eitaa logo
عفاف امین
102 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.3هزار ویدیو
181 فایل
🌸 به یاد شهید امین، قهرمان نوجوان عفاف‌گرایی 🎯 برگرفته از کتاب درسنامه عفاف 📚 نشر مطالب ناب درباره عفاف، حیا و مرزبانی جنسی 🔁 بازنشر پیام‌های برگزیده از کانال‌های هم‌سو 📌 ما را دنبال کنید: @Esaldorgar
مشاهده در ایتا
دانلود
💢خاطره ای از یک روحانی! ❗️«دخترهای دانشگاه باید اسلحه حمل کنند!»❗️ ساعت حدود 5 عصر بود و من مشغول نوشتن یک طرح برای باشگاه پژوهشی در کمیته ی فرهنگی بودم✍🏻 کاملاً تمرکز گرفته بودم که ناگهان یک دختر خانمی ، با ظاهری بسیار نامناسب وارد اتاق من شد و سلام کرد! جواب سلامش را که دادم بدون مقدمه گفت: «حاج اقا ببخشید می توانم به شما اعتماد کنم؟ بچه ها می گویند راز کسی را فاش نمی کنید!». من هم بگونه ای که خیالش را راحت کنم محکم گفتم: « مطمئن باش من در موضع مشورت به هیچ کس خیانت نمی کنم ». همین که خیالش راحت شد چند لحظه ای سکوت کرد و بعد با احتیاط گفت: «حاج آقا من یک سؤال شرعی دارم آیا دختران می توانند برای امنیت خود اسلحه همراه خودشان داشته باشند؟». شما بودی چی می گفتی؟ من که از تعجب نمی دانستم چه بگویم تمرکز گرفتم و با تامل گفتم: «منظورت را واضح تر بگو» آن دختر خانم که جرأت حرف زدن پیدا کرد بود گفت: «حاج آقا راستش را بخواهید من هر روز یک سلاح سرد امثال چاقو و ... با خودم دارم ولی می خواهم یک کلت کمری تهیه کنم!» توی این دانشگاه ما، چیزهایی آدم می بیند که در هیچ جای دنیا نمونه ندارد! گفتم: «آخه چرا؟» گفت: «حاج آقا من بعضی وقت ها که تا ساعت 9 یا 10 شب کلاس دارم وقتی به منزل بر می-گردم نزدیک ساعت 11 شب می شود برای همین وقتی از دانشگاه به طرف خانه می روم در پیاده رو پسرها اذیت می کنند و متلک می گویند. یا وقتی منتظر تاکسی می شوم ماشین های مدل بالابوق می زنند و اذیت می کنند! حاج آقا به خدا شاید وضع ظاهریم به نظر شما بد باشه ولی من اهل خلاف و رابطه های نامشروع نیستم من فقط دلم می خواهد خوش تیپ باشم!» من هم بدون مکث گفتم: «خوب از نظر دین هیچ طوری نیست شما اسلحه دفاعی داشته باشید اصلاً همه ی دختران برای دفاع از خود باید نوعی اسلحه حمل نمایند ولی نه هر سلاحی یک نوع سلاح است که خیلی هم قدرت تخریب و دفاعی بالایی دارد!» بنده ی خدا که منتظر موضع مخالف من بود با این حرف های من داشت شاخ در می آورد! برای همین خیلی زود گفت: «چی؟ چه؟ چه اسلحه ایی مجاز است؟ اسمش چیه؟». من که دیدم بدجوری عجله داره گفتم: «اگه بگم قول میدی یک هفته استفاده کنی اگه جواب نداد دیگه استفاده نکن». بنده خدا خیلی هیجان زده شده بود گفت: «قول می دم قول می دم ... قول مردونه!». گفتم: «اسم آن سلاح بی خطر و بسیار کار آمد چادر است! شما یک هفته استفاده کن ببین اگه کسی مزاحمت شد دیگه هیچ وقت به طرفش نرو!». با تعجب مثل کسی که ناگهان همه انرژی اش کاهش پیدا کرده باشد گفت: «چادر! اخه چادر ...». گفتم: «دیگه آخه ندارد یک هفته هم هیچ اتفاقی نمی افتد». با حالت نیمه ناامید تشکر کرد و رفت. و من ماندم و فکرِ مشغول، که ای بابا عجب کاری کردم نکند بنده خدا دیگر هیچ وقت سراغ چادر نرود نکند از مشورت کردن با روحانی بیزار شود. وجدانم، من را سرگرم این فکرها کرده بود که یادم افتاد به حرف عزیز(ره) که فرمودند: «ما مأمور به وظیفه هستیم نه مأمور به