زبان حال علی در سوگ زهرا
خدایا رفته از دنیا گل یاس سپیدم
ز داغت فاطمه پشتم شکسته ناامیدم
کجا رفتی تو ای زهرا گل باغ پیمبر
ز هجر تو ببین زار و نزار گردید حیدر
(قرار منی عزیز منی ز داغت بیقرارم
دگر طاقت ندارم)
پس از تو فاطمه دیگر علی یاری ندارد
برای کودکان خود پرستاری ندارد
چراغ خانه ام گشته خموش ای نورطاها
ببین زینب پریشان با حسن گردیده تنها
(قرار منی عزیز منی ز داغت بیقرارم
دگر طاقت ندارم)
حسینِ ات را ببین زانوی غم در بر گرفته
تو رفتی و دگر او لحظه ای هرگز نخفته
صدای مادرم ای مادرم از او شنیدم
پس تو فاطمه آرامشی در خود ندیدم
(قرار منی عزیز منی ز داغت بیقرارم
دگر طاقت ندارم)
تو ای شهر مدینه از علی یارم گرفتی
تمام هستیم صبر و قرارم را گرفتی
الهی تا ابد نفرین عالم بر تو بادا
شکستی شاخه طوبی عزیزمرتضی را
(قرارمنی عزیز منی ز داغت( بیقرارم )
دگر طاقت ندارم)
بیقرار اصفهانی#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1. سلام ای.mp3
5.47M
#مدح_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
سلام ای ذکر خاص حق ثنایت
#هیئت_ثارالله_قم
۴ دی ماه ۱۴۰۱
#مدح_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
سلام ای ذکر خاص حق ثنایت
درود ای گفته احمد من فدایت
تو فرقانی تو یاسینی تو طاها
تو زهرائی تو زهرائی تو زهرا
تو حبل محکم حبل المتینی
امید رحمة للعالمینی
تو بسم الله
سماواتت کتابند
تو خورشیدی و
عالَم ماهتابند
حیات عشق از خونِ حسینت
بلندی ، خاک بوس زینبینت
#بی_بی_جان
مکان، عبد ذلیلی در رهِ توست
زمان ، مَرهونِ عمرِ کوته توست
یه خانومی که شصت سالش باشه ، پنجاه سالش باشه ، وقتی ازدنیا بره میگن سنی نداشت ، اما مادرِ هجده ساله چی ؟ مادری که دختر پنج ساله داره ، دختر پنج ساله جاش روی زانوی مادره ، مادر موهاشو شانه میکنه ، مادرلباساشو عوض میکنه ، اما این شبا دیگه بی مادر میشه زینب ، این شبا دیگه ابی عبدالله یتیم میشه ، این شبا دیگه صفای خونه ی علی رخت بر می بنده ...
#بی_بی_جانم
مکان، عبد ذلیلی در رهِ توست
زمان ، مَرهونِ عمرِ کوته توست
کِرامت ، خشتی از قصر بلندت
سخاوت تا قیامت مستمندت
#شاعر_استاد_سازگار
تا اون گدا گفت بی بی جان این پوست منو سیر نمیکنه ، این پوست خرج راهم نمیشه ، دست بُرد گردنبندش رو درآورد داد به سائل ، پیغمبر خدا (ص) آدرس داد ، گفت هر کی گداست برود درِ خونه ی فاطمه ، دخترم کسی رو دست خالی برنمیگردونه ، ... مرد سائل وقتی توو مسجد مدینه گفت آقا یا رسولَ الله ، برهنه ام ، گرسنه ام ، خرج راه ندارم ، حضرت فرمود من که چیزی همراهم ندارم ، بِلال ، پاشو این مرد رو ببر درِ خونه ی دخترم فاطمه ، ... روزیِ سالت رو باید از فاطمیه بگیری ، گدا اگه اسیر هم باشه ، بی بی ردش نمیکنه ...
#هیئت_ثارالله_قم
۴ دی ماه ۱۴۰۱
2. کرامت خشتی از.mp3
7.47M
#مدح_حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
کِرامت ، خشتی از
قصر بلندت ...
