eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
15.5هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
410 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5857438684176978866.mp3
زمان: حجم: 758.6K
. غریب بن غریب بن غرببم روضه خوان داغ خدالتریبم غم فراق خورده ام ، رنج و عذاب دیده ام زاده بوتراب را ، روی تراب دیده ام واویلا علی الحسین.... اگر چه کشته زهر جفایم من شهید گودال کربلایم هزار زخم و یک تن ، ندیده بودم دیدم یوسف بی پیراهن ، ندیده بودم دیدم واویلا علی الحسین.... لاله شکسته ز ساقه دیدم دختر فتاده ز ناقه دیدم اگر چه داغ روی داغ ، به دل گذاشت حرمله در این چهل منزل کاش ، زجر نداشت قافله واویلا علی الحسین.... مادر ز غم آواره که دیده به نیزه سر شیرخواره که دیده رباب روی ناقه و ، به روی نی سر گلش قاتل جان او شده ، نیزه بی تعادلش واویلا علی الحسین.... " یا لیت امی لم تلدنی " من شاهدم بود شام چه کرده با من آیه نور و بوی ، شراب خیلی سخت است به روی ناقه حفظ ، حجاب خیلی سخت است واویلا علی الحسین .
@JavadMoghadam_ir4_5890973093039445768.mp3
زمان: حجم: 11.48M
[ جز او کسی تجلی پروردگار نیست - مدح خوانی پایانی ] 🎤 بانوای:کــربــلایی جــواد مــقــدم 📆 شب چهارم صفر | ۱۸ مرداد ۱۴۰۳ ‌📌 هـیئت لواءالزینب (س) اردستان جز او کسی تجلی پروردگار نیست یعنی که کوه مثل علی استوار نیست روزی سه بار ماذنه ها جار می زنند نامی شبیه نام علی ماندگار نیست در حیرتم که با چه زبانی بیان کنم والله یارِ غار شدن افتخار نیست هر کس که سنگ عشق علی را به سینه زد دامانِ مادرش به خدا لکه دار نیست واحیرتا! به ما که مریدانِ حیدریم خاکی به غیر خاک نجف سازگار نیست غیر از علی که مظهر اعجاز عالم است دیگر فضائلِ  أحدی بی شمار نیست با نوکریِ آل علی زنده ام فقط عینِ حقیقت است کلامم، شعار نیست
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Shahadat_Hazrat_Roghaye_1403 (2).mp3
زمان: حجم: 21.48M
من که برایت غیر دردسر ندارم مثل بقیه چشم های تر ندارم تو دوستم داری ولی باور ندارم خیلی پریدن دوست دارم پر ندارم من از تو بردم آبرو هستم وبالت باید که پیش تو بمیرم از خجالت هر لحظه از یادم تو را بردم ضرر شد اشکی که خرج تو نشد خون جگر شد شبها برای تو نمردم تا سحر شد با معصیت افعال خوبم بی اثر شد من کاسب اشکم اگر چه خرده پایم یک مرتبه ای کاش به چشمت بیایم نگذاشته دنیا برای من حواسی از تو رسیده نعمت از من ناسپاسی تو بیشتر از من خودم را میشناسی شرمنده ام شرمنده از این آس و پاسی میدیدمت ای کاش در سن جوانی آقا کجایی کوفه ای یا جمکرانی؟ من که نشد باشم علیِ مهزیارت شیطان گرفته روح من را به اسارت نفسم شده آلوده و دیده خسارت بخشندگی تو به من داده جسارت تو رو میندازی برایم رو سیاهم من را جدا انداخت از تو اشتباهم حال قدیم و آن سحرهایش کجا رفت؟ افتاد از لب اسم تو حال دعا رفت خیلی دعای ندبه از من به قضا رفت هی قول دادم قول هایم زیر پا رفت اما فراموشم نشد سینه زن هستم گریان آن آقای بی پیراهن هستم گریان آن آقای بی یار و حبیبی که تکیه بر نی داد از فرط غریبی با چکمه برگرداند او را نانجیبی پیچید در گودال عطر دل فریبی آن مادری که پهلویش مسمار خورده فریاد زد ذبحش سه ساعت کار برده