نتیجه!». لذا با خدای خودم خیلی خودمانی گفتم: «خدایا من سعی کردم وظیفه ام را انجام دهم انشالله مورد رضایت تو قرار گرفته باشد بقیه اش هم، هر چه تو صلاح بدانی...». مدت حدود یکی دو ماه از جریان گذشت و من به کلی فراموش کرده بودم تا اینکه روزی یک خانم محجبه به اتاق من آمد سلام کرد گفت: «حاج آقا من رو می شناسی؟». من هم هرچه فکر کردم به یاد نیاوردم برای همین گفتم: «بخشید شما را نمی شناسم». گفت : «من همان دختری هستم که به من دادی تا همراه خودم حمل کنم حالا هم که می بینید مثل یک بچة خوب، چادر حمل می کنم هرچند هنوز درست و حسابی چادری نشده ام!». من هم که حیرت زده شده بودم گفتم: «خوب برایم تعریف کن چه شد که بودن را ادامه دادی؟». ادامه در 👇
⚠در سال های اخیر ، جماعت چادریِ کشورما ، به چند دسته تقسیم شدند: 1⃣ یه عده هستند به اسم « های خودمونی» 🔻این عده جلوی نامحرم ها چادری هستند ورفتارشونم سنگینه ❌منتهی فقط جلوی نامحرم های غریبه❗ مثلا یه از این دسته درمقابل پسری توی خیابون یا دانشگاه یا... چادری هست و سنگین هم رفتارمیکنه اما اگه همین پسر، دو روز دیگه بشه دومادِخاله یِ مامانِ زن داییِ همون دخترخانوم، با وجود اینکه اون پسر همچنان نامحرمه ، ولی رفتار و پوشش این دخترخانوم درمقابلش از زمین تا آسمون فرق می کنه و خیلی خودمونی میشه❕ 2⃣ یه عده هستند به اسم «چادری های طفلکی» 🔻این عده تا زمان مجردیشون در زیر یوغ پدری ظالم اسیر هستند. که این پدر فقط دوست داره دخترش باحجاب باشه اون طفلکی ها هم از اونجا که پدر گرامیشون رو دوست دارند ، بالاجبار چادر سر میکنند. غالبا این عده بعد از آزادی از زیر یوغ پدر و ازدواج کردن ، به مقدار حدودا پی رادیان ، تغییر می کنند. این عده تعداد زیادی به اصطلاح داداشی توی جاهای مختلف دارند ❌تو دانشگاه ❌فضای مجازی ❌سوپری سرکوچه ❌همسایه ی بغلی یا پایینی ❌برادرِ دوستِ صمیمی ❌و داداشی های دیگه ای که .... 3⃣ یه عده هستند به اسم «چادری های مشروط» 🔻این عده به شرطی چادری می مونن که: ❌وارد دانشگاه نشن ❌عروسی نرن ❌هو اگرم نباشه ❌تفریح نرن ❌تو جمع دوستاشون نباشن ❌کسی تیکه ای بهشون نندازه و... درمورد عروسی باید بگم که در یکی ازموارد اخیر ، دخترخانوم انقدر تغییر کرده که داداشش، دم در تالار اشتباها بهش شماره داده❕ 4⃣ یه عده هستند به اسم «چادری هایِ ازتوچیزِدیگه» 🔻این عده فقط با یه تیکه پارچه ی سیاه خودشون رو پوشوندن و مناسبی زیر چادرشون نیست، ❌علاقه ای به رفتار مناسب هم ندارند ❌توی جمع قهقه میزنند ❌با نامحرم رفتار مناسب ندارن ❌طرز صحبت کردنشون مناسب نیست یا.. 5⃣ یه عده هستند به اسم «چادری های عکس» 🔻این عده کلا ... ❌خوش عکس به دنیا میان ❌خوش عکس زندگی میکنن ❌وخوش عکس ازدنیا میرن ❌عده ی مذکور، عکس هاشون رو با هزاران عشوه تو پیج هاشون میذارن یا به پیج هایی در این زمینه میدن و اونها قبول زحمت میکنن و با عنوان 🔸 داف چادری 🔸و... منتشر میکنن. 5⃣عده ی زیادی از چادری ها هم هستند که ✔️معیارِ و پوششون ، ✔اخلاق و رفتارشون ، ✔علایق و سلایقشون ، ✔گفتار و کردارشون ، ✔عملکردشون چه توی دنیای واقعی(توی هر جایی و هر جمعی ، فامیل، غریبه، دوستان، عروسی و....) ✔و چه رضایت خدا و سیره ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. بنظرم بهترین اسم برای دسته ی آخر
میگه دوست دخترم شده! میگم کیو داری گول می زنی؟ خودتو؟!!
