eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
363 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
66656e0793a477748f4cd5f4b0d9047e.mp3
8.92M
بابا … چرا موهامو کشید و ، به زخمایِ من نمک زد بابا … النگوهامو گرفت و ، نبودی ما رو کتک زد چشمِ تو رو دور دید و خیلی بهم خندید و گوشوارم و دزدید و بابا .. چند بار … خواب میدیدم رو زانوت نشستم پیر شدم بابایی ، که میلرزه دستم از تمومِ دنیا به جانِ تو خستم … بازوم مثه بازوته ابروم مثه ابروته پهلوم مثه پهلوته … بابا … منم مثله تو اسیرم،تو رو نیزه من خرابه بابا … رویِ گونه ت جایِ سنگ و ، رویِ دستام جا طنابه از زجر چه زجری دیدم خیلی ازش ترسیدم افتادم و لرزیدم … بابا … خیلی … میدیدم اشکاتو رو گونه ت میریزی ما بنی الزهراییم تو اوج عزیزی وای نگامون کردن به چشمِ کنیزی … بازوم مثه بازوته ابروم مثه ابروته پهلوم مثه پهلوته … بابا … یه جوری زد تا بمونه ، رویِ اَبروم یادگاری بابا … سرت رو آخر گرفتم ، با اشک و با گریه زاری روضه چقد جانسوزه میدونی که چند روزه زخمِ پاهام میسوزه … بابا … جونم … سوختم و میسازم ، با لُکنت زبونم کاش دعا می کردی ، که زنده نمونم کاش تو آغوشِ تو ، بودم مهربونم بازوم مثه بازوته ابروم مثه ابروته پهلوم مثه پهلوته
زادروز نغمه‌سرای کودکان «عباس یمینی شریف» «به دست خود درختی می‌نشانم به پایش جوی آبی می‌كشانم كمی تخم چمن بر روی خاكش برای یادگاری می‌فشانم درختم كم‌كم آرد برگ و باری بسازد بر سر خود شاخساری چمن روید در آنجا سبز و خرم شود زیر درختم سبزه‌زاری به تابستان كه گرما رو نماید درختم چتر خود را می‌گشاید خنک می‌سازد آنجا را ز سایه دل هر رهگذر را می‌رباید» شعر بالا را بسیاری‌ها شنیده‌ایم و شاید وقتی آن را می‌خوانیم خاطرات خوش کودکی و مدرسه مقابل دیدگانمان رژه برود. این شعر از «عباس یمینی شریف» است؛ آموزگار، مدیر مدرسه و نویسندهٔ ایرانی ادبیات کودکان. عباس یمینی شریف، اول خردادماه ۱۲۹۸ در محلهٔ پامنار تهران به دنیا آمد. شاید بتوان به راستی بر این امر صحه نهاد که در نیم قرن اخیر میلیون‌ها کودک ایرانی اشعار و نوشته‌های او را خوانده‌اند. یمینی‌شریف یکی از پرکارترین نویسندگان و شاعران کودکان در جهان بوده‌ است. او بیش از ۳۰ کتاب در این حوزه منتشر ساخت. اولین کتاب یمینی‌شریف «آواز فرشتگان» نام داشت که در سال ۱۳۲۵ منتشر شد و آخرین کتاب‌های این نویسندهٔ کودکان، «جدال در پرتگاه توچال» و «فارسی‌ زبان ایرانیان» در سال ۱۳۶۸ و چندی قبل از مرگ او به چاپ رسید. یمینی‌شریف با در نظر گرفتن روحیات و خلقیات کودکان در قالب شعر و با زبانی ساده و آهنگین آنچه باید کودکان بیاموزند را به آن‌ها می‌آموخت. توران میرهادی، استاد ادبیات کودکان، نویسنده و متخصص آموزش و پرورش که سابقهٔ دوستی و هم‌کاری‌اش با یمینی‌ شریف به سال ۱۳۴۴ بازمی‌گردد چنین می‌گوید: «عباس یمینی شریف در مدرسه و مكتب درس خوانده است و با ابعاد اندیشه‌های خاص و عام، نو و كهنه آشناست. محیط پرورش او خیلی زود او را با افكار ضد ظلم آشنا می‌كند و چنین است كه ۵۰ سال از ۷۰ سال زندگی پربار خود را وقف كودكان و نوجوانان، یعنی بی‌دفاع‌ترین و مظلوم‌ترین افراد كشورمان می‌كند و تا لحظه‌های پایان زندگی حتی زمانی كه به مرگ می‌اندیشد، ابتدا به كودكان فكر می‌كند: من نغمه‌سرای كودكانم» اعتقاد او به همین نیاز به دگرگونی، موجب شد که به تالیف کتاب کلاس اول ابتدایی به نام «دارا و آذر» که سال‌ها در مدارس تدریس می‌شد بپردازد. در سال ۱۳۲۱ اولین شعری که برای کودکان سروده بود را در مجلهٔ «نونهالان» منتشر کرد. او در سال ۱۳۲۳ با ابراهیم بنی‌احمد مجله‌ای به نام «بازی کودکان» را منتشر ساخت. اشعار عباس یمینی شریف در سال ۱۳۲۴ وارد کتاب‌های درسی دوره‌ی ابتدایی ایران شد. او در آخرین دو بیتی که در روزهای واپسین عمر خود و برای حک شدن بر سنگ مزار سروده است می‌گوید: من نغمه‌سرای کودکانم شادست ز مِهرشان روانم عباس یمینی شریفم گیرید ز کودکان نشانم کسی این شعر را فراموش کرده است؟ «من یار مهربانم دانا و خوش زبانم گویم سخن فراوان با آنکه بی‌زبانم پندت دهم فراوان من یار پند دانم من دوستی هنرمند با سود و بی‌زیانم از من مباش غافل من یار مهربانم» یادش گرامی امروزتان قشنگ و پر معنا❤️
Hossein Sibsorkhi - Kash Mesle Darya Naboodi.mp3
11.22M
کاش مثل دریا نبودی اینقدر زیبا نبودی تا کسی چشمت نمیزد کاشکی اینقدر اَبَلفضل خوش قد و بالا نبودی تا کسی چشمت نمیزد کاش نمیرفتی دَم آب کاشکی تو سقا نبودی تا کسی چشمت نمیزد عباس وقتی که از خیمه میرفتی علقمه عباس از دور میدیدم منتظر بود فاطمه عباس دریا دلش مثل دلم آروم نبود عباس تو رفتی و برگشتنت معلوم نبود عباس دل رباب از غم در تب و تاب عباس اصغرو دریاب عباس دل شده خون پاشو ای پهلوون داداش دلمو نشکون اَبَلفضل پاشو بریم به خیمه رنگم از رُخم پریده جون من به لب رسیده اومدم با اَشک دیده وقتی فریادت شنیدم تا کنار تو دویدم تا رسیدم قَد خمیده پرسیدم از کَس و ناکَس هیچکس اینجا اینطرف ها ندیده دست بریده عباس سقای من مُقَطَعُ الأعضا شده کل علقمه رو گشتم تا که پیدا شده عباس برات بمیرم کشته ی غیرت شدی عباس باهات چیکار کردن به چند قسمت شدی پاشو تو رو خدا از من نشو جدا نگذار حسینو تنها کِشتیم به گِل نشست بدجور پشتم شکست پاشو سقای بی دست اَبَلفضل پاشو بریم به خیمه وقتی رفتی آروم آروم من شدم غریب و مظلوم غَم میبارید از سَر و روم دخترم گفت برمیگردی من به زیر لب میگفتم بیچاره ای طفل معصوم وقتی دستاتو بُریدن صدای مادرم اومد یهو گفت آخ زخم بازوم **** ** ✅ حسین سیب سرخی
