eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از نـام خداسـت نـام زیبـای علی مانده است جهـان بـرای معنای علی بـا اعظم الاسما در خیبـر را کند یعنی کـه علی بود بـه لبهـای علی
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌بمناسبت بیست و چهارم ماه رجب سالروز واقعه فتح قلعه خیبر توسط امیرالمومنین امام علی (ع) رجز آن است که آغاز کند محشر را خطبه خواندم که ببینند دمی حیدر را بشنود هر که یهودی که در این عالم هست پدرم بود که انداخت درِ خیبر را 📺 🎙
21.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌بمناسبت بیست و چهارم ماه رجب سالروز واقعه فتح قلعه خیبر توسط امیرالمومنین امام علی (ع) معرکه باشه لشکر باشه صحبت از فتح خیبر باشه 📺 🎙
10.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بزرگواران مادحین عزیز به این تصویر دقت کنید زمان تعین شده برای هر مداح از یک دقیقه تا دوساعت باید امادگی داشته باشه
❁﷽❁ (علیه السلام ) ●━━━━━━─────── السلام علی المعذب فی قعر السجون روز شهادت آقامون ،موسی بن جعفر ،باید به دخترش بی بی فاطمه ی معصومه تسلیت بگیم، ما ایرانی‌ها مدیون آقا موسی بن جعفریم ، تو هر روستا که میری تو هر شهری که میری یکی از امامزاده ها از نوادگان آقا موسی بن جعفر مهمانه، در صدر همه ی امامزاده ها خود امام رضا و دخترش بی بی فاطمه ی معصومه ما سائلان محضر موسی بن جعفریم در سایه سار دختر موسی بن جعفریم ایران بدون مشهد و قم ارزشی نداشت ما ساکنان کشور موسی بن جعفریم شاگردهای مکتب قرآن و عترتیم حلقه به گوش محضر موسی بن جعفریم عمری مدافعان حریم ولایتیم سربازهای سنگر موسی بن جعفریم ما اهل قم رها نکنیم انقلاب را تا در پناه دختر موسی بن جعفریم زهرا قبول کرده که ما گریه کن شویم مدیون لطف مادر موسی بن جعفریم اما امروز که روز شهادت آقا موسی بن جعفره، پر می کشیم رو به سوی شهر کاظمین محو ضریح انور موسی بن جعفریم چقدر دلمون میخاست یه همچین روزی کاظمین بودیم، به زیارت حرم نورانی آقا موسی بن جعفر می رفتیم روز عزای حضرت موسی بن جعفر است بی تابِ شورِ محشر موسی بن جعفریم اما دلتون آماده شده میخام وارد روضه بشم گفتند آب شد بدنش در سیاهچال گریانِ زخم پیکر موسی بن جعفریم یکی از شیعیان آقا موسی بن جعفره، میگه هر طوری که بود اجازه گرفتم اومدم به ملاقات آقا موسی بن جعفر، منو بردن داخل یه سیاهچال، چندین متر زیر زمین، تاریک، نمور، از یه سوراخ تنگ، گفتن از همینجا داخلو نگاه کن ، هر چی نگاه کردم گفتم چیزی پیدا نیست، زندانبان ملعون گفت باید بیشتر نگاه کنی، خوب که نگاه کردم دیدم یه عبای نازنین ، میانه ی زندان، گفتم من غیر این عبا چیزی رو نمیبینم، گفت نه بیشتر نگاه کن، خوب که نگاه کردم دیدم بدن نازنین آقا موسی بن جعفر آنقدر نحیف شده ، از زیر عبا چیزی پیدا نیست مثل مادرش فاطمه ی زهرا، بدن نازنینش، آنقدر نحیف و لاغر بود این روزای آخر تو زندان ، سر به سجده ناله میزد خدایا دیگه خلاصم کن، دیگه خسته شدم، خدا لعنت کنه سندی بن شاهک، اون زندانبان یهودی، میگن آقا موسی بن جعفر روزها روزه میگرفت دم افطار که می‌شد این زندانبان ملعون با تازیانه میومد آنقدر بر بدن امام کاظم میزد، ای کاش فقط همین بود صدای ناله ی آقا بلند میشد هر چقدر میخای منو بزن اما دیگه به مادرم جسارت نکن قربونت برم آقاجان...قربونت برم یا موسی بن جعفر..... خدایا آرزو دارم ببینم بچه هایم را در این خلوت اجابت کن دوباره ربنایم را آرزوی هر پدریه، لحظه های آخر بچه هاش کنارش باشن، اما آقا موسی بن جعفر، چی میگه دلم تنگ است میخاهم کنار دخترم باشم چه می شد باز بر دوشم بیاندازد عبایم را خیلی بی بی فاطمه ی معصومه به انتظار بابا نشست ، میگن هر کاروانی که از سمت بغداد میومد تو مدینه، بی بی فاطمه ی معصومه می‌رفت به استقبالش، هی سراغ می گرفت شما از بغداد میاید آیا از بابای من موسی بن جعفر خبر دارید یا نه؟ از اینجا یه گریز بزنم ، یا فاطمه ی معصومه، شما یه عمری چشم انتظار باباجانتون بودید اما یه روز خبر آوردن آقا موسی بن جعفر به شهادت رسید شاید بی بی فاطمه ی معصومه هم اولین سوالی کنه این باشه، بابام چی شد؟؟ حالا که بابام ب شهادت رسید بگید ببینم بدن بابامو به خاک سپردن یانه؟ آیا تشییع جنازه ای برا بابام گرفتن یا نه؟؟ شاید امام رضا دلداری بده خواهرو، غصه نخور معصومه جان، اره، مردم شیعه ی بغداد جمع شدن آنقدر به بابای ما احترام کردن، چه تشییع جنازه ی با شکوهی برپا شد، این یه دختر امام، منتظره باباش بود اما من یه دختر سه ساله سراغ دارم تو خرابه ی شام، میگن روزها میومد جلو در خرابه می‌نشست هی به خواهرش سکینه میگفت خواهرجان، بگو ببینم این مردمانی که دارن از اینجا رد میشن ، کجا میرن؟ جواب می‌داد خواهر خوبم، اینا دارن میرن خونه هاشون، خواهر جان، پس چرا ما خونه نداریم، بعضی وقتا بچه ها رو می دید دستشون تو دست باباهاشون بود یه طوری با حسرت نگاه می کرد صدا می زد خواهرم سکینه، بگو ببینم بابای من کی بر می گرده؟؟عاقبت یه نیمه شب سر بابا رو براش آوردن، سر بابا رو بلند کرد فرفعته من الطشت از تو تشت بلند کرد هاضمت الیل یعنی سر رو در آغوش گرفت هی سوال می کرد ابتا ابتا...من ذا الذی ایتمنی علی صغر سنی، کی منو در این کودکی یتیم کرد، هر جا نشستید ناله بزنید یا حسین.... ●━━━━━━─────── ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
❁﷽❁ (علیه السلام ) ●━━━━━━─────── اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا ●━━━━━━─────── هر کجا مرغ اسیری است، ز خود شاد کنید تا نمرده است، ز کنج قفس آزاد کنید مُرد اگر کنج قفس،طایر بشکسته پری یاد از مردن زندانی بغداد کنید شب شهادت آقا، باب الحوائج، حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام ) امشب به آقامون، ولی نعمتمون، تسلیت بگیم به بی بی فاطمه ی معصومه، تسلیت بگیم چون به زندان به ملاقاتی محبوس روید از عزیز دل زهرا و علی یاد کنید خدا لعنت کنه هارون الرشیدو، سالیان سال، دستور داد آقا رو از این زندان به اون زندان، خیلی آقا رو شکنجه کردند هر زندانبانی که میومد یه مدتی که می گذشت حرکات و سکنات آقا رو که می دید منقلب می شد سرشو پایین مینداخت زندانبان رو عوض می کردند کُند و زنجیر گشائید،زپایش دم مرگ زین ستمکاری هارون،همه فریاد کنید امان از دست اون زندانبان یهودی، سندی بن شاهک، لعنت الله علیه، اینقدر آقا رو شکنجه می داد آنقدر آقا رو آزار و اذیت می کرد آقایی که روزای اولی که زندانی شده بود صبح تا شب خدا رو عبادت می کرد می فرمود خدایا شکر، برا من فرصتی فراهم کردی تو رو بیشتر و بهتر عبادت کنم ، اما این زندانبان آخری انقدر آقا رو شکنجه میداد کاری کرده بود آقا موسی بن جعفر می فرمود خدایا، دیگه خسته شدم منو از این زندان ‌و زندانبان خلاصم کن ، عاقبت آقا رو به دستور هارون الرشید ملعون ، با زهر، مسموم کردند آقا رو به شهادت رسوندند قربونت برم یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر، کنج زندان بغداد مظلومانه، غریبانه ، جان دادی ، مردم بغدادو خبر دادن گفتن قراره آقاتون از زندان آزاد بشه ، مردم نمیدونن چه خبره، شیعه ها جمع شدن مقابل زندان، یه مرتبه دیدن در زندان باز شد چهار تا غلام زیر یه تخته پاره رو گرفتن ، یه