💢خاطره ای از یک روحانی! ❗️«دخترهای دانشگاه باید اسلحه حمل کنند!»❗️ ساعت حدود 5 عصر بود و من مشغول نوشتن یک طرح برای باشگاه پژوهشی در کمیته ی فرهنگی بودم✍🏻 کاملاً تمرکز گرفته بودم که ناگهان یک دختر خانمی ، با ظاهری بسیار نامناسب وارد اتاق من شد و سلام کرد! جواب سلامش را که دادم بدون مقدمه گفت: «حاج اقا ببخشید می توانم به شما اعتماد کنم؟ بچه ها می گویند راز کسی را فاش نمی کنید!». من هم بگونه ای که خیالش را راحت کنم محکم گفتم: « مطمئن باش من در موضع مشورت به هیچ کس خیانت نمی کنم ». همین که خیالش راحت شد چند لحظه ای سکوت کرد و بعد با احتیاط گفت: «حاج آقا من یک سؤال شرعی دارم آیا دختران می توانند برای امنیت خود اسلحه همراه خودشان داشته باشند؟». شما بودی چی می گفتی؟ من که از تعجب نمی دانستم چه بگویم تمرکز گرفتم و با تامل گفتم: «منظورت را واضح تر بگو» آن دختر خانم که جرأت حرف زدن پیدا کرد بود گفت: «حاج آقا راستش را بخواهید من هر روز یک سلاح سرد امثال چاقو و ... با خودم دارم ولی می خواهم یک کلت کمری تهیه کنم!» توی این دانشگاه ما، چیزهایی آدم می بیند که در هیچ جای دنیا نمونه ندارد! گفتم: «آخه چرا؟» گفت: «حاج آقا من بعضی وقت ها که تا ساعت 9 یا 10 شب کلاس دارم وقتی به منزل بر می-گردم نزدیک ساعت 11 شب می شود برای همین وقتی از دانشگاه به طرف خانه می روم در پیاده رو پسرها اذیت می کنند و متلک می گویند. یا وقتی منتظر تاکسی می شوم ماشین های مدل بالابوق می زنند و اذیت می کنند! حاج آقا به خدا شاید وضع ظاهریم به نظر شما بد باشه ولی من اهل خلاف و رابطه های نامشروع نیستم من فقط دلم می خواهد خوش تیپ باشم!» من هم بدون مکث گفتم: «خوب از نظر دین هیچ طوری نیست شما اسلحه دفاعی داشته باشید اصلاً همه ی دختران برای دفاع از خود باید نوعی اسلحه حمل نمایند ولی نه هر سلاحی یک نوع سلاح است که خیلی هم قدرت تخریب و دفاعی بالایی دارد!» بنده ی خدا که منتظر موضع مخالف من بود با این حرف های من داشت شاخ در می آورد! برای همین خیلی زود گفت: «چی؟ چه؟ چه اسلحه ایی مجاز است؟ اسمش چیه؟». من که دیدم بدجوری عجله داره گفتم: «اگه بگم قول میدی یک هفته استفاده کنی اگه جواب نداد دیگه استفاده نکن». بنده خدا خیلی هیجان زده شده بود گفت: «قول می دم قول می دم ... قول مردونه!». گفتم: «اسم آن سلاح بی خطر و بسیار کار آمد چادر است! شما یک هفته استفاده کن ببین اگه کسی مزاحمت شد دیگه هیچ وقت به طرفش نرو!». با تعجب مثل کسی که ناگهان همه انرژی اش کاهش پیدا کرده باشد گفت: «چادر! اخه چادر ...». گفتم: «دیگه آخه ندارد یک هفته هم هیچ اتفاقی نمی افتد». با حالت نیمه ناامید تشکر کرد و رفت. و من ماندم و فکرِ مشغول، که ای بابا عجب کاری کردم نکند بنده خدا دیگر هیچ وقت سراغ چادر نرود نکند از مشورت کردن با روحانی بیزار شود. وجدانم، من را سرگرم این فکرها کرده بود که یادم افتاد به حرف عزیز(ره) که فرمودند: «ما مأمور به وظیفه هستیم نه مأمور به نتیجه!». لذا با خدای خودم خیلی خودمانی گفتم: «خدایا من سعی کردم وظیفه ام را انجام دهم انشالله مورد رضایت تو قرار گرفته باشد بقیه اش هم، هر چه تو صلاح بدانی...». مدت حدود یکی دو ماه از جریان گذشت و من به کلی فراموش کرده بودم تا اینکه روزی یک خانم محجبه به اتاق من آمد سلام کرد گفت: «حاج آقا من رو می شناسی؟». من هم هرچه فکر کردم به یاد نیاوردم برای همین گفتم: «بخشید شما را نمی شناسم». گفت : «من همان دختری هستم که به من دادی تا همراه خودم حمل کنم حالا هم که می بینید مثل یک بچة خوب، چادر حمل می کنم هرچند هنوز درست و حسابی چادری نشده ام!». من هم که حیرت زده شده بودم گفتم: «خوب برایم تعریف کن چه شد که بودن را ادامه دادی؟». @Efaf_amin Kanoon-amin.ir ادامه در 👇
⚠در سال های اخیر ، جماعت چادریِ کشورما ، به چند دسته تقسیم شدند: 1⃣ یه عده هستند به اسم « های خودمونی» 🔻این عده جلوی نامحرم ها چادری هستند ورفتارشونم سنگینه ❌منتهی فقط جلوی نامحرم های غریبه❗ مثلا یه از این دسته درمقابل پسری توی خیابون یا دانشگاه یا... چادری هست و سنگین هم رفتارمیکنه اما اگه همین پسر، دو روز دیگه بشه دومادِخاله یِ مامانِ زن داییِ همون دخترخانوم، با وجود اینکه اون پسر همچنان نامحرمه ، ولی رفتار و پوشش این دخترخانوم درمقابلش از زمین تا آسمون فرق می کنه و خیلی خودمونی میشه❕ 2⃣ یه عده هستند به اسم «چادری های طفلکی» 🔻این عده تا زمان مجردیشون در زیر یوغ پدری ظالم اسیر هستند. که این پدر فقط دوست داره دخترش باحجاب باشه اون طفلکی ها هم از اونجا که پدر گرامیشون رو دوست دارند ، بالاجبار چادر سر میکنند. غالبا این عده بعد از آزادی از زیر یوغ پدر و ازدواج کردن ، به مقدار حدودا پی رادیان ، تغییر می کنند. این عده تعداد زیادی به اصطلاح داداشی توی جاهای مختلف دارند ❌تو دانشگاه ❌فضای مجازی ❌سوپری سرکوچه ❌همسایه ی بغلی یا پایینی ❌برادرِ دوستِ صمیمی ❌و داداشی های دیگه ای که .... 3⃣ یه عده هستند به اسم «چادری های مشروط» 🔻این عده به شرطی چادری می مونن که: ❌وارد دانشگاه نشن ❌عروسی نرن ❌هو اگرم نباشه ❌تفریح نرن ❌تو جمع دوستاشون نباشن ❌کسی تیکه ای بهشون نندازه و... درمورد عروسی باید بگم که در یکی ازموارد اخیر ، دخترخانوم انقدر تغییر کرده که داداشش، دم در تالار اشتباها بهش شماره داده❕ 4⃣ یه عده هستند به اسم «چادری هایِ ازتوچیزِدیگه» 🔻این عده فقط با یه تیکه پارچه ی سیاه خودشون رو پوشوندن و مناسبی زیر چادرشون نیست، ❌علاقه ای به رفتار مناسب هم ندارند ❌توی جمع قهقه میزنند ❌با نامحرم رفتار مناسب ندارن ❌طرز صحبت کردنشون مناسب نیست یا.. 5⃣ یه عده هستند به اسم «چادری های عکس» 🔻این عده کلا ... ❌خوش عکس به دنیا میان ❌خوش عکس زندگی میکنن ❌وخوش عکس ازدنیا میرن ❌عده ی مذکور، عکس هاشون رو با هزاران عشوه تو پیج هاشون میذارن یا به پیج هایی در این زمینه میدن و اونها قبول زحمت میکنن و با عنوان 🔸 داف چادری 🔸و... منتشر میکنن. 5⃣عده ی زیادی از چادری ها هم هستند که ✔️معیارِ و پوششون ، ✔اخلاق و رفتارشون ، ✔علایق و سلایقشون ، ✔گفتار و کردارشون ، ✔عملکردشون چه توی دنیای واقعی(توی هر جایی و هر جمعی ، فامیل، غریبه، دوستان، عروسی و....) ✔و چه رضایت خدا و سیره ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. بنظرم بهترین اسم برای دسته ی آخر @efaf_amin Kanoon-amin.ir
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
2️⃣ اکران و تحلیل : شهر قصه: ننه زغالی سیاه خالی 🍀ننه زغالی سیاه خالی، نوشته مرضیه فعله‌گری، نام کتابی است که توسط مؤسسه انتشارات امیرکبیر در سال 1395 منتشر شده است و در سری انیمیشن شهر قصه که از شبکه پویا پخش می‌شود، به کودکان معرفی شده است. 🍀 سیاه خالی یک تکّه زغال پیر است. ننه زغالی و است. با آمدن زمستان قصد می کند که به سراغ آدم برفی برود تا نقش چشم او را ایفا کند. امّا آدم برفی می گوید: "تو سیاه هستی و در شرایط حاضر به درد من نمی خوری! و اگر چشم من شوی، دیگران از من دوری می کنند". ننه زغالی چادرش را جمع و جور می کند و می نشیند به غصه خوردن. با خودش فکر می کند که شاید دوره من گذشته! عمو رفتگر او را از دور می بیند و خوشحال می شود. او را برمی دارد و در می اندازد تا گرم شود. ننه زغالی سیاه خالی، می شود و به رفتگر گرما می بخشد. عمو رفتگر با سرخی او گرم شد و خوشحال. همه جا با ننه زغالی سرخ خالی، گرم شد. آدم برفی از دیدن این صحنه خجالت کشید و آب شد! 🍂🍁🥀🍁🍂 @umefafgaraei
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
2️⃣ اکران و تحلیل : شهر قصه: ننه زغالی سیاه خالی 🍀ننه زغالی سیاه خالی، نوشته مرضیه فعله‌گری، نام کتابی است که توسط مؤسسه انتشارات امیرکبیر در سال 1395 منتشر شده است و در سری انیمیشن شهر قصه که از شبکه پویا پخش می‌شود، به کودکان معرفی شده است. 🍀 سیاه خالی یک تکّه زغال پیر است. ننه زغالی و است. با آمدن زمستان قصد می کند که به سراغ آدم برفی برود تا نقش چشم او را ایفا کند. امّا آدم برفی می گوید: "تو سیاه هستی و در شرایط حاضر به درد من نمی خوری! و اگر چشم من شوی، دیگران از من دوری می کنند". ننه زغالی چادرش را جمع و جور می کند و می نشیند به غصه خوردن. با خودش فکر می کند که شاید دوره من گذشته! عمو رفتگر او را از دور می بیند و خوشحال می شود. او را برمی دارد و در می اندازد تا گرم شود. ننه زغالی سیاه خالی، می شود و به رفتگر گرما می بخشد. عمو رفتگر با سرخی او گرم شد و خوشحال. همه جا با ننه زغالی سرخ خالی، گرم شد. آدم برفی از دیدن این صحنه خجالت کشید و آب شد! 🍂🍁🥀🍁🍂 @umefafgaraei
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
1.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽نقدی بر سینمایی علفزار ♨️در سینمایی علفزار، زنی (مائده طهماسبی)، مادر چهار پسری است که به زنان متأهل در جلوی چشم فرزند و همسر، کردند! همسر یکی از پسران متجاوز هم چادر‌یست! 📌این درحالی‌ است که کارگردان فیلم قسم می‌خورد مادر و خواهرش چادری‌اند و قصد بی‌احترامی نداشته! ⭕️علف‌زار مشخص نیست که می‌خواهد: 👈از تجاوز به یک زن حرف بزند! 👈فساد سیستم را بیان کند! 👈داستان خیانت شهردار را مطرح کند و 👈یا بازپرسی که می‌خواهد مقابل سیستم فاسد بایستد! ⭕️بازپرس (پژمان جمشیدی)، تنها شخصیت غیرفاسد فیلم، از سمت مافوق به ظاهر صلاح خود، تحت فشار است که پرونده را مختومه کند؛ زیرا خانواده ای که به آن‌ها تجاوز شده، بستگان شهردار هستند. 🔥شهردار، فرزندان شهردار، پسران متجاوز و پدر و مادرشان، زوج معتاد که فرزند زنازاده دارند، شخصیت‌های خرده روایت‌ها و... همگی فاسدند! 💥با این حال بهرام رادان تهیه کننده فیلم، مدعی است فیلم عدالتخواهانه است و برای از وقوع جرم لازم است! 👈قضاوت با مخاطب! @umefafgaraei
10.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😱 🚨مرد جوانی در خیابان، خانم را صدا زده و میپرسد: امکانش هست چند دقیقه وقت شما را بگیرم؟ و بعد از آن خانم میکند که.....🤯😳😱😰😭 شاید نفر شما باشید، باشید 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 🆔@farhangsaze_haya
یه مقایسه بسیار عجیب ۱_ چون اون آقا اهل هست و فلان اشتباه رو کرد، پس من دیگه مسجد نمیرم!😶 ۲_ چون فلان کس که میخونه، فلان کار رو انجام داد، پس من دیگه نماز نمی‌خونم!😐 ۳_ چون فلان خانم که هست، فلان اشتباه رو انجام داد، پس من دیگه چادر نمی پوشم!😑 *یه سوال خیلی مهم:*⁉️ ۱_ چرا هیچ کس نمیگه (چون فلانی که چلوکباب می خوره، فلان اشتباه رو کرد من دیگه چلوکباب نمیخورم؟)😜🥙 ۲_ چرا هیچ کس نمیگه (چون فلانی که بنز آخرین سیستم رو سوار هست، دزدی کرد ، من دیگه بنز سوار نمی شم؟)🚖 ۳_ چرا هیچ کس نمیگه( چون فلان خانم ، فلان اشتباه رو کرد، من دیگه باحجاب میشم؟)😉 *چرا ما سریع از دین مایه میذاریم، نه از دنیا؟!*🤫 هیچ کس به غیر از اسلام صل الله علیه و آله و ائمه طاهرین علیهم ‌السلام نیست. پس هر کسی ممکنه اشتباه کنه.(انسان ممکن الخطاست، جایز الخطا نیست) پس بخاطر دین و ایمان، سر خدا و خداپرستها منت نذاریم. انقدر هم سریع دین گریز نشیم. https://eitaa.com/joinchat/2759590219C1b97492fe0