#دعای_کمیل🌱
_یه جایی از دعای کمیل هستش که حضرتِ امیر به خدا اعتراض میکنه..
میگه خدایا اگه منو بندازی وسطِ آتیش اونجا اینقد بلند بلند گریه کنم و اینقد سروصدا میدم تا مجبور بشی منو از آتیش خارج کنی...
یه جورایی میشه این تیکه از دعارو با این مثال توضیح داد:
تا حالا دیدین که یه بچه تو حرم امام رضا گم شده باشه!!
بچه از ته سرش داد میکشه تا مامانشو پیدا کنه.اون لحظه یه عده میان جای مادرش رو پر میکنن تا بچه احساس ناامنی نکنه.
وقتی مامانش پیداش میشه سریع همه رو کنار میزنه و بچه شو بغل میگیره و اون لحظه امکان داره اطرافیان به مامانش تیکه بندازن که مثلا بگن تو چه مادری هستی که حواست به بچت نیست؟!
اون لحظه است که مامانه خیلی خجالت میکشه و و هرچی میتونه بچش رو بیشتر نوازش میکنه تا از خجالت بچش دربیاد...
خلاصه
حضرت امیر تو دعای کمیلش میگه اینقده تو روز محشر مثل بچه های مادر گم کرده ضجه میزنم،اینقد سروصدا ب پا میکنم تا مجبور بشی از سر گناهام بگذری و خودت منو بغل کنی...
@ein_ta
#دعای_کمیل
یه جا از دعا هستش که حضرت امیر با یه ترفند خاص خودشو تو دل خداش جا میکنه...
تا حالا دیدین یه بچه یه کار اشتباهی کنه و بیاد جلوی مامانش قرار بگیره!!!
اولین کاری که مادرش میکنه میگه فقط بگو چیکا کردی...فقط بگو...
خودش میدونه ها!!!
ولی میخواد بچه اش اقرار کنه به اشتباهش...
وقتی هم که اقرارش تموم شد مامانش یه حرفی رو تو دهن بچش میذاره میگه بگو ببخشید...بگو اشتباه کردم.
حضرت امیر تو دعای کمیل قبل از اینکه خدا ازش درخواست کنه همین ترفند رو انجام میده.
اول میاد دونه دونه اشتباهاتش رو میشموره و در آخر سر برگ برنده شو پیش خدا رو میکنه.
اولش میگه خدا من همونی ام که بد کردم
همونی ام که دنیا منو فریب داد
من همونی ام که خوشکلی های دنیا منو ب اشتباه برد
همه ی حرفاش که تموم میشه خدارو تو رودروایسی قرار میده.
میگه حالا با همه ی این تفاسیر ولی
|من اومدم|
این من اومدمِ حضرت امیر همون برگ برندس...
این همون جمله ایه که یه بچه وقتی ب مامانش بگه، دیگه مامانش دُردونشو به بغل میکشه...
آخه مادر نمیتونه به خاطر گناه بچش ،اونو از خونه بیرون بندازه ک...
میگه مامان درسته هزارتا غلط کردم
ولی حالا اومدم
روت میشه منو طردم کنی؟!
+گاهی اوقات باید باید بشینیم رو ب روی خدا
هزار تا بدی مون رو اقرار کنیم
هی بگیم
اینکارو کردم
اون کارو کردم
بعد که تموم شد با یه حال نزار بگیم
|حالا اومدم...|
آخه روت میشه منو جواب کنی؟!؟
روت میشه قبولم نکنی؟!؟
@ein_ta
#دعای_کمیل
امیرالمومنین تو دعاکمیل میگه که خدا منو ببخش بابت اون گناهایی که باعث شد نعمتِ خودم رو از دستم بیرون بکشه
خیلی حق بودش
ماها معادلات دنیا رو یه چیز دیگه معنا میکنیم
مثلا روی شانس و بخت و زرنگی و .. اینجور چیزا میدونیم ولی خدا قانونس یه چیزدیگس...
