272.4K
دائم به یادت اشکم روونه
اشکای روضت سرمایه مونه
دار و ندارم پرچم سیاته
باید همیشه بالا بمونه
بالاتر از همه پرچم زدی حسین
مهر محبتت رو به قلبم زدی حسین
پرچمت بالاتره از همه دنیا
مجنون مجنونتم لیلی لیلا
دل تو رو داره دنبال چی میگرده
جذبه چشمات حر و زیر و رو کرده
یا اباعبدالله الحسین ای عهده دار بی دست و پاییم
مردن برا تو مزد گداییم
دریای عشقت ساحل نداره
جون کم من قابل نداره
کاش با یه نیم نگات جونم بشه فدات
من سربلندم که سرم افتاده زیر پات
این سر ناقابل فدا سر زینب
خیلی ارادت داره محضر زینب
جون من و هرکی که نوکر زینب
نذر یه لبخند برادر زینب
یا اباعبدالله الحسین
524.6K
🏷 #شور | حرمت نوکریمو به زیر پا گذاشتم
•نجوایعاشقانه
پنجشنبه ۱۰ فروردین ماه ۱۴۰۲
#ترکی #فارسی
_
حرمت نوکریمو به زیر پا گذاشتم
انگار نه انگار با تو قول و قراری داشتم
محاسنم سفید شد دورم ازت هنوزم
چطور میگی نبارم چطور میخواهی نسوزم
عمر نوکریمو پاک و بی غرض کن
خسته ام از این وضع حالمو عوض کن
(آه از فاصله حسین حسین حسین
دوری مشکله حسین حسین حسین)
_
کاشکی توی گناها عمرم حروم نمیشد
تو خواستی که اومدم اگرنه روم نمیشد
گدای تو نباشم اسیر این و اونم
بذار تا آخر عمر کنار تو بمونم
برگردون به چشمام اون حال قدیمو
رنگ کربلا کن کل زندگیمو
(دستامو بگیر حسین حسین حسین
ای نعم الامیر حسین حسین حسین)
_
بو قاپیا کیم گله آیری یره گدمّز
کیم سنه نوکر اولسا روضَنی ترک ادمّز
قویما منی آپارسین گناه دالیجا دونیا
بو گجد قوتاردی آغلامادیم دویونجا
گل یاپوش الیمنن قوماسن قاپونان
لطفو و تیکیپ گوز بو نوکر حسین جان
(سایَن مستدام حسین حسین حسین
ای منیم آقام حسین حسین حسین حسین)
#امام_حسین
1.62M
.
#نوحه #زمزمه
#هفتم_امام_حسین
#هفده_محرم
#سبک_بسمت_گودال_ازخیمه_دویدم
#سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
هفـت روزه کــه داداش تو رو ندیدم من
تو غـــربت کـــوفه چـــه ها کشیــدم من
نبــــوده یک روز هـــم ازت جـــدا باشم
تـــوی مصیبتـــها غـــریب و تنهــــا شم
غریب حسینم وای(۴)
نرفتـــه از یــادم وقتـــی توی گــودال
سینــهٔ ســـوزانت چگـــونه شــد پامال
وقتی که رأسـت شـــد همسفـــر زینب
ســـایه شـــدی بر نِـی روی ســرِ زینب
غریب خواهــر وای (۴)
طعنـــه و دشنـام از کوفـــه شنیـدم من
تشت طــلا دیــدم نـالــه کشـــیدم من
خمیـــدم از داغت گرچه صبــورم من
انگاری هفت ســاله که از تو دورم من
غریب خواهــر وای (۴)
بس که کتــک خوردم کبــوده بازویـم
شبیـــه زهــــرای شکســـته پهلــویـم
تیـــربلا رد شــــد از جگــرم هــــر بار
ســرت به نی دیدم با چشای خونبــار
امــان از این غــربت (۴)
گرچه قدش خــم شد عزت و معنا کرد
پرچــم و بالا برد غیـــرت و معــنا کرد
شعــار زینب شد عـــزت و جــانبــازی