. 📋 شفاعت خانم فاطمه زهرا در صحرای محشر روایت میگه وقتی بی‌بی وارد صحرای محشر میشه، از یه گوشه‌ای بی‌بی وارد محشر می‌شه. از یه طرفیم همه می‌بینند یه آقای بی‌سری وارد محشر می‌شه؛ امام حسن از یه طرف، ابی عبدالله از یه طرف بی‌سر وارد میشه. روایت میگه بی‌بی از امام حسن سوال می‌کنه:« حسنم! پسرم! این آقایی که بی‌سر وارد شده کیه، پسرم این کیه این جوری سر به بدن نداره»؟! امام حسن عرضه می‌داره محضر مادرش:« مادر جان! این پسرت حسینه». مادر اینقدر گریه می‌کنه، ناله می‌زنه، اون جا یکی‌‌یکی... روایت میگه مثل مرغی که از لابه‌لای سنگا دونه رو می‌گرده پیدا می‌کنه، یکی‌‌یکی نوکرای حسینش و گریه‌کنای حسینش و سینه‌زنای حسینش و جدا می‌کنه. تو بیا! تو بیا! تو بیا! وقتی پیغمبر وارد شد؛ بی‌بی گریه می‌کرد، آقا فرمود:« چی شده دخترم»؟! - عرضه داشت:« بابا جان! بچه‌ای که در رحم دارم با من حرف می‌زنه». - خوبه که دخترم، قربونت برم. - نه! یه حرفایی می‌زنه دل منه مادر و بهم ریخته. - چی میگه عزیز دلم؟! قربونت برم. - بابا جان! هی میگه:« أَنَا الغریب»؛ ولی بابا یکی دو روزه من هرچی آب می‌خورم آروم نمیشه، بازم هی میگه:« أَنَا العطشان»... پیغمبر روضه خوند، پیغمبر مداحی کرد، مُستَمع و گریه‌کنم دخترشه. گریه‌های بی‌بی که تموم شد اونجا بی‌بی سوال کرد از محضر پیغمبر. عرضه داشت:« بابا جان! من نگران حسینم، کسی هست برا حسینم گریه کنه»؟! - من هستم؟! - نه! دخترم. - شما هستی؟! - نه! منم نیستم. - باباش علی هست؟! - نه! باباشم نیست. - داداشش حسن هست؟! - نه! هی می‌گفت:« غریبم حسین» کسی نیست برا حسینم گریه کنه. پیغمبر اونجا مژده‌ی شماها رو داده، فرمود:« دخترم! نگران نباش؛ از امت من یه عده‌ای میان، اینا مردا و زناشون برا حسینت زجه می‌زنند؛ برا حسینت بلند بلند گریه می‌کنند». انقدر بی‌بی خوش‌حال شد؛ به پیغمبر عرضه داشت:« بابا جان! خدا به من اجازه میده من اینا رو شفاعتشون کنم»؟! - گفت:« اصلا شفاعت اهل محشر دست توئه دخترم، تو هرکی و بخوای می‌تونی ببری»... ....... . 📋 یا به جایی خبر مرگ پسر را نبرید (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یا به جایی خبر مرگ پسر را نبرید یا که بردید به تشییع پدر را نبرید پدری داغ جوان دید ملامت نکنید روی زانو اگر افتاد شکایت نکنید چون‌ رمق نیست تکانی بدهد پایش را پس بگیرید همه زیر بغل‌هایش را نکند ناله که زد طبل برایش بزنید جلوی چشم همه زشت صدایش بزنید آی مردم! جگر سینه‌زنان غم دارد غم سنگین شب هشت محرم دارد غم آن لحظه که ارباب به شهزاده رسید وَلَدی گفت نشست و ز جگر آه کشید.. ای جوانمرد، جوانمرگ شدی یا نشدی؟ پیش پای پدر خویش چرا پا نشدی خنده‌ها بیشتر و جسم تو کمتر شده است نیستی و همه‌ی دشت، پیمبر شده است زرهت حرز علی داشت، دریدند چرا گرگها چنگ به روی تو کشیدند چرا داغ سنگین تو را شانه من تاب نداشت تشنه بودی، پدر تشنه‌ی تو آب نداشت ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 🔸در کرم خانه ی حق سفره به نام حسن است 🔸عرش تا فرش خدا، رحمت عام حسن است قربونت برم آقای کریم... عزیز زهرا... یا حسن... 🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است میدونی چرا امام حسن حرم نداره... این تعبیر منه... آخه مادرش زهرا حرم نداره... ای...