eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
368 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
1.62M
. : به سمت گودال از خیمه دویدم من ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ هفـت روزه کــه داداش تو رو ندیدم من تو غـــربت کـــوفه چـــه ها کشیــدم من نبــــوده یک روز هـــم ازت جـــدا باشم تـــوی مصیبتـــها غـــریب و تنهــــا شم غریب حسینم وای(۴) نرفتـــه از یــادم وقتـــی توی گــودال سینــهٔ ســـوزانت چگـــونه شــد پامال وقتی که رأسـت شـــد همسفـــر زینب ســـایه شـــدی بر نِـی روی ســرِ زینب غریب خواهــر وای (۴) طعنـــه و دشنـام از کوفـــه شنیـدم من تشت طــلا دیــدم نـالــه کشـــیدم من خمیـــدم از داغت گرچه صبــورم من انگاری هفت ســاله که از تو دورم من غریب خواهــر وای (۴) بس که کتــک خوردم کبــوده بازویـم شبیـــه زهــــرای شکســـته پهلــویـم تیـــربلا رد شــــد از جگــرم هــــر بار ســرت به نی دیدم با چشای خونبــار امــان از این غــربت (۴) گرچه قدش خــم شد عزت و معنا کرد پرچــم و بالا برد غیـــرت و معــنا کرد شعــار زینب شد عـــزت و جــانبــازی پیــروِ این نهضــت ، داره ســرافـرازی ســلام یا زینب (۴) کـرب و بلا بر جــاست با عَلَــمِ زینب غیــرت عباسیــست در حــــرم زینب پیـــام عاشـــورا در حرمش جاریست مدافـــع زینب کــارش علمــــداریست آخــر این نهضت شکست دیوان است وقت ظهـــــور یار در دلِ باران است بیــا ابا صــالح (۴) شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) با نوای مداح اهل بیت ع⬇️ 🎤 🥀🥀🥀 https://eitaa.com/eetazeinab
1.04M
◾دشتی شب هفتم اباعبدالله◾ بسوز ای دل شبِ هفتم رسیده به یاد لاله ی در خون تپیده بسوز ای دل رسیده هفتمین شام شرارِ غم ریخته اندر این کام زمین و آسمان می گرید امشب برای این دلِ بی تابِ زینب دلم با یاد عاشورا غمین است شبِ هفتِ حسین سالار دین است هنوز از قتلگه آید نوایی بگوید ای حسین جانم کجایی درون کربلا غوغاست امشب عزای هفتمِ مولاست امشب زِ علقم میرسد عطر گُلِ یاس کجا افتاده اند دستان عباس کجایند اکبر و شش ماهه اصغر کجا افتاده اند گلهای پرپر به دشتِ کربلا زهرا رسیده تسلایش دهید با اشک دیده غم هفت روزه دارد این دلِ من خدا داغ حسین شد حاصل من 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 کانال نوحه یا زینب(سلام الله علیها)
1.34M
(ع) به سبک کربلا منتظر ماست بیاتابرویم 🌴🌴🌴🌴🌴 هفتمین روز جدائی است بیا گریه کنیم داغ گلهای خدائی است بیا گریه کنیم در شب هفتم گلهای به خون خفته خویش فاطمه کرببلائی است بیا گریه کنیم کس چه داند که در این شب به اسیران چه گذشت یا به زینب زغم داغ شهیدان چه گذشت بر یتیمان حسین از غم هجران چه گذشت نوبت عقده گشائی است بیا گریه کنیم هفتمین شام جدایست بیا گریه کنیم ۳😭 مگر امشب شب هفتِ گل زهرا نَبُود یاکه در کوفه چنین رسم خدایا نَبُود راه تسکین یتیمان سر بابا نَبُود عجبا این چه عزائی است بیا گریه کنیم هفتمین شام جداییست ..بیا گریه کنم ۳ حسین جانم حسین جانم...