eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏷اما فیکم مسلم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اما فیکم مسلم الامان از آتیش و هیزم و دود اما فیکم مسلم امان از قوم بدتر از یهود اما فیکم مسلم تو خونه نیاید یکم حیا کنید اما فیکم مسلم دست بابام علی رو رها کنید مردک پست بد دهن شرر نزن به قلب من این خونه ی وحی خداست خونمونو آتیش نزن اما فیکم مسلم هر کسی داره با چیزی میزنه اما فیکم مسلم یکی با غلاف تیزی میزنه اما فیکم مسلم نزنید به مادرم از رو کینه اما فیکم مسلم چشای مادر دیگه نمیبینه دست بابامو وا کنید بی غیرتا حیا کنید زینب داره دق میکنه مادرمو رها کنید اما فیکم مسلم مادرم افتاده زیر دست و پا اما فیکم مسلم ناله میزنه میگه یا ابتا اما فیکم مسلم مادرم کبود شده کل تنش اما فیکم مسلم جای سالمی نموند رو بدنش ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 . 🏷اما فیکم مسلم   ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اما فیکم مسلم یه نفر نیست بهش آب بده اما فیکم مسلم یه نفر آب به ارباب بده نفس نفس میزنم نفس نفس میزنه بال پر زخمی شو  هی به قفس میزنه اما فیکم مسلم مگه بینتون مسلمونی نیست اما فیکم مسلم به خدا این رسم مهمونی نیست چه بی گناه بردنش چه بی پناه بردنش به زور سر نیزه ها به قتلگاه بردنش اما فیکم مسلم یکی داره مارو غارت میکنه اما فیکم مسلم هرکی اومده جسارت میکنه اما فیکم مسلم کلاه خود دلبر منو نبر اما فیکم مسلم سر بریدی دیگه پیرهنو نبر غریب گیر اوردنت تشنه سر بریدنت باهرچی میشد زدنت
1403.08.25_1-01.mp3
26.07M
مناجات_فاطمیه_امام_زمان_عج سلام ما به تو ای یار بی نشانه ما سلام ما به تو ای صاحب زمانه ما تویی که کعبه به دور سر تو میگردد ز طوف خانه ی کعبه تویی بهانه ما تو هم شبیه خدا ،مهربان و رزاقی بیا و مرحمتی کن تو آب و دانه ما اگرچه خانه ی ما لایق قدوم تو نیست بجای خیمه شبی را بیا به خانه ما رسیده فاطمیه، تو کجا عزاداری بخوان تو از غم زهرای بی نشانه ما بیا و روضه بپا کن برای مادر خویش که داغ فاطمه شد اشک بی بهانه ما بخوان که فاطمه را یک جماعتی کشتند دلیل خلق جهان را به راحتی کشتند بیا و روضه بخوان دست او ز کار افتاد بیا و روضه بخوان روی یاس خار افتاد بخوان که پیکر پروانه سوخت در آتش بخوان که صورت ریحانه سوخت در آتش بخوان که مانده علی نیمه شب به غسل تنش جراحت است سرا پا تمامیِ بدنش بخوان که مانده علی با تنی که درهم بود ز بس که آب شده چون خیال و مبهم بود چگونه شستشوی این بدن کند حیدر تنی نمانده که دیگر کفن کند حیدر بخوان علی، تنِ یاس مدینه می شوید به اشک دیده علی؛ زخم سینه می شوید چه شد که پیکر او را شبانه می بردند میان ظلمت شب مخفیانه می بردند هر آنچه بود تن پر جراحتش را برد میان خاک مدینه علی به خاک سپرد؟ هر آنچه بود تنش را کفن نمود علی میان خاک مدینه ،به اشک چشم ولی امان ز پیکر زخمی وچاک چاک حسین امان ز پیکر مانده به روی خاکِ حسین نشد کفن مگر از تیغ و نیزه در گودال به زیر سم ستوران تنش شده پامال 🔻 روضه_غسل_شبانه فاطمیه 🎤 حجت الاسلام استاد میرزامحمدی 📆جمعه ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۳
نماهنگ قرار با مادر.mp3
5.25M
ما نوکریم و رگ و ریشمون میرسه به ریشه های چادر وصله دار تو 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ ما نوکریم و رگ و ریشمون میرسه به ریشه های چادر وصله دار تو به حول قوه الهی غلامتون می ایسته هر فاطمیه پای کار تو فراموش نمیکنیم بعد هزار و چند سال کی اومد و شوهرتو خونه نشین کرد فراموش نمیکنیم کی درو آتیش زد و بعد جسارتی کرد و تو رو نقش زمین کرد به بچه ها میگم که مریض نه شما شهیده بودی به بچه ها میگم که چرا جوون قد خمیده بودی کاش توی کوچه ها سپر بلات میشدیم خاک زیر پات میشدیم همگی فدات میشدیم مادر مادر مادر تا ابد الدهر قبر مخفی شما باعث بی آبروییه سقیفه شد در وسط کوچه آمدی که بگویی لعن بر آن کس که به نا حق خلیفه شد فراموش نمیکنیم تا آخرین لحظه عمر بی بی شما از اون دوتا راضی نبودی فراموش نمیکنیم روضه توی کوچه رو گوشواره و سیلی و جای اون کبودی به بچه ها میگم که برا فرج دعا کنن همیشه به بچه ها میگم که آقا نیاد هیچی درست نمیشه کاش توی کوچه ها سپر بلات میشدیم خاک زیر پات میشدیم همگی فدات میشدیم مادر مادر مادر از جفای مردم مدینه گفته شد ما نکند مردمان آن زمان شویم صاحب اصلی جهان حی و حاضر است باید از ندیدن او روضه خوان شویم فراموش نمیکنیم مهدی تو آمدنیست میاد که انتقامتو از اون دو تا بگیره فراموش نمیکنیم مرگشه مرگ جاهلی هر کی امام زمانشو نشناسه و بمیره به بچه ها میگم که کاری کنن برا ظهور مهدی به بچه ها میگم که یاری کنن برا ظهور مهدی کاش توی کوچه ها سپر بلات میشدیم میشدیم مادر مادر مادر
. بند1⃣ مالک دنیایی، شافع عقبایی، فرد و بی همتایی یازهرا چشمه ی ایمانی، رحمت رحمانی، لطف بی پایانی یازهرا نور عالمتابی، گوهر نایابی، مادر اربابی یازهرا مادر آدم و حوا، اُم أبیها سایه ی مهر تو روی سر دنیا حرم تو عرش معلی ضریح و مرقد تو صحن دل ما مادر یازهرا، تاج سر یازهرا صدیقه ی اطهر یازهرا ورد لب های پیغمبر یازهرا ذکر حرز حیدر یازهرا بند2⃣ آیت عظمایی، عروة الوثقایی، شأن اعطینایی یازهرا اسوه ی ایثاری، قبله ی احراری، کعبه ی سیاری یازهرا بانی افلاکی، محور لولاکی، برتر از ادراکی یازهرا طاهره حانیه حلما، انسیه حورا چادر تو شرف پاکی و تقوا خادم تو ،مریم عَذراء نفس قدسی تو روح مسیحا ریحانی مادر، جان جانی مادر روح دین و ایمانی مادر عالم فانی و جاویدانی مادر شرح قدر قرآنی مادر بند3⃣ با خدا همرازی، معدن اعجازی، نقطه ی آغازی یازهرا صاحب الطافی، جامع الاطرافی، مصدر اوصافی یازهرا سرً أو أدنایی، علّم الأسمائی، زهره ی زهرایی یازهرا هم کفو و همسر مولا، عالیه علیا تا ابد امر شما لازم الاجرا درجات و، شأن تو والا دلیل خلقت عوالم بالا دلدار حیدر، تنها یار حیدر توو سختی ها غمخوار حیدر حافظ و محرم اسرار حیدر تا آخر پای کار حیدر شعر و سبک: 👇👇
4)zamine-fatemie-shab1-14030825.mp3
8.16M
🔘 ای آنکه ظهور بر دعایت بسته 🔘 الطاف خدا به التجایت بسته 🔘 شب ناله کنی صبح فرج می آید 🔘 این رمز به راز دستهایت بسته 🔘ای با خبر از گذشته و آینده 🔘ای مادر هر شهید و هر رزمنده 🔘امضای شهادت از تو هرکس گیرد 🔘تا صبح قیامت ست او پاینده 🔘ای چادر خاکیِّ تو بر خلق پناه 🔘 اسلام عزیز بر تو محتاج نگاه 🔘یک گوشه ی چشم مسجدالاقصی را 🔘از کرببلا به قدس واکن یک راه دلهای مرده با دعا، یک لحظه احیا میشود امشب شهادتنامه ی عشاق امضا میشود 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه
Shab3Fatemieh1-1402[03].mp3
14.7M
▪️میان آتش هم من از ولی گویم (زمینه) 🎙 بانوای: حاج 🏴 میان آتش هم / من از ولی گویم نفس نفس هر دم/ علی علی گویم آن طرف: لشکرِ بی حیاها همه این طرف: فاطمه... فاطمه ...فاطمه... میرسد صدای او من فدای حیدرم تا شوم شهید عشق در دفاع از این حرم (فاطمه یا فاطمه...) اگر مرا دشمن/ شود همه دنیا نمیگذارم من/ علی شود تنها آن طرف: هیزم و آتش و همهمه این طرف: فاطمه ... فاطمه... فاطمه... تا نفس بود مرا دم زنم ز مرتضی گرچه بین کوچه ها کربلا شود به پا (فاطمه یا فاطمه...) شده چه غوغایی/ ز روضه زهرا به فصل شیدایی/ میان سنگرها بر لبِ عاشقان هر دم این زمزمه فاطمه ... فاطمه...فاطمه... فاطمه... یاد کوچه ای غریب آتشی زند به جان کوچه های شهرمان شد به نام عاشقان (فاطمه یا فاطمه...) شاعر: دکتر
311.3K
. از لاله زار توحید آتش زبانه می زد گل گشته بود پرپر، بلبل ترانه می زد در گلشن ولایت، یک نوشکفته گل بود گر می گذاشت گلچین، آن گل جوانه می زد من ایستاده بودم دیدم که مادرم را دشمن گهی به کوچه، گاهی به خانه می زد گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد وقتی که باغ می سوخت، صیاد بی مروت مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را از ناله ای که مادر در آستانه می زد این روزها که می دید موی مرا پریشان با اشک دیده می شست با دست، شانه می زد هنگام شرح این غم، از قلب زار (میثم) مانند خانه ی ما آتش زبانه می زد استاد حاج ✍ ............. . علیهاالسلام بیمارت ای علی‌جان، جز نیمه‌جان ندارد میلی به زنده ماندن، در این جهان ندارد غم چون نسیم پاییز برگ و بر مرا ریخت این لالۀ بهاران غیر از خزان ندارد... خواهم که اشک غربت از چهره‌ات بگیرم شرمنده‌ام که دیگر دستم توان ندارد بگذار کس نداند در پشتِ در چه بگذشت من لب نمی‌گشایم، محسن زبان ندارد هر کس سراغم آمد با او بگو که زهرا قدرش عیان نگردید، قبرش نشان ندارد شهری که در امان‌اند حتی یهود در آن در بین خانۀ خود، زهرا امان ندارد!... 📝حاج ✍ .
| سیدرضا نریمانی الا که صاحب مایی الا که صاحب عزای تمام غم هایی دوباره فاطمیه آمده، نمیایی یابن الحسن آقا جان.. *درخواستت شب شهادتیه چیه؟..* به ما نگاه کن ای صاحب نجات بشر تو را طلب کند این دیده های دریایی یابن الحسن! کجا سیاه به تن کرده ای غریبانه کجا به سینه ی خود میزنی به تنهایی کجا شبیه علی سر به چاه غم داری کجا شبیه علــــــی روضه خوان زهرایی برای گریه به غم‌ های مادرت،آقا نه اینکه فکر کنم، مطمئنم اینجایی شنیده ایم که گفتی روضه خوان باشیم به روی چشم هر آنچه شما بفرمایید شنیده ایم زمین خورده است مادرتان در آن دمی که به در خورد ضربه ی پا *امشب میخوام از زبون خود دومی لعنت الله علیه روضه رو بخونم..یه نامه ای برای معاویه نوشته تو نامه حرف هایی زده، امشب من اون حرف ها رو میزنم با همدیگه ناله بزنیم..* این نامه را به جوهر کینه نوشته ام از روزهای داغ مدینه نوشته ام روزی که اختیار به دست سقیفه بود روزی که چشممان به ردای خلیفه بود همفکر غصبِ حق علی بود در سرم هم بوده ابو عُبیده ی جرّاح یاورم بر روی سنت حسنین پا گذاشتم تصمیم را به عهده ی شورا گذاشتم میزد به کوش تفرقه بِالمَنظَرَالبَطِل خیلی از آن جماعت روشنگَرالبَطِل بن سعد خزرجی شده کوتاه آمدن با پیروان لات وهُوَالرّاه آمدن غیر از علی و فاطمه، همراهمان شده اند اهل مدینه، لشکر خودخواهمان شده اند *یه اوضاعی تومدینه حاکم شد یوقت سربلند کرد امیرالمومنین ،دید همه غیر فاطمه و دو سه نفر دیگه همه رفتن، اصلا غدیر رو همه فراموش کردن..همه یادشون رفت همین چندوقت پیش پیغمبر دست علی رو بلند کرد..* «هرکه من مولای اوییم این علی مولای اوست» *همه فراموش کردن اون لحظه ها رو،همه با این دوسه نفر همراه شدن، غیر فاطمه هیچکی نمونده...*
سید رضا نریمانی گفتم بدون مایه فطیر است کارمان بی‌مرتضی و فاطمه گیر است کارمان *گفتم اینا هم باید با ما همراه بشن نمیشه توی این شهر همه با ما بیعت کردند غیر از علی و فاطمه ...باید کاری کنیم که علی هم با ما بیعت کنند..* گفتم زِ یارِ غار حمایت کند علی باید به زور هم شده بیعت کند علی از این جهت روانه شدم سمت خانه‌اش گرد آمدیم پشت درِ آشیانه‌اش *یه عده رو جمع کردند.. حدود سیصد نفری شدیم اومدیم پشت در خانه امیرالمومنین به این نیت که از علی بیعت بگیریم .علی هم با ما باید همراه بشه. من اینجوری میگم رفت گشت توی مدینه همه اراذل و اوباش رو جمع کرد. هر کی از علی کینه به دل داره بیاد امروز میخواهیم بریم در خونهٔ علی ..خیلی‌ها خوشحال شدند فهمیدند امروز روزشه...به همهٔ این سیصد نفر هم قبلش که اینها را جمع کرد، گفت هرکس هر چی میتونه همراه خودش بیاره ؛ همه با دست پر اومدند. هر کی تونست تازیانه آورد هیزم و چوب آورد بعضیا شمشیر آوردند ..طرف حساب علیه.. مرد عادی که نیست .از اینطرف قراره بیعت بگیریم یا قراره بجنگیم؟ چه خبره؟؟ آخه برای بیعت که اینهمه آدم نمیبرن ..اینهمه که دست پر نمی‌آیند.* پشت سرم مهاجر و انصار آمدند حتی به یاری‌ام در و دیوار آمدند هر لحظه، لحظه بیشتر و بیشتر شدیم در پیشِ چشم فاطمه سیصد نفر شدیم گفتم علیِ خانه‌نشین را خبر کنید مثل بقیه بیعتِ بی‌دردسر کنید گفتم که ختم قائله در دست حیدر است بیعت علی اگر نکند کار ابتر است آمد صدای فاطمه از پشتِ در به گوش می‌گفت از امامت و حقِّ پسرعموش *پشت در اومد ..دید خیلی پشت در شلوغ شده . از این طرف همه دارن داد میزنند که یا از خونه بیرون میایی یا خونه و اهلش رو به آتش میکشیم؛ از اینطرف یه خانمی حامله پشت در اومده داره حرف میزنه. داره میگه شما غدیر رو فراموش کردید. علی با شما بیعت نمیکنه..* حکم ولایت ازلی را به ما نداد یک تار موی شخصِ علی را به ما نداد گفتم به حال خویش نباید رها شود وقتش رسیده شعله‌ی آتش به‌ پا شود در بین دود فکرِ علی بود فاطمه همواره گرم ذکرِ علی بود فاطمه *گفتم هیزما رو بیارید ..هیزم را آوردند در رو به آتش کشیدند. معاویه جات خالی بود پشت در خونه ی علی..در توی شعله داره میسوزه ...دیدم پشت در فاطمه داره علی علی میگه..* گرم حمایت از علیَش عاشقانه بود تنها علاجِ کار فاطمه تازیانه بود قبل از آنی که لگد به در بزنند لای در وقتی باز شد تازیانه رو گرفتند از بین در هی با تازیانه به بازوی فاطمه می‌زدند. *دیدید یه نفر میخواد در رو باز کنه اگه یه نفر پشتِ در باشه دستش رو حایلِ در می‌کنه در باز نشه. همین که دیدند دستش حایله که این در باز نشه اونقدر با تازیانه به بازو زدند در وا شد..* کاشانه‌اش همین‌ که پُر از بوی دود شد با تازیانه بازوی زهرا کبود شد... ↫『