eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 بیا عمه زینب کفن کن مرا«۲» غریبم غریب«۲» کفن با همین پیرهن کن مر«۲» غریبم غریب«۲» بیا عمه حکم خدایی رسید مرا حکمِ از غم رهایی رسید فقط امشبی میهمان توام گمانم که وقت جدایی رسید خدا حافظ ای عمه ی با وفا «۲» غریبم غریب«۲» مـرا بـاورِ ایـن مصیبـت نبـود یتیمه شدم عمه جانم چه زود چه بوده گناهم مرا می زدند؟ تمام تنم گشته سرخ و کبود مگر من نبودم به غم مبتلا «۲» غریبم غریب «۲» من ای عمه خیلی ستم دیده ام بـه قدر چهل ساله غم دیده ام پـدر رفت و شـد روزگـارم سـیاه مـن از بـاغ عمرم اِلَـم چیده ام شدم دیگر ای عمه از غم رها «۲» غریبم غریب «۲» ز تو هر که پرسیده چون مُرده ام بگـو از غـم و غصه دِق کـرده ام ز بس مـادری کـرده ای بهر مـن ز روی تـو ای عمـه شـرمنده ام دگر کـن حـلالـم ز روی وفـا «۲» غریبم غریب «۲» هر آنکس که در ماتمم گریه کرد دل او شکست از غمم گریه کرد منـم در قیـامت تـلافی کنـم هرآنکس که بر روضه ام گریه کرد بگیرم ز لطف دست«مداح»را«۲» غریبم غریب «۲» 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ * 🏴 🌷نسل ما نسل ظهور است اگر برخیزیم🌷 🥀به محرم که میرسی، عاشورا را به خاطر می آوری و حسین را... به خود ببال که عاشق و شیفته‌ی حسینی و عشق به حسین خیمه همیشه افراشته در جان توست...🥀 این بار با قرائت زیارت عاشورا خیمه دل را آماده محرم ارباب و ان شاءالله زیارت اربعین می کنیم. ((چله زیارت عاشورا و دعای فرج (الهی عظم البلاء) از روز (روزعاشورا )سال ۱۴۰۳ تا روز به نیابت فرج و ظهور امام غریب و مظلوم حضرت موعود(عج)به مدت ۴۰ شب برگزار می شود.)) لطفاً فقط در گروه اعلام کنید بدلیل ازدحام پیامهای شخصی پیوی چک نمی کنم. هر کد به نام شهدای کربلا شهدای صدر اسلام علما و صلحا و فقها ✅🌷 https://eitaa.com/joinchat/640942355Ce8c7fc18ae لطفاً دوستانتان را به گروه رهروان شهدا دعوت کنید. ⚘هدیه محضر شهدای صدر اسلام صلوات⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•بین بازار راه میرفتند... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ محمود کریمی• بین بازار راه میرفتند دست در دست ، دخترو پدری دخترک گفت میشود بابا گوشواره برای من بخری پدر از شوق شادی دختر رفت تا حجره ی طلا سازی گوشواره خرید دخترگفت گوشوار مرا می اندازی؟ پدرش گفت دخترم اینجا پره نامحرم است عزیز دلم صبر کن تا به سمت خانه رویم عمه هم خانه هست عزیز دلم وقت برگشت سمت خانه ی شان حجره ی روسری فروشی دید چندتا روسری گلدارو گُلِ سرهای دخترانه خرید حس پرواز،داشت برروی ابر دخترک روی شانه های پدر بین پرواز گاه خم میشد برسد تا به او صدای پدر در همین حین، یک نفر ناگاه لگدی زد به پلوی دختر خواب بود همش بد زد بی هوا کشیده ای و ترکی خورد ابروی دختر دخترک مثل بید میلرزید *الان بازار بودم...من کجام؟ خوابم رو خراب کرد...* دخترک مثل بید میلرزید بین زنجیر بود دستانش خواب شیرین او خراب شدو لرزه افتاد در تن و جانش مردک مست داد میزد هی دخترک گریه میکرد و میترسید گِله ها ماند تا زمانی که سرباباش در طبق میدید دست خود میکشید بر سر او بوسه میداد روی بابا را بود راس پدر در آغوشش ناز میکرد بوی بابا را یادان روزهای رؤیایی بازهم دختر پدر شده بود هی زبان میگرفت با گریه روضه خوان سر پدر شده بود دست خود را گذاشت بر رگها حنجری ریش ریش را حس کرد تا که با اشک گفت یاابتا گلوی پاره پاره خس خس کرد * رقیه شروع کرد آروم آروم روضه خوندن:* باپای پُر وَرَمم، دردسر حرمم همه میگن خیلی، شبیه مادرمم یادم میاد وداع کردی چقدر حرم پریشونه تو خیمه ها که خوابم برد بابام هنوز تو مِیدونه از انتظار و از درد توخیمه رفتم از حال میگن که آخر‌کار کشوندنش تو گودال می‌بینم اشکامو بابا به خنده ها بدل کرده به هوش میام و میبینم عمه منو بغل کرده دیگه شفای دردمو مگه توخواب ببینم نه میتونم بخوانم نه میتونم بشینم شکایتِ همه بابا از دست نیزه دارانه من اما بیشترین ترسم از ناقه های عریانه بیا منو بغل کن بیا منو سوار کن خدا میدونه دیگه نه میتونم سوار شم نه میتونم ببینم نه میتونم بیدار شم *عمه جانش از رقیه سئوال کرد: عزیزم! رقیه جانم! همه خوابن تو چرا نمیخوابی؟ گفت: عمه جان از گرسنگی خوابم نمیبره...* زخانه ها همه بوی طعام بشنیدم ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم *همه صدا بزنید: یا حسین...*
|⇦• هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی.... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کسی که برای اولین بار میخوام روضه شو بخونم یکی از شهدای کربلاست.به من بگن اسمش چیه؟میگم:نمیدونم...شهید گمنام حسینه...طبقات الکبرای ابن سعد نوشته: راوی میگه:"کانَ ابی یَتَبدّی..."پدرم عادت داشت میرفت بادیه منزل می کرد.قبلِ کربلا، مدت ها قبل از معرکه"فَیَنزِلُ قریباً مِنَ الموضِعَ الّذی کانَ فیهِ معرَکَةُالحُسَین "نزدیک اونجایی که سر امام حسینُ بریدند خیمه و خَرگاه برپا می کرد"فكنا لانبدوا إلاّ وجدنا من بني أسد هناك "میگه هروقت با بابام میرفتم بادیه می دیدم یه مردی از بنی اسد اون اطراف هی میره هی میاد،منزل می کنه. هربار که ما صحرا رفتیم این فرد اونجا بود...یه بار بابام ازش سوال کرد:" اراک ملازما هذا المکان؟ "چرا هروقت ما میایم اینجا تو هستی؟! تو این صحرا دنبال چی می گردی؟!فرمود: به من گفتن اینجا حسینُ میکشن،من همه اش میام دنبالش من همه اش میام اینجا منتظرش، شاید منم ببینمش، باهاش کشته بشم...راوی میگه: وقتی خبر کشته شدن امام حسین به ما رسید، بابام گفت بلند شید"اِنطَلِقوا ننظر هل الاسدی فی مَن قُتِل؟"بلند شید بریم دنبالش بگردیم ببینیم به آرزوش رسید یا نه؟ اومدیم وارد این دشتِ پر از خون شدیم. پیکرها رویِ زمین افتاده بود،همه جا رو گشتیم چرخیدیم. یه وقت بابام صدا زد بیاید به آرزوش رسید...بیاید شهید رو ببینید...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
Shab04Moharram1402[02].mp3
26.78M
|⇦•هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی.. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
|⇦•یاران لب تشنه.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بعد شما توو خیمه‌ها، پای غریبه وا شده گوشواره ها از گوشای، دخترامون جدا شده کجایید، بیایید مگه قرار نبود منو، غریب و تنها نذارید حسین و دارن میکشن، غیرتیا خبر دارید کجایید، بیایید تنها شدم تنها، خداحافظ تنها در این صحرا، خداحافظ مردای عاشورا، خداحافظ «یارانِ لب تشنه، خداحافظ» بعد شما، توو خیمه‌ها، غوغا سر معجر شده بعد شما، بالا سرم، دعوای انگشتر شده می‌خندن، به اشکام بعد شما، هرکس منو، میبنه با طعنه میگه دیدی تو هم تنها شدی، یاری نموند با تو دیگه می‌خندن، به اشکام دیگه نمونده واسه من، لشگر با صورت افتادم زمین، مادر دشمن به فکر غارتِ، معجر «سیدَنا الغَریب حسین‌جانم» : رضا یزدانی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
Shab04Moharram1402[03].mp3
13.84M
|⇦•یاران تشنه لب.. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
|⇦•می خوام بجنگم .. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هنوز میترسم که یه روز از شهیدات جا بمونم تو دستمو بگیر، نذار اسیر دنیا بمونم حسینِ، عزیزم *عصر یه روز"و بَقیَ الحسین وحیداً فریداً غریبا...." تنهای تنها میشه ..بهش بگو‌اگه تو من و رها کنی من رو از تو‌ جدا میکنن من بی پناه میمونم....آقا من رو‌جهنمی میکنن اگه از تو‌ جدا بشم سقوط میکنم...وقتی حربن یزید ریاحی وقتی می خواست بره سمت سپاه امام‌ حسین فقط با پسرش در میون‌ گذاشت. گفت: پسرجان !من طاقت آتش جهنم رو‌ ندارم ..تو‌ میخوای چیکار کنی؟ گفت: بابا! من همون مسیری رو که تو انتخاب کردی، انتخاب میکنم. پدر جلو‌ افتاد ..پسر از پشت سر می رفت به باباش افتخار می کرد ..شاید با خودش میگفت اولین باره سر بابام پایینه..باباش چی کار؟یه نهیبی به اسبش زد. آرام آرام حرکت کرد.دست رو سر گذاشت، سپر رو واژگون کرد یعنی برا جنگ‌ نمیام.هی زیر لب صدا میزد.. خدا! من به سمت تو رو آوردم توبه ام رو قبول کن...دستهارو بلند کنید.. الهی العفو....* می خوام بجنگم واسه تو تا کی فقط دعا کنم نذار توو این شلوغیا دست تو رو رها کنم حسینِ، عزیزم خبر داری که عاشقت، دق کرد خبر داری دلم پُره، از درد *بگو آقا! دلم پره درده، پر غصه است. من یاد گرفتم از امام رضا همه‌ جوره بهت اقتدا کنم..آخه شنیدم‌ عصر عاشورا خواهرت وقتی اومد تو قتلگاه یه جمله ای گفت:"بِأَبِي الْمَهْمُومُ حَتَّى قَضَى"پدر و مادرم فدای اون شهیدی که وقتی سر از بدنش جدا میکردند دلش پره غصه بود.* یه بار خودت بهم بگو، برگرد حسین قرار بی‌قراری‌هام : میلاد عرفان .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
Shab04Moharram1402[01].mp3
30.08M
|⇦•می خوام‌ بجنگم.. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
|⇦•می خوام بجنگم .. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هنوز میترسم که یه روز از شهیدات جا بمونم تو دستمو بگیر، نذار اسیر دنیا بمونم حسینِ، عزیزم *عصر یه روز"و بَقیَ الحسین وحیداً فریداً غریبا...." تنهای تنها میشه ..بهش بگو‌اگه تو من و رها کنی من رو از تو‌ جدا میکنن من بی پناه میمونم....آقا من رو‌جهنمی میکنن اگه از تو‌ جدا بشم سقوط میکنم...وقتی حربن یزید ریاحی وقتی می خواست بره سمت سپاه امام‌ حسین فقط با پسرش در میون‌ گذاشت. گفت: پسرجان !من طاقت آتش جهنم رو‌ ندارم ..تو‌ میخوای چیکار کنی؟ گفت: بابا! من همون مسیری رو که تو انتخاب کردی، انتخاب میکنم. پدر جلو‌ افتاد ..پسر از پشت سر می رفت به باباش افتخار می کرد ..شاید با خودش میگفت اولین باره سر بابام پایینه..باباش چی کار؟یه نهیبی به اسبش زد. آرام آرام حرکت کرد.دست رو سر گذاشت، سپر رو واژگون کرد یعنی برا جنگ‌ نمیام.هی زیر لب صدا میزد.. خدا! من به سمت تو رو آوردم توبه ام رو قبول کن...دستهارو بلند کنید.. الهی العفو....* می خوام بجنگم واسه تو تا کی فقط دعا کنم نذار توو این شلوغیا دست تو رو رها کنم حسینِ، عزیزم خبر داری که عاشقت، دق کرد خبر داری دلم پُره، از درد *بگو آقا! دلم پره درده، پر غصه است. من یاد گرفتم از امام رضا همه‌ جوره بهت اقتدا کنم..آخه شنیدم‌ عصر عاشورا خواهرت وقتی اومد تو قتلگاه یه جمله ای گفت:"بِأَبِي الْمَهْمُومُ حَتَّى قَضَى"پدر و مادرم فدای اون شهیدی که وقتی سر از بدنش جدا میکردند دلش پره غصه بود.* یه بار خودت بهم بگو، برگرد حسین قرار بی‌قراری‌هام : میلاد عرفان پور ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
Shab04Moharram1402[01].mp3
30.08M
|⇦•می خوام‌ بجنگم.. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
|⇦•حال دلم تو روضه هات... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حال دلم تو روضه‌هات، حال زیارته حسین دلای ما از عشق تو، پر از حرارته حسین حسین جان... حسین جان... به پرچم مقدست، همیشه تکیه می‌کنم از روزی که یادم میاد، برا تو گریه می‌کنم حسین جان... حسین جان... سیاهی کتیبه‌هات نوره عاشق تو نداره دلشوره کی گفته کربلا ازم دوره *من اربعین میام،دلم برات تنگ شده الان دلم میخواست کربلا بودم، از سرازیری باب القبله پایین می آمدم،می گفتم:آقا! الان حرف دل می زنم با تو...زیارتنامه بعدا میخونم.حرفای درشت درشت نمیزنم فقط هی میام ‌پایین میگم:حسین! دوست دارم...* تو‌‌ گریه‌هام عشق تو معلومه اونکه تو‌ رو داره چه آرومه آقای ما تشنه و مظلومه «سیدنا الغریب حسین جانم» : محمدرسولی *سهل ساعدیِ،صحابی پیغمبره.میگه من نبودم...دیر رسیدم...بیت المَقدِس بودم وارد شام شدم...دیدم همه جا رو آزین بستن...پارچه های رنگی از در و دیوار آویزون کردن"والنساء یَلعَبنَ بالدُّفوفِ و الطُّبول"دیدم زن هاشون همه دارن دف می زنند،زن ها دارن طبل میزنند.همه خوشحالند.همه به هم تبریک میگن.میگه رفتم جلو دیدم چند نفر ایستادند،خودمو معرفی نکردم. گفتم:یه سوال دارم! شما مردم شام عیدی دارید که ما بی خبریم؟یه نگاه از سر حقارت بهم انداختند.گفتند:"نَظُنُّک اعرابیا" انگار بیابونی هستی،انگار اهل بادیه ای خبرنداری.گفتم:من صحابی پیغمبرم،من سهل ساعدی ام،من از پیغمبر حدیث نقل کردم.یه نفر برگشت گفت:سهل تعجب نمی کنی چرا آسمون خون نمی باره؟!چرا باید اینطور باشه؟اشاره کرد به باب ساعات"هذا راسُ الحُسَین!یُهدی من العراق"ای سهل! سر پسر پیغمبر و دارن برای امیر هدیه میارن. سهل ساعدی میگه خودمو رسوندم.صحرای محشره...انگار قیامت به پا شده.اولین منظره ای که دیدم این بود* سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد، سر برادر زینب.... *میگه دیدم سرها وارد شد.نیزه دارها سرها رو به دست گرفتن...یه سر نورانی دیدم... "و الریحُ تَلعبُ بها یَمینا وَ شمالا"باد که می وزید این سر به راست و چپ متمایل میشد."و هو راسٌ زهريُّ قمری،اشبه الناس برسول الله..."گفتم حالا که دیر رسیدی لااقل یه کاری بکن. رفتم وسط این زن ها، دخترها روی کجاوه های بدون عِماری و محمل سوارند.به یه دختر بزرگواری رسیدم گفتم:مَن انتِ ؟!شما کی هستی؟اول خیالشو راحت کردم.گفتم:من سهل ساعدی هستم.صحابی جد شما.صدا زد:"انا سُکینه بنت الحسین"من سکینه دختر امام حسینم. بی بی من بیتُ المَقدِس بودم دیر آمدم. اگه کاری از دست من برمیاد با جون و دل همه جوره در خدمتم،سهل پول همراه داری یا نه؟ بله...یه پولی به این نیزه دارها بده، این سرها رو از بین زن ها بیرون ببرن. ای سهل! "فَقد خُزینا لکثرةِ نظرِ الینا" اینقدر به ما نگاه کردن ما خوار و خفیف شدیم. سر رو بردن .خانواده اشو کنار دارالاماره جا دادن...اگر نمی دیدم نمی گفتم.بعضی مردم شام آمدن"و یَبصُقونَ فی وجوهِهِنَّ "به صورت این زن ها آب دهن می انداختند. سر رو بردند دارالاماره، سُفرا رو دعوت کرده بود.اتفاقات خیلی زیادی افتاد قصر اون ملعون،یکیش اینه: سر رو گذاشت زیر تختش گوشه ی تشت بیرون بود نشسته بود با سُفرا حرف میزد، شراب می خورد. باقیمونده شراب رو توی تشت می ریخت. یه نگاه می انداخت.میگفت:حسین! چقدر زود پیر شدی.بعد دوباره حرف میزد سر رو برای دخترش بردنددر چه خرابه ای؟! زین العابدین میگه ما رو‌در خرابه ای جا دادن روزها گرم بود، آفتاب داغ بود،شب ها سرد بود"حتی تَقَشَّرَت وُجوهِهِنَّ"این دخترها صورتاشون پوست انداخت. پارچه رو کنار زد،اول عقب عقب رفت بهش گفتن: "هذا راسُ ابیکِ الحسین" اومد نشست"فَرَفَعَتهُ مِنَ الطَّشتِ حاضِنَةًلَه"دستاش کوچیک بود،مراقب بود سر از بین دستاش نیفته سر را به سینه چسبانید* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
Shab03Moharram1402[01].mp3
39.64M
|⇦•کحال دلم تو روضه هات... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
4_5913656056575167693.mp3
6.28M