حسین جان 😭 بر سنان رأس شهیدان شده فانوس عزاء کف زنان خنده کنان در بر چشم اُسرا خاندان شهدا بر سر بازار چرا که به پا شور و نوائی است بیا گریه کنیم هفتمین شام جدایی شام جدایست بیا گریه کنیم حسین جانم حسین جانم حسین جان😭 کوفه را کشتن مهمان روش زندگی است بر یتیمان وی،آزار برازَندگی است تسلیت،کعب نی وسیلی و آوارگی است گریه بردرد دوائی است بیا گریه کنیم😭 کوفیان در بر ما این همه غوغا نکنید بهر همدردی ماهلهله بر پا نکنید بانوان را به چنین حال تماشا نکنید که عجب حال و هوائی است بیا گریه کنیم هفتمین شام جدائی است بیا گریه کنیم😭 حسین جانم حسین جانم حسین جان 🎤 کانال نوحه یا زینب(سلام الله علیها) https://eitaa.com/eetazeinab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_5855118697.mp3
14.96M
سلام آقای دلم 🥀🥀🥀🥀 حسین حسین حسین سلام آقای دلم یا اباعبدالله عجینه با تو دلم یا اباعبدالله توی عالم لذتِ حرمت پیچیده همه جا آوازه ی کرمت پیچیده۲ حسین /میگیری دستامو حسین /میبینی اشکامو حسین/ تو قلبم میمونی حرفامو میخونی ازچشمای خیسم، دردامو میخونی (مَن لی غیرُک حسین)۳ (مَن اِمامُک حسین)۳ حسین وای وای وای حسین وای وای وای من اگه از تو نگم، زبونم میگیره روتو که برگردونی کنیزت میمیره اسیر دنیا شدم نذار اینجور باشم چجوری دلت میاد از حرم دور باشم حرم/ روز و شب اشکامه حرم/ تو قاب چشمامه حرم/ رویای نوکرهاست وقتی عباس اونجا تو شب های جمعه از زائرها غوغاست انتَ سلطان حسین سنه قربان حسین حسین وای وای وای حسین وای وای وای جوونیم رفت و داره کنیزت پیر میشه برای من کاری کن که داره دیر میشه نمیخوام این چند صباح اسیر دنیا شم نمیخوام به هیئتت بی تفاوت باشم حسین/ نعم الامیر من حسین/ عشقت تقدیر من حسین/ با یاد تو مستم نوکر تو هستم نگیری دستم رو ،خالی میشه دستم مَن لی غَیرُک حسین مَن اِمامُک حسین حسین وای وای وای حسین وای وای وای 🎤🥀 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
1.25M
قرآنِ روی نیزه ها،صوتت چه دلنشین است آرام قلب زینب و،سُکینه این طنین است پشت سرت می آیم و،در سوگ تو نشستم باشد گواه غربتم،اینجا دو دست بستم با خطبه هایم،یار تو هستم غمخوار من غمخوار تو هستم سالار من پا کار تو هستم حسین من ای شهید مظلوم بند دوم دارد نگاهت میکِشد،من را به سوی نیزه صحرا به صحرا میروم،در جستجوی نیزه کرده غمت آشفته ام،ای مه جبین برادر شد آرزویم بوسه ای،بر آن بریده حنجر هر جا روی من،با تو میایم که گفته از تو،اخا جدایم با غربت کوفه آشنایم حسین من ای شهید مظلوم بند سوم از طعنه های دشمن و،سنگ جفا چه گویم از شهر نامردی و از،نامحرما چه گویم با حال خسته آمدم،در کوچه های کوفه با سلسله من رد شدم،از کوچه های کوفه بر گریه ی من،خندیدن اینجا بر طبل شادی،کوبیدن اینجا اُف بر تو دنیا،اُف بر تو دنیا حسین من ای شهید مظلوم امیرحسین سلطانی اجرای سبک:⬇️ مداح اهل بیت ع 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیمارستان سینای اهواز است اینجا جانباز جنگ تحمیلی اعلام میکند در این لحظات آخر عمرم دلم برای صدای آهنگران تنگ شده است، مطلب و درخواست به اطلاع صادق آهنگران میرسد و او هم میاد در بیمارستان و کنار تخت جانباز اینگونه درد دل میکند، خوب است همه ما بدانیم چه عزیزانی که اینگونه از خود گذشتند تا به خود آییم و در مسیرشان حرکت و راهشان را تا سرانجام کار ادامه دهیم .. 😭😭
