#سر_بریده
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔹منصور بن الياس گفت : بيش از هزار آذين بستند. آن لعين كه سر امام حسين عليه السلام را بر سر نيزه داشت خواست كه وارد شهر شود، اسب او فرمان نبرد. چند اسب برايش آوردند فايده نكرد. سر امام حسين عليه السلام از نيزه بيفتاد.
🔸ابراهيم موصلى آنجا بود سر را نيك احتياط كرد، دانست كه سر امام حسين عليه السلام است . خلق را ملامت بسيار كرد و شاميان او را شهيد كردند.
❇️ سر بريده با امام سجّاد سخن مى گويد.
در شرح وافيه ابى فراس آمده است : موقعى كه امام سجّاد عليه السلام از يزيد ملعون خواست سر بريده پدرش را به او نشان دهد و يزيد جواب داد ابداً سر پدرت را نخواهى ديد، سر مقدّس در طشت بود و دستمالى بر روى سر انداخته بودند، ناگهان دستمال از سر مقدّس بلند شد و سر مقدّس شهيد كربلا به سخن آمد و فرمود: سلام بر تو اى پسرم ، سلام بر تو اى على..😭
سپس امام سجّاد عليه السلام عرض كرد: بر تو باد سلام و رحمت و بركات خدا اى پدر، مرا در اين سن كم يتيم كردى و رفتى و بين من و شما جدايى افتاد و من به مدينه و حرم جدّم مى روم و تو را نزد خداوند وديعه مى گذارم . خدا نگهدارت باشد.
❇️ چه كسى پيروز شد؟!
در خبر است كه ابراهيم بن طلحه بن عبدالله چون شنيد اسرا را به شهر در مى آورند، به استقبال على بن الحسين عليه السلام سرعت كرد و از در شناعت و شماتت گفت :
اى على بن الحسين ، چه كسى غالب شد؟!
و به روايتى ، اين وقت آن حضرت در محملى بود و سر در گريبان فرو مى داشت
پس سر برآورد و فرمود: اگر مى خواهى بدانى كدام يك غالب شد، چون هنگام نماز رسيد اذان و اقامه بگوى !
كنايه از آنكه در اذان و اقامه آن كس را كه بعد از خداى تعالى جلّ جلاله نام مباركش را به آواز بلند در محضر جماعت قرائت كنند او جد من محمّد مصطفى صلى الله عليه و آله است و فرزندان او ابدالا باد قاهر و غالبند و اين ابراهيم بن طلحه آن كسى است كه در جنگ جمل با لشگر طلحه و زبير همراه بود.
❇️ ما امامان زنده ايم !
حارث بن وكيده مى گويد: من از كسانى بودم كه سر امام حسين بن على را حمل مى كردند، ناگاه شنيدم آن سر مقدّس قرآن مى خواند؛ سوره كهف مى خواند. متحيّر شدم كه من صداى حسين بن على عليه السلام را مى شنوم ، فرمود: اى پسر وكيده ، آيا نمى دانى ما جماعت امامان زنده ايم و در نزد پروردگار به ما رزق مى رسد؟ با خود گفتم : من اين سر را مى ربايم . آقا فرمود: تو به اين مقصود نمى رسى ، بگذار آنها را، ريختن آنها خون مرا اعظم از گردانيدن سر من است .
سپس خواند: فَسَوْفَ يَعْلَموُنَ اذ الاَغْلالُ فى اءَعْناقِهِمْ وَالسلاسل يُسْحَبوُنَ
دركتاب مناقب ابن شهر آشوب نقل شده است : زمانى كه سر مقدّس شهيد كربلا را بر درخت نصب نمودند شنيده شد اين آيه را تلاوت مى كند: وَ سَيَعْلَمُ الذين ظَلَمُوا اءى مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبونَ
▪️ابن شهر آشوب مى گويد: سر بريده امام حسين عليه السلام را در يكى از كوچه هاى كوفه بياويختند، آن سر مبارك اين آيه را تلاوت كرد نَحْنُ نَقُص عَلَيْكَ نَبَاءهُمْ بِالْحَق إ نَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنوا بربهم وزدناهم هُدى
خداوند عالم خطاب به رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى كند: ما مى گوييم براى تو اى پيغمبر صلى الله عليه و آله قصه ايشان را به حقيقت ؛ بدان كه ايشان جوانمردانى بودند كه ايمان آوردند به پروردگار خود و زياد كرديم ما هدايت ايشان را.
