eitaa logo
اقتصاددان واقع‌گرا
608 دنبال‌کننده
506 عکس
103 ویدیو
11 فایل
اقتصاددان واقع‌گرا، یک «کانون تفکر اقتصادی» است، که تحت اشراف دکتر حسین صمصامی فعالیت می‌کند. دسترسی به دبیر: @RealistEconimist
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از h sam
بعد اگر کسی یک بسته صد دلاری وارد کشور کند چطوری این پول را به دست خواهد آورد؟
📌«دانش اقتصاد» که چیزی نیست؛ بگو یک «بشکن و بالا بنداز»! 🔖در منقبت حال خوش جماعت قشری 🔺اپیزود اول؛ یک توئیت 🖊اندکی پیشتر، توئیتی از این بندۀ ناچیز خدا، در حوزۀ نرخ ارز، ترند شد. نکتۀ محوری این توئیت یک نکته بود: 🔸استاد باسابقه و بلکه نایاب اقتصاد کشور، دکتر ، که 43 سال است در بالاترین سطوح کشور اقتصاد پولی درس می‌دهد (43 سال یعنی 4 سال پیش از میلاد مبارک جناب و 15 سال پیش از اینکه مثلاً دکتر دکترای اقتصادش را از دانشگاه منچستر بگیرد، و چندی (4 سال) بعدتر به یکی از پایه‌گذاران دانشکده اقتصاد شریف بدل شود؛ و همچنین یعنی شخصیتی که بسیاری از شبکۀ نظریه‌پردازان و صاحب‌منصبان اقتصادی کشور شاگردان او هستند؛ چنین کسی) بر این تأکید کرده که «چنانچه بخواهید تورم را کنترل و رشد اقتصادی را مطابق برنامه پیش ببرید، باید مکانیزمی متضلّع و ذوابعاد به‌کار ببندید که نرخ ارز در ابتدا روی 12هزارتومان بماند و کنترل شود». این توئیت، طی مدتی کوتاه اصطلاحاً بین صاحبنظران اقتصادی وایرال شد و محور آمد‌وشد و نقدونظر موافقان و مخالفان. ✍🏻رضا احسانی؛ شاگرد شاگرد دکتر داوودی 💠 «اقتصاددان واقع‌گرا» در ایتا: 📎https://eitaa.com/eghtesaddanevaghegara 🔹در تلگرام: 📎https://t.me/eghtesaddanevaghegara
📌«دانش اقتصاد» که چیزی نیست؛ بگو یک «بشکن و بالا بنداز»! 🔖در منقبت حال خوش جماعت قشری 🔺اپیزود دوم؛ 🖊اندکی پیشتر، جایی و به مناسبتی نوشتم: 🔸"نوعاً رویکرد و نوع برخوردها در اختلافات بین حکمرانان اقتصادی، در مواجهه با رویدادها و بحران‌ها و عدم‌توازن‌های رخ‌داده در اقتصاد، در دنیا با ایران کاملاً متفاوت است؛ یعنی برای مثال حکمرانان اقتصادی ایران، مسائل بحران 2008 آمریکا و غرب، یا نظام قیمت‌گذاری کالاهای اساسی یا انرژی، یا تنظیم نرخ بهره (که البته از اساس به ربوی بودن منتج می‌شود)، یا عملیات بازار باز، یا تنظیمات و انتظامات مربوط به بورس، یا ایجاد انضباط در شبکۀ بانکی و الخ را در یک دستگاه فکری صورت‌بندی و تحلیل می‌کنند، و غربی‌ها در یک دستگاه فکری دیگر! و لاجرم نتایج و نوع ورود برای حل مسائل هم کاملاً متفاوت، و بلکه تقریباً همیشه متنافر است... 