با ورود اسرای کربلا به کوفه چه اتفاقاتی رخ داد؟ دو روز بعد از واقعه عاشورا، روز دوازدهم محرم، کاروان اسرا وارد شهر کوفه شد. وقایع روز دوازدهم محرم سال 61 هجری و فضای شهر کوفه هنگام ورود اهل بیت به این شهر را بخوانید. معروف است که اجساد شهدای کربلا، سه روز غیر مدفون روی زمین باقی ماند. مرحوم سپهر می نویسد: بالجمله شهدا را بیشتر در روز دوازدهم که روز سوم شهادت ایشان بود به خاک سپردند.[1] مرحوم آیت الله بیرجندی می گوید: اکثرا دفن شهدا را در روز دوازدهم محرم نوشته اند. روز دوازدهم محرم، اهل بیت رسالت(علیهم السلام) به شهر کوفه وارد شدند. هنگامی که خبر به ابن زیاد رسید که اهل بیت به کوفه نزدیک شده اند، دستور داد که سرهای شهدا را که قبلا ابن سعد فرستاده بود، برگردانند، و بر سر نیزه ها نصب کنند و پیش روی اهل بیت حرکت داده، همراه اسراء وارد شهر کنند و در کوچه و بازار برگردانند تا قهر و غلبه سلطنت یزید بر مردم معلوم گردد، و بر ترس مردم افزوده شود. مردم کوفه چون از ورود اهل بیت آگاه شدند از شهر بیرون رفتند. ابن سعد به همراه اسیران راه پیمود، چون به نزدیکی کوفه رسید مردم کوفه برای تماشای اسیران گرد آمدند. گویند زنی از زنان کوفه(ام حبیبه) سربرآورد و گفت: «شما اسیران از کدام قبیله اید؟ گفتند: ما اسیران آل محمدیم.» مردانی که در کاروان اسرا همراه زنان بودند همراه زنان، علی بن الحسین(ع)، حسن بن حسن مثنی -برادرزاده امام حسین که با کشتن 17 نفر به دلیل زخمی شدن از کارزار او را بیرون آوردند- زید و عمر و دو فرزند امام حسن(ع) همراه کاروان اسیران بودند. اهل کوفه چون نگاهشان بر آنان افتاد، گریستند و نوحه سرایی نمودند. امام سجاد(ع) فرمود: شما بر حال ما نوحه و گریه می کنید، پس آن کس که ما را کشت که بود؟! [2] علامه مجلسی از بعضی کتب معتبره از مسلم گچکار روایت کرده است که گفت: ابن زیاد مرا به تعمیر فرمانداری گماشته بود، در این بین که مشغول کار بودم سرو صدا و هیاهو از اطراف کوفه شنیدم. از آن خادمی که با من بود پرسیدم: این ضجه و ناله در کوفه چیست؟ گفت: همین ساعت سر مرد خارجی که بر یزید خروج کرده آورده اند. گفتم: این خارجی کیست؟ گفت: حسین بن علی.چون این شنیدم صبر کردم تا آن خادم بیرون رفت، آن گاه سیلی محکمی بر صورت خود زدم که بر چشمم ترسیدم. دست و صورتم که گچی بود شستم و از پشت فرمانداری بیرون آمدم تا به کناسه رسیدم. مردم منتظر آمدن اسیرها و سرها بودند، من ایستادم. ناگاه نزدیک به چهل محمل و هودج پیدا شد که بر چهل شتر حمل می کردند، و در میان آن ها، زنان و حرم حضرت سید الشهدا(ع) و اولاد فاطمه(س) بودند و علی بن الحسین(ع) بر شتر برهنه سوار بود، و از سختی زنجیر، خون از رگ های گردنش جاری بود، گریه می کرد... مسلم گفت: مردم کوفه را دیدم که به اطفال خرما و نان و گردو می دادند، ام کلثوم بر اهل کوفه بانگ زد و فرمود: «ان الصدقه علینا حرام» «صدقه بر ما اهل بیت حرام است» و آن ها را از دست کودکان می گرفت و دور می افکند، و مردم بر مصائب آن ها گریه می کردند. سپس ام کلثوم سر از محمل بیرون آورد و فرمود: ای اهل کوفه، ساکت باشید مردان شما ما را می کشند و زنان شما بر ما می