eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
۱ |⇦•در لیله الرغائب میلم به سوی.. / و فرازهایی از ویژۀ اولین شبِ جمعه ماهِ رجب «لیله لرغائب»_ استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ما را خریدی و جز، خیرت عطا نکردی عمریست خوب و بد را از هم سوا نکردی صد بار دیده ای که با دیگران نشستیم تو سفرۀ خودت را از ما جدا نکردی گفتند افتضاح است پرونده‌ای که دارم از بس بزرگواری تو اعتنا نکردی بی آبروتر از من در لین جمعیت نیست هرجا خجالتم را، دیدی صدا نکردی نگذاشتی گناهِ من را کسی بفهمد گفتی بیا دوباره خیلی خطا نکردی!! خوابم نبرده از بس شوقِ وصال دارم چون رو سیاهم را هی برملا نکردی در لیله الرغائب میلم به سوی مهدی‌ست خوردم زمین خدایی، هرجا دعا نکردی بادِ صبا به حیدر پیغام میفرست دردِ زیارتم را از چه دوا نکردی چون که قدیم‌الاحسان ذکرِ حسینِ زهراست گفتم مرا ببخشی چون و چرا نکردی بابا مگر نگفتم، وقتی بیا که خوبم! فکری برای دردِ این دست و پا نکردی .. اجازه بدید زبان حال بگم: تا سر رو وارد خرابه کردن میخواست ادب کنه از جا بلند شد، هی میخورد زمین .. آخه پاهاش همه آسیب دیده بوده .. دیگه همون نشسته نشسته اومد سر رو به دامن گرفت صدا زد : بالانشین! خرابه، جای سر شما نیست چیزی ندارم اینجا، فکرِ مرا نکردی .. در چهرۀ پر از خون یک‌بوسه سهم من نیست؟! کم با سرِ شکسته حاجت روا نکردی .. کو گردنت که دورش حلقه شود دو دستم حق مرا عزیزم دیدی ادا نکردی .. آقاجان اولین شبِ جمعه ماه رجب اومدیم در خانه‌ت .. خیلیا خودشون رو رسوندن کربلا، امشب یه کاری کن حسرت زیارت به دل ما نمونه .. تو که هر شب جمعه انبیاء و اولیاء و ملائکه میان حرمت .. روایت میگه فقط چهار هزار ملک مقرب میان تا صبح گریه میکنن برا حسین .. بعد ثواب این زیارت و گریه رو برا شیعیان و دوستانِ حسین مینویسن .. امشب انقدر زائر داری .. مادرت میاد .. انبیاء و اولیاء همه هستن .. حسین جان مارم دعوت کن .. بدم الحسین الهی العفو .. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم .. اَللَّهمَّ إِنِّی أَسْأَلُك بِرَحْمَتِك الَّتِی وَسِعَتْ كلَّ شَی‌ءٍ *انقدر رحمتت واسعه‌ست که تو این لیله الرغائب منم راه دادی بیام باهات حرف بزنم ..* وَ بِقُوَّتِك الَّتِی قَهَرْتَ بِهَا كلَّ شَی‌ءٍ وَ خَضَعَ لَهَا كلُّ شَیءٍ وَ ذَلَّ لَهَا كلُّ شَی‌ءٍ وَ بِجَبَرُوتِك الَّتِی غَلَبْتَ بِهَا كلَّ شَیءٍ وَ بِعِزَّتِك الَّتِی لایقُومُ لَهَا شَی‌ءٌ وَ بِعَظَمَتِك الَّتِی مَلَأَتْ كلَّ شَیءٍ وَ بِسُلْطَانِك الَّذِی عَلاَ كلَّ شَیءٍ وَ بِوَجْهِك الْبَاقِی بَعْدَ فَنَاءِ كلِّ شَیءٍ وَ بِأَسْمَائِك الَّتِی مَلَأَتْ أَرْكانَ كلِّ شَیءٍ *یه وقت دیدن از دور یکی داره عصا زنان میاد .. گفتن بهش احترام بزارید این پیرمرد بتونه به ثوابش برسه، با عصا میزد برید کنار منم فیض ببرم .. چنان عصا رو زد به بدنِ ابی‌عبدالله .. ای غریب آقا ..