🔶استاد علی صفایی حائری:
از جاهاى كوچك زندگى خودمان مىتوانيم دردهاى بزرگ خودمان را شناسايى كنيم. و بعد از آنكه آفتها را در خودمان شناسايى كرديم به دنبال راه حل باشيم و درمانش كنيم و بدانيم اگر كسى بخواهد با بدى در يك نقطه برخورد كند موفق نمىشود. با يك آفت در وسعت گستردهاى كه از آنجا برخاسته بايد درگير شد.
📚 روزگار ستمگر، صفحه 45
🌿 @einsad
✅ تسبیح
🔶استاد علی صفایی حائری
اگر حتی یک شن و سنگ ریزه را در جایگاه خود نشناختی، تو مسبح نیستی. تسبیح یعنی اینکه در دل و زبان و پرونده خدا، گلایه ای و شکایتی را نیاورده باشی و از او آشفته نباشی.
📚 نامه های بلوغ، ص110
🌿 @einsad
✅انچه باعث اخلاص می شود
🔶استاد علی صفایی حائری:
آنچه كه اخلاص را در نيّت و در عمل و در دين مىنشاند، تا در نيّت از دنيا كه هيچ، حتى از طمع بهشت و ترس جهنم فراتر برود، و در عمل از بدعت و فساد و انحراف جدا شود و در دين از التقاط و تبعيض اعتقاد، نجات بيابد، آنچه كه اخلاص در اين وسعت را مىطلبد و زمينه سازى مىكند همين دل بزرگ كردن و از دنيا بيشتر خواستن و از پوسته بيرون زدن است.
اخلاص كه جهت عمل و صالح بودن عمل را شكل مىدهد چون حسنات و خوبىها آنگاه صالحات مىشوند كه در جايگاه و در جهت مناسب نشسته باشند، اخلاص، كه اين صلاحيت را مىسازد، ريشه در رجاء لقاء خدا و اشتياق لقاء خدا و انس به لقاء خدا و تمناى لقاء خدا دارد و هر اندازه كه درجهى رجاء بالاتر برود و به تمنا و اشتياق و انس برسد، اخلاص عميقتر و گسترده تر خواهد شد و تصعيد نيّت و توفير نيّت ١شكل خواهد گرفت.
دلى كه موقف دنيا براى او گشاد است و اين مرتع براى او سرسبزى و شادابى دارد، كوچ نمىكند و رحل نمىبندد و بانگ رحيل را انتظار نمىكشد و حتى بر نمىتابد كه خط زندگى او با خط مرگ تقاطع دارد و مرگ او را از كارها و خواستهها و آرزوها و نتايج كارهايش جدا مىكند و از بتهايش دور مىسازد.
📚 وارثان عاشورا، صفحه 17
🌿 @einsad
🌿 بالاتر از سعی
استاد علی صفایی حائری
داده ها ملاك و معيار نيست، كه بازدهى مى خواهد. و بازدهى ها خود عنوانى ندارند، كه نسبت گيرى مى خواهند.
اين حماقت است كه سرعت يك ماشين را با الاغ شَل بسنجند.
سرعت ماشين را با قدرت موتورى اش مى توان سنجيد.
و بالاتر از اين هر دو، نسبت و سعى هم ملاك نيست، كه جهت عمل ملاك است، كه: انَّمَا الْاعْمالُ بِالّنّياتِ.
با اين كه اين شعار مكتب وجودى خيلى طرفدار دارد كه آدمى چيزى جز عمل نيست، بايد به آن افزود كه آدمى چيزى جز جهت عملش نيست.
عمل ها مهم نيستند؛ مهم عامل ها و انگيزه هايى هستند كه عمل را مى زايند و مهم جهت ها و هدف هايى هستند كه عمل را شکل مى دهند و بارور مى كنند.
ما اگر در محاسبه ها و اندازه گيرى ها، به دارايى ها و عمل ها و كاركردها توجه كنيم، به غرور مى رسيم و به ركود مى رسيم و مى مانيم.
اما با محاسبه نسبت ها و محاسبه عامل ها و انگيزه ها، به حقارت كار خويش پى مى بريم؛ مى بينيم چقدر مى توانستيم پيش بتازيم و چقدر عقب كشيده ايم.
📚 مسئوليت و سازندگى، ص231
🌿 @einsad