778.2K
عزیز مرتضایی یا رقیه ز نسل مصطفایی یا رقیه تمام هستی زینب تویی تو گل خیرالنسایی یا رقیه 🌴رقیه جان رقیقه جان رقیه 🌴رقیه جان رقیه جان رقیه چو زهرای مطهر نور هستی به چشم ما ضیایی یا رقیه به زینب عمه ی مظلومه ی خود تو سر تا پا حیایی یا رقیه 🌴رقیه جان رقیقه جان رقیه 🌴رقیه جان رقیه جان رقیه تویی نور و تویی فرقان تویی فجر تو شمس و والضحایی یا رقیه چو زهرا مادرت فردای محشر شما صاحب لوایی یا رقیه 🌴رقیه جان رقیقه جان رقیه 🌴رقیه جان رقیه جان رقیه تو در شام بلا تا صبح محشر سفیر کربلایی یا رقیه به اذن حضرت باری تعالی به درد ما دوایی یا رقیه 🌴رقیه جان رقیقه جان رقیه 🌴رقیه جان رقیه جان رقیه
روضه_متنی _ دیرِ راهب و اسارت خاندان آل الله ┄┅═══••↭••═══┅ از صبح دل تو دلش نیست ، یه خوابی دیده عیسی مسیح بهش گفته مهمون داری ... از صبح نشسته منتظر خدا این مهمون من کیه که عیسیِ پیغمبر اینجور سفارششُ کرده ... کأنَّ یه کِشِشی تو این دلشِ .. یه هول و وَلایی تو این دلش ایجاد شده ... همینجور منتظر ساعات گذشت ، ظهر شد عصر شد ، نزدیک غروب از دور یهو دید یه سیاهی داره نزدیک میشه ، اومد بیرون با دقت نگاه کرد دید یه قافله ای داره میاد ... همینجور که قافله نزدیکتر میشد نگاه کرد دید این قافله حالاتش عجیب غریبه ... یه عده مرد جنگی ، از سر و وضعشونم معلومه لا اُبالی ... پشت سرشون هشتاد و خورده ای زن و بچه قد و نیم قد ... یه آقایی روی ناقۀ لنگ ... دستاشو بستن ... پاهاشو از زیر شکم ناقه ... نگاه میکنه به چهرۀ این قافله، خدا این قافله عجب عجیب غریبِ ... نه به اون مردایِ جنگی ، نه به این زن و بچه ... اینا کی ان؟.. نکنه اینا همون مهمونایی ان که عیسی مسیح به من وعده داده .. یه نگاهی درستی کرد دید بالایِ نیزه یه تعداد سرُ زدن .. اما این زن و بچه همش نگاهشون به یه سر که بین اون یکی سَرا مثل خورشید داره نور میده ... هی نگاه می‌کنه ، خدایا چقدر نورانیِ این رأس مبارک ... این همون مهمونیِ که عیسی به من وعدۀ اومدنشو داده .. ایستاد، آرام آرام آمدند راهب بگو ببینم تو این دِیرت یه جا برا استراحت ما هست یا نه؟ گفت بفرمایید میتونید اینجا استراحت کنید، میگه آمدن خودشون چادر زدن و اسباب غذا ، یه عده ای زن و بچه ها رو هم جمع کردن پشت دِیر (کلیسا) زن و بچه ها کنار هم ، آروم آروم داره غروب میشه، هوا داره سرد میشه ، لباس نامرتب تن این بچه ها ... دید تو این زن و بچه ها چشم همه شون به یه خانم .. انگار همه پروانۀ دور اون شمعند ... صدا میزنه بچه ها بیان جلوتر، بچه ها تو پناه این دیوار پناه بگیرید ، سرما کمتر اذیت کنه .. یکی میگفت عمه پاهام .. یکی میگفت عمع امروز یکم عقب افتادم بد زدن تو کمرم .. صدا میزد کلثوم، چند تاشونو تو بغل کن .. رباب چند تاشونوم تو بغل کن .. فضه نزار این بچه ها جدای از هم بشینن .. صدا زد اون نازدانه ام بیاد بغل خودم عمه ... عمه فدات بشه عمه .. ┄┅═══••↭••═══┅┄ با یه زحمتی بچه ها رو خواباند، بگذرم اومد جلو ، به این نیزه دار گفت یه خواهشی ازت دارم. _چیه؟ راهب چی میگی؟ گفت میتونم ازت خواهش کنم این سر امشب مهمون من باشه؟.. گفت اینجوری نمیشه، باید پولی بدی عطایی بدی . زری داد و سرُ از بالایِ نیزه پایین آورد .. شاید بی بی هی زیر لب داره میگه راهب میدونی قیمت اون سر چی بود؟.. راهب اون سر تو بغل زهرا بزرگ شده .. راهب قیمت اون سر رو این دختر فقط می‌دونه .. از اینجا به بعد رو ابن شهر آشوب در مناقبش نقل میکنه منم نقل میکنم، سرُ آورد با احترام در رو بست خدایا این سر کیه اینجوری دل منو میلرزونه ؟.. بگو راهب سر چیه؟.. یه اسم از کربلاش میاد دل ما میلرزه.. اما اینجا دید داره هاتفی صدا میزنه طوبی لَک .. طوبی لَک .. خوش به سعادتت .. خوش به سعادتت .. خدایا چه خبره؟.. کیه این هاتف؟ .. دید نه، این سر عجیب غریبه، هی صدا زد با من حرف بزن، یه ذره با من حرف بزن ، دید نمیشه یهو صدا زد یا ربّ بِحَق عیسی تَأمُرُ هذا الرأس بتَکَلُّم مِنّی .. به این سر امر کن با من حرف بزنه .. یهو دید لبا داره به هم میخوره .. الهی فدایِ اون لبای خونیت آره این شده جوابِ مهربونیت .. میگه گوشامو ‌جلو بردم بینم چی میگه صدا اومد راهب میخوای چی بشنوی؟ صدا زد شما کی هستی ؟ خودتو به من معرفی کن، میگه دید دوباره لبا داره به هم میخوره،میخوای منو بشناسی؟ .. أنا ابنُ محمدٍ المصطفی ... أنا ابنُ علیٍ المرتضی ... أنا ابنُ فاطمةِ الزهراء ... من میگما، شاید یهو صدایِ مادرش .. راهب داره گوش میده، یهو دید لبا داره بازم به هم میخوره، صدا داره میاد راهب : انا المَظلوم ... انا الغَریب ... انا العَطشان ... قربونت بشم اینطوری نگو جگرِ راهب خون شد .... دیگه نتونست تحمل کنه خم شد وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ ... جایِ رقیه خالی .. جای رباب خالی .. جای سکینه خالی ... جای زینب خالی ... صورت رو صورت ابی عبدالله گذاشت ... راهب میدونی این صورت رو صورت کیا نشسته ... آقا چرا محاسنت خونیِ ... راهب ، اون خون ، خونه علی اکبرشِ ... هم غلام سیاه جُونِشِ ... هم خونه دونه دونه شهداشه ... از همه مهم تر خونه علی اصغرشِ ... آقا چرا محاسنت خاکستری شده ... ای داد ... بابا ... از رو نیز نگام میکردی یادته من تو رو نگاه می کردم یادته پای نیزه تن سیلی خوردم یادته من همش زمین میخوردم یادته چشم و گوش و دهن و دست شود مست اگر... بشنویم و بنویسیم و بخوانیم: «حسین (ع)»
