#نوحه_اربعین
#حاج_محمد_بقایی
بر سر مزار گلی
ناله میکند بلبلی
مجلس عزا گرفته
دختر بزرگ علی
برگشته ز شام و کوفه با
قامتی خمیده زینب
چهل روزه اسیر بوده
حسین را ندیده زینب
(تکرار بند ا ول )
هجده سرِ نورانی
به بالای نیزها بدیده
صوت قرآنِ برادرش
بر نوک سنان شنیده
داغ دختری سه ساله را
در خرابه دیده زینب
چهل روزه اسیر بوده
حسین را نَدیده زینب
(تکرار بند ا ول )
همراه اَسیران بلا
او رفته به شام و کوفه
انتقامِ خونِ شُهدا
از یزیدیان گرفته
ویرانه گرِ کاخ ِ
معاویه و یزیده ، زینب
چهل روزه اسیر بوده
حسین را ندیده زینب
(تکرار بند اول)
.❣﷽❣
⚫️#سینه_زنی_امام_حسین_ع #شور #پیشنهادم👌👌
🎙کربلایی #سید_مهدی_حسینی
🍃 کربلایی #آقای_حسین_ستوده
آوازت دنیارو گرفت
ای دنیای بچگیام
پرکردی روز و شبمو
از فکرت بیرون نمیام
حسین تو قلبم داره ریشه
حسین که تکراری نمیشه
حسین اون عشقه موندگاره
حسین کی تنهامون میزاره
زمان مرگم بیا ابا عبدالله
دوست دارم خیلی یا اباعبدالله
ندارم حرفی به جز همین یک جمله
و صلّی الله علی ابا عبدالله
⚫️حسین مولا…
⚫️اباعبدالله…
بعد از مرگم عاشقتم
من حتی زیر لحدم
هر چی گفتن میگم حسین
آداب عشقو میدونم
حسین قلبم بی تو سیاهه
حسین آقا چشمم به راهه
حسین تو اوج بی قراری
میای یا نا کامم میزاری
بریدم از خیلیا اباعبدالله
به جز تو دارم کیو اباعبدالله
میخوام حرف آخرم تو دنیا باشه
و صل الله علی اباعبدالله
⚫️حسین مولا…
⚫️اباعبدالله…
🍀🥀🍀🥀🍀🥀🍀
🥀🍀🥀🍀🥀🍀
🍀🥀🍀🥀🍀
﷽
#روضه
حضرت_عباس(ع)
#روضه_دفتری
🥀آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم
🥀من امروز با ابالفضل کار دارم
🥀من امروز از ابالفضل توشه گیرم
🥀وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2
⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه...
دست توسل بزنیم به بی دست کربلا....
اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله.....
⬅️#نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس
بخدا عباس مشکل گشاست...
مشکل گشایی میکنه...
عباس درد بی درمونو دوا میکنه...
(دشتی)
🥀#الا ای یارو دلدارم ابالفضل
🥀#شدم خسته ز افکارم ابالفضل
🥀#گرفتارم مدد باب الحوائج
🥀#گره افتاده در کارم ابالفضل
⬅️متوکل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا..
مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن
آی حسینیا...
آی کربلائیا...
خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا....
میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا...
امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم ،،،، حرم امام حسینو ببینم،،،،
(الهی حسرتش به دلت نمونه)
صدا زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه
حرم عباسُ ببینم
یا ابالفضل3
متوکل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات...
دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات...
(سوز/اوج)
هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت
یا ابالفضل3
آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم،،،
اما آقا ببین با من چه کردند،،
آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی...
تو که امید ناامیدایی...
آقا دستمو بگیر..
آقا به دادم برس...
میگه تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه...
مادر .......ای مادر......
من عباسم مادر.....
اومدم دستتو بگیرم مادر.....
چرا؟...
صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم...
امیدم ناامید شد...
هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده...
امان امان3
آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا
میدونی آقا کی امیدش ناامید شد...
ای مشک تو لااقل وفا داری کن
من دست ندارم تو مرا یاری کن
(چرا)
آخه من وعده آب تو به اصغر دادم
یک جرعه برای او نگهداری کن
🥀#خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن...
⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ...
کدوم مادر رو میگم...
همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد
(میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.....)
(مادر دیدی حوون تز دست داده باشه
چطور گریه میکنه)
😭😭😭
هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.....
ای مادر ...ای مادر .....ای مادر
⬅️#میگفت مادر ابالفضلم مادر ...
مادر نبودم کربلا مادر...
اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر...
مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر...
(ناله میکرد گریه میکرد)
😭😭😭
یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد
(فرود)
گفت مادر ابالفضلم مادر......
مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر ....
(اوج)
مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره.....
(دشتی حالت سینه زنی)
🍀مسلمانان حسین مادر ندارد
🍀غریب است و کسی بر سر ندارد
🍀ز جور ساربان بی مروت
🍀دگر انگشت و انگشتر ندارد
........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم
.........جانم حسین جانم، جانم حسین جان
سینه زنی...
🎧#مداح_اهلبیت(ع)
🎤#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
🍀🥀🍀🥀🍀🥀🍀
🥀🍀🥀🍀🥀🍀
🍀🥀🍀🥀🍀
⇦🕊روضه جانسوز حضرتِ رقیه سلام الله علیها _ ویژه ایام محرم و صفر _حاج احمد واعظی
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بابا،بابا،بابا....
دلم بشکسته بود،بابا!
غمین و خسته بود،بابا!
دو دستِ کوچولویِ من
به زنجیر بسته بود،بابا!
*امشب شبِ رقیه جانِ،دلِ همه الان رفته خرابه...*
نبودی، ببینی،به چشمام موجِ دریا رو
نبودی،ببینی،چه جوری می زدن ما رو
*بابا! دنبالم می دویدن،تازیانه هارو می چرخوندن،من یه دخترِ کوچولوم،آدم های گُنده سرم می ریختن...*
نبودی،ببینی،چه زجری می کشیدم من
تو صحرا، رو خارا،برهنه پا، دویدم من
بابا،بابا،بابا....
دیگه بسه جدایی
منو ببر بابایی
دلم خون و رُخم زرده
روزا گرم و شبا سرده
سَرَم،چشمم،تنم
گوشم،همه درده
نیگاه کن،شده رخسارِ من نیلی
یه باره می اُفتم،سرم گیج میره از سیلی
*بابا!صورتِ منو نگاه کن چیکار کردن...*
بابا،بابا،بابا....
نمونده دیگه سو به چشمای ترم، بابا!
یا از ترس،یا از درد،شب از خواب می پرم، بابا!
*خواب بود بچه،تو خواب دید بغل باباست،تا چشماش رو باز کرد دید خرابه است،بابا نیست...بهونه ی بابا رو گرفت....
نانجیبا می خواستن آرومش کنن،سر باباش رو گذاشتن تو یه طبق،تا از در خرابه وارد کردن،عمه ی سادات که فهمید چه خبرِ،بلند شد،دوید رفت جلوشون رو گرفت...چیکار می کنید؟نبرید این سر رو، می کُشید این بچه رو،خودم آرومش می کنم،برگردونید این طبق رو...آی حسینا! عمه سادات رو با تازیانه زدن...بی بی رو کنار زدن،این طبق رو بردن جلو...حسین...
گفت: دیدم کنار ضریح، پیر زنی یه چیزی رو تو دستش گرفته بود،گریه می کرد،هی نشون میده به ضریح...بلند شد برِ.... گفتم:مادرجان! من داشتم نگاه می کردم،می تونم ازت بپرسم این چی بود؟یا چی می گفتی؟
شروع کرد گریه کردن،گفت:پسرم ما از عشایرِ ایرانیم،تو بیابون و دشتیم،خیلی وقت ها در اثر راه رفتن،پاهامون زخم میشه...کفِ پاهامون آبله میزنه،از گیاهان دارویی،چربی حیوانات،یه پماد داریم،میزنیم خوب میشیم....
گفت:وقتی داشتم می اومدم اینجا،شنیدم این دخترکوچولو پاهاش آبله داره،از همون پماد آوردم،داشتم می گفتم:قربونت بشم،پات خوب شده؟...