🔸در ایران متأسفانه خیلی از حکمرانان و اربابان سیاست، هستند و به خود اجازه می‌دهند با صدور نظریه‌های غیرکارشناسی و روحوضی برای حل مشکلات مردم ورود جدی داشته باشند! و شاید همین یک نکته، دخالت‌ها و درنتیجه طی شده در اقتصاد ما طی دهه‌های متمادی است. خصوصاً که این دخالت‌ها پایۀ غلیظ هم داشته باشد». 🔸تا به حال دیده نشده که یک اقتصاددان، در سطوح عالی و تخصصی حوزه‌هایی مانند حسابداری یا مکانیک - که برخلاف عقیدۀ مرسوم، بسیار بسیط‌تر و روشن‌تر و ساده‌تر از مانند است - با گاردی حق‌به‌جانب اظهارنظر کارشناسی نماید؛ لااقل من چنین امر مضحکی را سراغ ندارم! چطور است که کسی که یا اصلاً اقتصاد نخوانده یا اقتصادخواندنش به خرد و کلان کلنگی کارشناسی محدود است، خود را مجاز به اظهارنظر در اوج قله‌های تخصصی و فنی این حوزه می‌داند؟! 🖇اصل مطلب اینجاست اگر مایل بودید نگاهی بیندازید: 📎https://tn.ai/2592875 ✍🏻رضا احسانی؛ شاگرد شاگرد دکتر پرویز داوودی 💠 «اقتصاددان واقع‌گرا» در ایتا: 📎https://eitaa.com/eghtesaddanevaghegara 🔹در تلگرام: 📎https://t.me/eghtesaddanevaghegara
📌«دانش اقتصاد» که چیزی نیست؛ بگو یک «بشکن و بالا بنداز»! 🔖در منقبت حال خوش جماعت قشری 🔺اپیزود سوم؛ 🖊 محور بحث این وجیزۀ ما سیاق این روزهای خطیب شهیر، جناب آقای است. به نظرم کسی نیست که نداند موضع او، همواره موضع یک شخصیت ، و بوده و هست؛ فارغ از درستی و نادرستی؛ اصلاً سازوکار و روش و مکانیزمش این است! این موضوع را تفصیل نمی‌دهم، که مثنوی هفتاد من است و شهره بین خاص و عام. یک جستجوی ساده، شما را به نتیجه می‌رساند. 🔸این‌بار هم، بدون اینکه اقتصاد بداند، از همان زاویۀ ورود همیشگی (این‌بار البته ) به یک مسئلۀ فوق‌تخصصی اقتصادی ورود کرده؛ بعد از یک فراز و نشیب و اظهارنظرهای مشوب و قشری، به اساتید بزرگ حوزۀ کشور تعریض‌های غیرمؤدبانه‌ای داشته، و سرآخر هم با اعتمادبه‌نفسی بی‌نظیر و مَشد(!) تأکید کرده که: 📜"این سطور را برای اعلام موضع رسمی خودم و ثبت در تاریخ نگاشتم؛ والسلام علی من اتبع الهدی"‼️ 🔸این اظهارات او طی چند روز گذشته عقبه‌ای و تطوّری داشته که کمی بعدتر به آن خواهم پرداخت، و گرچه اندکی قبل، ناچار شد به‌صورت علنی از «اصل» آن جریان عذرخواهی کند، اما باز درس نگرفت و بدون‌ هیچ ملاحظه‌ای سربرآورد و حاشیه و شاخۀ همان خط فکری فاسد و نادرست را ادامه داد، و دستمایۀ سوءاستفادۀ جریان معیوب و دشمن اقتصاد کشور شد! عین توئیتش را ببینید تا در اپیزودهای بعد وارد جریان‌شناسی و محتوای بحث شوم «تا در تاریخ بماند»! ✍🏻رضا احسانی؛ شاگرد شاگرد دکتر پرویز داوودی 💠 «اقتصاددان واقع‌گرا» در ایتا: 📎https://eitaa.com/eghtesaddanevaghegara 🔹در تلگرام: 📎https://t.me/eghtesaddanevaghegara
📌«دانش اقتصاد» که چیزی نیست؛ بگو یک «بشکن و بالا بنداز»! 🔖در منقبت حال خوش جماعت قشری 🔺اپیزود چهارم؛ ! 🔸شناختم از این شخصیت و این جریان، به اقتضاء اینکه چند سالی سنم و تجربه‌ام از او بیشتر است، به دو دسته تقسیم می‌شود: 1️⃣ اول اینکه با ظهور او از زمانی که جوانی پرشور بود، شاهد شکل‌گیری جریان او و آرایش «مصاف» او بوده‌ام. جریانی جوان، کم‌حوصله، سطحی و قشری، و پرطمطراق که در بسیاری از عرصه‌ها در حد لالیگا مدعی است؛ و بد ماجرا اینکه به‌دلایل گوناگون – ازجمله ترس مردم از اینکه «امام زمانی» است، «امنیتی» است، «مقابل صهیونیست‌ها» ایستاده، «فراماسون‌ستیز» است، «خطوط پنهان و امنیتی» دارد و الخ، و البته اینکه کمتر کسی پیِ فشار رسانه‌ایِ جریان نوجوانانِ دوآتشۀ منتسب و شیدای او را به تنش می‌مالد - به‌ندرت پاسخی درخور می‌یابد. پس آشنایی با تکوین تیم او، اولین وجه آشنایی من با او است. ❗️توجه: همینجا این پرسش را از خود بپرسید که این سؤال وجود دارد که چرا مخاطبان او نوجوانان هستند؟ همین نوجوانان وقتی جا می‌افتند و دانشی و تجربه‌ای پیدا می‌کنند از حول این جریان متواری می‌شوند. 2️⃣دوم؛ در دو پروژۀ ملی، مقابلم قرار گرفت و اختلال‌هایی ایجاد کرد که حتی در هردوی آن پروژه‌ها ایجاد نکرده بودند؛ اما ملاحظه، و البته توجیه و عقب‌نشینی و خاموشی خط او طی زمان، موجب شد کوتاه بیایم و این شکاف و اختلال را علنی نکنم. 🔸در یکی از دو پروژه، یک شخصیت امنیتی (آنطرفی!) که چند سال در مؤسسه‌ای رسماً متعلق به آموزش دیده بود، و برای نابودی حرث و نسل این سرزمین به ایران گسیل شده بود، موضوع دعوای ما شد! افشای جریانات و اطلاع‌رسانی به درگاه‌های خاص و ارجاع پروندۀ آن شخصیت به دستگاه‌های ذی‌ربط موجب شده بود که طی چهار سال آخر عمرش با دستور قضایی و توسط مقامات ذی‌صلاح کشور کاملاً ممنوع‌الخروج باشد؛ اما همو با تمسک به برخی جریان‌های بی‌ملاحظه و امیدوار به پروپاگاند پرطمطراق، ازجمله مصاف، مشغول فشار جهت رفع حصر و پیشبرد جریان نفوذ در کشاورزی بود! سرآخر هم البته فشار دوستان سطحی و دشمنان مغرض کارگر نیفتاد و آنقدر تحت‌رصد و تحت‌فشار ماند، تا فوت کرد. در این موضوع، جریان مصاف به نفع آن جریان تمام‌قد ایستاد، و جلسات مکرر توجیهی و تلفن‌ها و پیام‌های پی‌درپی ما با خود آقای رائفی‌پور و دوستان جوان و کم‌تجربۀ تیم کشاورزی مصاف هم موجب نشد که این جریان، از کردۀ خود برخلاف امنیت ملی عذر بخواهد. این اولین مواجهۀ مستقیم! 