4_5866496911938163573.mp3
2.26M
❣﷽❣  لالا لا گل پونه     گنجیشک بی آب و دونه بابا چشماتو می بنده با دستایی که غرقه خونه هنوز چشات می سوزه دلم برات می سوزه دلم برا زخمای خشک لبات می سوزه بال و پرت پُر از خونه  حال منو کی می دونه 🥀لالا لالا  گرما به چشات خواب آورده لالا لالا  فاطمه برات آب آورده بال و پرت پُر از خونه حال منو کی می دونه 🥀لالا لالا  گرما به چشات... لالا لا گل بابا دستاتو آوردی بالا چی گفتی به آسمون که سرت به مویی بنده حالا زخم گلوت خونینه طرّۀ موت خونینه قنداقه تو مثل  مشک عموت خونینه ثانیه ها (چه دشواره)۳ بند دلم(شده پاره)۳ لالا لالا از زخم گلوت خون می باره لالا لالا مادرت هنوز بی قراره 🥀لالا لالا / گرما به چشات… بال و پرت پُر از خونه حال منو کی می دونه 🥀لالا لالا / گرما به چشات... لالا لا گل لاله برگشتن دیگه محاله دوره گهوارت نشستن اهل حرم با آه وناله غمت مثل شمشیره ,جون منو میگیره دیگه پاهام میلرزه, بابات داره میمیره داغ غمت چه سنگینه۳ خون شد جگرم،تو این سینه تو این سینه۲ لالا لالا ای غنچ پژمرد من لالا لالا همسنگر تیر خورده من حسین… 🥀لالا لالا گرما به چشات…  🥀🥀
|⇦•نمی خواد علی کبودی... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ همچین که علی اومد بالا سر فاطمه دید روپوش رو صورتش کشیده.. همچین که روپوش رو کنار زد دید هنوز، دستش رو صورتشه نمیخواد علی کبودی رو صورتشو ببینه.. علی خیبر شکن،علی عَبدوَدکُش، هی میخورد زمین، بلند میشد میگفت: زهرا! جواب منو بده من علی ام..اینجا میدونی کی به دادش رسید؟..علی داره گریه میکنه یه وقت حس کرد یه دست کوچولو اومد رو شونه اش، برگشت دید زینبه، این دست رو شونهٔ علی تو چهار پنج سالگی اومده، زانوی علی قوت گرفته بلند شده.... این دست رو شونه ی امام حسن اومده وقتی که پاره های جگرش بالا اومد... رسید کربلا..جَوُونِ حسین بال بال میزد هر چی صدا زد: ولدی!صورت رو صورتش گذاشت، یه وقت دیدن، یه دستی اومد رو شونه اش، برگشت دید زینبه.‌‌.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
YEKNET.IR - roze 4 - fatemie 2 - 1401 - banifatemeh.mp3
2.13M
|⇦•نمی خواد علی کبودی..‌ وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس سید مجید بنی فاطمه ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بانو جان! یا فاطمه (س)! هرچه چشم می‌گردانم مزار تو را نمی‌یابم‌، اما قلبم همواره عشق و مهر تو را فریاد می‌زند. مگر می‌توان پهلوی تو بود و شکسته نبود؟
‍ ❣﷽❣ 🔳 ⚫️ ⬛️خرابه چراغونه امشب ◼️قناری غزل خونه امشب ◾️موهام فرش مهمونه امشب ▪️دلم خونه امشب بابا نبودی ببینی پر معجرم سوخت بابا نبودی ببینی كه موی سرم سوخت بابانبودی ببینی كه خاكسترم سوخت نبودی _ببینی _پرم_ سوخت ⬛️خرابه چراغونه امشب ◼️قناری غزل خونه امشب ◾️موهام فرش مهمونه امشب ▪️دلم خونه امشب لبام دیگه خندونه امشب ولی چشما گریونه امشب بابام گفته می مومنه امشب دلم خونه امشب بابا نبودی ببینی كه دستام وبستند بابا نبودی ببینی دلم رو شكستند بابا نبودی ببینی چی آُمد سرمن بابا نبودی ببینی سرم رو شكستند نبودی دلم رو شكستند بابا نبودی ببینی پر معجرم سوخت بابا نبودی ببینی كه موی سرم سوخت بابانبودی ببینی كه خاكسترم سوخت نبودی ببینی پرم سوخت ⬛️خرابه چراغونه امشب ◼️قناری غزل خونه امشب ◾️موهام فرش مهمونه امشب ▪️دلم خونه امشب شب بادو بارونه امشب پریشونه این خونه امشب دیگه رفتن آسونه امشب دلم خونه امشب بابا نبودی ببینی رو خارا دویدم بابانبودی ببینی كه زهرا رو دیدم بابانبودی ببینی كه من چی كشیدم بابا نبودی ببینی دویدم بریدم نبودی ببینی بریدم بابا نبودی ببینی پر معجرم سوخت بابا نبودی ببینی كه موی سرم سوخت بابانبودی ببینی كه خاكسترم سوخت نبودی ببینی پرم سوخت ⬛️خرابه چراغونه امشب ◼️قناری غزل خونه امشب ◾️موهام فرش مهمونه امشب ▪️دلم خونه امشب ⚫️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)⚫️ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5913744111994668783.mp3
331.5K
‍ ❣﷽❣ ⬅️ ⬅️ به ویرانه خوش آمدی ای نگارم سرت روی دامان خود میگذارم تو قرآن بخوان،من برایت بمیرم که غیر از وصالت تمنا ندارم ببین حال و روزم خرابه شده منزل من ببین حال و روزم نشسته غمت بر دل من ببین حال و روزم که سیلی شده قاتل من (ای سایه ی،سرم پدر،خوش آمدی ای خسته از،رنج سفر،خوش آمدی) ⬅️بابا حسین چرا لاله گونه سر همچو ماهت چرا بر سر نیزه شد جایگاهت که سنگ جفا زد به پیشانیه تو که خون میچکد از میان نگاهت منم زائر تو فدای رخ دلنشینت منم زائر تو ببوسم سر نازنینت منم زائر تو بگیرم غبار از جبینت (تو آمدی،با سر ولی،بی پیکری چه میشود،با خود مرا، هم ببری) ⬅️بابا حسین چه شبها که با یاد تو گریه کردم ببین بعدت آواره و کوچه گردم شدم مثل زهرا و قامت کمانم کجایی ببینی که کوهی ز دردم منم دختر تو که رنگ گل ارغوانم منم دختر تو که لکنت گرفته زبانم منم دختر تو که ابری شده آسمانم (پرستوی،مهاجرت،هستم پدر بشکسته بین،بال مرا،ای همسفر) ⬅️بابا حسین شدم خسته از درد و رنج زمانه به تن دارم از کعب نی ها نشانه به هر جا که نام تو ذکر لبم بود کتک خوردم و ضربه ی تازیانه پی تو دویدم به صحرا و خار مغیلان پی تو دویدم زمین خورده ام در بیابان پی تو دویدم ترک خورده پایم فراوان (از ناقه ها،افتاده ام،روی زمین بر چهره ام،مانده جای،دستی سنگین) ⬅️بابا حسین ⬅️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)➡️ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5913744111994668796.mp3
