم راه گلویش را نشد *بچه وقتی کوچیکه راحت بغلش میکنی، می بوسی، وقتی جوون میشه برا بابا سخت میشه...* حال، راحت در بغل می گیرمت می بوسمت چون حیا کردیم از هم، شام تاسوعا نشد خنده ای که شد سر جمع آوری پیکرش در طی پنجاه سال عمر ما، بر ما نشد *گفتن باباشو نگاه کن! هی داره قطعه قطعه این بدنو جمع میکنه. یه نگاه به عباس کرد گفت..* زحمتی دارم اباالفضلم تو هم با من بگرد من که خیلی گشتم اما، بیش ازین پیدا نشد این که برگشته حرم بین عبا بخت من است در میان یک عبا بخت بلندم جا نشد او خلاصه آمد و من هم خلاصه چیدمش چیدم اما آن جوان خوش قد و والا نشد چشم خود را بست و خواب از چشم یک خیمه گرفت هیچ کس مثل رقیه بعد او تنها نشد *میان همهمه شام راوی نوشته، و بَکا بُکاء عالیا... بلند بلند داد میزد حسین... روایات اینطوری نوشتن. بعضیا نوشتن اول، قبل ازینکه ابی عبدالله برسه عمه سادات اومد.این مسیر طولانی رو عمه سادات دوید. بعضی وقتا این چادر عربی به پاش گیر می کرد. روایت میگه کنار بدن علی داشت جون می داد، به وقت دید یه دست رو شونه شه. هی میگه داری چیکار میکنی با خودت؟ نگاه کرد دید زینبه. همه میگن کمکش کرد. اما من میگم دردسر حسین بیشتر شد. یه نگاه به زینب کرد. یه نگاه به علی کرد گفت ..* خیز از جا آبرویم را بخر عمه را از بین نامحرم ببر... «حسین حسین...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
3880879.mp3
41.54M
|⇦•فانی ذات خدا... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام علی علیه السلام: دین را دژ دولت خود گردان و شکر گزاری را حفاظ نعمت خود؛ زیرا هر دولتی که در حصار دین باشد شکست ناپذیر است و هر نعمتی که در حفاظ شکرگزاری باشد ربوده نشود.
|⇦•من پیرمرد.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من پیرمرد با دنیای درد با زانو نشستم علی روبرو نیگام کن علی صدام کن علی دارم لخته خون میکِشم از گلو علی جان علی... پسرم! صبوری دارم با غمت میکنم نیگا به تن مبهمت میکنم نیگا کن با عباس نشستم زمین دارم از رو خاکا جمعت میکنم بمیرم برات... وای از ماتمت خودم دیدمت شدی دست به دست روی سر نیزه ها دلم پر غمه تنت که کمه چطوری بچینم به روی عبا علی اکبرم.. مگه دیگه داریم ما سخت تر از این پاشو حال و روز باباتو ببین می‌خوام که تو آغوش بگیرم تو رو ولی باز میریزی به روی زمین بمیرم برات.. * خیلی دوست داشتی الان پایین پای حرم امام حسین باشی... از همین جا دلتو روانه کن... بگو السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
3880880.mp3
12.36M
|⇦•من پیرمرد.... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس مردی را از میان گروهی به کار گمارد و بین آنها خدا پسندتر از او باشد، به خدا و رسول او و مؤمنان خیانت کرده است.
دوبیتی رباعی بر تو و بر زینب کبرا قسم بی تو یا مولای عالم بی کسم روز محشر از کرامات خدا یا حسین مهر و ولای تو بسم ◾️ از همان لحظه که مادر زادم یا حسین جان به شما دل دادم با تولای تو ای مظهر عشق از غم هر دو جهان آزادم ◾️ ای صفای آفرینش یا حسین نور چشم اهل بینش یا حسین میشود فردای محشر هر کسی با ولای تو گزینش یا حسین ◾️ من به درگاه تو مهمان توام شامل لطف فراوان توام خود گواهی یا حسین از کودکی من نمک پرورده ی خوان توام .