🔸اما دومین مواجهه. اصولاً به دلایل شخصی صنمی با دولت‌ها ازخطوط مختلف ندارم و ترجیحم این است که کارم را شخصی و با اتکا بر بر دانش و فناوری پیش ببرم و دستم روی زانوی خودم باشد. در دولت پیشین – و همین دولت فعلی هم – گوشه‌ای مشغول درس و بحثم بودم. یکی از مشاوران دولت آقای روحانی مکرراً و مصرّاً خواست تا در یک پروژۀ ملی دیگر – در حوزۀ امنیت غذایی - کمکشان کنم. طبعاً بارها استنکاف کردم. تا اینکه دو دلالت آوردند: اول، مصوبۀ شورای امنیت ملی برای این پروژه، که بسیار برایم مهم بود؛ و دوم، دو حکم و دستور اکید رهبر فرزانه انقلاب که در یکی خطاب به رئیس‌جمهور وقت فرموده بودند انجام این پروژه «جزو مسائل درجه‌یک کشور است». این یکی کار را تمام کرد و به این دلایل به همکاری در این پروژه تن دادم. پس از مدتی دیدم که تمام سرنخ‌هایی که از خارج از کشور هدایت می‌شود تحت کنترل است، اما «اعدا عدوّ» این پروژه در علن، شده مصاف، و راست و چپ دارد خط این پروژۀ ملی را می‌زند! باز از من اصرار و از این دوستان جوان انکار! هرچه حجت آوردم که بابا جان، شما جوانید، مصوبۀ شعام است و دستور مؤکد رهبری؛ اما مرغ این دوستان یک پا داشت. باز هم عذرخواهی از ایشان ندیدم. البته طبعاً با این خط برخورد شد و کوتاه آمدند، اما این شد تجربۀ دوم من با این دوستان جوان! ❓خب؛ این رویه چه اشکالی دارد؟! بندگان خدا پرچم را بالا برده‌اند و آنقدری که می‌فهمند به تکلیفشان عمل می‌کنند! چرا باید در برابر سازوکار این جریان، «نه» بیاوریم. این را کمی باز کنم. با یک مثال تاریخی آغاز کنم که عمق مسئله را دربیاید. بعد بپردازم به پاسخ تخصصی به بیانات بی‌محابای این روزهای آقای رائفی‌پور. ✍🏻رضا احسانی؛ شاگرد شاگرد دکتر پرویز داوودی 💠 «اقتصاددان واقع‌گرا» در ایتا: 📎https://eitaa.com/eghtesaddanevaghegara 🔹در تلگرام: 📎https://t.me/eghtesaddanevaghegara
📌«دانش اقتصاد» که چیزی نیست؛ بگو یک «بشکن و بالا بنداز»! 🔖در منقبت حال خوش جماعت قشری 🔺*اپیزود پنجم؛ 🖊 را می‌شناسید! نقشش را در مختارنامه مرحوم بازی کرده بود. خداش رحمت کنار که حق مطلب را ادا کرد. سلیمان مصداق یک و ، ولی و است. چنین شخصیتی تا کجا می‌تواند خطرآفرین باشد؟ به زندگی او نگاهی بیندازیم: 🔸سلیمان صرد از بزرگان و اعیان شیعیان کوفه و جهان اسلام است. پیشتر محضر را درک کرده، از یاران و شیعیان بود، اما در ، دچار تردید شد و شرکت نکرد، و لذا مورد سرزنش حضرت قرار گرفت. در فرمانده میمنۀ سپاه حضرت بود. او در این جنگ رشادت‌ها کرد و پهلوان بزرگ سپاه شام را به درک فرستاد. با مخالف بود. پس از شهادت حضرت امیر، با بیعت کرد. گفته‌اند که شدیداً مخالف بود و حضرت را خطاب کرد و از حضرت خواست تا پیمان بشکند و بر سپاه معاویه بتازد. درپی شهادت امام مجتبی، شیعیان کوفه، در خانۀ سلیمان، نامه‌ای تنظیم کردند و به حضرت حسین تسلیت گفتند. پس از مرگ معاویه، بزرگان شیعه و سلیمان، مردم را به‌شدت تحریض کردند تا سید‌الشهدا را به کوفه کنند، و از مردم در یاری حضرت، مؤکداً قول گرفت، اما سر بزنگاه، فرستادۀ سیدالشهدا، یعنی ، و به همین خاطر فوج‌فوج مردم کوفه در اثر این سستی سلیمان و یارانش، از مسلم روی‌گرداندند و مسلم به شهادت رسید؛ و بعدتر هم سلیمان به کمک سیدالشهدا نرفت و بود! او حرکت را نیز به نظاره نشست و دم برنیاورد تا چهارپنج‌ سال بعدتر، که قیام کم‌اثر را راه‌انداخت. 