گریند! خداوند در روز قیامت بین ما و شما حکم فرماید. آن بانو در حال سخن بود که ضجه و غوغا برخواست و سرهای شهدا را بر نیزه کرده آوردند. جلوی آن سرها، سر نورانی حسین(ع) بود که تابنده و درخشنده و شبیه ترین مردم به رسول خدا(ص) بود، محاسن شریفش به سیاهی شبه (که سنگ بسیار سیا براقی است)، خضاب شده که سفیدی بٌن موها ظاهر شده بود، و چهره اش چون ماه می درخشید و باد محاسن شریفش را به راست و چپ حرکت می داد. حضرت زینب چون نگاهش به سر مبارک افتاد، پیشانی خود را بر چوب جلو محمل زد که خون از زیر مقنعه اش فرو ریخت و با سوز دل به آن سر اشاره کرد و فرمود: ای ماه نو که چون به کمال رسیدی خسوف ترا فرو گرفت و پنهان گشتی. ای پاره دلم، گمان نمی کردم چنین روزی مقدر و نوشته شده باشد. ای برادر، با این فاطمه خردسال سخن گوی که نزدیک است دلش آب شود.[3] ابن زیاد سر امام حسین(ع) را فرستاد در کوچه های کوفه و در میان قبایل بگردانند. آیه ای از قرآن که سر امام حسین(ع) بر روز نیزه قرائت کرد ابی مخنف حکایت آمدن سهل شهرزوری از حج به کوفه را نقل کرده است که شهر کوفه را دگرگون دید. بازارها و دکان ها بسته و جمعیت ازدحام کرده، بعضی خندان، بعضی گریان، او از مردی سوال می کند؛ چه خبر است، خبر شهادت حسین(ع) را به او می دهد. در همین حال اسرا و سرهای شهدا وارد می شوند. او در پایان می نویسد:
Banifatemeh.Shab10Moharam99.01.rashedoon.ir.mp3
14.06M
فاطمه 😭😭😭 داری میری از حرم تو خیمه ها همهمه است بوسه به زیر گلوت وصیت فاطمه است بعد خداحافظی یه ذره آروم برو یکی دو ساعت دیگه دیگه ندارم تو رو اونی که نمیذاره بری بی قراری سکینته یه ساعت دیگه قتلگاه قاتل تو روی سینته **** با این صدای خسته با پر و بال بسته بابا منو بغل کن خیلی دلم شکسته نفسی برام نمونده که دم آخری صدات کنم منو توی آغوشت بگیر تا یه دل سیر نگات کنم
4_5936047795558420329.ogg
1.02M
صدایت برایم چقدر آشناست ای سر ِخون چکان تو حسین منی ؟ صدایت برایم چقدر آشناست ای مه ِآسمان تو حسین منی ؟ ای سر ِتابنده در این آسمان همسفر ِقافله ی ِکودکان ای پسر ِفاطمه قرآن بخوان رهبر ِمهربان تو حسین منی ؟ ای همه ی ِهستی ِمن یا حسین کُشته ی ِبی غسل و کفن یا حسین لاله ی ِخونین ِچمن یا حسین ای گل ِبی خزان تو حسین منی ؟ دشت و دمن پُر شده از هلهله از پی ِتو گشته روان قافله کن نظری پای ِپُر از آبله همره کودکان تو حسین منی ؟ ای همه ی ِدار و ندارم حسین بُرده ای از سینه قرارم حسین ای گل ِمن باغ و بهارم حسین ای مرا روح و جان تو حسین منی ؟ بر سر ِنیزه سر ِتو جلوه گر با من و با این اسرا همسفر اهل حرم از غم ِتو خونجگر همدم ِکاروان تو حسین منی ؟ ای گل ِتشنه رُخ ِتو لاله گون باز چرا می چکد از نیزه خون ؟ تازه کند داغ ِتو زخم ِدرون سرور ِعاشقان تو حسین منی ؟ ای سر ِبر نیزه فدای سرت روی ِبیابان ِبلا پیکرت سوخته ای از غم ِخود خواهرت ای مرا سایبان تو حسین منی ؟ ای سر ِخونین بنما راه ِمن شعله ور عالم شده از آه ِمن ماه ِمن ای ماه ِمن ای ماه ِمن یاور ِکاروان تو حسین منی ؟ نیزه پُر از گل شده از روی ِتو وای که گلگون شده گیسوی تو آمدم ای سرو ِروان سوی تو ای گل ِبی خزان تو حسین منی ؟ شعر: سیدحبیب حبیب پور 🇮🇷🇮🇷