⭕️ خاطره ای از #شهيد_برونسی ...
همسر شهيد برونسی ميگويد:
با آمدن باران شديد، يك گوشة ديوار گِلي حياط خراب شد برگشتم به عبدالحسين نگاه كردم. خنديد گفت: «انشاءالله دفعة بعد كه اومدم اين ديوار گلي رو هم خراب ميكنم و يك ديوار آجري ميسازم».
گفتم: با اون پنج شش روزي كه شما مرخصي ميگيري هيچكاري نميشه كرد. گفت: دفعة بعد بيست روز مرخصي ميگيرم، خاطرت جمع باشد.
صبح زود راهي جبهه شد.
نزديك دو ماه گذشت روزي كه آمد ....
ادامه داستان http://kanoon-amin.ir/post/73
هدایت شده از فعلِ خوبان❣
امر به معروف و نهی از منکر در وصیتنامه شهدای شاخص
#شهید_برونسی
🦋فرزندانم! شما را به اقامه نماز سفارش میکنم، همان سفارشی که لقمان به فرزندش کرد که نماز را به پا دارید و امر به معروف و نهی از منکر کنید...
📔کتاب خاک های نرم کوشک به قلم سعید عاکف، از پُر تیراژترین کتب دفاع مقدس، در احوالات این سردار مُخلص می باشد.
┄•❁🌸#فعل_خوبان🌸❁•┄
🇮🇷 @fealekhooban
⭕️ خاطره ای از #شهيد_برونسی ...
همسر شهيد برونسی ميگويد:
با آمدن باران شديد، يك گوشة ديوار گِلي حياط خراب شد برگشتم به عبدالحسين نگاه كردم. خنديد گفت: «انشاءالله دفعة بعد كه اومدم اين ديوار گلي رو هم خراب ميكنم و يك ديوار آجري ميسازم».
گفتم: با اون پنج شش روزي كه شما مرخصي ميگيري هيچكاري نميشه كرد. گفت: دفعة بعد بيست روز مرخصي ميگيرم، خاطرت جمع باشد.
صبح زود راهي جبهه شد.
نزديك دو ماه گذشت روزي كه آمد ....
ادامه داستان http://kanoon-amin.ir/post/73