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
3FilesMerged_20230816_224114.mp3
1.64M
#تک_امام_حسین
شماره 709
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خوبه دلی که به تو مبتلا شه
آدم خوبه ساکن کربلا شه
دستی که سینه میزنه برا تو
به خاک میخوره باید طلا شه
ای
والله که زندگی برا ما
بی سینه زدن صفا نداره
ضرب المثلا باید عوض شه
کی میگه یه دست صدا نداره
سینه زن امام حسین بهترینه
سینه زن امام حسین بلا نبینه
مادر ساداته اگه حضرت زهرا
مادر ما سینه زنا ام البنینه
▪️آقام آقام ابی عبدالله
کرببلا قرار اربعیناست
بهشتمه افضل سرزمیناست
اونی که زائر امام حسین شد
معلومه که لایق بهتریناست
ای
خوندم توی کامل الزیارات
از حضرت صادق این روایت
با درک فضائلش میمردن
مردم همه از شوق زیارت
زائرای امام حسین اهل بهشتن
افضل الاعمال زیارت حسینه
نص روایتش اینه شبای جمعه
شخص خدا زائر حضرت حسینه
▪️آقام آقام ابی عبدالله
شاعر: امیر طلاجورران
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
3FilesMerged_20230816_220451.mp3
1.85M
#شور_حضرت_عباس
شماره 710
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
افتخار خونهی ام بنین
جانم ابالفضل جانم ابالفضل جانم ابالفضل
بهترین برادر روی زمین
جانم ابالفضل جانم ابالفضل جانم ابالفضل
ابالفضل یاسین قرآن حسین
ابالفضل جانوا قوربان حسین
ابالفضل ساقی طفلان حسین
اقتدار و نگاه هیبت و وقار و نگاه
گره تو در توی زلف یار و نگاه
یا ابالفضل علی بن ابی طالب
خانواده رو نگاه ایل و تبار و نگاه
▪️قمرالله یا اباالفضل
سایه ی روی مخدرات
جانم ابالفضل جانم ابالفضل جانم ابالفضل
همیشه رقیه میمیره برات
جانم ابالفضل جانم ابالفضل جانم ابالفضل
ابالفضل مخزن الاسرار حسین
ابالفضل ای شیر پیکار حسین
ابالفضل جانم علمدار حسین
کارزار و نگاه تیغ بی قرارو نگاه
هنر ضربات اثر گذار و نگاه
کفر محض و درآورد به اسلام تیغش
سجده کردن دشمن به ذوالفقار و نگاه
▪️قمرالله یا اباالفضل
شاعر: حسین آفتاب
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
2FilesMerged_20230816_221115.mp3
1.51M
#زمینه_اسارت
شماره 711
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
داغ بنیالزّهرا دوباره شد تازه
چه ازدحامی شد بر درِ دروازه
دختر فاطمه شده گرفتار
با چادر پاره میون انظار
کسی که رنگ کوچه رو ندیده
حالا دارن میبرنش به بازار
▪️وای حسین وای حسین
به پیش آل الله شراب میخوردن
به هم میگفتن که خارجی آوردن
خنده به اشک اسرا می کردن
دورشو هلهله به پا می کردن
نامردا پیش دخترای حیدر
سبِّ علی مرتضی می کردن
▪️وای حسین وای حسین
سرِ حسین گرمِ خوندنِ قرآنه
همه بدونن این سرِ مسلمانه
بسته رو نیزه چشمای ترش رو
نبینه دستِ بسته خواهرش رو
دارن سرِ شش ماهه رو میارن
یکی بگیره چشم مادرش رو
▪️وای حسین وای حسین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
AudioCutterوارد شده در شام 1.mp3
1.18M
#زمینه_دروازه_ساعات
شماره 712
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