🥀 🥀«آه .. یابن الزهرا حسین ..» پا به پایِ پدر سفر کردم ، آه حسین در میان خرابه سر کردم ، آه حسین پدرم بین ریسمان بودُ ، آه حسین با رقیه پدر پدر کردم ، آه حسین در میان خرابه سرکردم‌ ، آه حسین پا به پای پدر سفر کردم ، آه حسین عمه ام تا به روی خاک افتاد ، آه حسین دیده ام را ز اشک تر کردم ، آه حسین از همان روز تلخ تا امروز ، آه حسین گریه هر روز تا سحر کردم ، آه حسین 🥀«آه .. یابن الزهرا حسین ..» تا سه ساله میان راه افتاد ، آه حسین پدرم را خودم خبر کردم ، آه حسین سُم مرکب بویِ گلاب گرفت ، آه حسین از تنی که به آن نظر کردم ، آه حسین آنقدر داغ دارم از آن دم ، آه حسین که از این زهر خون جگر کردم ، آه حسین 🥀«آه .. یابن الزهرا حسین ..» .🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
➖➖➖➖➖➖➖ بابا بابا تنها بی من رفتی کجا بابا بابا میگن رفتی پیش خدا بابا بابا دلتنگم واسه خنده هات بابا بابا هرجا هستی زودتر بیا بیا بگو دیگه دستامو باز میکنی با یه بوسه لبمو بی نیاز میکنی با کعب نی شب و روز کتکم میزنن بیا بگو جای زخمامو ناز میکنی پیش خودت بمونه رازم بابا بسته شده چشای نازم بابا زودی بیا دیدنم بازم بابا 🔺️من الذی ایتمنی بابا حسین🔻 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ سرم پرم هر ثانیه تیر میکشه انگار یکی از تو پهلوم تیر میکشه بابا بابا هر جا میرم با من میاد دیگه فقط نازم رو زنجیر میکشه شامیا خیلی منو بی هوا میزنن حتی جلو چشای عمه ها میزنن مگه چه گناهی دیدن ازم که همش منو برای رضای خدا میزنن بابا بیا منو از اینجا ببر خسته شدم منو از دنیا ببر تا حرم مادرم زهرا ببر 🔺️من الذی ایتمنی بابا حسین🔻 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ نگم برات تو صحرا به من چی گذشت همش همش با ترس تنهایی گذشت نگم برات کی اومد دنبالم بابا امون از این زجر بی رحم و بی گذشت سخته یه سه ساله جا بمونه بابایی میمیره اگه جدا بمونه بابایی ازون موقع شبا رو دیگه دوس ندارم بین خودمون دوتا بمونه بابایی وقتی رسید دلمو وحشت گرفت درد سرم با صداش شدت گرفت اینجوری شد زبونم لکنت گرفت 🔺️من الذی ایتمنی بابا حسین🔻 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ایمان عاقل احسان نوری
🌸دختری هر که در خانه دختری دارد خوب می فهمد این کلام مرا آتش افتد به قلب و جان پدر چونکه دختر فتد به دام بلا هر مسلمان که دختری دارد فکر و ذکرش بود صیانت از او وای اگر معجرش شود غارت وای اگر کس شود برش بدگو هر که در خانه دختری دارد کی بگوید به او کم از گلها وای اگر خس به او زند سیلی بیش از او وای بر دل بابا همه دانند خوب دخترها جملگی عاشق پدر هستند می رود گر ز دستشان بابا گویی از زندگان به در هستند ناز دختر که می خرد بابا بعد او درد خود کجا ببرد گر بیازاردش کسی شکوه با که سازد که را صدا بزند بزداید که اشک از رخ او چه کسی گویدش پدر به فدات که حمایت کند از او هر دم از بلا و گزند هر بد ذات وای اگر دختری یتیم شود وای اگر آن یتیم اسیر شود در همان کودکیش پیر شود حق بود از جهان که سیر شود وای اگر دختری کتک بخورد یا به او یک نفر تشر بزند رفته باشد اگر هم از دنیا با سر آید پدر که سر بزند مانده ام زین میان که را گریم من نمایم کدام را آرام دختری را رها کنم از غم یا پدر را رهانم از آلام