🔸رهبر فرزانۀ انقلاب دربارۀ شخصیت توابین فرمودند: "توابین آن جماعتی بودند که بعد از آنکه حادثه‌ی کربلا اتّفاق افتاد و امام حسینِ عزیزِ دل پیغمبر با آن وضع به شهادت رسید و آن‌همه حادثه اتّفاق افتاد، این‌ها به جوشش آمدند که عجب، ما نشسته‌ایم؟ بلند شدند قیام کردند -عدّه‌ی زیادی هم بودند- رفتند، حکومت هم با این‌ها مقابل شد، همه‌ی آن‌ها هم کشته شدند، شهید شدند. امّا آیا اثر کار صد نفر از آن‌ها به قدر اثر کار آن غلامِ سیاهی است که در کربلا شهید شد؟ اثر صد نفر از آن‌ها به قدر اثر یک نفر حبیب‌بن‌مظاهری است که در کربلا شهید شد؟ نه، [چون]کار را به وقت خودش انجام ندادند. اگر شما‌ها میخواستید دفاع کنید از امام حسین، از پیغمبر، از حریم ولایت، از حرکت حق در مقابل باطلِ یزیدی، روز عاشورا باید [کاری]میکردید؛ وقت را از دست دادید! این تاریخ است؛ در تاریخ نمونه‌های این‌جوری فراوان داریم" (29 بهمن 97). 🔸او البته یک نفر نبود؛ یک بود. مثلاً را یادتان بیاید، که پس از رهیدن از نبرد ، ‌با هم‌کاسه شد، علیه ، و خونخواهان حسین! 🔸جریان می‌تواند فاجعه بیافریند. فرمود: "قَطَعَ ظَهري اثنانِ: عالِمٌ مُتَهَتِّكٌ ، و جاهِلٌ مُتَنَسِّكٌ ، هذا يَصُدُّ النّاسَ عَن عِلمِهِ بِتَهَتُّكِهِ ، و هذا يَصُدُّ النّاسَ عَن نُسُكِهِ بِجَهلِهِ دو كس پشت مرا شكستند: دانشمندِ پرده در و عابدِ نادان. آن يكى با زشت‌كاري‌هاى خود مردم را از علمش بازمى‌دارد و اين يكى با نادانىِ خود آنها را از عبادتش بازمى‌دارد. ✍🏻رضا احسانی؛ شاگرد شاگرد دکتر پرویز داوودی 💠 «اقتصاددان واقع‌گرا» در ایتا: 📎https://eitaa.com/eghtesaddanevaghegara 🔹در تلگرام: 📎https://t.me/eghtesaddanevaghegara
📌«دانش اقتصاد» که چیزی نیست؛ بگو یک «بشکن و بالا بنداز»! 🔖در منقبت حال خوش جماعت قشری 🔺*اپیزود ششم؛ کانسپت از کجا زاده شد! 🖊این واژه را عموماً برای یک جریان اقتصادی به‌کار می‌برند. این داستان از کجا آغاز شد؟ 🔸یک متخصص کارکشتۀ اقتصاد که در جمهوری اسلامی وزیر اقتصاد بوده، از یک موضوع افشاگری کرد: در سال 1399 و بعدتر 1400 تصریح کرد نسخه‌های اقتصادی پس از جنگ و سیاست‌های ، نعل‌به‌نعل توسط به منِ وزیر وقت ابلاغ شده بود. فلانی‌ها هم به‌زور خواستند اجرا کنند. من مانع بودم اما فشار آوردند و نشد جلوگیری کنم! 