نفر صدا میزنه هذا امام الرفضه، این امام شیعیانه، مردم بیاید. چار حمال، اگر نعش غریبی ببرند خاطر موسی جعفر، همه امداد کنید(۱) مردم جمع شدن، اما نگاه کردن دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا ست، بدن آقا رو با احترام کفن کردند، بهترین کفنها رو آوردند با چه شکوهی مردم هی میگفتن این آقا ، بچه هاش مدینه ند، دختراش مدینه ند، کسی رو نداره، بیاید بدنش رو با شکوه تشییع کنید ، اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله اینجا مردم اومدن بهترین کفنها رو برا موسی بن جعفر آوردن، اما بدن عزیز فاطمه، سه روز و سه شب بدون غسل ، بدون کفن، تو بیابونهای کربلا..... هر جا نشستی ناله بزن یا حسین.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (۱)✍خوشدل تهرانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زمزمه موسی ابن جعفر(ع)😭😭 زمزمه موسی ابن جعفر ع سبک:میگذرد کاروان میون زندونمو نفس بُریدم خدا لحظه های آخرم برس به دادم رضا توو غُل و زنجیرمو شکسته بال و پرم یه جای سالم دیگه نمونده روو پیکرم روزه ام و وای از غصه ها افطارم شد تازیوونه ها وای غریبم آه غریبم خدا می دونه پُر از کبودیه دست و پام برای معصومه ام دیده به راهه چشام سِندیه ملعون مُدام زخم زبون میزنه با سیلی و با لگد چه بی امون میزنه بین غربت قلبم خون شده حال و احوالم محزوون شده وای غریبم آه غریبم توو اوج دلواپسی یادِ غم کربلام تشنه ام و فکر اون تشنه لب قتلگام شهیدی که از جفا شد هدف نیزه ها افتاده بود روی خاک جلو چشِ عمه ها این دَم آخر با شور و شین گریونم واسه جدّم حسین وای حسینم آه حسینم ✍شاعر عباس_قلعه
306.7K
نوحه امام کاظم علیه السلام کشیده شعله در دلها ، عزای حضرت کاظم بسوز ای دل بسوز ای دل ، برای حضرت کاظم غریب آقام، غریب آقام میان محبس هارون ، زغربت ناله ها میزد به اشک و آه جانسوزش ، رضایش را صدا میزد غریب آقام، غریب آقام فضای تنگ و تاریکی ، انیس سوز و آهش شد بمیرم من بمیرم من ، که زندان قتلگاهش شد غریب آقام، غریب آقام گرفته سندی شاهک ، ز مولای دو عالم جان تمام پیکرش نیلی ، شد از شلاق زندانبان غریب آقام، غریب آقام شکنجه دیده و او با ، غمی دیرینه جان داده به زندان با تنی مجروح ، به زهر کینه جان داده غریب آقام، غریب آقام شهید راه دین گشت و ، تنش تشییع شد آنجا بسوز ای دل بسو ای دل ، به یاد روز عاشورا غریب آقام، غریب آقام کفن آورده شد بهر ، ولیّ و حجت افلاک ولیکن جدّ او مانده ، تنش عریان به روی خاک غریب آقام، غریب آقام موضوع: علیه السلام سبک: شاعر:
4_6003525270831632440.mp3
3.36M
هدیه به حضرت موسی ابن جعفر باب الحوایج. صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور و زمینه و زمزمه روضه موسی ابن جعفر لحظه های آخرو اشک تو بی صدا شده ذکر لبت. رضا رضا رضا رضا رضا شده تن تو چقدر شده نحیف و لاغر آقا بمیرم برات که افتادی دیگه تو از پا مونده روپهلوی‌ تو هنوزم آقا جای پا دست قنوت تو شکست به زیر ضربه های پا بس که با دستای بسته تو قفس. کشیدنت نفست بند اومده سخته نفس کشیدنت وقتی نماز اخرو خوندی رو تربت حسین با لب تشنه افتادی به یاد غربت حسین جدمو کنار آب. با لب تشنه کشتن جدمو با تیرو‌ تیغ و سنگ و دشنه‌ کشتن از روتل خواهر تو با گریه می زدش‌ صدا ای زینت دوش نبی افتادی زیر دست و پا با چه وضعی تن تو داره میشه که پامال با چه وضعی تن تو می کشونن‌ تو گودال انگشترتوساربون‌ برده خبر دارم حسین انگشتت‌ و بگو باید از کجا بر دارم حسین از بس زیر نعل مرکب تن تو پا خرده عزیزدلم تموم استخوانها خرده رضا نصابی مداح سبک وشعر مداحی