6.31M
❣﷽❣ 🌹 🍂 🌹 دیدن دستای بسته اومدی پیش کاروان خسته اومدی حالا که دیگه نمیتونم پاشم حالا که پاهام شکسته اومدی حالا که دیگه نمیتونم پاشم حالا که پاهام شکسته اومدی ☑️بابا حسین بابا حسین دخترت خیلی گرفتار شده مثل عمه دست به دیوار شده یه چیزی دیدم به هیچکسی نگو چشمام از گرسنگی تار شده ☑️بابا حسین بابا حسین داغ روی سینت نشست بابا حسین چشمای ناز تو بست بابا حسین هنوزم داره خون از لبت میره دندوناتو کی شکست بابا حسین ☑️ بابا حسین بابا حسین ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5911492312180984113.mp3
1.78M
🍂 🥀 🍂 در ویرانه ده دورما منیم آرامیمی آلما چوخ ائتمه تکیه دیواره آنامی یادیما سالما نوالی بلبلوم لایلای شیرین دیل سویگلوم لایلای الیوی قوینووا قویما بئله تئز جانیوه دویما بو قدر غملی دایانما بوذوقیله تماشایه گلن قیزلاری آغلاتما نوالی بلبلوم لایلای مارالیم ایلمه افغان گوزووی سیل بی‌بی قربان سوزوی دئ منه هرآن آلیب آغوشه دیوم جان تاپارام دردیوه درمان نوالی بلبلوم لای‌لای قادا سندن اوزاق اولسون یوزون عالمده آغ اولسون وطنون لاله باغ اولسون ائویوی چلچراغ اولسون سارالیبسان ایراق اولسون نوالی بلبلوم لایلای سنی گوردوکجه سارالّام غم اوخون قلبیمه چالّام دئمه ویرانه ده قالّام یولومی یثربه سالّام سنه گوشِواره آلّام نوالی بلبلوم لایلای قره گیدی اوجاداغلار سارالوب غنچه لی باغلار قوریوب غملی دوداقلار سنی گورجک قولی باغلار ننون آغلار باجون آغلار نوالی بلبلوم گوزلیم گول گوله گوللر قوتارار بوچتین ایللر چکیلر بو قره یللر کؤچر اؤز ملکونه ائللر دارانار بو قره تللر نوالی بلبلوم لایلای 🍂هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🍂 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🕊﷽🕊 💔 🖤 س 1 ❣براحمد و خُلق مهربانش صلوات ❣بر حیدر و صبر بیکرانش صلوات ❣از فاطمه مجتبی و مظلوم حسین ❣تا حضرت صاحب الزمانش صلوات ( ) 🔅بیا با هم رویم اندر خرابه 🔅برای دیدن طفل سه ساله 🔅که او اندر خرابه جای داره 🔅آخ غم داغ پدر در سینه داره ⬅️دلارو ببریم خرابه شام..کنار حرم با صفای رقیه.. امروز بگیر دامن سه ساله ابی عبدالله رو.. (نگا به دستای کوچولوش نکنیا) (بخدا با دستای خسته اش گره های بزرگی رو باز کرده) ⬅️نمیدونم دختر کوچولو داری یا نه.. دختر خیلی بابائیه.. اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد.. امروز بریم یتیم نوازی.. ان شاالله هیچ وقت دختر بی بابا بزرگ نکنی.. بمیرم برای دردای دل بی‌بی زینب.. (بریم خرابه شام) کیا آرزوشونه برن قبر 3 ساله حسین و زیارت کنند..بسم الله.. کبوتر دلتو پر بده خرابه شام.. (دشتی) 🌾آخ بیا با هم رویم اندر خرابه 🌾برای دیدن طفل 3 ساله 🌾که او اندر خرابه جای داره 🌾آخ غم داغ پدر درسینه داره ⬅️یه لحظه رو برات یاد کنمُ التماس دعا آی ناله دارا..آی مریض دارا...آی جوون دارا..آی آبرو دارا.. دل شبی صدای ناله رقیه بلند شد.. هی صدا میزد بابا نرو بابا.. بابا بدون من نرو بابا.. وقتی بیدار شد بهانه بابا گرفت.. آخ عمه عمه عمه.. بابام کجا رفت عمه.. امان از دل زینب..چه خون شد دل زینب.. (صدا زد رقیه جان عمه، بابات که اینجا نبود عمه) صدا زد عمه..بابام همین جا بود عمه.. عمه سرمو رو زانوی بابام گذاشته بودم.. داشت نازم میکرد عمه..عمه داشت زخمای گوشمو مرحم میگذاشت عمه.. (هر چه کردند نتونستن رقیه رو آرام کنند) (همه اهل خرابه به گریه افتادند) ⬅️آخی..یه وقت صدای ناله اش رسید به گوش یزید.. چه خبره در خرابه.. گفتن یزید خدا خانهٔ ظلمتُ ویران کنه، 3 ساله دختر حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته، آروم نمیگیره.. (صدا زد بابا میخواد باباشو براش ببرید.. سر بریده باباشو ببرید) امان امان 2 ⏪یه وقت دیدن طبقی رو وارد خرابه کردند..روش روپوشی کشیده بودن..آوردند گذاشتن جلو 3ساله ابی عبدالله یه وقت صدا زد عمه، من که غذا نمیخوام عمه.. عمه من بابام میخوام..صدا زد عمه جان اونچه تو میخوای تو این طبقه عمه.. با دستای کوچولوش روپوشو کنار زد.. آی حاجت دارا..ناله دارا..میگن رقیه اول سر بابا رو نشناخت خیره خیره به سر نگاه کرد..من از شما میپرسم مگه میشه دختر سر بابا رو نشناسه.. میخوام بگم سری که کنج تنور بوده..سری که چوب خیزران خورده..رقیه اول این سر رو نشناخت..اماخوب که نگاه کرد دید نه، این سر مسافر رقیه است.. این بابای رقیه است.. 🍁آخ عمه بیا گمشده پیدا شده 🍁کنج خرابه شب یلدا شده 🍁مژده که بابا ز سفر آمده 🍁شام رقیه به سحر آمده 🍁آخ پدر فدای سر نورانیت 🍁سنگ جفا که زد به پیشانیت 🍁بسکه دویدم عقب قافله 🍁پای من از ره شده پر آبله ⬅️سرو بغل گرفت از بقیه یتیما دور شد اومد یه گوشه خرابه نشست شروع کرد درد دل کردن با بابا.. بابا..3 ⬅️کیا گرفتارن..کیا حاجتمندند..کیا مریض دارند..کیا جون دارن..کیا التماس دعا دارند..صدای نالتو بلند کن..اگه تو گریه کنی کسی تازیانه ات نمیزنه.. اگه تو بلند گریه کنی کسی شِماتَتِت نمیکنه.. آخی..سرو به سینه چسباند..صدا زد. بابا..بابا.. (شروع کرد با سر بریده درد دل کردن) 💥بابا..من ذَالذی قَطَعَ وریدک بابا.. (اولین حرفی که زد) بابا کی رگای گردنتو بریده بابا.. 💥من ذَالذی خَضبَ بِدِماعک..بابا..