#هیئت_ثارالله_قم
۴ دی ماه ۱۴۰۱
#مدح_حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#بی_بی_جانم
کِرامت ، خشتی از
قصر بلندت
سخاوت تا قیامت مُستمندت
#فاطمه_جان
امامان آبرومندِ جلالت
امیرِمؤمنان مَحوِ کلامت
پیمبر (ص) عاشقِ راز و نیازت
خدا فخریّه دارد بر نمازت
تمام آفرینش ، پای بستت
پیمبر (ص) خم شد و
بوسید دستت ...
#شاعر_استاد_سازگار
اما اون دست دیگه این شبا بالا نمیآد ، اون دست دیگه نمیتونه زینبو بغل بگیره ، لذا گلایه زینب اینه ، مادر مادر مادر ...
دگر به سينه و پهلو
مرا نميگيري ؟
مگر به سينه و پهلو
چه ديدي ، اي مادر ؟
#شاعر_استاد_موید
بگم بی بی جان مگه اون روز نبودی ، بینِ درو دیوار ، مادرت زمین خورد ... مگه اون روز ندیدی مادرت صدا میزد : فِضّه بیا بیا بیا ..
صدای ناله ی او را
زِ پشتِ در شنیدم من
خدا داند که از زینب
خجالت می کشیدم من
یه نگاه میکردند می دیدند مادر روی زمین افتاده ، یه نگاه میکردند بابا بیاد کمک ؟ اما می دیدند بابارو دارند میکِشونند می برند ...کمک مادر برم ؟ یا کمک بابا کنم ؟ خیلی روز عجیبی بود ، بزار یک بیت از زبان امام حسن بخونم :
سه نفر مادر مرا
بر درِ خانه میزدند
( به خدا اگه فکرکنی مادرت حتی زمین بخوره ... ، چه حالی بهت دست میده ؟ ، تا چه برسه به اینکه ببینی کسی داره مادرت رو میزنه ... ؟ )
سه نفر مادر مرا
بر درِ خانه میزدند
خواهرانم نفَس نفَس
چه غریبانه میزدند
#شاعر_استاد_سازگار
مُغیره میزد ، قُنفذ میزد ، اما یه کسی که تا حالا اسم نحسش رو کمتر شنیدی ، اون هم میزد ... او بدتر از همه میزد ... « خالدِ بنِ ولید » ، تاریخ نوشته ، یه تازیانه به سرِ حضرت زد ، ... دیگه مادرتون سردرد میکرد ، « مُعَصَّبَةَ الرَّأْس » دستمال به سرش می بست ، مادرمادر مادر ... نفسم حبس شد به دل ... اصلا یادش می افتی میخواهی داد بزنی ... تازیانه به سرِ مادر خورد ، لذا از اون روز دیگه سردرد میکرد ، سرش رو با دستمال می بست « مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ ، باكِيَةَ الْعَيْن ... »
نفسم حبس شد به دل
اشک چشمم ستاره شد
مادرم را که میزدند
جگرم پاره پاره شد ...
#شاعر_استاد_سازگار
لذا به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا چرا روضه مارو نمیخونی ؟ عرض کرد آقا من همش روضه شمارو میخونم ، حضرت فرمود : نه روضه مارو نمیخونی ، گفت آقا روضه شما کدومه که من نمیخونم ، فرمود : روضه ما اون روزی بود که مادرمون رو جلوی چشمِمون زدند ...
در کودکی لرزاند به هم
پیکرِ مارا ، پیکرِ مارا
در پیشِ چشم ما زدند
مادر مارا ، مادر مارا
مدینه جلو چشم دختر ، مادر رو میزدند ، جلو چشم پسر، مادر رو میزدند ، ... توو مجلس یزید هم جلو چشم دختر ، یزید با چوب میزد به لب و دندانِ حسین ... هان اگه ناله داری ، این ناله ات رو حبس نکن ، چون خیلی سخت بود این صحنه ، اونقدر سخت بود ، زینب گریبان پاره کرد ، یه روایتی دیدم ، اگه حقشو ادا میکنی بگم ؟ نوشتند یزید آنقدر با چوب محکم میزد ، دندان های ثنایای ابی عبدالله شکست ... ؟؟؟ حسییین ...