غریب حسن... ای...غریب حسن... ((اگه قراره مادرم زهرا حرم نداشته باشه... بزار قبر منم با خاک یکسان باشه...)) 🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است 🔸ور نه در زاویه ی عرش مقام حسن است 🔸هرکه آمد به در خانه او آقا شد 🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است آی اونی که گفتی مریض دارم... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... خدا ميدونه... سفره امام حسن با بقیه فرق داره... کسی رو بی جواب بر نمیگردونه... امشب اگه از این مجلس دست خالی بری تقصیر خودته... آی اونایی که میخواستید برید کربلا و جا موندید... اگه برات کربلا هم میخواهی... از امام حسن بگیر... 🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است دلت آماده شد... بسم الله... 🔸حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین 🔸هر حسینیه که برپاست خیام حسن است تا به آقا زهر دادند... صدای ناله اش بلند شد... فرمود... بگید برادرم حسین بیاد... ابی عبدالله اومد کنار بالین برادر... یک نگاه کرد... دید رنگ از صورت قشنگ برادر حسن، پریده... صورت قشنگش از شدت زهر زرد شده... طاقت نیاورد... عرضه داشت... آخ برادر خوبم... حسنم... چه بلایی سرت آوردند داداش... همین جا بود... اشک های قشنگ ابی عبدالله جاری شد... یدفعه امام حسن چشمان مبارک رو باز کرد... دید حسینش داره گریه میکنه... صدا زد... حسینم... برادرم... گریه نکن حسین جان... (یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا) حسین جان... برادرم... هر کس برا من گریه میکنه... تو ديگه برا من گریه نکن حسین... لا یوم کیومک یا اباعبدالله همه عالم باید برا تو گریه کنند حسین...حسین... تو ديگه برای من گریه نکن حسین... ((نميدونم اینطوری بخونم حقش رو میتونی ادا کنی یا نه)) آخ آقا جان امام حسن... چشمان مبارک رو باز کردی... دیدی برادرت حسین... بالا سرت نشسته... داره گریه میکنه... اما کربلا وقتی ابی عبدالله چشمان مبارک رو باز کرد... دید شمر با خنجر برهنه... آقا جانم امام حسن... لحظات آخر فرمودید بگید خواهرم زینب بیاد... اما کربلا... ابی عبدالله صدا زد... زینبم... خواهرم برگرد... خواهرم برگرد نبینی... 🔸سوی خیمه برگرد خواهر حزینم 🔸تا به زیر خنجر ننگری چنینم 🔸رو به خیمه خواهر تا که خود نبینی 🔸وقت جان سپردن آه آتشینم. .
گریز دوم: تا خبر مسمومیت امام حسن رو به ابی عبدالله گفتند... سریع خودش رو به بردار رسوند... نگاه کرد دید دیگه کار برادر تمامه... سر حسنش رو در آغوش گرفت... روی دستان حسین جان به جانان تسلیم کرد... عرضه بداریم آقا جان یا اباعبدالله... چه حالی داشتید وقتی خبر مسمومیت برادر رو به شما گفتند... آقا اینجا بهتون سخت تر گذشت یا کربلا... وقتی صدای ابالفضل بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین برادرت رو دریاب... فقط همین رو بگم... ابی عبدالله یه نگاه کرد... دید فرق عباسش شکافته... دستهاش رو قطع کردند... تیر به چشمش زدند... صداش به ناله بلند شد... الان انکسر ظهری کمرم رو شکستند... بی برادرم کردند... 🔸دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد 🔸چشم حرامی با حرم روبرو شد 🔸بیا برگرد خیمه، ای کس و کارم 🔸منو تنها نگذار ای علمدارم .