وارد شده در شام بلا محمل زینب
ذکر همه عالم شده وای از دل زینب
دروازه ساعات غوغا شده امروز
در شام بلا عید بر پا شده امروز
▪️وای از دل زینب وای از دل زینب
زنها همگی دور زنان، رقص کنانند
مشغول کف و هلهله و زخم زبانند
عالم نشنیده، در پیش عزادار
تسلیت بگویند با چنگ و دف و تار
▪️وای از دل زینب وای از دل زینب
از بس که زدند سنگ ز بام بر سر زینب
چون لاله شده غرقه به خون معجر زینب
خون گشته روانه از دیده افلاک
ریزد سر زینب خاکستر و خاشاک
▪️وای از دل زینب وای از دل زینب
بین همه کس دیدن این صحنه عذاب است
بر نی سر اصغر جلوی چشم رباب است
در پای سنان اشک ، از دیده فشاند
بعر علی اصغر لالایی بخواند
▪️وای از دل زینب وای از دل زینب
آن زن که به دل کینه اش از بدر و حنین است
آماده برای زدن راس حسین است
چون سینه زینب عالم شده پر آه
ای وای که افتاد از نیزه سر شاه
▪️وای از دل زینب وای از دل زینب
زین غصه قد حضرت صدیقه خمیده است
ناموس علی در وسط بزم یزید است
گرید سر در طشت بر غربت زینب
افتاده نظرها بر قامت زینب
▪️وای از دل زینب وای از دل زینب
شاعر: علی سلطانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
یک لحظه بی تو بودنم مثل ساله.mp3
1.69M
#واحد_امام_حسین_واحد
شماره 713
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یک لحظه بی تو بودنم مثل ساله
زیر این پرچم هرکی هس خوش اقباله
هر جا بودم اسمت رو بردم
دل رو به دست تو سپردم
نانی جز نان تو نخوردم
ای جان ای جان ارباب
شیرینیِ توو زندگیمی
بهترین راهِ بندگیمی
همراه من از بچگیمی
ای جان ای جان ارباب
▪️ثارالله ثارالله حسین جان
توو جمع عشاقت منم حاضر میشم
امسالم با لطف خودت زائر میشم
میزنم دل رو باز به جاده
راهی میشم پای پیاده
روزی توو راه تو زیاده
ای جان ای جان ارباب
کاشکی چشمی دریا نمونه
حسرت توی دل ها نمونه
هیچ کس توو شهرش جا نمونه
ای جان ای جان ارباب
▪️ثارالله ثارالله حسین جان
شاعر: علی علی بیگی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شام_بلا
#دروازه_ساعات
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کارِ ما گرچه به جز گریهی پیوسته نبود
کارِ این قوم ولی خندهی آهسته نبود
آنقدر ضربهی نیزه همه را ساکت کرد
بِینِ ما در پِیِ تو یک سرِ نشکسته نبود
پشت دروازهی ساعات معطل شده است
آن کریمی که درِ خانهی او بسته نبود
خسته از زخمِ زبانیم و جسارت به لبت
پایِ ما با تو در این راه ولی خسته نبود
فقط از دور تو را دخترکانت دیدند
نیزهای کاش به تو اینهمه وابسته نبود
گرچه از دور ولی باز زمین میاُفتند
زخمِ حلقومِ تو ای کاش که برجسته نبود
گرمِ تزئین و پذیرایی شاماند همه
ورنه دروازهی این شهر چنین بسته نبود
▪️امام صادق (ع) از زبان امام زینالعابدین (ع) نقل کردهاند که: «مرا بر شتری لنگ، بدون روپوش و جهاز سوار کردند. سر سیدالشهداء (ع) بر نیزهی بلندی بود و زنان بر شتران پالان دار پشت سر من بودند.
جماعتی که ظلم و ستم را از حد گذرانده بودند ، با نیزهها در جلو ، عقب و اطراف ما بودند.
هرگاه یکی از ما گریه میکرد، بر سرش میزدند.»