پیــروِ این نهضــت ، داره ســرافـرازی
ســلام یا زینب (۴)
کـرب و بلا بر جــاست با عَلَــمِ زینب
غیــرت عباسیــست در حــــرم زینب
پیـــام عاشـــورا در حرمش جاریست
مدافـــع زینب کــارش علمــــداریست
آخــر این نهضت شکست دیوان است
وقت ظهـــــور یار در دلِ باران است
بیــا ابا صــالح (۴)
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
با نوای مداح اهل بیت ع⬇️
#کربلایی_آقای_جاودان🎤
🥀🥀🥀
#کانال_نوحه_یازینب_س
https://eitaa.com/eetazeinab
1.04M
◾دشتی شب هفتم اباعبدالله◾
بسوز ای دل شبِ هفتم رسیده
به یاد لاله ی در خون تپیده
بسوز ای دل رسیده هفتمین شام
شرارِ غم ریخته اندر این کام
زمین و آسمان می گرید امشب
برای این دلِ بی تابِ زینب
دلم با یاد عاشورا غمین است
شبِ هفتِ حسین سالار دین است
هنوز از قتلگه آید نوایی
بگوید ای حسین جانم کجایی
درون کربلا غوغاست امشب
عزای هفتمِ مولاست امشب
زِ علقم میرسد عطر گُلِ یاس
کجا افتاده اند دستان عباس
کجایند اکبر و شش ماهه اصغر
کجا افتاده اند گلهای پرپر
به دشتِ کربلا زهرا رسیده
تسلایش دهید با اشک دیده
غم هفت روزه دارد این دلِ من
خدا داغ حسین شد حاصل من
👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️
👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
کانال نوحه یا زینب(سلام الله علیها)
1.34M
#شب_هفتم_امام_حسین(ع)
به سبک کربلا منتظر ماست بیاتابرویم
🌴🌴🌴🌴🌴
هفتمین روز جدائی است بیا گریه کنیم
داغ گلهای خدائی است بیا گریه کنیم
در شب هفتم گلهای به خون خفته خویش
فاطمه کرببلائی است بیا گریه کنیم
کس چه داند که در این شب به اسیران چه گذشت
یا به زینب زغم داغ شهیدان چه گذشت
بر یتیمان حسین از غم هجران چه گذشت
نوبت عقده گشائی است بیا گریه کنیم
هفتمین شام جدایست بیا گریه کنیم ۳😭
مگر امشب شب هفتِ گل زهرا نَبُود
یاکه در کوفه چنین رسم خدایا نَبُود
راه تسکین یتیمان سر بابا نَبُود
عجبا این چه عزائی است بیا گریه کنیم
هفتمین شام جداییست ..بیا گریه کنم ۳
حسین جانم حسین جانم...حسین جان 😭
بر سنان رأس شهیدان شده فانوس عزاء
کف زنان خنده کنان در بر چشم اُسرا
خاندان شهدا بر سر بازار چرا
که به پا شور و نوائی است بیا گریه کنیم
هفتمین شام جدایی شام جدایست بیا گریه کنیم
حسین جانم حسین جانم حسین جان😭
کوفه را کشتن مهمان روش زندگی است
بر یتیمان وی،آزار برازَندگی است
تسلیت،کعب نی وسیلی و آوارگی است
گریه بردرد دوائی است بیا گریه کنیم😭
کوفیان در بر ما این همه غوغا نکنید
بهر همدردی ماهلهله بر پا نکنید
بانوان را به چنین حال تماشا نکنید
که عجب حال و هوائی است بیا گریه کنیم
هفتمین شام جدائی است بیا گریه کنیم😭
حسین جانم حسین جانم حسین جان
#کربلایی_آقای_جاودان🎤
کانال نوحه یا زینب(سلام الله علیها)