حجت الاسلام و المسلمین کشکولیFadaeian_Shahadat_Hazrat_Roghaye_1403 (1).mp3
زمان: حجم: 45.09M
جمعه ۱۹ مرداد ماه ۱۴۰۳ 🔸مراسم عزاداری شهادت حضرت رقیه (سلام الله علیها) 🔊 حجت الاسلام والمسلمین کشکولی
دکتر محمد فراهانی4_5845914260424622404.mp3
زمان: حجم: 23.44M
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 💯اهمیت استفاده از شواهد و مثال لفظی💯 ✅به همراه فایل صوتی ،نمونه و مثال ✅ 💯 🔸🔸 روضه جانسوز😭 حاج محمد فراهانی
@JavadMoghadam_ir4_5890973093039445768.mp3
زمان: حجم: 11.48M
[ جز او کسی تجلی پروردگار نیست - مدح خوانی پایانی ] 🎤 بانوای:کــربــلایی جــواد مــقــدم 📆 شب چهارم صفر | ۱۸ مرداد ۱۴۰۳ ‌📌 هـیئت لواءالزینب (س) اردستان جز او کسی تجلی پروردگار نیست یعنی که کوه مثل علی استوار نیست روزی سه بار ماذنه ها جار می زنند نامی شبیه نام علی ماندگار نیست در حیرتم که با چه زبانی بیان کنم والله یارِ غار شدن افتخار نیست هر کس که سنگ عشق علی را به سینه زد دامانِ مادرش به خدا لکه دار نیست واحیرتا! به ما که مریدانِ حیدریم خاکی به غیر خاک نجف سازگار نیست غیر از علی که مظهر اعجاز عالم است دیگر فضائلِ  أحدی بی شمار نیست با نوکریِ آل علی زنده ام فقط عینِ حقیقت است کلامم، شعار نیست
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Shahadat_Hazrat_Roghaye_1403 (2).mp3
زمان: حجم: 21.48M
من که برایت غیر دردسر ندارم مثل بقیه چشم های تر ندارم تو دوستم داری ولی باور ندارم خیلی پریدن دوست دارم پر ندارم من از تو بردم آبرو هستم وبالت باید که پیش تو بمیرم از خجالت هر لحظه از یادم تو را بردم ضرر شد اشکی که خرج تو نشد خون جگر شد شبها برای تو نمردم تا سحر شد با معصیت افعال خوبم بی اثر شد من کاسب اشکم اگر چه خرده پایم یک مرتبه ای کاش به چشمت بیایم نگذاشته دنیا برای من حواسی از تو رسیده نعمت از من ناسپاسی تو بیشتر از من خودم را میشناسی شرمنده ام شرمنده از این آس و پاسی میدیدمت ای کاش در سن جوانی آقا کجایی کوفه ای یا جمکرانی؟ من که نشد باشم علیِ مهزیارت شیطان گرفته روح من را به اسارت نفسم شده آلوده و دیده خسارت بخشندگی تو به من داده جسارت تو رو میندازی برایم رو سیاهم من را جدا انداخت از تو اشتباهم حال قدیم و آن سحرهایش کجا رفت؟ افتاد از لب اسم تو حال دعا رفت خیلی دعای ندبه از من به قضا رفت هی قول دادم قول هایم زیر پا رفت اما فراموشم نشد سینه زن هستم گریان آن آقای بی پیراهن هستم گریان آن آقای بی یار و حبیبی که تکیه بر نی داد از فرط غریبی با چکمه برگرداند او را نانجیبی پیچید در گودال عطر دل فریبی آن مادری که پهلویش مسمار خورده فریاد زد ذبحش سه ساعت کار برده
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Shahadat_Hazrat_Roghaye_1403 (3).mp3
زمان: حجم: 44.43M
خورشيدِ من‌ آمدی شبانه قدری بغلم کن عاشقانه نشناختمت در اول‌ کار نفرین خدا به این زمانه کی زیر گلوت را عزیزم اینطور بریده ناشیانه تقصیر حرارت تنور است این سوختگی‌ زیر چانه امروز شبیه موی تو سوخت آن موی بلند دخترانه اوضاع مناسبی ندارم چه خوب که آمدی شبانه من که همه عمر رفته بودم تنها به مجالس زنانه رفتم وسط شرابخواران کَت بسته، به زورِ تازیانه "بَر" خورده به من، چرا نبوده؟! برخوردِ کسی مودبانه من دختر شاه عالمینم دادند ولی به من‌ اعانه در راه، شتر تکان نمیخورد خوردم کتکی به این بهانه هر بار طناب را کشیدند خوردیم‌ زمین دانه دانه من‌ سیر غذا نخوردم اما خوردم‌ دل سیر تازیانه افتاد سرت ز روی شاخه افتاد سرم به روی شانه هر سنگ که بر سر تو میخورد میکرد به سمت ما کمانه از خاطر من نمیرود... نه... آن ضربه ی چوب وحشیانه سالم لب من ، لب تو زخمی؟! واللهِ که نیست عادلانه دیگر ز سفر بدم میاید کِی می بری ام پدر به خانه دیدی که ز شب هراس دارم خورشیدِ من آمدی شبانه شعر از گروه