شاعر: حسن لطفی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
راهیان کربلا آمدند شام بلا.mp3
1.32M
#ورود_به_شام
#سبک_با_نوای_کاروان
شماره 720
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
راهیان کربلا
آمدند شام بلا
از آن همه کینه،دل ها همه خون است
زینب غمدیده،افسرده محزون است
▪️امان ز شهر شام
بی قراران حسین
پرده داران حسین
در انتظارند در دروازه ی ساعات
طفلان بی بابا، با عمه ی سادات
▪️امان ز شهر شام
کرده مردم ازدحام
جای عرض احترام
مردم شهر شام،شد کارشان دشنام
سنگ می زدند از کین،آن جا ز روی بام
▪️امان ز شهر شام
دست آن ها با طناب
بسته بود اهل عذاب
اهل حرم گشتند،از این سفر خسته
دشمن ز ظلم و کین،دستان شان بسته
▪️امان ز شهر شام
محرم اسرارها
دیده اند آزارها
بهر گل زهرا، همه عزادارند
در دست دشمن ها،از کین گرفتارند
▪️امان ز شهر شام
بر روی نی نور عین
رأس پر نور حسین
رأس حسین در شام،خورشید تابان بود
بهر حسین جاری،اشک یتیمان بود
▪️امان ز شهر شام
شامیان بی حیا
مردم دور از خدا
بس که جفا کردند،جان ها همه بر لب
خون گریه می کردند،سکینه و زینب
▪️امان ز شهر شام
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#خواب_مادر
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
🔹طراز المذاهب از بحر المصائب نقل مى كند:
روزى حضرت عليا مخدره زينب نزد حضرت سجاد آمد. حضرت چون چشمش به آن مخدره افتاد، فرمود: اى عمه ، ديشب در عالم رؤ يا چه ديدى و از مادرت فاطمه چه شنيدى ؟
آن مخدره عرض كرد: تو از تمامى علوم آگاهى . آن حضرت فرمود: چنين است ، و مقام ولايت همين است ؛ اما من مى خواهم از زبان تو بشنوم و بر مصيبت پدرم بنالم .
🔸عرض كرد: اى فروغ ديده بازماندگان ، چون چشمم قدرى آشنا به خواب شد، مادرم زهرا را با جامه سياه و موى پريشان ديدم كه روى و موى خود را با خون برادرم رنگين ساخته است . چون اين حال را بديدم ، خويشتن را بر پاى مباركش بيفكندم و صدا به گريه و زارى بلند كردم و سر آن حال پر ملال را از وى پرسيدم .
▪️فرمود: دخترم ، زينب ! من اگر چه در ظاهر با شما نبودم ليكن در باطن با شما بودم و از شما جدا نبودم . مگر به خاطر ندارى عصر روز تاسوعا، كه برادرت را از خواب برانگيختى ، برادرت بعد از مكالمات بسيار گفت : جد و پدر و مادر و برادرم آمده بودند چون بر مى گشتند مادرم وعده وصول از من بگرفت ؟! اى زينب ، مگر فراموش كردى شب عاشورا را كه ناله واحسيناه ! واحسيناه ! از من بلند شد و تو با ام كلثوم مى گفتى كه صداى مادرم را مى شنوم ؟ آرى ، من در آن شب ، با هزار رنج و تعب ، در اطراف خيمه ها مى گرديدم و ناله و فرياد مى زدم و از اين روى بود كه برادرت حسين به تو گفت : اى خواهر، مگر صداى مادرم را نمى شنوى ؟ اى زينب !
▪️مگر در وداع بازپسين فرزندم حسين ، و روان شدن او سوى ميدان ، من همى خاك مصيبت بر سر نمى كردم ؟
▪️ اى زينب ، چه گويم از آن هنگام كه شمر خنجر بر حنجر فرزندم حسين را بر نوك سنان بر آوردند...😭
اى زينب ، اى دخترجان من ! چه گويم از آن وقت كه لشكر از قتلگاه به سوى خيمه گاه روى نهادند و شعله نار به گنبد دوار بر آوردند. اى دختر محنت رسيده ، من همانا در نظاره بودم كه مردم كوفه با آن آشوب و همهمه و و لوله خيمه ها را غارت كردند و آتش در آنها زدند...😭
و جامه هاى شما را به يغما بردند و عابد بيمار را از بستر به زمين افكندند و آهنگ قتلش نمودند و تو، نالان و گريان ، ايشان را از اين كار باز مى داشتى ، و نيز هنگامى كه شما را از قتلگاه عبور مى دادند تمامى آن احوال را مى ديدم و آن چهار خطاب تو به جد و پدر و مادر و برادرت را استماع مى نمودم و اشك حسرت از ديده مى باريدم و آه جانسوز از دل پردردم بر مى كشيدم .
▪️دخترجان من ، اين خون حسين است كه بر گيسوان من است...😭
و من در همه جا با شما همراه بودم ، خصوصا هنگام ورود به شام و مجلس يزيد خون آشام و رفتار و گفتار آن نابكار بدفرجام .
▪️عليا مخدره مى فرمايد، عرض كردم : اى مادر، از چه روى اين خون را از موى و روى خويش پاك نمى فرمايى ؟ فرمود: اى روشنى ديده ، بايد با اين موى پر خون در حضرت قادر بي چون به شكايت برم و داد خود را از ستمكاران و كشندگان فرزندم بازجويم ، و عزاداران و گنهكاران امت پدرم را شفاعت بنمايم .
🔹و تو را وصيت مى كنم كه سلام مرا به فرزند بيمارم ، سيد سجاد، برسانى و بگويى به شيعيان ما اعلام كند كه در عزادارى و زيارت فرزندم حسين كوتاهى نكنند و آن را سهل نشمارند كه موجب ندامت آنها در قيامت خواهد بود.
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
دارم هوای گریه برای.mp3
3.15M
#زمزمه_حضرت_رقیه
شماره 721
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️
دارم هوای گریه،برای اون سه ساله
که رنگ روش شده مثل رنگ روی لاله
ازتازیانه ها شد،تنش کبود و زخمی
ازسیلی ام گرفته،صورتش یه هاله
گناهه این دختر چی بوده
که جاش توی خرابه بوده
گناهه این دختر چی بوده
که اینقدر تنش کبوده
گناه این دختر چی بوده
که مضطره دلش شکسته
یه گوشه کِز کرده بمیرم
منتظره باباش نشسته
اوناکه اصلا،رحمی ندارن
سر باباشو،تو طشت میذارن
تاکه نگیره،بهونه دختر
شبونه طشت و،براش میارن
▪️آه و واویلا جانم رقیه
تاچشم دختر افتاد،نیمه ی شب به طشت
به عمه گفت که عمه،منکه غذا نخواستم
بااینکه عمه خیلی،گرسنمه ولی من
خواستم کنار بابام،باشم باباموخواستم
گناهه این دخترچی بوده
که چن روزه غذانخورده
هر جا گرسنه بوده جای
غذافقط اون سیلی خورده
گناه این دختر چی بوده
که تو سه سالگی یتیمه
گفته به دخترای شامی
بابام میادخدا کریمه
میبینه آخر،سرباباشو
سرو میذاره،روی پاهاشو
میگه به بابا،دونه به دونه
تموم حرف و،درددلاشو
▪️آه و واویلا جانم رقیه
باباچشاتو وا کن،نگاه به دخترت کن
ازموقعی که رفتی،یه روز خوش ندیدم
تاکه تو رفتی رفتم،همراهه بانامحرم
نپرس ازم ازاونا،چی شنیدم چی دیدم
گناهه من مگه چی بوده
که ازاونا کتک میخوردم
خودت که شاهد بودی بابا
عمه نبود حتمامیمردم
گناهه من مگه چی بودکه
منو به زجر پست سپردن
پای برهنه از روخارا
کشون کشون منو میبردن
باباکف پام،آبله بسته
خسته ی راهم،خسته خسته
از ایناخوردم،لگد که بابا
شبیه زهرا،پهلوم شکسته
▪️آه و واویلا جانم رقیه
شاعر: امیرحسین سلطانی
هشتک کانال حذف نشود ❌
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#غسل_حضرت_رقيه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
چه شبي بود شب شهادت حضرت رقيه (سلام الله عليها).واي از اون لحظه اي كه زن غساله رو آوردند بدن اين ناز دانه را غسل بدهد.