* وَ بِعِلْمِك الَّذِی أَحَاطَ بِكلِّ شَیءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِك الَّذِی أَضَاءَ لَهُ كلُّ شَیءٍ یا نُورُ یا قُدُّوسُ یا أَوَّلَ الْأَوَّلِینَ وَ یا آخِرَ الْآخِرِینَ *من بدونِ تو نمیتونم زندگی کنم حسین ..* اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِك الْعِصَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیرُ النِّعَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدُّعَاءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلاَءَ اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی كلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ كلَّ خَطِیئَةٍ أَخْطَأْتُهَا اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیك بِذِكرِك وَ أَسْتَشْفِعُ بِك إِلَی نَفْسِك وَ أَسْأَلُك بِجُودِك أَنْ تُدْنِینِی مِنْ قُرْبِك وَ أَنْ تُوزِعَنِی شُكرَك وَ أَنْ تُلْهِمَنِی ذِكرَك اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُك سُؤَالَ خَاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خَاشِعٍ أَنْ تُسَامِحَنِی وَ تَرْحَمَنِی وَ تَجْعَلَنِی بِقِسْمِك رَاضِیاً قَانِعاً همۀ آرزویم یک سحرِ کرب و بلاست شب جمعه حـرم یـار تماشا دارد مادری دست به پـهلو پـسری پـاره گلو گـریـه ها لحظۀ دیـدار تماشا دارد {ادامه مطلب در پستِ بعدی ..} ــــــــــــــــــ .👇
۳ |⇦•در لیله الرغائب میلم به سوی.. / و فرازهایی از ویژۀ اولین شبِ جمعه ماهِ رجب «لیله لرغائب»_ استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── یا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنِی وَ رِقَّةَ جِلْدِی وَ دِقَّةَ عَظْمِی یا مَنْ بَدَأَ خَلْقِی وَ ذِكرِی وَ تَرْبِیتِی وَ بِرِّی وَ تَغْذِیتِی هَبْنِی لاِبْتِدَاءِ كرَمِك وَ سَالِفِ بِرِّك بی‌یا إِلَهِی وَ سَیدِی وَ رَبِّی أَ تُرَاك مُعَذِّبِی بِنَارِك بَعْدَ تَوْحِیدِك وَ بَعْدَ مَا انْطَوَی عَلَیهِ قَلْبِی مِنْ مَعْرِفَتِك وَ لَهِجَ بِهِ لِسَانِی مِنْ ذِكرِك وَ اعْتَقَدَهُ ضَمِیرِی مِنْ حُبِّك وَ بَعْدَ صِدْقِ اعْتِرَافِی وَ دُعَائِی خَاضِعاً لِرُبُوبِیتِك هَیهَاتَ أَنْتَ أَكرَمُ مِنْ أَنْ تُضَیعَ مَنْ رَبَّیتَهُ أَوْ تُبْعِدَ مَنْ أَدْنَیتَهُ أَوْ تُشَرِّدَ مَنْ آوَیتَهُ أَوْ تُسَلِّمَ إِلَی الْبَلاَءِ مَنْ كفَیتَهُ وَ رَحِمْتَهُ وَ لَیتَ شِعْرِی یا سَیدِی وَ إِلَهِی وَ مَوْلاَی أَ تُسَلِّطُ النَّارَ عَلَی وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِك سَاجِدَةً وَ عَلَی أَلْسُنٍ نَطَقَتْ بِتَوْحِیدِك صَادِقَةً وَ بِشُكرِك مَادِحَةً وَ عَلَی قُلُوبٍ اعْتَرَفَتْ بِإِلَهِیتِك مُحَقِّقَةً وَ عَلَی ضَمَائِرَ حَوَتْ مِنَ الْعِلْمِ بِك حَتَّی صَارَتْ خَاشِعَةً وَ عَلَی جَوَارِحَ سَعَتْ إِلَی أَوْطَانِ تَعَبُّدِك طَائِعَةً وَ أَشَارَتْ بِاسْتِغْفَارِك مُذْعِنَةً مَا هَكذَا الظَّنُّ بِك وَ لاأُخْبِرْنَا بِفَضْلِك عَنْك *همه با هم، این صدامون روزی میرسه که دیگه در نمیاد .. حالا که زنده هستیم بگیم :* یا كرِیمُ یا رَبِ .. میگه داشتم حدیث نفس میکردم یه وقت دیدم دو سه نفر یه جنازه ای رو دارن میارن .. نیمه شب، جنازه!! میگه اومدم به مقدار جلوتر دیدم پیرِ زنی عصازنان گریه میکنه میگه خدایا ببخشش .. اومدم جلو سلام کردم، تسلیت گفتم .. گفتم چرا نیمه شب آوردیش؟! نشست رو خاکا گفت این بچه‌ی منه تو محله بد نام ترین آدمه، همه از دستش عاجز بودن .. منم اذیت میکرد .. یه روز دیدم تب کرده نگاهش کردم یه نگاهی به من کرد، گفت مادر میدونم اذیتت کردم.. میدونم محله از دستم ناراحته .. اما مادر من آخرای عمرم هست .. من میمیرم یه خواهشی از تو دارم .. مادر وقتی من مُردم؛ این لباس منو در بیار نیمه برهنه، این ریسمان رو تهیه کردم به پاهام ببند تو این صحن حیاط بدنمُ رو زمین بکش .. بگو خدایا گنهکارت رو برات آوردم .. بندۀ فراریت رو آوردم .. شیخ نجم الدین این بچه دق کرد و مُرد .. بعد از ساعتی که گریه کردم گفتم حرفش رو گوش کنم .. اومدم ریسمان بستم به پاهاش، یه ذره کشیدم یه وقت دیدم یه ندایی اومد پیرزن بندۀ ما رو رها کن .. شیخ نجم الدین یه وصیت دیگه هم کرد گفت یه کاری کن کفن و دفن من شب باشه همسایه ها نفهمن .. شاید بیان بی احترامی کنن .. به خاطره همین نیمه شب آوردم دفنش کنم .. بچه ها تا دیر نشده بیاییم با خدا آشتی کنیم .. .👇
۴ |⇦•در لیله الرغائب میلم به سوی.. / و فرازهایی از ویژۀ اولین شبِ جمعه ماهِ رجب «لیله لرغائب»_ استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفِی عَنْ قَلِیلٍ مِنْ بَلاَءِ الدُّنْیا وَ عُقُوبَاتِهَا وَ مَا یجْرِی فِیهَا مِنَ الْمَكارِهِ عَلَی أَهْلِهَا عَلَی أَنَّ ذَلِك بَلاَءٌ وَ مَكرُوهٌ قَلِیلٌ مَكثُهُ یسِیرٌ بَقَاؤُهُ قَصِیرٌ مُدَّتُهُ فَكیفَ احْتِمَالِی لِبَلاَءِ الْآخِرَةِ وَ جَلِیلِ وُقُوعِ الْمَكارِهِ فِیهَا وَ هُوَ بَلاَءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَ یدُومُ مَقَامُهُ وَ لایخَفَّفُ عَنْ أَهْلِهِ لِأَنَّهُ لایكونُ اِلّا عَنْ غَضَبِك وَ انْتِقَامِك وَ سَخَطِك وَ هَذَا مَا لاتَقُومُ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ یا سَیدِی فَكیفَ لِی وَ أَنَا عَبْدُك الضَّعِیفُ الذَّلِیلُ الْحَقِیرُ الْمِسْكینُ الْمُسْتَكینُ یا إِلَهِی وَ رَبِّی وَ سَیدِی وَ مَوْلاَی لِأَی الْأُمُورِ إِلَیك أَشْكو وَ لِمَا مِنْهَا أَضِجُّ وَ أَبْكی لِأَلِیمِ الْعَذَابِ وَ شِدَّتِه‌ ام لِطُولِ الْبَلاَءِ وَ مُدَّتِهِ فَلَئِنْ صَیرْتَنِی لِلْعُقُوبَاتِ مَعَ أَعْدَائِك وَ جَمَعْتَ بَینِی وَ بَینَ أَهْلِ بَلاَئِك *دردآور اینه: همه چیزُ بردن .. بدن پاره پاره‌ست .. این نامرد دیر رسید دید هیچی پیدا نمیکنه غنیمت ببره .. یه وقت برق انگشتر به چشمش خورد .. کاری کرد صدای گریه زهرا بلند شد .. خدا لعنتت کنه ساربان .. هرچه کرد انگشتر تو دست گیر کرده بود .. نانجیب یه خنجر شکسته آورد .. انگشتُ که برید انگشتر رو درآورد .. ای حسین .. بی جهت نبود امام چهارم بدن رو که داخل بوریا چید یه وقت دیدن دورِ گودال داره میگرده .. آقاجان چیزی گم کردی؟!.. گفت آری .. هنوز عضوی از بدنِ بابام تو این بیابانِ پیدا نکردم .. یه وقت دیدن یه انگشت بریده رو آورد به بدن ملحق کرد .. خاک ها رو به بدن ریخت .. اولین شبِ جمعه‌ی ماه رجب و لیله الرغائبِ .. یه نگاهی به ما کن .. ای حسین .. وَ فَرَّقْتَ بَینِی وَ بَینَ أَحِبَّائِك وَ أَوْلِیائِك فَهَبْنِی یا إِلَهِی وَ سَیدِی وَ مَوْلاَی وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَی عَذَابِك فَكیفَ أَصْبِرُ عَلَی فِرَاقِك وَ هَبْنِی صَبَرْتُ عَلَی حَرِّ نَارِك فَكیفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَی كرَامَتِك أَمْ كیفَ أَسْكنُ فِی النَّارِ وَ رَجَائِی عَفْوُك .. .👇
باب الحرم _ استاد حاج منصور ارضی-Segment 1.mp3
37.96M
|⇦•در لیله الرغائب میلم به سوی.. و فرازهایی از ویژۀ اولین شبِ جمعه ماهِ رجب «لیله لرغائب»_ استاد حاج منصور ارضی
فرمولِ پرواز.mp3
8.92M
- منظور از شب لیلة الرغائب چیه؟ - چجوری باید توی این شب آرزو کنیم؟ - چی باید بخواییم که هم دنیامون داشته باشیم هم آخرتمون؟ - چرا خدا این شب رو درست گذاشته توی ماه رجب، که ماه اختصاصی خودش هست و بنده هاش؟ 🎤
PTT-20220203-WA0054.opus
126.1K
خون شده زین غم دل اهل تولا گردیده چون کربلا شهر سامرا بیت هادی از داغش شد ماتمسرا واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) شهر سامرا شده کربلا امشب بنشسته عسکری در عزا امشب شهید زهر جفادهم مقتدا واویلا واویلا واویلا واویلا دهم امام شیعه هادی مظلوم با ظلم و ستم معتز شده مسموم چهارم علی شد شهید زهر جفا واویلا واویلا واویلا واویلا امام عسکری با دل بشکسته در عزای امام هادی نشسته در ره دین جان هادی گشته فدا واویلا واویلا واویلا واویلا حضرت عسکری می سوزد از این غم زین مصیبت سوزدو بگرفته ماتم راحت از غمها شددهمین مقتدا واویلا واویلا واویلا واویلا