https://eitaa.com/eetazeinab
1_5855118697.mp3
14.96M
#شور
سلام آقای دلم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🥀🥀🥀🥀
حسین حسین حسین
سلام آقای دلم یا اباعبدالله
عجینه با تو دلم یا اباعبدالله
توی عالم لذتِ حرمت پیچیده همه جا آوازه ی کرمت پیچیده۲
حسین /میگیری دستامو
حسین /میبینی اشکامو
حسین/ تو قلبم میمونی حرفامو میخونی
ازچشمای خیسم، دردامو میخونی
(مَن لی غیرُک حسین)۳
(مَن اِمامُک حسین)۳
حسین وای وای وای حسین وای وای وای
من اگه از تو نگم، زبونم میگیره
روتو که برگردونی کنیزت میمیره
اسیر دنیا شدم نذار اینجور باشم
چجوری دلت میاد از حرم دور باشم
حرم/ روز و شب اشکامه
حرم/ تو قاب چشمامه
حرم/ رویای نوکرهاست وقتی عباس اونجا
تو شب های جمعه از زائرها غوغاست
انتَ سلطان حسین
سنه قربان حسین
حسین وای وای وای حسین وای وای وای
جوونیم رفت و داره کنیزت پیر میشه
برای من کاری کن که داره دیر میشه
نمیخوام این چند صباح اسیر دنیا شم
نمیخوام به هیئتت بی تفاوت باشم
حسین/ نعم الامیر من
حسین/ عشقت تقدیر من
حسین/ با یاد تو مستم نوکر تو هستم
نگیری دستم رو ،خالی میشه دستم
مَن لی غَیرُک حسین
مَن اِمامُک حسین
حسین وای وای وای حسین وای وای وای
#حاج_سیدرضا_نریمانی🎤🥀
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
1.25M
#اسارت_اهل_بیت__ع__نوحه
قرآنِ روی نیزه ها،صوتت چه دلنشین است
آرام قلب زینب و،سُکینه این طنین است
پشت سرت می آیم و،در سوگ تو نشستم
باشد گواه غربتم،اینجا دو دست بستم
با خطبه هایم،یار تو هستم
غمخوار من غمخوار تو هستم
سالار من پا کار تو هستم
حسین من ای شهید مظلوم
بند دوم
دارد نگاهت میکِشد،من را به سوی نیزه
صحرا به صحرا میروم،در جستجوی نیزه
کرده غمت آشفته ام،ای مه جبین برادر
شد آرزویم بوسه ای،بر آن بریده حنجر
هر جا روی من،با تو میایم
که گفته از تو،اخا جدایم
با غربت کوفه آشنایم
حسین من ای شهید مظلوم
بند سوم
از طعنه های دشمن و،سنگ جفا چه گویم
از شهر نامردی و از،نامحرما چه گویم
با حال خسته آمدم،در کوچه های کوفه
با سلسله من رد شدم،از کوچه های کوفه
بر گریه ی من،خندیدن اینجا
بر طبل شادی،کوبیدن اینجا
اُف بر تو دنیا،اُف بر تو دنیا
حسین من ای شهید مظلوم
امیرحسین سلطانی
اجرای سبک:⬇️
مداح اهل بیت ع
#کربلایی_جناب_جاودان🎤
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیمارستان سینای اهواز است اینجا جانباز جنگ تحمیلی اعلام میکند در این لحظات آخر عمرم دلم برای صدای آهنگران تنگ شده است، مطلب و درخواست به اطلاع صادق آهنگران میرسد و او هم میاد در بیمارستان و کنار تخت جانباز اینگونه درد دل میکند، خوب است همه ما بدانیم چه عزیزانی که اینگونه از خود گذشتند تا به خود آییم و در مسیرشان حرکت و راهشان را تا سرانجام کار ادامه دهیم ..