کی محاسنت رو با خون رنگین کرد بابا.. 💥من ذَالذی ایتمنی علی صِغَرِ سِنی..بابا کی تو کوچیکی یتیمم کرد بابا.. امان امان صدا زد بابا .. بابا.. بابا 🥀آخ بابا گلوم زخمی شده 🥀آب مینوشم درد میکنه 🥀گوشواره هامو کشیدن 🥀بابا گوشم درد میکنه (یه آرزو کرده رقیه کنج خرابه شام) صدا زد بابا 🥀بابا پاشو یه بار دیگه 🥀با همدیگه بریم خونه 🥀من روی زانوت بشینم 🥀موهامو تو شونه بزن بابا (یه ناله ای هم داره همه بلدن) (دشتی) 🍂آخ یتیمی درد بی درمان یتیمی 🍂یتیمی خاریِّ دوران یتیمی 🍂اگر دست پدر بودی به دستم 🍂چرا کنج خرابه می نشستم 🍂اگر می بود بابای نِکویم 🍂نمی زد شمر دون سیلی به رویم هر کجای مجلس نشستی..به سوز دل سه ساله ابی عبدالله..به اون لحظه ای که سر بابا رو بغل گرفت ناله کرد گریه کرد..به حق اون لحظه حاجتتو مد نظر بیار رأس همه حوائج فرج مولامون آقامون صاحب الزمان...صدای نالتو بلندکن 3 مرتبه ناله بزن بگو یا حسین.. 💔️زندگی بی تو در این قافله سخت است پدر 💔️گذر عمر ازاین مرحله سخت است پدر 💔️دخترت تشنه اشک است ولی باور کن 💔️گریه کردن وسط هلهله سخت است پدر 💥هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها صلوات💥 کانال روضه دفتری 👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5852439715906590570.mp3
13.23M
‍ نوحه حسین جان ای آبروی دو عالم محمد حسین پویانفر ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── حسین جان ای آبروی دو عالم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم! خداحافظ ای برادر زینب به خون غلطان در برابر زینب… برادر جان بی تو در دل صحرا شده تنها خواهرت گل زهرا… حسین جان ای آبروی دو عالم‌ نگین سلیمان به حلقه ی خاتم! ز زخم تنت روی ریگ بیابان به اشک دل و سوز آه یتیمان خدایا از این غم چه چاره کنم تنت بی سر مانده در دل صحرا سرت هر دم روی نیزه ی اعدا خدایا از این غم چه چاره کنم! کند گریه خواهر تو به هر شب حسین… شده محمل جای روضه ی زینب حسین… به شهر شام در هجوم نظرها کند خنده دشمنت به غم ما زند سیلی دشمنت به رخ من دلم خون است از جسارت دشمن! خدایا از این غم چه چاره کنم… حسین جان ای آبروی دو عالم‌ نگین سلیمان به حلقه ی خاتم
4_5852439715906590570.mp3
13.23M
‍ نوحه حسین جان ای آبروی دو عالم محمد حسین پویانفر ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── حسین جان ای آبروی دو عالم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم! خداحافظ ای برادر زینب به خون غلطان در برابر زینب… برادر جان بی تو در دل صحرا شده تنها خواهرت گل زهرا… حسین جان ای آبروی دو عالم‌ نگین سلیمان به حلقه ی خاتم! ز زخم تنت روی ریگ بیابان به اشک دل و سوز آه یتیمان خدایا از این غم چه چاره کنم تنت بی سر مانده در دل صحرا سرت هر دم روی نیزه ی اعدا خدایا از این غم چه چاره کنم! کند گریه خواهر تو به هر شب حسین… شده محمل جای روضه ی زینب حسین… به شهر شام در هجوم نظرها کند خنده دشمنت به غم ما زند سیلی دشمنت به رخ من دلم خون است از جسارت دشمن! خدایا از این غم چه چاره کنم… حسین جان ای آبروی دو عالم‌ نگین سلیمان به حلقه ی خاتم
4_5852439715906590584.mp3
10.95M
‍ ♩♪♬بر کشتگان نینوا اربعین آمد… آل پیمبر کربلا دل غمین آمد…. ♩♪♬جانم حسین جان ای جان جانان…. من زینبم غملر یوروب ای شه ابرار ♩♪♬زلفم آقاریب گلمیشم قبریوه زوار هجرینده یاننام حیران دولاننام… ♩♪♬بر کشتگان نینوا اربعین آمد…. آل پیمبر کربلا دل غمین آمد  جانم حسین جان ای جان جانم…♩♪♬ زینب شده زائر بر آن قبر شش گوشه بر تربتش زند دم به دم بوسه…♩♪♬ خاک برادر را برد بر وطن توشه… گوید به چشم پر بُکا اربعین آمد♩♪♬ بر کشتگان نینوا اربعین آمد…. آل پیمبر کربلا دل غمین آمد….♩♪♬ با سلام خدمت مخاطبین ملوتکست هم اکنون می توانید ♩♪♬متن مداحی اربعین آمد از سلیم موذن زاده ♩♪♬  ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حضرت زینب (س) به خرابه شام بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم ⬅️قربون غصه‌های دلت برم بی‌بی جان. وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد،جبرئیل نازل شد،، یا رسول اسمش رو زینب بزار.. یه وقت پیغمیر دید جبرئیل داره گریه میکنه. صدا زد جیرئیل چرا داری گریه میکنی.. صدا زد یا رسول الله برا مصیبت های دل زینب گریه میکنم.. آخه از آغاز زندگیش تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه.. هر روضه ای رو بخونی نام بی‌بی زینب میاد.. بعد رحلت پیغمبر،، کنار بستر مادر زینبه.. داغ مادر میبینه..کنار بستر بابا زینبه..داغ بابا میبینه.. کنار بستر داداش حسن، زینبه.. پاره های جگر برادر حسنُ میبینه.. توو گودی قتلگاه زینبه.. علقمه زینبه.. اسیری زینبه.. خرابه شام زینبه.. 🖤(آخ میون همه دلها امان از دل زینب2)2 اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند گریزی هم داشته باشیم به خرابه شام این هم باشد بهره همه اموات دلتو ببرم خرابه شام در شهر شام زینب چه دیدند عزاداران ببیند نازنین سر بریده برادرش حسین یا حسین یا حسین یا حسین اما همین خواهر در مجلس بزم یزید یک صحنه ای را دیدند که انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند مگر چه دید خانم زینب دران مجلس بزم یزید.. زینب دید یزید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه خدا کنه برای هیچ خواهری چنین مصیبتی را نیاره 🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان 🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپرمن 🔸سرش بریده ای بادو صد خواری 🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری (یا بقیه الله امام زمان ) 🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است 🔸خدا نکرده امام تو حسین من است ⏪گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیمبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید 🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد 🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد حسین آرام جانم...حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
