#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
متن روضه
🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔸زائر اون شکسته سینه باشم
🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم
🔸قبر غریب مادر و ببینم
ان شاءالله وعده منو و شما مدینه...
کنار قبرستان بقیع...
ایام عزای زهرای مرضیه...
بریم خانه امیرالمومنین...
بریم عیادت مادرمون زهرا...
مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه...
ان شاءالله هر كی مادر داره...
خدا براش نگه داره...
خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده...
اگه یه روزی بری خونه...
ببینی مادرت حالش خوب نیست...
دست و پات رو گم میكنی...
اگه یه روز ببینی مادرت...
به سختی داره نفس میکشه...
دست و پات رو گم میكنی...
انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد...
امروز بعد از چند ماه...
بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد...
بچه ها تا مادر رو دیدند...
خوشحال شدند...
الحمدلله...
مادر ما خوب شده...
🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم
🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم
کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی...
فرمود اسماء...
من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن...
اگه جواب ندادم اسماء...
بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم...
اسماء میگه...
دل نگران شدم...
ساعتی بعد صدا زدم...
عرضه داشتم... یا بنت رسول الله...
دیدم جواب نیومد...
خدایا ...چه خبر شده...
چرا بی بی جواب نمیده...
دوباره صدا زدم:
(یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ )
جواب نیومد...
وارد حجره شدم...
پوشیه صورت رو کنار زدم...
دیدم ای وای...
بی بی جان به جانان تسلیم کردند...
عرضه داشتم بی بی جان...
سلام منو به پیغمبر خدا برسونید...
خدایا...
حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم...
جواب بچه ها رو چی بگم...
حسنین وارد شدند...
تا اومدند فرمودند اسماء...
مادرمون زهرا کجاست...
دوان دوان وارد حجره شدند...
کنار بدن بی جان مادر نشستند...
حالا میخوای گریه کنی بسم الله...
امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن...
این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر...
نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه...
امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر...
صدازد:
یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی
مادرجان من حسنم...
با من حرف بزن مادر...
الان روح از بدنم جدا میشه مادر...
ابی عبدالله اومد...
آی کربلایی ها...
آقاتون اومد...
صورت گذاشت کف پاهای مادر..
هی کف پاهای مادر رو میبوسه...
صدا میزنه...
يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ
مادر...
من حسینتم...
با من حرف بزن...
مادر...
اگه با من حرف نزنی میمیرم...
مادر... مادر...
🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر
🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر
اسماء اومد بچه ها رو با احترام...
از روی جنازه مادر بلند کرد...
اما...
لا یوم یومِک یا اباعبدالله
خوب شد اسماء تو بودی...
بچه ها زهرای مرضیه رو...
از کنار جنازه مادر بلند کردی...
اما کربلا...
فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ
چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه...
کشان کشان...
دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام
🔸من از کنار پیکر بابا نميروم
#فاطمیه
#نوحه_سینه_زنی_حضرت_زهرا_
مادر تو از این خانه رفتی چه غریبانه
پاشیده ز هم جمع شمع و گل و پروانه
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر (2)
با چشم خودم مادر دیدم که تو را کشتند
جرم تو چه بود آخر بر گو که چرا کشتند
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر (2)
تو اشک مرا دیدی من داغ تو را دیدم
تو پشت در افتادی من دور تو گردیدم
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر (2)
امشب چه غریبانه با ناله سحر کردی
زخم جگر خود را پنهان ز پدر کردی
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر (2)
کی میرود از یادم در گوشه این خانه
با بازوی بشکسته کردی سر من شانه
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر (2)
در دیده خود هر شب خوناب جگر دارم
با گریه نگه باشد بر این در و دیوارم
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر (2)
این خانه در بسته این گریه آهسته
پیوسته به من گویند از پهلوی بشکسته
مادر مادر مادر ای مظلومه مادر (2
🖤😭🖤
#شور
#شام_شهادت_حضرت_زهرا
#حاج_علی_جهانبخش
چقدر روزای خوبی بود
روزایی که با هم بودیم
مثل کوه پشت هم دیگه
تو شادی و تو غم بودیم
چقدر روزای خوبی بود
صدات آرامش من بود
فدایی بودن واست تموم خواهش من بود
چقدر روزای خوبی بود
خداحافظ ای امام غریبم
خداحافظ ای قرار و شکیبم
خداحافظ یار غصه نصیبم
علی... علی جانم(۳)
_________________
خداحافظ حسن جانم
با هام بودی بلا دیدی
نبوده هیچکسی مادر
که تو کوچه چیا دیدی
خداحافظ حسن جانم
_________________
خداحافظ حسین جانم
نبینم ناخوش احوالی
میام بالا سرت حتما
همون وقت که تو گودالی
خداحافظ حسین جانم
خداحافظ ای برادر زینب
خداحافظ عشق مادر زینب
مثل سایه باش بالا سر زینب
حسین.... حسین جانم (۲)
|⇦•این سخن وِرد...
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس کربلائی حسین طاهری •✾•
سلمان میگه رفتم تو خونه دیدم امیرالمؤمنین عین یه بچه زانوی غم بغل گرفته..گفتم: آقا! برا ما بده، شما علیِ خیبر شکنی ،شما علیِ روزهای سختی بلند شو قربونت برم.. یه نگاه کرد، فرمود:سلمان! کدوم روز از این روز سختربود؟ نه خیبر، نه بدر، هیچکدوم، بخدا.. تا به در نگاه میکنم حالم بدمیشه..زندگیمخراب میشه.سلمان میگه به چه سختی امیرالمومنین رو راضی کردم ، نعلین هاشو آوردم عبا رودوشش کشیدم ..زیر بغلهاشو گرفتیم آوردیم تا رسید جلو در خونه نشست روی زمین.
چی شد آقا؟ سلمان! گفتم نمیتونم گاهی از این در رد بشم ..هی می نشست روضه می خوند...*
شرمندهام که خانه امنی نداشتم
خودم به این در میخ زده بودم
این سخن وِرد زبانها افتاد
دیدی آخر علی از پا افتاد
*این روزها چقدر درد دل میکردن..هفتاد و پنج روز، تو بستر از این پهلو به اون پهلو شد.. اگه مریض زیاد تو بستربمونه از این پهلو به اون پهلو شدنش براش سخت میشه ..هی آقا میومد میگفت: فاطمه جان! خُب بگو چی شده عزیزم؟خوب شدی خانومم؟...*
دنیا تو رو میگیره مگه نه
بری علی میمیره مگه نه
*اگه به امیرالمؤمنینِ کنندهٔ خیبر بگن ،آقا علی ! یه آرزو بود به دلت بمونه؟ علی فقط یه حرف میزنه...*
به جای دستهایم، کاش میبستند چَشمم را
نمیدیدم شده نقش زمین تنها طرفدارم
@babolharam_net1401091615.mp3
زمان:
حجم:
5.32M
|⇦این سخن وِرد...
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس کربلایی حسین طاهری✾•
.
🕯سبک #زمزمه یا #واحد_سنگین شهادت و شام غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها زبانحال ایام فاطمیه
#زمزمه_ایام_فاطمیه
#واحد_ایام_فاطمیه
#نمیشه_باورم
بند🕯
نمیشه باورم
حالت وخیمه مادرم
کم میشه سایت از سرم
دیگه میشم بی مادر ای وای
دعای زینبت
دیگه نمیشه مستجاب
تو میکِشی دائم عذاب
دارم میشم بی مادر ای وای
عجل وفاتی که میگی
میلرزه قلب دخترت
نمیشه باورم هنوز
باید که جمع شه بسترت
مادره درد کشیده،خدانگهدار
مظلومه ی خمیده،خدانگهدار
مادر خدانگهدار خدانگهدار
بند🕯🕯
باور نمیکنم
نفس نمیکِشی چرا
کجا میری از پیش ما
تنها میذاری مارو مادر
مادر یه امشبم
کنارمون میموندی و
قصه برام میگفتی و
منم میذاشتم روی پات سر
چشاتو وا کن و بگو
بگو دارم خواب میبینم
داره میده غسلت بابا
کاش میشد اینو نبینم
نمیشه باورم که،از خونه میری
بِهم بگو مادر چرا،شبونه میری
مادره درد کشیده...
مادر خدانگهدار خدانگهدار
بند🕯🕯🕯
آروم خوابیدی و
دیگه نمیکِشی تو درد
تنت شده مادر چه سرد
ولی ماهارو کردی بی خواب
بابارو میکُشی
این دله شب با رفتنت
غسله از روی پیرهنت
میریزه اسما روی تو آب
مادر چجور راضی شدی
رخت عزات تنم بیاد
این خونه تازه چیه که
از زیر تابوتت میاد
راضی شدی چجوری،بشیم عزادار
ای مادر جوونم،خدانگهدار
مادر درد کشیده...
مادر خدانگهدار خدانگهدار
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