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ♨️ این کلیپ خیلی به دل میشینه این کلیپ باید سرتاسر فضای مجازی رو پر کنه تا مردم فرق جلیلی با بعضی دیگه رو متوجه بشن.
. «واحد شب اول محرم»👇👇 آقا مسلم بن عقیل علیه سلام محاسن خونی و دستانم بسته شد مثل عموم علی فرقم شکسته شد وای دلدار من تویی غمخوار من تویی مولا مولا مولا حسین جان 2 دلواپس توام یابن الزهرا حسین نامردن کوفیا میا اینجا حسین وای دل پر واهمه است ذکرم یا فاطمه است مولا مولا مولا حسین جان2 چون قتلگاه من دارالاماره شد ذکرت آقای من بردل همواره شد وای بشنو تو این صدا سوی کوفه میا مولا مولا مولا حسین جان2 کوفه میا حسین نامردن این دیار همراهت شاه من طفلان خود میار وای حرمله در کمین اشک مسلم ببین مولا مولا مولا حسین جان2 شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی. واحد شب دوم محرم شب ورود کارون اهلبیت علیه سلام به کربلا تا نام کربلا بر لب جاری شده کار زینب اخا گریه زاری شده وای دق کرده زینبت میمیرد از غمت2 داداش داداش داداش حسین جان این سرزمین چرا صبر از دلم ربود تازه شده برام داغ روی کبود وای به یاد مادرم داداش تاج سرم2 داداش داداش داداش حسین جان من و دوری تو ای وای من حسین مرا با خود ببر مولای من حسین وای جانان من تویی سامان من تویی2 داداش داداش داداش حسین جان از این زمین خودم دانم که میروم اما بدونه تو طفلان کجا برم وای اشکم شده روان داداش پیشم بمان2 داداش داداش داداش حسین جان شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی واحد شب سوم محرم حضرت رقیه سلام الله علیها رفته بودی سفر خوش آمدی پدر رنگ و رویم ببین مرا با خود ببر وای ما و خرابه ها پاشو بریم بابا بابا بابا بابا حسین جان لب و دندان تو چرا خونی شده صورتت سوخته از جوره خولی شده وای کو دست و کو تنت بابا کو پیرهنت بابا بابا بابا حسین جان بده به من جواب کو داداش اکبرم قاسم چه شد پدر کو داداش اصغرم وای عمو عباس چه شد گشتم پیدا نشد بابا بابا بابا حسین جان از من مپرس پدر که معجرم کجاست عمه بی معجر است پس بر من هم رواست وای بعد تو و عمو نپرس گوشواره کو بابا بابا بابا حسین جان شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی واحد شب چهارم محرم شب طفلان حضرت زینب سلام الله علیه ها هر دو رزمنده ایم چون شیر غرنده ایم بهر یاری تو هر دو آماده ایم وای طفل فرضمان نکن تو ردمان نکن دایی دایی دایی جان حسین با مادر آمدیم قبولمان کنی باذکر یاعلی راهیمان کنی وای ما کوه غیرتیم هر دو جان برکفیم دایی دایی دایی جان حسین اشگ مادرمان جاری شده ببین فرمان بده بگو هر دو میدان برین وای والله عاشقیم بگو که لایقیم دایی دایی دایی جان حسین طفلان زینبیم از نسل حیدریم باک از ادو چرا هر دو چون مادریم وای بین التماسمان نکن تو ردمان دایی دایی دایی جان حسین شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی شب پنجم محرم شب حضرت عبدالله بن حسن علیه سلام دستت شده جدا همچون عباس من گفته بودم نیا کوه احساس من وای حقا عبداللهی عشق ثاراللهی واویلا واویلا واویلا واویلا طفلی ولی دلت دریای بیکران عبدالهم تویی نوری از آسمان وای شدی نیلوفری جان از تن میبری واویلا واویلا واویلا واویلا یادگار حسن شرمنده ام نکن با مادر گفتنت درمانده ام نکن وای بی بال و پر شدی همچو مادر شدی واویلا واویلا واویلا واویلا چه گویم بر اخا از داغت نازنین با من حرفی بزن مکش پا بر زمین وای روح و روان من مبر توان من واویلا واویلا واویلا واویلا شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی 👇