#نعمت اونیه که دردوبلا توش نیست
اونیه که دل آدمو خنک میکنه
نعمت اونیه که بعدش داغ دلو میشوره میبره
•خیلی فرق میکنه با امکانات و رفاهی که بعدش معلوم نیست زخمی به دلمون بکشه یا نه...
•ماها نعمت رو مساوی با پول میدونیم ولی اینجوری نیست___
•نعمت گاهی اوقات پر شدن حساب بانکیه
•گاهی اوقات پیدا شدن یه جای پارک وسط ترافیکِ جادس
•نعمت گاهی اومدن دعای خیر یه مادر پشت سر فرزندشه
•گاهی اشک شوق پدر برای دیدن آرامش تو جمع خانوادشه
•گاهی خوشمزه شدن قرمزه سبزی خانوم برای آقاشه
•گاهی سریع پیدا شدن سوویچ ماشین بعد از خوندن یه حمد و قل هوالله است
•نعمت گاهی...
•اما مهم ترین علت تغییر نعمت #گناهه___
علتم داره؛؛؛
•آخه نعمت چیزی جزء لبخند نمکین خدا نیست
اصن همون کارت بانکی خداست با رمز ساده چارتا یک که هرچی بکشی تموم نمیشه (:
•حالا اگه با خدا شاخ تو شاخ بشی(تو بگو گناه) طبیعیه که دیگه سر کیسشو برامون شُل نکنه و ازمون دریغشکنه___
•گاهی اوقات خدا همه ی شرایط رو فراهم میکنه تا یه نعمت بهمون برسونه...
حسن و علی و اکبر و ممد رو به خط میکنه تا یه حالی بمون بده ولی یهو میبینیم همه چی بهم میریزه...
همین!
@ein_ta
#دعای_کمیل
•اصن بیا یکم با خودت رو راست باش
•فرض کن یه لحظه خدا اون چیزایی که تو دلت هستشو رو کنه برای همه #رفیقات
•اصن یه لحظه فک کن اگه #بابا #مامانت بدونن چی تو دل منو تو میگذره
••حالا یه بار هست که خدا بدی هامنو جایی #لو نمیده
یه بار هم هست که به جاش میره همه جا #پخش میکنه که این بنده ی من خیلی ام خوووبه
•تو دعای کمیل حضرت امیر میفرمان خدا خیلی برام #سنگ_تموم گذاشتی:::
چطور؟!؟!
•یه سری خوبی رو که اصلا به من ربطی نداشت رو بهم #وصله زدی
هرجا هم نشسی پشت سر ما از خوبی های ما گفتی تا همه فک کنن بنده ی منِ خدا از اون خوب خوبای روزگاره
•خلاصه آقای خدا
ما ک همه جورِ مخلصتیم
ولی هرکی ندونه ما ک خوب میدونیم #تهِ دلمون چه خبره!!!
•ماهمون آدم بده ایم
شما دیگه هندونه زیر بغل ما نذار
•البته شاید اینکارا رو میکنی که ما از سر #شرمندگی باز بیایم در خونت؛؛؛
•علی ای حال همونی که تو زیارت نامه #امامرضا میخونیم
|لو علمت الارض بذنوبی لساخت بی|
اگه زمین بویی از خرابیِ من بی همه چیز ببره،یه لحظه هم منو واسه زیستن رو خودش نگه نمیداره و میبلعه؛؛؛
@ein_ta
°چگونه شعله آتش او را بسوزاند درحالیکه فریادش را میشنوی و جایش را میبینی یا چگونه آتش او را دربر بگیرد و حال آنکه از ناتوانیاش خبرداری، یا چگونه در طبقات دوزخ به این سو و آن سو کشانده شود درحالی که راستگوییاش را میدانی، یا چگونه فرشتههای عذاب او را با خشم برانند و حال آنکه تو را به پروردگاریات میخواند°
#دعای_کمیل
#دعای_کمیل
-یا من بیده ناصیتی-
یه جا از دعای کمیل خیلی ظریف خدا دهن بنده هاشو باخاک یکسان کرده
اصلا جالبه ها،هرکی که آدمو تحقیر کنه آدم بهش برمیخوره حتی اگه پدرومادر آدم باشه.بعد چند دقیقه که احترامشون رو نگه میداره دوس داره یه چی بهشون بگه.
چون ذاتا آدما عزت نفس دارن و با تحقیر و خرد شدن میونه ی خوبی نداره
ولی جالبه آدم وسط مناجات هرچی بدوبیراه از خدا میشنوه نه تنها بدش نمیاد بلکه خوششم میاد
تازه واسش گریه هم میکنه
اینجای دعای کمیل یکی از همونجاهاس...
عرب به موی جلوی پیشونی میگه ناصیه.
حالا خدا چجوری با این تعبیر خواسته بنده شو ذلیل کنه؟!
اگه دقت کرده باشین یه گوسفند رو که میخوان به راحتی ببرنش،وقتی که موی جلوی پیشونیش رو بگیرن دیگه هیچ کاری نمیتونه بکنه
سرشو میندازه پایین باهات راه میاد
تو یه جای دیگه(مناجات امیرالمومین) هم همین تعبیرو داریم
که میگه:خدایا به تو پناه میبرم روزی که همه رو با جلوی پیشونیشون میگیری و به سمت آتیشت رَوونشون میکنی...
حالا اینجا بنده ی خدا به خداش میگه:ای کسی که جلوی پیشونیه من همیشه دست خودته...
یعنی اینقد خارو ذلیل هستم که مثل ببخشیدا یه گوسفند که هرجا منو بکشونی باهات راه میام..
این ذلت هست ولی چون از طرف خداست به دل آدم میشینه...
و گفتم تنها جایی که آدم دوست داره خاروذلیل بشه فقط جلوی خداست و هیچ مثال غیرازخدا نمیشه براش پیدا کرد.
@ein_ta
#دعای_کمیل
سیدعلی مون وقتی یه خوراکی یا یه کاری رو براش نخوام انجام بدم میاد چشم تو چشمم میشه با یه بغضِ ریزی میگه: یعنی تو نمیخوای برا من اینجوری کنی؟قهر کنم باهات؟!
مثلا اگه نخوایم براش خوراکی بخرم میگه یعنی تو واقعا نمیخوای برام خوراکی بخری؟یعنی من خوراکی نخورم؟
و خیلی از درخواستاشو همینجوری پیش میبره.
یه جا تو دعای کمیل خیلی دقیق همین ترفند رو به کار میگیره.
اولش چارتا هندونهی تپل میده زیر بغل خدا.
میگه اولا تو فقط خدام نیسی که. تو هم خدامی هم مولامی و هم سرورمی
خب؟!!!
بعد شروع میکنه به همون ترفندی که گفتم.
میگه:
فقط میخوام بفهمم واقعا تو که هم خدامی هم مولامی،هم سرورمی واقعا صورت منی رو که روزی چند بار جلوت سجده میکنم رو قراره تو آتیش بسوزونی؟!
صورتمو سوزوندی حله
زبونمو چرا میخوای بسوزونی؟!با زبونی که همش تو رو شکر میکنم
قلبمو چرا؟قلبی که همش به یاد تویه.
اصن من با همه ی اعضام شبانه روز درگیر تو ام
یعنیواقعا میخوای اینارو بسوزونی؟!!!
آخرین تیرش رو با این جمله میزنه تا خدارو کاملا تو رودروایسی قرار بده!
میگه:مٰــاهکَـذاالظـَنبِک
میگه خدا همهی اینارو که گفتم فقط احتمال دادم که تو اینکارارو بکنیاااا
ولی نننننه
اینا همش گمانه
حتی گمان این اتفاقاتم به تو نمیره
یعنی از هر دری وارد میشه که از واقعیت فرار کنه و خودش رو از آتیش قهر خدا نجات بده___
هیچی دیگه.
همین!
@ein_ta
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
#دعای_کمیل
ـ استادپناهیان ـ
ـ ــلحظاتآخرماهرجبرودریابـــ ـ
@ein_ta
.
#دعای_کمیل
-و عظم فیما عندک رغبته-
.هان ای الله
.خوبی های تو
.مرا به سمتت
.شدیدا متمایل کرده
@ein_ta