ان شاءالله تو حرمش باشیم،همون حرمی که هنوز احساس می کنیم داره میگه: بابا!..
➖➖➖➖➖➖➖
#حاج_احمد_واعظی
.❣﷽❣
⚫️#سینه_زنی_امام_حسین_ع #شور #پیشنهادم👌👌
🎙کربلایی #سید_مهدی_حسینی
🍃 کربلایی #آقای_حسین_ستوده
آوازت دنیارو گرفت
ای دنیای بچگیام
پرکردی روز و شبمو
از فکرت بیرون نمیام
حسین تو قلبم داره ریشه
حسین که تکراری نمیشه
حسین اون عشقه موندگاره
حسین کی تنهامون میزاره
زمان مرگم بیا ابا عبدالله
دوست دارم خیلی یا اباعبدالله
ندارم حرفی به جز همین یک جمله
و صلّی الله علی ابا عبدالله
⚫️حسین مولا…
⚫️اباعبدالله…
بعد از مرگم عاشقتم
من حتی زیر لحدم
هر چی گفتن میگم حسین
آداب عشقو میدونم
حسین قلبم بی تو سیاهه
حسین آقا چشمم به راهه
حسین تو اوج بی قراری
میای یا نا کامم میزاری
بریدم از خیلیا اباعبدالله
به جز تو دارم کیو اباعبدالله
میخوام حرف آخرم تو دنیا باشه
و صل الله علی اباعبدالله
⚫️حسین مولا…
⚫️اباعبدالله…
توو شبهای جمعه عاشقی چه زیباست، کربلا
شبهایی که میگن زائر تو زهراست، کربلا
آره دیدنیه سجدهی ملائک، کربلا
روی لب زوار حَلَّت بفنائک، کربلا
شبجمعه قبلی پیشت بودیم امام حسین جان؛
میدونی الان چقد از هم دوریم :) ...!
#بینالحرمینالمقدسه
#اربعین۱۴۰۲
@ali_mohammad_fazeli_118
شور
#استقبال از زائران اربعین
از حرم برام بگو ، زائری که پا پیاده رفته بودی کربلا
از حرم برام بگو ، از در ورودی از حسین حسین دسته ها
از حرم برام بگو ، از نگاه به موج پرچما ز اشک زائرا
از خودت بگو برام ، به ضریح رسیدی یا که شد بری پایین پا
از خودت بگو برام ، از تموم اتفاقای نجف تا کربلا
از خودت بگو برام ، از کرامت هایی که ندیده بودی تا حالا
از خودم برات بگم ، تو خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، یک گوشه ای نشستم و برو بیا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط
یا امام حسین منم یه نوکرم ، یا امام حسین منم ببر حرم
از حرم برام بگو ، از یه سرزمین دیدنی که بیقرارشم
از حرم برام بگو ، از روزای خوبی که یه عمر در انتظارشم
از حرم برام بگو ، تا شاید منم یه لحظه حس کنم کنارشم
از خودت بگو برام ، از زمانی که رسیدی کربلا بگو برام
از خودت بگو برام ، از یه جسم خسته تو شلوغی ها بگو برام
از خودت بگو برام ، از خیابونی که میرسه به انتها بگو برام
از خودم برات بگم ، تو خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، یک گوشه نشستم و برو بیا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط
یا امام حسین منم یه نوکرم ، یا امام حسین منم ببر حرم
از حرم برام بگو ، از شباش علی الخصوص سحر کنار علقمه
از حرم برام بگو ، از فراز روضه های غصه دار علقمه
از حرم برام بگو ، از حریم با صفای تک سوار علقمه
از خودت بگو برام ، توی هوای کربلا نفس زدن چه حالیه
از خودت بگو برام ، لحظه لحظه ای که هستی تو وطن چه حالیه
از خودت بگو برام ، با حسین بگیری ذکر یا حسن چه حالیه
از خودم برات بگم ، تو خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، یک گوشه نشستم و برو بیا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط
یا امام حسین منم یه نوکرم ، یا امام حسین منم ببر حرم