🔸موج تعدیل‌های کارگران و افزایش نرخ کالاها و تورم یونیک 50درصدی مردم را به ستوه آورد. تبعات این داستان ادامه داشت تا اینکه در سال‌ 1372، در پی‌آمد سررسید بدهی‌ها و مشکلات ارزی، و توسعۀ بی‌محابای کشور ازجمله تهرانِ دورۀ ، آشوب ایجاد شد و شهرهای و تقریباً سقوط کرد! مرحوم شرایط را که دید، ترمز را کشید. ستادی را با اختیار تامّ با فرماندهی مرحوم ، و پشتیبانی فنی آقایان دکتر ، و برای کنترل اوضاع به‌کار گرفت و تمام نهادها را سرخط کرد. 🔸طرحی چندوجهی برای کنترل شرایط صورت‌بندی و اجرا شد. اجرا موفق بود: نرخ ارز به کمتر از نصف رسید (از 800 به 280)، و تورم سقوط کرد و آرامش نسبی به کشور بازگشت. این آرامش نسبی، حتی در دولت اصلاحات و تا حوالی سال 83 ادامه داشت. در این تعدیل، وقت ازجمله و بخصوص اصلاً و ابداً حضور نداشتند، حتی قدر یک جلسه! 🔹آن سیلی آبدار را اینجا ببینید: 📎https://tn.ai/2594371 توضیح: دکتر نمازی این جریان را از آبان 1399 با انتشار این مطلب آغاز کردند، ولی اوج آن مطلب بالایی است. 📎https://tn.ai/2376759 🔸اما مصاحبه‌های دکتر نمازی، و ارائۀ راهکار مشخص توسط همان جریان اصلاح‌گر پیشین که با حضور جوانترها، و با لحاظ تجربۀ پیشین، فنی‌تر هم شده، جریان نئولیبرال را برآشفت. یکی از ده‌ها برچسبی که نثار اساتید این حوزه کردند، بوده است! این برچسب‌زنی و تخریب البته به چند برچسب و فحاشی در دنیای مجازی به همین معدود اساتید محدود نشد. اوتاد همین جریان، مثلاً (که به‌واسطۀ توسعۀ سرپل‌ها و آثار به قول خودشان جناب جهود، و عالیجناب (باز هم جهودتبار)) در دانشکدۀ به‌کار_گرفته شد) در تلویزیون جمهوری اسلامی – درمناظره با دکتر – با توهینی آشکار دکتر ، و حتی را نامید، و گفت: 🔺🔺«اندیشه‌های حاکم بر فصل اقتصادی قانون اساسی که از ماده 43 تا 55 را شامل می‌شود، اندیشه‌های چپ و سوسیالیستی است و در آنجا از اسلام خبری نیست. نقد من این است که چرا چپ‌ها قانون اساسی جمهوری اسلامی را می‌نویسند؟ و جناب بخش اقتصادی را نوشته‌اند که بوده‌اند». 🔸بنابراین، در غفلت و پیش از ورود ، این کلیدواژه، دستمایۀ ترور شخصیت‌های کلیدی و شعائر محوری انقلاب اسلامی شده و جریان مصاف با شخصیت‌های ویژۀ اقتصاد کشور همداستان و همراه شده است. طرفه اینکه جناب ، پس از به‌کار بردن چندبارۀ این واژۀ مضحک، بدون اینکه متوجه عمق مطلب باشد، نسبت به به‌کار بردن آن یک نوبت عذرخواهی کرد! اما افاضات بعدی‌اش نشان داد، این عذرخواهی چیزکی شبیه اعوجاجات جناب بوده است، نه بیشتر! 🔸در اپیزود بعدی، به بررسی فنی ! جناب رائفی‌پور خواهم پرداخت؛ تا عیار آن روشن شود. گرچه تخاطب با چنین کسی در امر بسیار فنی، ذاتاً شایسته و منطقی نیست. ✍🏻رضا احسانی؛ شاگرد شاگرد دکتر پرویز داوودی 💠 «اقتصاددان واقع‌گرا» در ایتا: 📎https://eitaa.com/eghtesaddanevaghegara 🔹در تلگرام: 📎https://t.me/eghtesaddanevaghegara