😭😭
#اللهم_صل_علی_محمدﷺ_و_آل_محمدﷺ_و_عجل_فرجهم
با ورود اسرای کربلا به کوفه چه اتفاقاتی رخ داد؟
دو روز بعد از واقعه عاشورا، روز دوازدهم محرم، کاروان اسرا وارد شهر کوفه شد. وقایع روز دوازدهم محرم سال 61 هجری و فضای شهر کوفه هنگام ورود اهل بیت به این شهر را بخوانید.
معروف است که اجساد شهدای کربلا، سه روز غیر مدفون روی زمین باقی ماند. مرحوم سپهر می نویسد: بالجمله شهدا را بیشتر در روز دوازدهم که روز سوم شهادت ایشان بود به خاک سپردند.[1]
مرحوم آیت الله بیرجندی می گوید: اکثرا دفن شهدا را در روز دوازدهم محرم نوشته اند.
روز دوازدهم محرم، اهل بیت رسالت(علیهم السلام) به شهر کوفه وارد شدند. هنگامی که خبر به ابن زیاد رسید که اهل بیت به کوفه نزدیک شده اند، دستور داد که سرهای شهدا را که قبلا ابن سعد فرستاده بود، برگردانند، و بر سر نیزه ها نصب کنند و پیش روی اهل بیت حرکت داده، همراه اسراء وارد شهر کنند و در کوچه و بازار برگردانند تا قهر و غلبه سلطنت یزید بر مردم معلوم گردد، و بر ترس مردم افزوده شود.
مردم کوفه چون از ورود اهل بیت آگاه شدند از شهر بیرون رفتند.
ابن سعد به همراه اسیران راه پیمود، چون به نزدیکی کوفه رسید مردم کوفه برای تماشای اسیران گرد آمدند.
گویند زنی از زنان کوفه(ام حبیبه) سربرآورد و گفت: «شما اسیران از کدام قبیله اید؟ گفتند: ما اسیران آل محمدیم.»
مردانی که در کاروان اسرا همراه زنان بودند
همراه زنان، علی بن الحسین(ع)، حسن بن حسن مثنی -برادرزاده امام حسین که با کشتن 17 نفر به دلیل زخمی شدن از کارزار او را بیرون آوردند- زید و عمر و دو فرزند امام حسن(ع) همراه کاروان اسیران بودند.
اهل کوفه چون نگاهشان بر آنان افتاد، گریستند و نوحه سرایی نمودند. امام سجاد(ع) فرمود: شما بر حال ما نوحه و گریه می کنید، پس آن کس که ما را کشت که بود؟! [2]
علامه مجلسی از بعضی کتب معتبره از مسلم گچکار روایت کرده است که گفت: ابن زیاد مرا به تعمیر فرمانداری گماشته بود، در این بین که مشغول کار بودم سرو صدا و هیاهو از اطراف کوفه شنیدم. از آن خادمی که با من بود پرسیدم: این ضجه و ناله در کوفه چیست؟ گفت: همین ساعت سر مرد خارجی که بر یزید خروج کرده آورده اند. گفتم: این خارجی کیست؟ گفت: حسین بن علی.چون این شنیدم صبر کردم تا آن خادم بیرون رفت، آن گاه سیلی محکمی بر صورت خود زدم که بر چشمم ترسیدم. دست و صورتم که گچی بود شستم و از پشت فرمانداری بیرون آمدم تا به کناسه رسیدم.
مردم منتظر آمدن اسیرها و سرها بودند، من ایستادم. ناگاه نزدیک به چهل محمل و هودج پیدا شد که بر چهل شتر حمل می کردند، و در میان آن ها، زنان و حرم حضرت سید الشهدا(ع) و اولاد فاطمه(س) بودند و علی بن الحسین(ع) بر شتر برهنه سوار بود، و از سختی زنجیر، خون از رگ های گردنش جاری بود، گریه می کرد...