بيا تو اي زن غساله از طريق وفا
به اين صغيره بده غسل از براي خدا
مكن خيال كه او از اهل روم و تاتار است
كه غسل دادن او سخت بر تو دشوار است
سرور سينه ي سلطان عالمين است اين
صغيره فاطمه مظلومه ي حسين است اين
مگو كه از چه رخ او چو كهربا باشد
ز داغ تشنگي دشت كربلا باشد
مگو كه زخم به پايش برون بود از حد
به روي خار مغيلان دويده او بي حد
رخ چو ماه منيرش اگر بُوَد نيلي
به راه شام بسي خورده از جفا سيلي(1)
▪️هنگامي كه زن غساله، بدن رقيه (عليها سلام)را غسل مي داد، ناگاه دست از غسل كشيد، و گفت : سرپرست اين اسيران كيست ؟ حضرت زينب (عليها سلام) فرمود: چه مي خواهي ؟
غساله گفت:اين دخترك به چه بيماري مبتلا بوده كه بدنش كبود است ؟
حضرت زينب (عليها سلام)در پاسخ فرمود: اي زن ! او بيمار نبود؛ و اين كبودي ها آثار تازيانه ها و ضربه هاي دشمنان است.(2)
ببين چه به روز اين نازدانه آوردند. آخه يه مرد اگه از روي مركب رو زمين بيفته خدا مي دونه چه به روزش مياد خدا نكنه دختر سه چهار ساله باشه اون هم نه اينكه خودش بيفته نه.
▪️آن سرباز دشمن عصباني شد اين ناز دانه را گرفت و از بالا به روي زمين انداخت،آن ناز دانه مشغول دويدن در تاريكي شد تا آنكه پاهايش مجروح وخسته شد. (3)
چون ياد كنم از دل سوزان رقيه
سوزد دلم از رنج فراوان رقيه
از روز ازل تا به ابد ديده نبيند
شامي چوشب شام غريبان رقيه
منابع:
1- از مدينه تا مدينه ص 965.
2- الوقايع و الحوادث ج 5، ص 81 و در روايت ديگر است كه: آن زن دست از غسل كشيد و دست هايش را بر سرش زد و گريست گفتند:چرا بر سر مي زني؟ گفت: مادر اين دختركجاست تا به من بگويد چرا قسمت هايي از بدن اين دخترك سياه شده است ؟ گفتند: اين سياهي ها اثر تازيانه هاي دشمنان است.
3- حضرت رقيه شيخ علي فلسفي ص، 15، ناسخ التواريخ ص531،معالي السبطين ص 81.”
هشتک کانال حذف نشود ❌
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
به چادرهای پاره قسم.mp3
1.48M
#واحد_امام_زمان
شماره 722
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
به چادرهای پاره قسم
عجل لولیک الفرج
به گوش بی گوشواره قسم
عجل لولیک الفرج
به حق خیمه ای که گشته غارت
به دختری که رفته به اسارت
شنیده خیلی طعنه و جسارت
▪️عجل لولیک الفرج
به قامت خمیده قسم
عجل لولیک الفرج
به زینب شهیده قسم
عجل لولیک الفرج
قسم به آن پیشانی شکسته
به آن نمازی که شده نشسته
به خواهر اسیر و دست بسته
▪️عجل لولیک الفرج
به پای پر آبله قسم
عجل لولیک الفرج
به دست در سلسله قسم
عجل لولیک الفرج
به ناله های حضرت رقیه
به زخم صورت رقیه
فقط همینه حاجت رقیه
▪️عجل لولیک الفرج
شاعر: مرتضی کربلایی
هشتک کانال حذف نشود ❌
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها