eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
428 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•به در بگو دیوار بشنوه... سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── به در بگو دیوار بشنوه این روضه رو صد بار بشنوه ضربان قلب محسن و خدا کنه مسمار بشنوه تو خونه ریختن بی اجازه منو ببخشید روضه بازه اومده فضه واسه تشییع جنازه گُر گرفته چادرِ فاطمه، وای وای وای به زمین که می خوره فاطمه، وای وای وای نفسش می بُره فاطمه، وای وای، وای اونی که آتیش تو مُشتشه یه لشکر از هیزم پُشتشه یه جوری زد که در بشکنه فاطمه تو خونه اش کُشته شه چادر زهرا رو زمینه کی فکر می کرد که تو مدینه فاطمه پهلوش بشکنه حیدر ببینه پشت در اِنقده فریاد زدن، وای وای مادر و تا که در افتاد زدن، وای وای سر مادر حسین داد زدن، وای وای وای اینا می خوان زهرا خسته شه تا دستای مولا بسته شه تو کوچه ها قنفذ اومده اون چیه که توی دستشه تاریخ گواهه این مَصافه سند برا این اعترافه کُشتنِ زهرا گردن ضرب غلافه کوچه ها شده عجب مقتلی، وای وای وای فاطمه رسید به مولا ولی، وای وای وای زدنش جلو چشای علی، وای وای وای ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•مرا ببین و برای سفر... /روضه و توسل به سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── مرا ببین و برای سفر شتاب مکن بیا و بر سَرِ من خانه را خراب مکن تمام حرف دلت را غروب با من گفت و شرحِ سرخیِ خود را چه خوب با من گفت حضور ساده ی احساسِ عشق بودی تو مدارِ چرخشِ دستاسِ عشق بودی تو پس از تو ثانیه هایم به چنگِ دستاس است و دانه های دلم زیر سنگِ دستاس است غمت چو دانه که فردا جوانه خواهد زد هزار مرتبه ام تازیانه خواهد زد هنوز هم به شفایت امید دارم من میان شامِ عزا شامِ عید دارم من قبول کن که ز تنهاییم خبر داری دلم به همره تو رفت، همسفر داری مگر ز داغ پیمبر چقدر میگُذَرد که باغ سبز تو را این شب خزان ببرد مگر قرار نشد غمگسار من باشی میان معرکه ها ذوالفقارِ من باشی مگر نه قبل وُرودم قیام میکردی و گاه پیشتر از من سلام میکردی ز جای خیز جوابِ سلام میخواهم نگاهه نیمه تمامت، تمام میخواهم *مادرِ ما زهرا، بعد از کوچه دیگه یه چشمم باز نمیشد، صورتش وَرَم کرده بود...* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•روز آخرِ عُمر بی بی... /روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── روز آخرِ عُمر بی بی به روایت هفتاد و پنج روز و یا نود و پنج روز، بعدِ این همه مدت، گفت: حس مادریم میگه دارم میرم، چند وقتی است بچه هام دست پختم رو نخوردن... خودش تنور رو روشن کرد، خودش با اون دستِ شکسته اش نون درست کرد، کنیزا اومدن کمک، فرمود: میخوام خودم امروز بچه هام رو شستشو بدم، خودم موهاشون رو شونه کنم...یک نگاه کرد صدا زد: حسن جان! مادر بیا، حسن سرش رو مؤدب پایین انداخته، بله مادر! مادر دستاش رو روی صورت حسن میکشید، حسن جان! تا زنده ام به بابات هیچی از کوچه و سیلی نگو، بابات غصه میخوره، هی دست میکشید رو لبهای حسن، قربونت برم مادر، زینبش رو صدا زد، موهای زینبش رو شونه کرد، مادرا میدونن وقتی موهای دختر رو شونه میزنی بعضی از جاها گره داره، همچین که مادر به گره های موهای زینب بر میخورد، میگفت: الهی هیچ وقت این موها پریشون نشه مادر... بچه ها وقتی میدیدن دست مادر بالا نمیآد همین جوری گریه می کردن، همه رو وقتی زلفهاشون رو شونه کرد، گفت: آخرین نفر نوبتِ حسینِ، بیا مادر! بیا حسینِ قشنگم، دست میکشید رو صورتش، رو بدنش، سرت رو بیار بالا مادر، حلقومِ بچه اش رو نگاه می کرد، هی دست می کشید، قربونت برم مادر، الهی هیچ وقت این بدن نیزه نخوره، موهای حسین رو درست کرد، الهی مادر هیچ وقت موهات تو چنگِ هیچ نامردی نیوفته، الهی هیچ وقت سرت دست به دست نشه... بچه هاش رو وقتی نوازش کرد، به بهونه ای فرستادشون برن، خودش آخرین نمازش رو خوند، رفت تویِ حجره، رو به قبله دراز کشید، فرمود: تا ساعتی دیگه منو صدا بزنید، اگه دیدید جواب نمیدم زود برید مسجد علی رو خبر کنید، بی بی رو به قبله دراز کشید، یه روپوشِ سفید روی صورتش کشید، ساعتی بعد شروع کرد اسماء صداش زدن: يَا فاطِمَة! يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى! يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللّٰه! يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ!" تا دید جواب نمیده به سر و صورت زد، میگه: همچین که اومدم برم مسجد علی رو خبر کنم دیدم دوتا آقازاده ها وارد شدن، اسماء! به ما بگو مادرمون کجاست؟ چرا به سر و صورتت میزنی؟ گفتم: بچه ها بیایید بریم غدا بخورید، یه وقت امام حسن فرمود: اسماء تا به حال کی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم؟ صدا زدم: آقازادها از این به بعد دیگه باید بی مادر غدا بخورید، بدنِ مادر رو نشون دادم، حسین خودش رو روی پاهای مادر انداخت، حسن خودش رو روی پاهای مادر انداخت، یکی میگه: مادر! من حسنم، مادرِ جوانم! چرا جواب نمیدی؟ نکنه منو نشناختی؟مادر! من حسینم، جوابم رو بده...هر مادری توی هر شرایطی باشه جوابِ بچه اش رو میده، میدونی کجا مادر جوابِ حسینش رو داد؟ شمر میگه: روی سینه ی حسین نشستم، خنجرم رو بیرون کشیدم، لبه ی تیغ رو روی حلقومش گذاشتم، هر چه کردم دیدم نمیبُره، شنیدم گوشه ی گودال یکی میگه: غریبِ مادر! حسین! ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•نجّار کاش از ابتدا بی میخ... / روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۱ به نفس کربلایی سیدامیر حسینی ●━━━━━━─────── تو روضه ی مادر باید همه وجودمون خرج بشه، باید مثل علی استخون هامون هم درد بگیره، آخه روضه روضه ی ناموسه، دردِ استخوان داره...* نجّار کاش از ابتدا بی میخ، در می ساخت هرگز کسی اینگونه‌ دردسر، نمی خواهد مادر تَقَلّا می کند قدری رها گردد دیوار پیله کرده، میخِ دَر نمیخواهد ـــــــــــــــ داد از این درد که اُفتاده به جانم ای داد من زمین خورده ترین مردِ جهانم ای داد من جوانم تو جوان پیر شدی پیر شدم زود می‌اُفتد از این غم ضربانم ای داد نوزده سالگی‌ات قسمت ما حیف نشد چشم خوردیم من و تازه جوانم ای داد من که لب دوختم اما جگرم را چه کنم می‌شود تا دو سه خط روضه بخوانم : ای داد *جگرم داره میسوزه، هنوز داره یادم میآد، طناب انداختن گردنِ من، میکِشیدن، چهل تا نامرد رحم نکردن، جلو چشام زنم رو زدن...* همه‌ی شهر به اُفتادنمان خندیدند همه دیدند که پاشید تَوانم ای داد هفت جای بدنت تا در مسجد بشکست و نمی‌شد به تو خود را برسانم ای داد *شیشه ی عُمرم رو جلوم خُرد کردن...* همه گفتند علی بود و زنش را کُشتند من جگر سوخته از زخمِ زبانم ای داد دَرِ خیبر ، صفِ دشمن؛ همه هیچ این غم را نتوانم نتوانم نتوانم ای داد حسن لطفی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
. |⇦•ای سید شهیدان راه مقاومت... زیبا جهت استفاده در ایستگاه های صلواتی و مدارس ویژه سالگرد سرادر سلیمانی به نفس حاج مهدی سلحشور ●━━━━━━─────── رفتی ولی ، نوری تابنده‌ای زیبا و زنده‌ای هستی در جان ما، سردار! نام تو را ، با خطی رنگ خون بر خاکی لاله گون نقش زد ایران ما، سردار! «ای سید شهیدان راه مقاومت ما ملت امام حسین و ما ملتِ شهادتیم همه در سایۀ اقتدار و عزم همه در سایه سار ولایتیم» عاشق نمی‌ترسد عاشق نمی‌میرد رود است و با رفتن پایان نمی‌گیرد عزمت، چنان کوه است قلبت، چنان دریا طوفان و آرامش در چشم تو، یک جا اسطوره ‌ای، اما افسانه نه، هستی در بین ما جاری و ماندگار، سردار! می‌ترسد از نام تو تیرگی ای نامت زندگی عشاقت بی‌شمار، سردار! «ای سید شهیدان راه مقاومت ما ملت امام حسین و ما ملتِ شهادتیم همه در سایۀ اقتدار و عزم همه در سایه سار ولایتیم» روشن شده، این راه با روی ماه تو آرام دلها شد راز نگاه تو حک روی این خاک است نامت، سلیمانی! همراه یار، می‌آیی در فتح پایانی شاعر: گروه سرود منتظران ــــــــــــــــــ 🎤 ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═ والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
|⇦•ببین باید چه دریایی از.... ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی که همراهِ امیری، چون امیرالمومنین باشی ببین باید چقدر احساس باشد در دلِ شیرت که در بین زنان، تنها تو عباس آفرین باشی شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را خدا یک جا به تو بخشید، تا اُمّ البنین باشی همه عالم، پسر دارند، تو قرصِ قمر داری مگر بی نور میشد، مادرِ زیباترین باشی؟ مگر بی نور می شد، در دلِ خورشید بنشینی؟ تمام عُمر با عباس و زینب همنشین باشی هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری پس از کرببلا سخت است که ام البنین باشی پسرهای تو را کُشتند ولی اِرباً اِربا نه نبودی شاهدِ تکرارِ اکبر بر زمین باشی رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟ تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی قاسم صرافان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•خبر آوردن، خبر آوردن... ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خبر آوردن، خبر آوردن به جای چهار پسر، چهار سپر آوردن خبر آوردن، خبر آوردن برای من از رقیه ام معجر آوردن فکرشم نمی کردم، زینب از همه سیر شه فکرشم نمی کردم، زینب اینقدر پیر شه فکرشم نمی کردم، کاروُونِ پر از یاس از سفر بیاد اما، بی حسین و بی عباس به غم ها اسیرم، دیگه گوشه گیرم من باید برم حلالیتِ ربابُ بگیرم اینقَدَر میگم واحسین تا تو بقیع بمیرم امون امون ای دل ای وای... با چشمای تر، با‌چشمای تر من از خجالت سکینه می میرم آخر با دل مضطر، جای رباب روضه می گیرم برای علیِ اصغر فکرشم نمی کردم، کاروُون بی سقاشه فکرشم نمی کردم، اکبر اربا اربا باشه فکرشم نمی کردم، بین خیمه بلوا شه دختر علی‌زینب، هم کلام مردا شه *گفت: یابن سعد از خاری دنیا همین بس تو داری صدای زینبُ میشنوی، یا غیرت الله! دور زینبت رو نامحرما گرفتن....* علی اکبرم کو؟! علی اصغرم کو؟! ای خدا امانتِ خانوم زهرا و شوهرم کو ای خدایِ من رقیه شیرین زبون حرم کو امون امون ای دل ای وای... دستی نداشتی، دستی نداشتی ولی شنیدم عَلَمِت رو، زمین نذاشتی رشیدم عباس، رشیدم عباس قصه پهلوونی هاتو، شنیدم عباس بچه ها میگن دور خیمه تا سحر گشتی رفتی تا خودِ دریا اما تشنه برگشتی مادرت بمیره که دستِ تو جدا بوده روی نیزه هم فکرت پیش بچه ها بوده قربون جمالت، رویِ بی مثالت خیلی آبروداری کردی مادر شیرم حلالت آخرش میگن دیدی روی زهرا رو خوش به حالت امون امون ای دل ای وای... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
|⇦•ببین خم شدم، مشکت... ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ببین خم شدم، مشکت و بوسیدم خم شدم ببین خم شدم زینب و تا دیدیم، خم شدم ببین خم شدم از خجالت مادر، خم شدم ببین خم شدم آب نخورده اصغر، خم شدم نگو راستِ که یل من به سرت عمود آهنین خورد نگو راستِ که ماه من از بلندی یهو به زمین خورد نگو راستِ که حرمله خنده زد وقتی که علم افتاد نگو راستِ که بعد تو نگاه خولی به حرم افتاد وای دستِ جدا، رأس جدا نیزه جدا، خیمه جدا وای کرب و بلا، کرب ‌و بلا کرب و بلا ، کرب و بلا وای یا عباس، وای یا عباس ... خدا راضی ام، پسرم سقا شد راضی ام خدا راضی ام، راهیِ دریا شد راضی ام خدا راضی ام دستش از تن افتاد، راضی ام خدا راضی ام پای دینش جون داد، راضی ام من اُم‌البنین، کسی که مادرم، مادرِ پسر امم من ام البنین، کسی که واسه ی ولایت نگرانم من ام البنین، همه جا میخونم، که حسین سر نداره من ام البنین، همه شب، همه جا روضه هام برقراره وای دشت بلا، حادثه ها میکِشی و خون‌ِ خدا وای کرب و بلا، کرب ‌و بلا کرب و بلا ، کرب و بلا وای یا عباس، وای یا عباس ... هنوز بی قرار، دلخوشم با عکست بی قرار هنوز بی قرار، میشینم با عکست بی قرار هنوز بی قرار، خوابتو میبینم بی قرار هنوز بی قرار، پشت در میشینم بی قرار هنوزم فقط، مادرِ شهدا میدونن غم چه درده هنوزم فقط، چشمشون‌به دره شهیدش برمیگرده چه صبری، داره شبای جمعه با یه عصا میره‌ گلزار چه صبری داره، یه جوون‌داده و مونده باز پای این کار وای دشت بلا، حادثه ها میکِشی و خون‌ِ خدا وای کرب و بلا، کرب ‌و بلا کرب و بلا ، کرب و بلا وای یا عباس، وای یا عباس ... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•اباالفضلی ام، دلم دخیله... ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اباالفضلی ام، دلم دخیله عَلَمِ اباالفضلی ام، اُم البنین مادرمِ روز افتتاح جنت البقیع  برامون‌ روز مبارکی میشه حرم اُم البنین با حرمِ آقامون امام حسن یکی میشه قسم به قطع الیمین سفره ی اُم البنین مجربِ واسه ی زیارتِ اربعین اباالفضلی ام، دلم دخیله عَلَمِ اباالفضلی ام، اُم البنین مادرمِ شب جمعه هایی میرسه که ما از ضریحت نمیشه دل بکنیم صحن ساقیِ العطاشا تو حرم میسازیم و سقا خونه میزنیم گره گشای همه، سیدتی فاطمه صحن و سرای تو شد، یه شعبه از علقمه اباالفضلی ام، اُم البنین مادرمِ اباالفضلی ام، آقام خدایِ کَرَمِ مادر عشق و وفا و ادبی نوکر ماهِ بنی هاشمتیم به علمدار حرم بگو اگه برسه پاش همه حاج قاسمتیم هوا، هوای حسین نوا، نوای حسین مثل تو میگم همه کَسَم فدای حسین اباالفضلی ام، اّم البنین مادرمِ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═