مسلم گفت: مردم کوفه را دیدم که به اطفال خرما و نان و گردو می دادند، ام کلثوم بر اهل کوفه بانگ زد و فرمود: «ان الصدقه علینا حرام» «صدقه بر ما اهل بیت حرام است» و آن ها را از دست کودکان می گرفت و دور می افکند، و مردم بر مصائب آن ها گریه می کردند. سپس ام کلثوم سر از محمل بیرون آورد و فرمود: ای اهل کوفه، ساکت باشید مردان شما ما را می کشند و زنان شما بر ما می گریند! خداوند در روز قیامت بین ما و شما حکم فرماید. آن بانو در حال سخن بود که ضجه و غوغا برخواست و سرهای شهدا را بر نیزه کرده آوردند. جلوی آن سرها، سر نورانی حسین(ع) بود که تابنده و درخشنده و شبیه ترین مردم به رسول خدا(ص) بود، محاسن شریفش به سیاهی شبه (که سنگ بسیار سیا براقی است)، خضاب شده که سفیدی بٌن موها ظاهر شده بود، و چهره اش چون ماه می درخشید و باد محاسن شریفش را به راست و چپ حرکت می داد.
حضرت زینب چون نگاهش به سر مبارک افتاد، پیشانی خود را بر چوب جلو محمل زد که خون از زیر مقنعه اش فرو ریخت و با سوز دل به آن سر اشاره کرد و فرمود:
ای ماه نو که چون به کمال رسیدی خسوف ترا فرو گرفت و پنهان گشتی. ای پاره دلم، گمان نمی کردم چنین روزی مقدر و نوشته شده باشد. ای برادر، با این فاطمه خردسال سخن گوی که نزدیک است دلش آب شود.[3]
ابن زیاد سر امام حسین(ع) را فرستاد در کوچه های کوفه و در میان قبایل بگردانند.
آیه ای از قرآن که سر امام حسین(ع) بر روز نیزه قرائت کرد
ابی مخنف حکایت آمدن سهل شهرزوری از حج به کوفه را نقل کرده است که شهر کوفه را دگرگون دید. بازارها و دکان ها بسته و جمعیت ازدحام کرده، بعضی خندان، بعضی گریان، او از مردی سوال می کند؛ چه خبر است، خبر شهادت حسین(ع) را به او می دهد. در همین حال اسرا و سرهای شهدا وارد می شوند. او در پایان می نویسد:
Banifatemeh.Shab10Moharam99.01.rashedoon.ir.mp3
14.06M
#بنی فاطمه
😭😭😭
داری میری از حرم تو خیمه ها همهمه است
بوسه به زیر گلوت وصیت فاطمه است
بعد خداحافظی یه ذره آروم برو
یکی دو ساعت دیگه دیگه ندارم تو رو
اونی که نمیذاره بری بی قراری سکینته
یه ساعت دیگه قتلگاه قاتل تو روی سینته
****
با این صدای خسته با پر و بال بسته
بابا منو بغل کن خیلی دلم شکسته
نفسی برام نمونده که دم آخری صدات کنم
منو توی آغوشت بگیر تا یه دل سیر نگات کنم
4_5936047795558420329.ogg
1.02M
#نوحه_امام_حسین_ع
صدایت برایم چقدر آشناست
ای سر ِخون چکان تو حسین منی ؟
صدایت برایم چقدر آشناست
ای مه ِآسمان تو حسین منی ؟
ای سر ِتابنده در این آسمان
همسفر ِقافله ی ِکودکان
ای پسر ِفاطمه قرآن بخوان
رهبر ِمهربان تو حسین منی ؟
ای همه ی ِهستی ِمن یا حسین