واحد شب ششم محرم شب حضرت قاسم بن الحسن علیه سلام عمو شدم نگون از مرکبم بیا دورو ورم پر از لشگر اشقیا وای قرق خونم ببین ذکرم شده همین عمو عمو عمو جان حسین بالین من بیادارم عزم سفر از زیر سم این اسبان مرا ببر وای تن دوخته بر زمین مثل بابام ببین عمو عمو عمو جان حسین گر نیایی عمو میمرد قاسمت جای تو نزد من میشند دشمنت وای تشنهء روی توچشمم هست سوی تو عمو عمو عمو جان حسین حلالم بنما دیگر نماده جان تشنه لبم ببین خون ریزد از لبان وای این دم آخرم بیا بالا سرم عمو عمو عمو جان حسین شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی واحد شب هفتم محرم شب حضرت علی اصغر علیه سلام لالایی اصغرم لالا کن در برم گریه کم کن گلم نور چشم ترم وای شور است اشگان تو خشک است لبان تو لالا لالا لالا لالایی کمتر چرخان علی زبان دور لبت گیرم منم هم که هیچ میمیرد مادرت وای خورده ترک لبت میمیرم از غمت لالا لالا لالا لالایی تنهاییم در این دشت تا دیدی علی گریه کنان تو بر من رسیدی علی وای دیدی که بی کسم شدی فریاد رسم لالا لالا لالا لالایی در آغوش منی دل از دل میبری با تیر حرمله پرستو میپری وای تیر میخورت گلوت بابا خجل ز روت لالا لالا لالا لالایی شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی واحد شب هشتم شب حضرت علی اکبر علیه سلام ای علی اکبرم هستی لشگرم کمی آهسته تر شبه پیغمبرم وای گل یاس منی یار عباسمی ولدی ولدی ولدی ولدی تشنه لب آمدی تشنه لب بروی با این تشنه لبی آخر کشته شوی وای بردی دل ازدلم ببین جان برلبم ولدی ولدی ولدی ولدی چشم اهل حرم مانداست به راه علی چشم وا کن پسرم کن یک نگاه علی وای پاشو علی ببین من خورده ام زمین ولدی ولدی ولدی ولدی کلمینی علی با من حرفی بزن رنگ و رویم ببین حرف از رفتن نزن وای پیرم بابا ببین خیز و از جا ببین ولدی ولدی ولدی ولدی شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی واحد شب تاسوعا شب قمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل علیه سلام گریه کم کن اخا دارم به لب دعا خواهم ز حق داداش که تو گیری شفا وای چون گیرم در برت میمیرم از غمت ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل خنده ی این سپاه آتش زده به جان دیگر اهل حرم نیستندو در امان وای پاشو دلاورم سردار لشگرم ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل جان ام البنین پاشو عباس ببین ایستاده حرمله آن طرف در کمین وای من فکر اصغرم خیز ای برادرم ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل ربابم منتظر تا توآب آوری گمان نمیکنم که تو تاب آوری وای مشگت که پاره شد رباب بیچاره شد ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی واحد شب عاشورا شب آقا سید الشهدا علیه سلام مهلا مهلا حسین قدری آهسته تر ببوسم حنجرت تا که داری تو سر وای دانم بی سر شوی سهم در به دری داداش داداش داداش حسین جان بین بیقرارتم چشم انتظارتم رحمی بر جان من در اظطرابتم وای گر نیایی حرم طفلان کجا برم داداش داداش داداش حسین جان اینان بی رحمنو بی شرم و بی حیا داداش به من نگو خواهر میدان نیا وای میکشنت حسین سر برنت حسین داداش داداش داداش حسین جان بعد تو میشوند اهل حرم اسیر رحمی نمیکنن به صغیر و کبیر وای دختر بوتراب در مجلس شراب داداش داداش داداش حسین جان شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی