✅ بعضى مىگويند: كشورهاى غربى آزادى دارند...
🔶استاد علی صفایی حائری:
بعضى مىگويند: كشورهاى غربى؛ آمريكا و فرانسه و ... آزادى دارند. اينها از شوخىهاى اساسى است كه من بارها در اين جلسهها گفتهام كه آمريكا آن طرف درياهاست اين طرف درياها، در الجزاير يا ايران يك نفر يك وقتى ناله مىكرد آنقدر حساس بودند كه به اينها اجازه نمىدادند نق بزنند.
فريادهايى كه آنها به نام آزادى سر مىدهند اين فريادها به درد كسانى مىخورد كه مقدار حساسيت آنها را نفهمند. آنها حادثه را قبل از وقوعش احساس مىكنند، يعنى حس مىكنند اين حرف اينجا و اين برخورد اينجا براى آنها مزاحم است، اجازه نمىدهند يا نفوذ مىكنند و طرف را مىخرند و يا او را از بين مىبرند.
هراسناك بودن آنها از هر دوى اين مسأله هست، كه اينها مىترسند كه يا از بين بروند يا خريدارى شوند. و سكوتشان به خاطر نبود زمينه است و ممنوعيتشان هم به خاطر حساسيتى است كه در طرف مىبيند. اينها با هزار عنوانى كه براى خود قائلاند؛ طرفدارى حقوق بشر و دمكراسى را يدك مىكشند. با همه اين عنوانها اين حساسيت را دارند، اجازه نمىدهند نه در سرزمين خودشان و آن طرف درياها و نه در اين محيط و اين طرف درياها، كسى با منافع آنها بازى كند.
📚 #روزگارستمگر ص۶۶
🌿 @einsad
✅رنج و لذت در نگاه توست
🔶استاد علی صفایی حائری:
حقيقت اين است كه لذت و رنج مربوط به خارج از وجود ما نيست، بلكه به نوع نگاه ماست.
من مىتوانم با تمامى امكانات در رنج باشم، با تمامى امكانات، چرا؟ چون وقوف دارم اين امكانات از من جدا خواهند شد. مرگ آگاهى و وقوف انسان نسبت به مرگ او را رها نمىكند و او رنج اين دنيا؛ رنج رهايى و جدايى را خواهد داشت.
و مىتوانم با تمامى رنجها راحت باشم. مع العسر در يسار و راحتى باشم. پس راحتى و يسار يا رنج و ناراحتى مربوط به بود و نبود دنياى خارج نيست، به نوع تعلق من، به توقع من، به موضعگيرى من، به برخورد من بر مىگردد.
📚 #روزگارستمگر ص۱۱۹
🌿 @einsad
✅معنای درست قناعت
🔶استاد علی صفایی حائری:
اگر ما دنيا را و زيبايىاش را ببينيم ولى خودمان را نبينيم و محبوبى به نام خدا را نبينيم و دنيايى را كه يوم الآخر ماست، غيب ماست، نبينيم براى ما معنا ندارد بگوييم ولش كن. مىگويد ولش كنم كه چه؟ ولش كنم كه تو بردارى؟! يا ولش كنيم تا آنها بردارند و بيايند سوار ما شوند؟ نه. محكم بگير و با آن كار كن.
ما معتقد نيستيم كه امكانات چه وسوسه قدرت و چه فتنه علم اگر در دل متوجهى قرار گرفت، فساد به بار مىآورد. ما اين را نمىگوييم كه در اين رابطه قناعت كنيم. نه. قناعت برداشت كم است نه رها كردن. قناعت اين نيست كه تو دنيا را رها كنى و اين نيست كه دنيا را ولش كنى، نه. برداشتت را كم كن، كوششت را زياد كن ١ . با اين ديد آن
موقع ديگر تو مىتوانى به شوهرت خدمت كنى، به همسرت محبّت كنى ولى بر اساس حساب و كتاب.
و اين نگاهى كه دارى، نه به خاطر محبتهاى اوست، نه. حتى وقتى كه همسر تو به تو بدى مىكند تو مىتوانى به او خوبى كنى. ببينيد، تفاوت از اينجاست.
من يك موقع فقط اين را در نظر مىگيرم و مىخواهم به خاطر اينكه كسى به من خوبى كرده به او خوبى كنم، اين يك معامله است، سوداگرى است. يك موقع من خوبى مىكنم تا او خوبى كردن را ياد بگيرد، حتى اگر به من بدى كرده باشد. اين درس است اين فهم است.
📚 #روزگارستمگر ، ص 123
🌿 @einsad
✅ امكان ندارد،كه تو با وجود بهترها به كمترها رو بياورى..
🔶استاد علی صفایی حائری:
ما اگر بهشت آراسته را ببينيم، ربّ ودود غفور عزيز مسيطر مهيمن را هم ببينيم و عظمت وجودى خودمان را هم ببينيم و در اين حال به دنيا رو بياوريم، امكان ندارد، حماقت است كه تو با وجود بهترها به كمترها رو بياورى. كسى كه خودش را باور كرده، ربّش را دوست دارد و ادامه خودش را هم مىشناسد، نمىتواند از همه آنها چشم بپوشد و سرش را بكند تو شكم گوسفندى كه ١٠ دقيقه ديگر گرگها آن دو را با هم مىخورند. هر دوتان را مىخورند! هيچ كدام را هم باقى نمىگذارند. مىارزد؟!
📚 #روزگارستمگر ص۱۲۸
🌿 @einsad
✅ سختی رها کردن دنیا
🔶استاد علی صفایی حائری:
رها كردن دنيا كار سادهاى است. آدم در يك مرحلهاى لوطىگرى مىداند، دنيا را رها مىكند، هنداونه را مىزند به ديوار تكه تكه مىكند و مىرود. ولى اگر بخواهى همين هندوانه را به مصرف برسانى، به اهلش بدهى، اين مشكل مىشود، به ويژه وقتى كه بزاقهايت ترشح كرده و خودت مىخواهى بخورى. وقتى كثيفش كردهاى راحتى ، ولى وقتى كه مىخواهى به او بدهى، او دارد ملچ ملچ مىكند تو هم شاهد و ناظر هستى، اين خيلى سخت است.
📚 #روزگارستمگر ص۱۳۳
🌿 @einsad
✅ #مناجات
🔶استاد علی صفایی حائری:
خدايا!
نم نم باران به مىخواران خوش است رحمت حق بر گنه كاران خوش است
خدايا! به دليل همين آتشى كه ما به خرمنهامان زديم،
خدايا! به خودت قسم، به حق خودت قسم كه به همه گرفتارها رحم كن. اگر همهّ عوالمت را به تك تك آنها بدهى از تو كم نمىشود. واقعش اين است كمى نيست، در آنجا بخل هم نيست كه خودت گفتى:
«كَيفَ ينْقُصُ مُلْكٌ أَنَا قَيمُهُ»؛ مگر كم مىشود آن هستىاى كه من سرپرستش هستم.
خدايا! از تو كم نمىآيد، ما هم بدبختيم، محتاجيم، بر باد رفتهايم، خدايا! مىدانى همه توانمان را از بين بردهايم، الآن نمىفهميم چقدر بيچارهايم. يكى از رفقا هر جا مىرود هميشه مىنشيند، تكان هم نمىخورد و هيچ جنب و جوشى هم ندارد، اهل از كوه بالا رفتن هم نيست و چايى و قوريش را هم كنار دستش مىگذارد. ولى وقتى مىبيند آن طرفتر مرغ او را دارند مىخوردند مىخواهد حركت كند مىبيند بايد خيلى پا پيدا كند و با اين بىپايى نهايتا به عجز مىرسد. اينجاست كه مىگويى خدايا اگر من خودم هم نمىدانم چقدر بدبختم تو به فقر من، به عجز من و به بيچارگى من واقف هستى، تو كه از من به من مهربانترى، تو به فقر من، تو به جهل من، تو به عجز من رحم كن، اين حرفى است كه ديگر خدا هم جوابى ندارد كه به آن بدهد جز اينكه درِ رحمت خود را بر ما باز كند.
📚 #روزگارستمگر ص۱۳۷
🌿 @einsad
✅ چرا ملاكها جا به جا مىشوند؟
🔶استاد #علیصفاییحائری :
چرا ملاكها جا به جا مىشوند؟چرا ملاكها در هم ريخته شده است؟ چرا خوبها با بدها جايشان عوض شده است؟ چرا به فلانى كه تا ديروز خوب بوده امروز مىگوييم بد؟ چرا به فلانى كه تا ديروز بد بوده امروز مىگوييم خوب؟ تحوّل آدمها، به هم ريخته شدن ملاكهاى خوبى و بدى به خاطر تحوّل در اهداف است. مادامى كه اهداف را رها نكردهايد و پشت سر نينداختهايد مسألهاى نيست ولى وقتى كه اهداف پشت سر انداخته شد خواه ناخواه موازين از دست مىرود.
لازمه تحوّل در ملاكها اين است كه تحولى در اهداف رخ داده باشد. اگر جامعهاى اهدافش را پشت سر بگذارد و از خواستههاى ديروزش چشم بپوشد، خواه و ناخواه چيزهايى كه ديروز خوب بوده امروز بد خواهد شد.
📚 #روزگارستمگر ، صفحه 28
🌿 @einsad