. با موضوع شهادت حضرت هادی عیه السلام ای روضه خوان محنت ِ ارباب سامرا درد آشنای غربت ِ ارباب سامرا بزم عزا به پا شده در زادگاه تو آتش زده به قلب همه، سوز ِ آه تو حاضر شدی کنار اسیر ِ رها شده با زهر کینه، حاجت ِمرگش روا شده جدّت اگرچه بر همه عالم امیر بود اما همیشه گوشه ی زندان اسیر بود جدّ تو را به خان ِ صَعالیک برده اند ‌دستش به جرم نام علی! رفته بین بند یک شب درون سینه ی پاکش گدازه رفت دشمن درون خانه ی او بی اجازه رفت حقّش دهید یک شبه قدّش خمیده است در پشت اسب پای پیاده دویده است پای برهنه، بردن معصوم، وای ِ من در کوچه ها،کشاندن ِمعصوم وای من جدّ تو را به مجلس مِی ،برده دشمنش کرده تعارفَش، دم ِ مشروب خوردنش خیلی جسارت از متوکّل شنیده است اما کسی جدا،سر او را ندیده است شکر خدا که بر لب او خیزران نخورد از زخم روی لعل لبش ، دختری نمُرد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. پیچیده شد ماتم و غم به هر وادی شد کشته از زهر کین حضرت هادی واویلا واویلا واویلا واویلا (2) خون گریه کن آسمان بر حال مولا ماتم سرا گشته صحرای سامرا واویلا واویلا واویلا واویلا (2) یا حضرت مهدی ای شمس ولایت از این مصیبت سرت بادا سلامت واویلا واویلا واویلا واویلا (2) * یا حضرت هادی جانها فدای تو وادی سامرا شد کربلای تو واویلا واویلا واویلا واویلا (2) * قربان مظلومی و قلب کبابت از چه تو را بردن مجلس شرابت واویلا واویلا واویلا واویلا (2) ** نوای(غریب) یوسف حق پرست(غریب ) 👇 بردلها درد والم می آید امشب ازآسمان صوت غم می آیدامشب باشوروفغان گویدمنادی رفته زدنیاامام هادی آجرک الله بقیه الله 🏴واویلاواویلاواویلاواویلا کرده اثرزهرکین برجسم وجانش نام زهرا دمبدم ورد زبانش باناله گوید که ای پهلوشکسته هادی به زهرکینه ازپانشسته میلی به دنیادیگرندارم مادربه راهت چشم انتظارم آجرک الله بقیه الله 🏴واویلاواویلا… درغربتم بیکس وبی غمگسارم سربرروی خاک حجره میگذارم ازظلم معتزکین من زمینگیرم درشهرغربت مظلومانه میمیرم ازچشم گریان اشکم روان است غم دردل من یک آسمان است آجرک الله بقیه الله 🏴واویلاواویلا… بوگجه گویده گور نه شور و غوغادی ماتمه سسلور شیعیانی منادی قاره گیون شیعه لرباشلیون نوحه دنیانی ترک ایلیور امام هادی عرش اهلی یکسر اولدی نواخوان قاره پوش اولدی گلزاررضوان آجرک الله بقیه الله 🏴واویلاواویلا… غملرسالوب ارایه زهرابالاسین باتدی غم واندوهه اولادیاسین باشه قراسالدی زهرادیدی ایوای آچدی باشین جنتده باشلادی لایلای سولدی سارالدی گلزارایمان ملکلراولدی گویده نواخوان آجرک الله بقیه الله 🏴واویلاواویلا… (کربلایی محمدرضامحمدی(ناعم)
4. مدینه میسوزد 5.12.98.mp3
1.13M
مدینه می سوزد از ناله و آهم یارب شهر سامرا شد قتلگاهم بر غربتم گرید ، ماه و ستاره جگرم از ستم ، شد پاره پاره واویلا واویلا ، آه و واویلا ای غم تو آگاهی ازقلب غمینم مانند جدم علی خانه نشینم یا زهرا فرزندت ازنفس افتاد زندانی ی سامرا شده آزاد واویلا واویلا ، آه و واویلا قرآن ناطق و آیه ی تطهیرم از داغ بزم شراب آخر می میرم همچو شمعی شدم قطره قطره آب ای خدا من کجا و بزم شراب واویلا واویلا ، آه و واویلا شاعر : .
2. یا حجت ابن الحسن ع 5.12.98.mp3
1.25M
یا حُجت بنِ الحسن ای نورِ دیده عزایِ جدّ غریب تو رسیده ای اُمید همه ، سرت سلامت مهدیِ فاطمه ، سرت سلامت واویلا واویلا آه و واویلا (2) مسموم ِ زهرِ جفا شد امام ِ ما گریان شد از غُربتش حیدر و زهرا گرچه از داغش هر ، دیده پُر آب است غُصه یِ ما از آن بزمِ شراب است واویلا واویلا آه و واویلا (2) گریه کن ِ این دو غم ، شد هر خاص و عام یک بزمِ شراب اینجا ، یکی هم در شام اولاد زهرا با چشمان ِ گریان لبهای خونین و چوب خیزران ! واویلا واویلا آه و واویلا (2) شاعر : .
3. شور ماتم 5.12.98.mp3
1.23M
شور ماتم به پا گردیده سامرا کربلا گردیده صاحب این عزا شد زهرا واویلا واویلا واویلا(۲) زهر کین شعله‌ور شد امشب هادی دین شده جان بر لب سامرا شور ماتم برپا واویلا واویلا واویلا(۲) ازغمی سینه‌ام میسوزد دیده بر سامرا میدوزد شدسیه‌پوش‌ازاین‌غم زهرا واویلا واویلا واویلا(۲) شاعر : .
1. من زاده ی 5.12.98.mp3
1.32M
من زاده ي علي مرتضايم يارب غريب شهر سامرايم ازجفا خسته ام بارِ ره بسته ام با قلب خون و كام عطشان شد ذكر اشهدم حسين جان توان من گرفته زهر كينه جان ميدهم درحسرت مدينه غرق تاب و تبم خون چكد از لبم چه ميشود آيد نگارم بر پاي زهرا سرگذارم پاي پياده بي عبا شبانه عدو برد مرا زبين خانه زنده شد اي خدا ياد شام بلا جانم رسيد از غصه بر لب با ياد زخم دست زينب شاعر : .
13920728_7563_192k.mp3
5.42M
انسان ۲۵۰ ساله | امام هادی علیه‌السلام و جنگ روانی علیه خلیفه قدرتمند امام هادی علیه‌السلام با دیدِ یک انسان مبارز به دربارِ متوکّل رفت و مجلسِ شراب او را به مجلس معنویت تبدیل کرد. یعنی او را مغلوب کرد؛ به طوری که در آخرِ حرفهایش، متوکّل برای حضرت عطر آورد و او را با احترام بدرقه کرد. در مبارزه‌ای که شروع کننده‌ی آن، خلیفه‌ای تندخو و قدرتمند بود، امام هادی دست به یک جنگ روانی زد؛ مبارزه‌ای که در آن نیزه و شمشیر کاربُرد ندارد. ۱۳۸۰/۶/۳۰ (علیه‌السلام) ‌••※[🔹∷∷※∷∷🔹]※••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از اسماعیل مهری فخر
346.9K
نوحه زمینه. اسماعیل مهری فخر: شده ام بر آن که پری زنم به هوات یا علی النقی سفری کنم و سری زنم به سرات یاعلی النقی به هوات تازه کنم نفس، به سرات آیم از این قفس برسم به مأمن آسمان رهات یا علی النقی هله ای قلم تو شروع کن، ز درون درآ و طلوع کن بنویس سردر مشق های سیات یاعلی النقی علی یا علی ۳. امام هادی بنویس دست مِداحتم نرسد به عرش فضائلت شود آب های جهان اگر که دوات یاعلی النقی بنویس اوج کدام دم، برسد به وسعت آن قلم که دمیده جامعه ای بدان جلوات یا علی النقی تو همان تجلّی ایزدی، که به شکل بنده درآمدی و سروده ای غزل از زبان خدات یاعلی النقی علی یا علی ۳. امام هادی و به استناد زیارتت، تو و اهل بیت نبوتت شده اید رب جلی ولی به صفات یاعلی النقی ز عدم وجود درست کن، ز نبود بود درست کن و به شیر جان بده با مسیح نگات یاعلی النقی منم آشنای قدیم تو، ز دیار عبدالعظیم تو که سلام می دهمت به شوق لقات یاعلی النقی نبود به بودن تو غمم، بخدا که حر جهنمم که گرفته ام به ولات برگ برات یاعلی النقی بگذار کعبه ی سامرا، قدمی طواف کنم تورا سر خویش را بزنم به کوی منات یا علی النقی محمدعلی بیابانی
هدایت شده از اسماعیل مهری فخر
272.8K
تمرین واحد. یک دست دو. دست. وصل به مظلوم کشیدن میاندار اسماعیل مهری فخر: نفس نفس نفست عطر ربنا دارد قنوت نیمه شبت ذکر آتنا دارد به عمق معرفت واژه های جامعه ات هجا هجا کلماتت دَم از خدا دارد کریم، ابن کریمی و عالمی آقا به دامن کرمت دست التجا دارد کبوترانه پریده در آسمان شما دلی که حسرت سرداب سامرا دارد من از هوای گدایی درگهت مستم گدای سامری ات میشوم ... صفا دارد فدای نام تو یا ایها النقی، جانم چقدر لشکر تو یار و جانفدا دارد اگر چه دست تو را خصم بی بصیرت بست هنوز اهل تو در بیت خویش جا دارد هنوز غصه بزم شراب را داری هنوز دست تو جای طناب را دارد ... وحید محمدی
هدایت شده از اسماعیل مهری فخر
228.3K
رباعی شهادت امام هادی علیه السلام هرچند که دست وپازَدی آقاجان امّا نشده پیکرِ پاکَت عریان بر نیزه سَرت نرفت وُ جسمِ تو نمانْد برخاکِ جفا به زیرِ سُمِّ اسبان حسین_ایمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعار_وداع_با_ماه_شعبان 🏴🏴🎤🏴🏴🎤🏴🏴🎤 ماه شعبــان المعظم شـد تمـــام از افق کم کم نمایان شد صیـام سفره شعبـان دگـر برچیـــده شـد تا هلال مــاه رحمت دیـــده شــد ماه شعبان ماه ختـــم الانبیاست مــاه مـیلاد معـز الاولیـاست رفت ماه حضرت ختـــــمی مآب چشم گردون از فراقــــش پر زآب میرود شعبان مـه پاک رســـول مــاه گل های گلستـان بتـول دوریش برما بســی دشــوار باد هر کجا رفتی خدایــش یار باد می­رسد سال دگر باعشــــق وشور ماه شعبان ماه رحمت ماه نور لیک عمــر ما شود روزی تمـام چون دهد پیک اجل بر ما پیـام پس بیــا قدر مـه شعبــان بدار تا که هستی زنده ای پرهیزگار می­رسد اینک ببین مـاه صیـــام ماه توبه ماه محبوب صیـام می وزد بوی دل انگیز نســـیم خیز در کوی هوالهـو شو مقیــم ای گنه کـار به دام افتـاده خیـز اشک حسرت بر در این خانه ریـز می­دهد راهت خــدای چاره ســاز می کند درب سرایش بر تو باز از ندامت اشک خود جاری نما تا سحرگاهان سویش زاری نمـــا دست ابلیس و شیاطین بستـــه است روزه دار از دام شیطان رسته است درب توبـه باز باشد این زمان رو نمـــا ای دل بسوی آسمـان صبحگاهان در قیام و در رکـوع کن تضرع با خضوع و با خشــوع پشت این در شو مقیم و در بزن گو به صاحب­خانه بر من سربـزن صاحب این خانه باشد ذوالـکرم مقدم مهمان بدارد محتـــرم ربنـا انـا سمعنــا از سمـا میرسد بانگ منادی بهر مــا ربنا اغفر لنــا آید به گوش دیگ رحمت آمده اینک بجــــــوش خیز و ازاین فیض رحمانـــی بچش بـر معاصی خط بطلانــــی بکـش گر در این مه توبه ات گردد قبول هم خدا خشنود گردد هم رســـــول من که (مقـــدادم) ندارم توشه ای شاید از این مـــه بچینم خوشه