#هیئت_ثارالله_قم
۴ دی ماه ۱۴۰۱
3. در آغاز جوانی.mp3
2.74M
#زمزمه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
در آغازِ جوانی
شدی قامت کمانی
زده بر پیکرِ تو
فلک ، رنگِ خزانی
#ملودی_دوم
بمیرم برایت که پژمردی
تو در بینِ کوچه زمین خوردی
#بند_دوم
در و دیوارِ خونین
تو و این رویِ رنگین
امان از تازیانه
امان از دست سنگین
#ملودی_دوم
کبودی شده قسمت رویت
شکسته شد از کینه پهلویت
#بند_سوم :
امان از داغ مادر
امان از آهِ مضطر
امان از کوچه ها و
طناب و دستِ حیدر
#ملودی_دوم
امان از هجوم عدویِ پست
زده تازیانه به رویِ دست
( مرو مادر ، مرو مادر ..) تکرار
#هیئت_ثارالله_قم
۴ دی ماه ۱۴۰۱. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
❣﷽❣
#روضه_حضرت_زهرا_س
#آقای_خلج
🥀پاشو دخترت يه گوشه ذكر ِ ربنا گرفته
🥀اولين بار ِ كه اين طور دستش و بالا گرفته
🥀براي خوب شدن تو ، به خدا رو زده زينب
🥀با همين قد كوچيكش، خونه جارو زده زينب
🥀براي اينكه يه لحظه ديده وا كني بخندي
🥀نمي دوني با چه عشقي شونه بر مو زده زينب
🥀اي بلند ِ آسموني نميشه پيشم بموني
*علي داره التماس ميكنه*
اي بلند ِ آسموني نميشه پيشم بموني
گريه كن يه كم سبك شي
*فاطمه جان، هفتاد و پنج روز ِ بغضات رو نگه داشتي،هي گفتي علي خبر دار نشه،علي ناراحت نشه، علي ندونه چي شده به سر من*
🥀گريه كن يه كم سبك شي بغضت و نذار تو سينه
🥀گريه كن گريه عزيزم با علي بودن همينه
🥀تو كه گفتي تو هميشه تو اميرالمؤمنيني
🥀چرا چند وقت ِ كه ديگه روبرويم نميشيني
🥀پاشو راه برو يه خورده دل من آروم بگيره
🥀نور چشمم نكنه از بعد كوچه نمي بيني
🥀اي بلند ِ آسموني نميشه پيشم بموني
*داره نماز مي خونه،همين كه نمازش تموم شد،ديد حسن اين طرف،حسين اين طرف ايستاده،شستش خبر دار شد يه اتفاقي افتاده، سرش رو بلند كرد،اينجا چيكار مي كنيد،چه خبره؟ديد هردو آقازاده سرشون رو انداختن پايين،بابا به دادمون برس،اگه دير كني مي ترسم مادرمون رو ديگه نبيني،
🔳چه جوري اومد بماند،چند بار تو راه زمين خورد،هي عبا پيچيد دور پاش تا مي اومد بلند شه،يازهرا،
خدا برا هيچ كي نياره، از بيرون بياي ببيني عزيزت از دست رفته، از چهارچوب در وارد شد، ديد يه ملافه رو صورت فاطمه كشيده شده،
يه گوشه زينب كز كرده،خيره خيره داره نگاه ميكنه،
ام الكلثوم ِ دوساله هي دور اين بستر مي گرده، هي زير لب ميگه: وا اُما، وا اُما.