کُشته ی ِبی غسل و کفن یا حسین
لاله ی ِخونین ِچمن یا حسین
ای گل ِبی خزان تو حسین منی ؟
دشت و دمن پُر شده از هلهله
از پی ِتو گشته روان قافله
کن نظری پای ِپُر از آبله
همره کودکان تو حسین منی ؟
ای همه ی ِدار و ندارم حسین
بُرده ای از سینه قرارم حسین
ای گل ِمن باغ و بهارم حسین
ای مرا روح و جان تو حسین منی ؟
بر سر ِنیزه سر ِتو جلوه گر
با من و با این اسرا همسفر
اهل حرم از غم ِتو خونجگر
همدم ِکاروان تو حسین منی ؟
ای گل ِتشنه رُخ ِتو لاله گون
باز چرا می چکد از نیزه خون ؟
تازه کند داغ ِتو زخم ِدرون
سرور ِعاشقان تو حسین منی ؟
ای سر ِبر نیزه فدای سرت
روی ِبیابان ِبلا پیکرت
سوخته ای از غم ِخود خواهرت
ای مرا سایبان تو حسین منی ؟
ای سر ِخونین بنما راه ِمن
شعله ور عالم شده از آه ِمن
ماه ِمن ای ماه ِمن ای ماه ِمن
یاور ِکاروان تو حسین منی ؟
نیزه پُر از گل شده از روی ِتو
وای که گلگون شده گیسوی تو
آمدم ای سرو ِروان سوی تو
ای گل ِبی خزان تو حسین منی ؟
شعر: سیدحبیب حبیب پور
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#تخصصی_نوای_ذاکرین
روضه ی زیارت عاشورا
اَلسَلامُ علَلَیک یا اباعبدالله...
زیارت میکنم آقا ابی عبدالله را از همین راه دور
به نیابت از امام زمان
شهدا عُلما امام خمینی و دو فرزندش
شهدای مدافع حرم زینب
شهید محسن حججی،شهید
حاج قاسم سلیمانی و.....
السلام علیک یاابا عبدالله
سلام بر آن بدنهایی که بی غسل و کفن روی زمین کربلا ماند
سلام بر آن بدنهای بی سری که روی خاکهای گرم کربلا ماند
آقاجان یا امام حسین سلام ما
بر تو و برمهدی ات که روز ظهورت
زِ دشمنان تو بستاند انتقام
حسین انشاالله امام زمان میاد
خون به ناحق ریخته شده حسین را میگیره
جانم حسین۴
سلام بر آن شهيدي که بدنش روی زیر سُم اَسبها قرار دادند
سلام بر آن شهيدي که سرش روی نیزه قرآن تلاوت می کرد
سلام ما به جسم بی کفن باد
به زخم پیکر بی پیرهن باد
سلامی برزمین مقتل تو
سلامی بر پریشانی مویت
بر آن بوسه برگهای گلویت
سلام ما برآن سروی که خم شد
به دستی که به نخلستان قلم شد
سلام ما به عاشورای خونین
به اهل خیمه ها دلهای غمگین
سلام ما به گوش پاره پاره
به معجر های از کین پاره پاره
حسین جان...۳
جان عالم به فدایت حسین
آخ بمیرم چه کردند با بدن عزیز فاطمه
یه عده آمدند نزد ابن زیاد
گفتند:امیر به ما اجازه بده
ما استخوان های پشت سینه حسین فاطمه را بشکنیم
آخ بمیرم برایت حسین جان
هرکس از دنیا بره بدنش رو تشییع میکنند
خانواده اش رو دلداری ميدند
اما کربلا عجب تشیعی کردند
پسر فاطمه رو
ده نفرداو طلب شدند
با سم اسبها بدن مطهر حسین تاختند
آمدند کوفه نزد ابن زیاد جایزه گرفتند.
یا امام زمان
آخ بمیرم برایت حسین جان
بنی اسد متحیر بودند چگونه این بدنها رو به خاک بسپارند
چون بدن رو باید یا به سر شناخت یا به لباس
مولای مان که سر در بدن ندارد
لباس به تن نداشت
یه وقت دیدند یک آقایی صدا میزند آی بنی اسد
بیایید من این بدنهارو خوب میشناسم
این بدنها بُریره
این بدن زهیره
این بدن قاسمه
این بدن اونِ
این بدن جعفره
این بدن برادرم علی اکبر
آمد کنار علقمه این بدن عموجان عباس
یک یک آقا امام چهارم بدن هارو معرفی کردند
یک وقت صدا زد بنی اسد
برین یک قطعه بوریا بیارید
عرض کردند:یابن رسولالله بویا برای چه
فرمود میخوام بدن بابایم حسین رو در آن قرار بدم
بدن بابارو درون بوریا گذاشت
درون قبر گذاشت
لبهارو به رگهای بریده نهاد
مگر به کربلا کفن ...به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب...عزیز مصطفی نبود
التماس دعا🙏🤍
4_5877400249059772257.mp3
1.98M
شبهای جمعه فاطمه
مناجات وروضه شب جمعه
حجتالاسلام والمسلمین میرزامحمدی
1446-1665334326561.mp3
8.27M
#حضرت_رقیه__س__زمینه
تو آسمونایی پیش خدایی بابا
تو این خرابه دنبالم میایی بابا
کجا بگردم دنبالت کجایی بابا
خسته زخمی و اسیرم، مثل عمه پیر پیرم
درمونی نداره دردم، دارم میمیرم
داره موهام یواش یواش شبیه مادرت سفید میشه
بیا که داره از همه رقیه ناامید میشه
یه عالمه راه اومدم با پای خسته
زمین میخوردم بابا جون با دست بسته
بس که سرت زخمی شده دلم شکسته
زنجیر و غل و اسارت، ما و این همه جسارت
دل تنگم برا مدینه، بریم زیارت
چشای نیمه باز تو داره رقیه رو عذاب میده
تا من میگم بابا سرت به دخترت جواب میده
داره موهام یواش یواش شبیه مادرت سفید میشه
بیا که داره از همه رقیه ناامید میشه
عمه کنار من شب ها چشم انتظاره
سر منو روی پای خودش میذاره
اونم مثل من از بابا خبر نداره
اون زخمی که تو گلومه، زخم رو سر عمومه
امشب تا سحر بابا جون، کارم تمومه
نمیخواد این بدن کفن، نمیخواد این غبارو پاک کنی
باید شبیه مادرت منو شبونه خاک کنی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
4_5847968929829356902.mp3
4.12M
#شور
#اسارت
بانوای
#سیدرضانریمانی
سیدالشهدا، سیدالشهدا
سیدالشهدا یا مقطع الاعضا
مونده روی زمین، پیکر تو رها
السلام علی من دَفَنَ اهل قُری
خواهرت اگه نیست، رفته شام بلا
ریگ و رمل بیابان برات گرفتن عزا
سیدالشهدا، سیدالشهدا
سیدالشهدا یا مقطع الاعضا
--
همه منتظرن، مادرش برسه
کاش صدای برادر به خواهرش برسه
دست قاتل اگه، به سرش برسه
آخ خدا به داد موی دخترش برسه
سیدالشهدا، سیدالشهدا
سیدالشهدا یا مقطع الاعضا
--
سیدالشهدا، سیدالشهدا
سیدالشهدا یا مقطع الاعضا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آجرکاللهیاصاحبالزمان
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
|⇦•ای یادگارِ مادرم...
#روضه و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام ناصر رفیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
حضرت زینب سلام الله خیلی مصائب دید زینب سلام الله کنار بدن پیغمبر ایستاده بود رسول خدا جان داد. میدید مادرش فاطمه چه جور کنار پیکر پیغمبر اشکمی ریخت. زینب یه روزی شاهد بود بدن مادرش رو شبانه از خانه بیرون بردن.هی نگاه کرد وگریه کرد. یه روزی زینب نشسته در خانه منتظره باباست.یه وقت دید باباش رو با فرق شکافته آوردند. همه ی این صحنه ها رو زینب دیده..یه روزم تیر باران شدن جنازه ی برادرش رودیده. همه این صحنه ها رو زینب دیده..اما همه ی دل خوشیش حسینه..زینب است وحسین. هرچی مصیبت دید، هر چی حادثه دید اما دلش خوش بودهنوز آخرین یادگار مانده. اما روز عاشورا وقتی دید این آخرین یادگارم داره میره. اگه حسین بره از پنج تن دیگه هیچکس باقی نمی مانه.اگه حسین شهید بشه آل طاها، آل کسا موضوعیت ظاهریش از بین میره چونحسین یادگار پنج تنه...لذا وقتی حسین به سمت میدان حرکت کرد با اینکه قول داده بود صبر کنه، با اینکه قول داده بود بمانه .اما یه وقت به یاد وصیّت مادرش زهرا افتاد. دنبال حسینش دوید صدا زد..*
مهلاً مهلا یابن الزهرا..
ای یادگارِ مادرم ای مهربان برادرم
آهسته رو آهسته رو
صبری نما تا خواهرت قرآن بگیرد بر سرت
برادرم! عزیزم
کرده وصیت مادرم
تا من ببوسم حنجرت
آهسته رو آهسته تر
*داداش رو متوقف کرد از اسب پیاده شد.برادر بذار زیر گلوت رو ببوسم ...بذار زیر گلوت رو بِبویم ..اینجا زیر گلوش رو بوسید اما یه وقتم بالای تل زینبیه دید همین بوسه گاه رو شمشیرگذاشتن، دستها رو، روی سر گذاشت، صدا زد: "وا محمدا! واعلیا..اَما فیکُمْ مُسْلِمْ.. "*
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حجت_الاسلام_رفیعی
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 1318.mp3
4.51M
|⇦ای یادگار مادرم....
#روضه و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام ناصر رفیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#واحد
#سبک
#روضه_محرم
(تا علمدار حرم از حال رفت... )
بهر طفلان حرم او رهسپار
رهسپار علقمه گشته نگار
ساقی طفلان شود نقش زمین
خیز و از جا مه رخ ام البنین
مشکِ پر آب و قمر امّیدوار
یاد طفل شیرخوار و بی قرار
کی بگنجد در خیالش اینچنین ؟
خیز و از جا مه رخ ام البنین
بین نخلستان اسیر دشمنان
دست ساقی شد جدا و الامان
یا اخا ادرک اخایش را ببین
خیز و از جا مه رخ ام البنین
دست دیگر هم جدا از پیکرش
با عمود آهنین ز بر سرش
مشکُ بردندان گرفته مه جبین
خیز و از جا مه رخ امالبنین
تا صدای غربتش آمد به گوش
شاه عطشان سوی سقا با خروش
بر کمر بگرفته دستش شاه دین
خیز و از جا مه رخ ام البنین
مادرم زهرا رسیده در برت
مادری کرده به جای مادرت
رحم کن بر ما بمان ای نازنین
خیز و از جا مه رخ امالبنین
ای رشیدم هم قد قاسم شدی
مثل اکبر تو عبا لازم شدی
قطعه قطعه پیکرت روی زمین
خیز و از جا مه رخ ام البنین
رفتی و خیمه به غارت می رود
خواهرت زینب اسارت می رود
حال زارم را برادر جان ببین
خیز و از جا مه رخ ام البنین
تا علمدارش در این احوال دید
جسم خود را در دل گودال دید
میرود سوی خیامش دل غمین
خیز و از جا مه رخ ام البنین
من شدم شرمنده ی طفل رباب
بر سکینه داده ام من قول آب
گر تو خواهی داغ من را التیام
جسم من را بر مگردان در خیام
/عبدِکریم/