࿐჻ᭂ⸙🍀🌹🍀⸙჻ᭂ࿐د ﷽ مناجات_با_امام_زمان(عج) 🏴🎤🏴🎤🏴🎤🏴🎤 تو این شبا برای حال خستمون دعاکن تورا خدا برا دل شکستمون دعاکن ببین گناه،بال پر پروازمون روبسته آقا بیابرای بال بستمون دعا کن توروبه اضطراب زینب،بیاآقا بیاآقا به قلب بی قرار زینب،بیاآقا بیاآقا به غربت مزار زینب بیاآقا بیاآقا تورو به لکنت رقیه بیاآقا بیاآقا به زخم صورت رقیه،بیاآقا بیاآقا دوباره باز،گدا در انتظار لطف شاه حاجت من،از تو فقط یه گوشه ی نگاه تورو به غربت رقیه ،بیاآقا بیاآقا امشب فقط امید من به دستای کریمت دستی بگیر از منی که پرونده ام سیاه به مشگ پاره ی علمدار،بیاآقا بیاآقا تو رو به اون دو چشم خون بار بیاآقا بیاآقا به طفل تشنه بین گهواره بیاآقا بیاآقا تورو به شاه بین گودال،بیاآقا بیاآقا تورو به اون پیکر پامال ،بیاآقا بیاآقا به مادری که رفته از حال ،بیاآقا بیاآقا من اومدم،صدات زدم توهم منو صدا کن یه کاری کن بیامنو دوباره رو به رام کن توروقسم به خجلت سکینه از ابالفضل آقامنو ،این اربعین زائر کربلاکن تو رو به قلب زار حیدر،بیاآقا بیاآقا به چهره ی کبودمادر،بیاآقا بیاآقا تورو به خون میخ ودر،بیاآقا بیاآقا تو رو به پهلوی شکسته،بیاآقا بیاآقا به محسن به خون نشسته،بیاآقا بیاآقا به حرمت دودست بسته،بیاآقا بیاآقا
مناجات با امام زمان عج 🏴🎤🏴🎤🏴🎤🏴 🔸عـیـد اسـت ولـی بـدون او غـم داریـم عـاشـق شـده ایـم و عـشـق را کـم داریـم ای کـاش کـه ایـن عـید ظـهـورش بـرسـد ایـنـگـونـه هـزار عـیـد بـا هـم داریـم عیدم بدون وصل رویت شام هجران است چشمان خشکم بیقرار فصل باران است نزدیکی خیمه نشستن شرط وصلت نیست هرچند تکریم گدا کار کریمان است یک روز هم نگذاشتم سر در بیابانت سجادهء عشاق تو خاک بیابان است شد آبرو ریزی ولی باز آبرو دادی گفتند آلوده شده، گفتی پشیمان است طفلی که گریان شد محبت می چشد آخر هرچند از دید همه عالم پریشان است اینبار تکلیف مرا با خود مشخص کن آقا بیا که نوکرت بدجور حیران است دیگر چنان اول سراغم را نمی گیری لعنت به هرکس گفته که دل کندن آسان است زندان که یوسف را نشانم داده زندان نیست دنیا که ما را کنج عزلت بُرده زندان است طعم تقرب را چشیدم در نجف بهتر آنجا غریبه می رسد انگار مهمان است سه سال دارد میشود دور از حرم هستم انگور شیرین ضریحش زیر دندان است
Neshnehi Adam Ba Iman.mp3
3.27M
با صدای شهيد حاج شيخ احمد 🌷پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) لا يُؤمِنُ عبدٌ حتّى يُحِبَّ للنّاسِ ما يُحبُّ لِنفسهِ مِن الخَيرِ🌷 هيچ بنده اى مؤمن نيست مگر آن كه هر خوبى كه براى خود مى خواهد براى مردم نيز بخواهد. ﴿شرح فارسی شهاب الاخبار: ص346، باب ششم، ح637﴾ @yaemamzamanadrekni
⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه یا زینب(سلام الله علیها)⚘ http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e