‍ روضه حضرت رقیه (س) قویما اولا عزیزیم یولداشلارین پریشان ای دشت کربلانین یورقون مارالی لای لای قلبیم کیمی اولوبدی قلبین یارالی لای لای قوی بیر اوپوم دویونجا سیلی دین یوزوندن قبره گجه گیدیرسن زهرا مثالی لای لای (گجه نین بیر عالمیدی گوردولر خرابه دن اله بیر آغلاماق سسی گلیر الله خرابه ده آغلیان کیم اولا گلدیلر لعنت الله یزیده خبر ویردیلر ایوی داغلان حسینین اوچ یاشندا بالاسی رقیه خرابیه ولوله سالوب او ظالم دیدی مندن نمنه ایستیر دیدیلر ظالم باباسینین یارالی باشین ایستیر او یارالی باشی قویدولا بیر طبقه گوندردیله خرابیه خانم اوباشی گورنده اولین کلمه ای که باباسینا دیدی باخدی دیدی«من الذی ایتمنی علی صغر سنّی، ابتا» بابا کیم منی بو وقتیمده یتیم قویدی ، بابا کیم منی بو وقتیمده باباسیز قویدی باخدی بیر یارالی باشا ) دولانوم باشیوه من کیم سنی بو حاله سالوب سنی بو حاله سالان تاب و توان مندن آلوب بو باشیندور بابا جان پس بدنین هاردا قالوب بابا سن نجه گون کیمی باتدون اله منده باتارام سنون عشقونده بو عالملری گوزدن آتارام کنج ویرانه ده قبریمده کفنسیز یاتارام (خانم زینب بویورور) یاتموردی بیر گجه اونی آلدیم قوجاقیمه سینمده بستر آچدیم اویورقون قوناقیمه آهسته گتدی آغزنی قویدی قولاقیمه عمه غذا هاچان دیجاخ دل دوداقیمه من زینبم عشقیده مردانه دورموشام قول باغلی باغلی عشق آدینا قاره ورموشام داغلار بویی بلا یورابولمزدی زینبی واضح دیم رقیه ئولندن قوجالمشام (باخدی او یارالی باشا دیدی بابا) بو دل شبده منی یاد الدون سن یارالی بو نه عالمدی بابا سن یارالی من یارالی گلمیسن بو گجه ویرانه ده قیزوی یاد ایده سن غملیدی غصه لیدی غصه دن آزاد ایده سن ایوین آباد اولا گل یاخجی گلیبسن یارالی (اوخشاما) زمانه یوردی منی آی بابا ای.... یوردی ئولدوردی منی آی بابا من دیدیم بابام هاردا ساربان وردی منی ای..... (اوندا گوردولر خانم بیر باخدی عمه سینه عمه بو گجه بابام قوناق گلپب خرابیه ) عمه جان درده درمان گلوبدی سویگولوم خسته یولدان گلوبدی گوزیاشیلا گلاب حاضر ایله لبلرینده بابام قان گلوبدی ای منیم یار و غمخواریم عمه دور سفردن گلوب یاریم عمه ساربانلار بابامی یوروبلار فاطمه قلبینی یاندربلار الله الله شیل اولسون اولارکی بو باشین آننا داش وروبلار ای منیم یارو غمخواریم عمه دور سفردن گلوب یاریم عمه کام آلونجا بو یورقون قوناقدان جان گلوب تنگه دوشدوم ایاقدان سن طبقدن گوتور قانلی باشی من اوپوم پارچالانمش دوداقدان ای منیم یارو غمخواریم عمه دور سفردن گلوب یاریم عمه هی دیردیم بابام کاش گلیدی هیچ دیمزدیم کسیک باش گلیدی گلدی یورقون بابام کاش ابوالفضل بو کسیک باشه یولداش گلیدی ای منیم یارو غمخواریم عمه دور سفردن گلوب یاریم عمه (خانم نچه دقیقه ایلشدی او باشین کنارینده بیر وقت گوردولر اویارالی بالا دوشدی بیر یانا اویارالی باشدا دوشدی بیر یانا او ظالم دیدی من گرک بو بالانی دده سیندن آیری سالام نیلدی ؟اوندا بیر یول گوردولر زینب اوجادان سسلدی ) گلون گلون بالام ئولدی دوتون عزا بالاما مریضیدور بالامین بولمدیم ندور مرضی نه بیر طبیب تاپلدی نه بیر دوا بالاما ورا ورا بالامی ساربانلار ئولدوردی (خانم دنیا دن گیتدی خانم خرابه ده دفن اولدی اوندا خانم زینب بیردنه لای لای چالوب رقییه ) دائم قره معجر سالان عمه ن سنه قربان آرامینی غملر آلان عمه ن سنه قربان قارداش سیز اوغولسوز قالان عمه ن سنه قربان لای لای رقیه لای لای السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)
🍃🌷﷽🌷🍃 🌹🌹168🌹🌹 بےقرارم بےقرارم ازین فراق و دوری بغضے باشدشکستہ درگلویم 🌹 بےقرارم غصه دارم تاڪی دگرصبورے رسانم تو مرابہ آرزویم 🌹 دل بسته ام من برکرم تو شاید بینم روزے حرم تو ازتودورم دل تنگ و حزینم درحسرتت من باغصه عجینم 🌹 تسکینم شد عکس حرمت ارباب شاید بینم شبی حرم را درخواب 🌹 نظرےڪن برمن ارباب گلہ داردقلب بیماڕ خیره شد چشمان من بڕ عکس گنبدکنج دیواڕ 🌹 گردم به فدایت بین حال وهوایم دلتنگ حریم آن کرببلایم (یاثارالله)❸ حسین غریب مادر ❶ ؁؁؁؁؁؁؁ ✅بنددوم محول الاحوال من گداے خونہ زادم توماهی در شبهای بی چراغم 🌹 بےتو ارباب درگردابم چوشمع رو بہ بادم درهیاهو، بہ گوشہ ے اتاقم 🌹 توهیئتاباعشق محرم سینہ زنم باذکر تو هردم پدرمن نون حلالم داد که حالانشستم توهیئت آزاد 🌹 حسینی ام همینہ افتخارم هرچی دارم ازهیئت تو دارم 🌹 دیوونه ی عباستم میگیرم ذکرش رو دائم جون میگیرم هروقت میگم 💪 یاقمربنی هاشم(ع) 🌹 قمرالعشیره اےشاه پرازفضل سیدنا العباس آقام یاابالفضل (ع) 🌹 یل دریا دل ❷ سالارقلب منی یا ابوفاضل (ع) 💠💠💠1⃣6⃣8⃣💠💠💠
1_1148600678.mp3
17.61M
▪️ای نور دیده من و تاج سرم حسین(۲) ▪️بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین ▪️یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین ▪️نام تو گشته زمزمه آخرم حسین ==================== ✍ متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
▪️ای نور دیده من و تاج سرم حسین(۲) ▪️بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین ▪️یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین ▪️نام تو گشته زمزمه آخرم حسین ▪️یادش به خیر آن تب و تابی که داشتم ▪️در طول آن مسیر رکابی که داشتم ▪️در زیر سایه تو حجابی که داشتم ▪️دیدی چه شد حسین نقابی که داشتم ▪️دیدی چه شد مقنعه و معجرم حسین ▪️یک نیمه روز موی سیاهم سفید شد ▪️یک نیمه روز امید دلم ناامید شد ▪️هجده گلم مقابل چشمم شهید شد ▪️از مادر تو خواهرت هر چه شنید...،شد ▪️داغت هنوز هم نبوَد باورم حسین ▪️گفتی به خیمه گاه بمانم ولی نشد ▪️گفتم کنم فدای تو جانم ولی نشد ▪️یک جرعه آب بر تو رسانم ولی نشد ▪️پایت به سوی قبله کشانم ولی نشد ▪️تو دست و پا زدی و من زدم بر سرم حسین ▪️هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت یا صاحب الزمان ▪️هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت ▪️بر پیکر تو نیزه خود را شکست و رفت ▪️شمر آمد و به سینه تنگت نشست و رفت ▪️با دست خالی آمد و پر کرد دست و رفت ▪️ای کاش کور بود دو چشم ترم حسین دیگه روضه ها سنگین تره، ساکت باشی جفا کردی ▪️دیدم تو را به سجده ولی سر نداشتی ▪️ای سر بریده کاش که خواهر نداشتی ▪️ای تشنه لب تو طاقت خنجر نداشتی ▪️گویا غریب بودی و مادر نداشتی ▪️قربان غربتت پسر مادرم حسین ▪️نگذاشتند گریه بر آن پاره تن کنم ▪️نگذاشتند سایه ای بر آن بدن کنم ▪️نگذاشتند حسین خودم را کفن کنم ▪️نگذاشتند کاری برای یوسف بی پیرهن کنم ▪️میخورد خاک پیکر تو در برم حسین حالا از گودال بیا کوفه، ببرم روضه رو همونجا که باید ببرم ▪️ما را پس از تو خار شمردند کوفیان ▪️بر روی نیزه راس تو بردند کوفیان ▪️نان علی مگر که نخوردند کوفیان ▪️از من چه آبرو که نبردند کوفیان ▪️دادند نان به ما صدقه ،دلبرم حسین ▪️دیدی چگونه حرمت زینب به باد رفت ▪️وقتی میان مجلس ابن زیاد رفت ▪️صبر و قرار از دل زین العباد رفت ▪️کاری رباب کرد ،که دردم زِ یاد رفت ▪️چون جان بغل گرفت سر سرورم حسین تا رسیدن تو مجلس ابن زیاد، نانجیب شروع کرد طعنه زدن الحمدْللهِ فَضَحَکُم وَ قَتَلَکُمْ فَرَقَّتْ زَیْنَبُ وَ بَکَتْ اشک چشم زینب رو درآورد شراب می‌خورد با اون حالت مستی، خوشحال بود غرور دختر علی رو شکسته، یه وقت دیدن رباب بلندشد، دوان دوان به سمت طشت طلا رفت، همه حواسها رو از زینب به سمت خودش برگردوند، سر بریده رو از میان طشت برداشت چسباند به سینه، فَوَللّه لا نَسیتُ حُسَیْناً، اَقصَدَتْهُ اَسنَّةُ الْاَدْعِیاءِ به خدا یادم نمیره نیزه‌دارها چجوری با نیزه میزدنت.... حسین... ==================== ✍ متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
ما برای دفن شاه کربلا آماده‌ایم رو به سوی قتلگاه و علقمه بنهاده‌ایم یک بدن صد پاره از شمشیر و تیر خنجر است این گل دامان لیلا یا علی اکبر است یک بدن بی‌دست و سر مانده کنار علقمه مثل مادر اشک ریز و در عذایش فاطمه سیزده ساله گلی افتاده در دریای خون از حنای خون شده سر تا به پایش لاله‌گون لاله‌ها پیداست اما غنچه‌ی پرپر کجاست پیکر سرباز ششماهه علی‌ اصغر کجاست جسم یاران حسین ابن علی بر روی خاک از دم شمشیر و خنجر قطعه قطعه چاک چاک از کنار علقمه آید صدای زمزمه می‌چکد بر جسم ثارالله اشک فاطمه ✍ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
کانال نوحه مجمع الذاکرین.mp3
949K
❣﷽❣ 🏴 🏴 خودم دیدم به نی راس بریده ز سیلی رنگ رخسار پریده 🏴غریبم من غریبم من غریبم علمدارم به خون غلطیده دیدم فغان و ناله ی طفلان شنیدم ز بی آبی خزان گلهای زهرا همه بار مصیبت را کشیدم 🏴غریبم من غریبم من غریبم خرابه کودکی در پیچ و تاب است تمام گریه اش بهر رباب است شنیدم عمه ام با طفل میگفت کنون مهمان سر خونین باب است 🏴غریبم من غریبم من غریبم (مرتضی محمودپور) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5976765416964360056.mp3
463.2K
نوحه شهادت امام سجاد(ع) زهر کین زده شرر، بر جان وبه پیکرم، ای وای، ای وای باقرم بیا ببین، آمده چه بر سرم، ای وای ای وای یادگار کربلایم، می روم سوی خدایم من علی بن الحسین، من علی بن الحسینم2 ______________________ تا پایان عمر خود، با یاد کرببلا، گریان بودم بهر تشنه کامیِ، بابای غریب خود، نالان بودم پدرم تشنه فدا شد، سر او زتن جدا شد من علی بن..... _______________________ در کرببلا شدم، بیمار وبه بستر، خود افتادم زار وناتوان شدن، جز اشک دیده نکرد، استمدادم چیده شد گلهای زهرا، غرق خون گردید صحرا من علی بن... _________________________ دستان عموی من، شد از پیکرش جدا، تشنه جان داد پیکر برادرم، ارباًاربا شده و، بر خاک افتاد پدرم شد زار وتنها، عمه شد مادر غمها من علی بن.... ___________________---- ای وای از جسارت و، سختی اسارت، الشام الشام کوچه گردانی ما، در اوج قصاوت، الشام الشام خواهرم آنجا فدا شد،کودکان را مقتدا شد من علی بن... شعر:اسماعیل تقوایی
4_5913717023635932966.mp3
2.72M
‍ سینه زنی شور شهادت امام سجاد (ع) سری به این خسته بزن، بابا بابا حسین ببین شده اشهد من، بابا بابا حسین شده وقت سفر بیا ای همسفر منو با خد ببر بیا ای همسفر سری به این خسته بزن، بابا بابا حسین ببین شده اشهد من، بابا بابا حسین بعد تو روز خوش ندیدم ببین محاسن سفیدم شبیه عمه ام خمیدم تنم رو دنبالت کشیدم تا اینکه امشب به آرزوم رسیدم این نماز آخر من که اومده برادر من اومده باز عموم اباالفضل نشته روبروم اباالفضل سری به این خسته بزن، بابا بابا حسین ببین شده اشهد من، بابا بابا حسین کجایی یار من ببین دلدار من تموم کار من کجایی یار من آخر شده غربت من، بابا بابا حسین بیا ببین غربت من، بابا بابا حسین سری به این خسته بزن، بابا بابا حسین ببین شده اشهد من، بابا بابا حسین فدا خون تو لب گلگون تو اومده مهمون تو فدای خون تو تو کربلا کشته شدم، بابا بابا حسین به خونت آغشته شدم، بابا بابا حسین سری به این خسته بزن، بابا بابا حسین ببین شده اشهد من، بابا بابا حسین
‌⚫️روضه جانسوز_ماجرای ام حبیبه و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج مجید سبزعلی⚫️ ➖⚫️➖➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ السلام علیک یا اخیک الشهید ابوالفضل العباس " نام زینب در شئون زندگی گل می کند در دل عشاق ایجاد تحول می کند مهدی زهرا که خود رمز توسل با خداست در مقام ذکر با زینب توسل می کند بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد آقا نشد هرآنکه گدای شما نشد مقصود از تکلم طور از تو گفتن است موسی نشد هر آنکه کلیم شما نشد روز ازل برای گلوی تو هیچ کس غیر از خدای عز و جل خونبها نشد در خلقتش زمین و مکانهای محترم بسیار آفرید ولی کربلا نشد .... ما گندم رسیده ی شهر ری توایم شکر خدا که نان تو از من جدا نشد یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم حالا که کربلای تو روزی ما نشد *داداش* داغ تو اعظم است تحمل نمی شود در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد شاعر:علی اکبر لطیفیان ایام شهادت ابی عبدالله و شهدای کربلا ، روضه،روضه ی عمه ی سادات حضرت زینب یااباعبدالله؛ وارد کوفه شدن کنیز ام حبیبه اومد گفت خانم یه مشته زن و بچه اومدن،لباسا همه پاره،پای برهنه،خیلی گرسنه اند، ام حبیبه یه زنبیل پر از نان و خرما کرد گفت ببر،کنیزه اومد تو کاروان خرماها رو دادن،بچه ها همه گرسنه" خانم کلثوم اومد نون و خرماها رو از دست بچه ها گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه ...." برگشت، (قدیمیا وقتی کارد به استخوانشون میرسید به دو نفر توسل میکردن بعد از عاشورا،یکی حضرت صغری،یکی هم روضه ام حبیبه)گفت نون و خرماها رو برگردون،ام حبیبه تعجب کرد گفت مکه تو نگفتی اینا گرسنه ان،چند روزه غذا نخوردن؟گفت خانوم،تا نون و خرماها رو دادم دست بچه ها یه خانمی اومد گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه" بلند شد از جا گفت صدقه فقط به یه خانواده حرامه"اونم بنی هاشمیان ...." اومد خود ام حبیبه با گریه زنبیلای نان و خرما رو آوردن از بچه ها سوال کرد بزرگ شما کیه؟همه یه خانم قد خمیده رو نشدن دادن؛همه زینب و نشون دادن ..." اومد ام حبیبه،گفت چرا این نان و خرماها رو نزاشتید بچه ها بخورن؟گفت صدقه بر ما حرامه" گفت خانم جان صدقه نیست نذره ...."گفت ام حبیبه نذرت چیه؟گفت نذر من اینه هر کاروانی اومد تو این شهر نان و خرما نذر می کنم،نذرم اینه یه دفعه دیگه خانمم زینبو ببینم ..." یه موقع زینب صدا زد ام حبیبه" نذرت قبول شد ... من زینبم ...." گفت اگه تو زینبی چرا قدت خمیده؟چرا موهات سپید شده؟باورم نمیشه تو زینبی ،اون زینبی که من میشناسم"هیچ موقع از حسین جدا نمیشد ..." یه موقع عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب صدا زد ام حبیبه اون سری که بالا نیزه ست سر حسینه ...." حسین لذا چند روز اهل بیت ابی عبدالله رد تو یه خرابه ای نگه داشتن،نه بامی نه در " ده هزار نفر نوشته مرحوم اشتهاردی شهر رو محاصره کرده بودن گفتن الان جیگر بچه های حسین رو میسوزونیم"چی کار کردن؟شروع کردن غذا پختن ...." بچه ها زینب و میگرفتن،عمه ما گرسنمونه ...." زخانه ها بوی طعام می آید ..... اینم برا شهدا،شهدای مدافع حرم زینبی؛ دارن حرکت می کنن،یه موقع زینب دید شمر و زجر ابن قیس و سنان و دیگر نانجیبا دارن به رباب میخندن ...." آخ آخ ..... یه نگاهی کرد حضرت زینب دید رباب دستاشو داره تکون میده ،اما خوابه ...."گفت خانم جان،رباب،همسر برادر بیدار شو ببین این نانجیبا دارن بهت میخندن ....." گفت خانم جان خوابم برد ؛ خواب علی اصغر و دیدم..... خواب دیدم علی اصغر تو بغلمه،دارم براش لالایی می گم ..... دستمو تکون میدادم ........." حسین .......... غم عشقت بیابون پرورم کرد ....... هوای وصل بی بال و پرم کرد ...... ای دل .....ای دل ..... به ما گفتی صبوری کن صبوری صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد ...... دلم را هر چه میخواهی بسوزان تنم را هرچه میخواهی بلرزان ولی در کوچه های کوفه و شام .... به پیش چشم نامحرم مگردان ... حسین .........
4_5834694568896891363.mp3
1.54M
امام_حسین_علیه_السلام لب تشنه سر بریدند ( سلطان کربلا را ) 2 همه برا لب تشنه ی امام حسین (ع) گریه کردند ، حضرت زهرا (سلام الله علیها ) وقتی روضه میخونه ، زبان حالش اینه : بُنَیَّ ، بُنَیَّ ، ... بُنَیَّ ، پسرم ، قَتَلوک مادر ، مادر ، مادر وَ ما عَرَفوک مادر ، نشناختنت ، حسین این جمله ی آخرش جگر و میسوزونه ... دیدی مادر داغ جوان دیده ، چه جوری ناله میزنه : وَ مِنَ الماءِ مَنَعوک آبت ندادند ، حسین ... لب تشنه سر بریدند سلطانِ کربلا را در خاک و خون کشیدند عطشانِ نینوا را ... ۱۱ بهمن ماه ۱۳۹۹ قم ، مسجد امیرالمومنین (علیه السلام)