اومد نشست كنار بستر، روضه ي من همين چند جمله،همتون رو به خدا سپردم،ان شاء الله يه روزي همين جا تو روضه ي مادرمون،همه ي ما دق كنيم و بميريم، روزنامه ها بنويسن يه جايي چندين نفر همه با هم دق كردن،بعد همه ميپرسن چي شده؟بعد توي تيتردرشت روزنامه ها مي نويسن،اينها همه بي مادر بودن،اينها همشون مادراشون رو از دست دادن،كجا؟مدينه. چرا؟ تو كوچه يه بي حيا، يه نامرد،جلو مادرشون رو گرفته بود....يازهرا....
علي از چهارچوب در اومد تو نشست كنار بدن فاطمه ملافه رو كنار زد،ديد هر دو درهاي بهشت بسته شده،صدا زد مادر حسن! ديد جواب نمياد،مادر حسين!،ديد خبري نيست،دختر رسول الله! كليد قلب زهرا رو علي ميدونه، صدا زد:فاطمه من علي ام،من علي ام،چشماتو باز كن، من علي ام...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5963291653585245129.mp3
4.6M
❣﷽❣
🥀 #سینه_زنی_حضرت_زهرا_س #واحد
🥀 #آقای_سلحشور
آرزومه ای خدا پرواز از این خونه کنم
قبل رفتن گیسوی زینبمو شونه کنم
🥀می روم از این دنیا، می شود علی تنها
من می گم رفتنی ام زینب می گه بازم بمون
ای پرستو بمونو، بازم برای من بخون
آسمونم ندیده بار گران غم من
تو خونه رو میگیره از روی من محرم من
🥀کرده ای خدا پیرم یاس زمین گیرم
دل و دلدار من بهترین یار من مرو زهرا
🥀مرو زهرا ۳
ای به نزدت بر سر پا مصطفی
خیز از جا تا نیفتادم ز پا
🥀مرو زهرا ۳
قافله قافله با غربت و غم همراهیم
صبح اشکیم سحر زجه و مغرب آهیم
ما جگر سوخته ی شعله ای از تاریخیم
دردمندانه ترین واقعه ی جانکاهیم
در قیامت همگی منتظر زهراییم
طفل اشکیم که با مادرمان همراهیم
او دعا کرد که ما شیعه ی مولا باشیم
از دم مادر سادات حسینی هستیم
فاطمه خواست که ما عاشق ثاراللهیم
دوباره مرغ جانم هوای کربلا کرد
دل شکسته ام را به غصه مبتلا کرد
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بردلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
حسین.…
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام اللہ علیها (صلوات)🌹
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_1032791475496157247.mp3
2.91M
🏴#امام_زمان_عج
🏴#سبک_شور
🎤مداح :کربلایی جواد مقدم
ای تمام آرزویم غم تو شد آبرویم
آقا درد و دل زیاده از کجا برات بگویم
تویی اوج مهربونی ای همای آسمونی
من به دنبال تو هستم که شاید بدی نشونی
من با تو ترانه ساختم ندیده دل به تو باختم
تورو بعضی وقتا دیدم اما افسوس نشناختم
ای گل باغ و بهارم ای همه دار و ندارم
آرزومه وقت مُردن سر رو شونه هات بذارم
دیگه بسه این جدایی کِی میشه آقا بیایی
با نوای دل میخونم مهدی زهرا کجایی
عاشقی بی کس و کارم غم ندارم تورو دارم
باشه منتظر میمونم بیایی سر مزارم
تویی آرزوی زهرا شبنم وضوی زهرا
بیا آقا بسه دوری مرهم بازوی زهرا
آقاجون تو رو ندیدم فقط از چشات شنیدم
اما با این همه دوری ندیده تورو خریدم
آقاجون بذار ببینم چون که من فقط شنیدم
دیگه خسته شدم از بس عکس جمکران خریدم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
2.mp3
5.79M
هدیه به امام حسین به امام حسن به امیر المومنین. شهدای کربلا. شهدای صدر اسلام صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
من بدم درسته اما دل که دارم
شعرو سبک رضا نصابی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
به نفس. کربلایی. سجاد عینلو