✅ #خدیجه سلام الله علیها
🔸 استاد علی صفایی حائری
✅ خديجه چه كرده كه اين گونه در دل رسول(ص) نشسته؛ تا آنجا كه عايشه حتى پس از مرگ بر او حسادت مىبرد؟ من از اين سؤال سمج نمىتوانم دامن جمع كنم. اين همه ارزش آيا از معرفت و شناخت و يا عشق و ايمان و يا عمل و تقوا، از كدامين ريشه، سر برگرفته؟ ريشهها را بايد در جايى ديگر جست؛ چون حتى تقوا توشهى راه است. و توشه براى رفتن كافى نيست. و همانطور كه گذشت، حتى عصمت، كفاف اين مقصد بلند و راه دراز را نمىدهد و تحليلى ديگر مىخواهد.[1]
✅...با اين نگاه، مىتوانى بلوغ و تماميت خديجهى كبرى و فاطمهى زهرا را بفهمى؛ كه خديجه در برابر رسول خدا براى خودش حدى نگذاشت و سهمى نگرفت و فاطمه(س) در برابر ولىّ رسول خدا، از تمامى توانش كمك گرفت و سينه و صورت نيلى گرفت، ولى رخ از مولى نهان كرد و چهره به او نشان نداد.[2]
✅ همانطور كه بارِ رسالتِ رسول بر دوش ابوطالب و جعفر و مصعب و جمعى ديگر بود و به وسيله آنها رسالت رسول گسترده و پخش شد، با مال خديجه و ثروت او نيز پيوند خورد و هنگامى هم كه آن ثروت تمام شد، نوبت ديگران است تا شروع كنند و در زمين بگردند و منبعى براى توليد و برداشت، داشته باشند.[3]
✅ وفا و صفا و فناى خديجه، او را محبوبترين در وجود رسول مىسازد. تا آنجا كه هميشه او را پيش چشم دارد تا آنجا كه عايشهى جوان با تمامى اقتدار و اعتماد به نفسش، حتى پس از مرگ خديجه، به حسادت مبتلا مىشود؛ چون مىبيند در زبان و چشم و دل رسول جايى براى جلوهى او نيست. و بالاتر از حسادت به شماتت مىپردازد كه چرا اين قدر به ياد كسى هستى كه خداوند بهتر از او را به تو داده است. تا آنجا كه رسول برمىآشوبد و تأكيد مىكند كه بهتر از خديجه را به دست نياورده است.[4]
.....................................
📚 1- روزهاى فاطمه(س)، ص: 15
📚 2- روزهاى فاطمه(س)، ص: 17
📚 3- حركت، ص: 205
📚 4- تطهير با جارى قرآن(2)، ص: 348
🌿 @einsad
✅سیر مطالعاتی یا روش کار...
🔸استاد علی صفایی حائری:
آنگاه به او که از من سیر مطالعاتی میخواست که از کجا شروع کند، از روش مطالعه توضیحی دادم و گفتم مهم سیر مطالعاتی نیست؛ روش کار است.
تو باید پیش از مطالعه طرح سوال و تنظیم سوال و تحلیل سوال را طی کرده باشی، تا بتوانی با جوابهایی که در کتابهاست عمیقتر برخورد کنی و آنها را بپذیری یا دور بریزید.
📚 بگو که او(تطهیر با جاری قرآن- تفسیر سوره کوثر)،ص۲۳
🌿 @einsad
✅تبلیغ 1⃣
🔶استاد علی صفائی حائری
1⃣شايد پنجاه سال يا كمتر يا بيشتر كسانى منبرهايى را شنيده باشند و استفاده كرده باشند و همچون دايرةالمعارفى، تاريخ اسلام و مسلمين و تاريخ اَعلام اسلام را بدانند، اما از اين همه معلومات بهرهاى نمىبرند و اين دانستنىها در زندگى آنها اثرى ندارد و تغييرى نمىآورد!
2⃣و در اينجاست كه مُبلّغ از مردم، از بدى مردم ناله مىكند و چه بسا كه داد سخن بدهد در حالى كه تمام مسأله مربوط به خود او و تبليغ اوست.
✍من معتقدم امروز، مردم خيلى بيدارتر و آمادهتر و روشنتر از پيش اند.
✍و معتقدم كه اگر «محمدى» بود، مىتوانست از همين مردم «سلمانهايى» بسازد.❗️
✅او گذشته از آنكه در مغزها معرفت و شناخت مىگذاشت، در دلها عشق و شور و ايمان مىآفريد و در يك لحظه و با يك نگاه و با يك توجه «ابوذر» مىساخت و «سلمان» را صيد مىكرد و «اويس» تربيت مىنمود و «عمار» و «مقداد» و «بلال» و «مصعب» و «جعفر» و «حمزه» و ... جمعآورى مىكرد و اينها را جورى مىساخت كه هر يك، چراغ شهرى مىشدند و مشعل جمعى و رسول قبيلهاى!
✅اين نفوذ پيامبر بيشتر به خاطر آن بود كه از دل سخن مىگفت و با عشق و رحمت و دلسوزى تبليغ مىكرد و هر آنچه مىگفت، خود قبلًا بدان عمل مىنمود.
✅و به ما هم سفارش كردهاند كه؛ «كُونُواْ دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ الْسِنَتِكُمْ»( كافى، ج ۲، ص ۷۸ .)با غيرِ زبان، مردم را دعوت كنيد و به حق بخوانيد.
✅و در ميان مبلغين، به تجربه ديدهام آنها كه شور و حقيقت و واقعيتى دارند، در كلماتشان سوز و حركت و نور بيشترى هست و چه
بسا كه با يك جمله، استعدادهاى از دست رفته را به دست بياورند و گذشته از روشنفكرى، به روشندلى، به ايمان و حركت بكشانند.
📚 #روحانیت_وحوزه ، ص۱۴۶تا۱۴۸.
🌿 @einsad
4_5884226266353107419.mp3
826.4K
هدایت شده از برشی از یک کتاب
✂️ برشی از یک کتاب
#تنوع_طلبی_یا_جهتِ_برتر
تنوع طلبی انسان نیز نشانگر این نیاز به《رشد و حرکت》می باشد ؛ چون انسان هر زمانی آرزوی چیزی را دارد اما وقتی به آن می رسد باز خسته می شود و ارضا نمی شود . همین (خسته شدن و ارضا نشدن) ، یک هدایت الهی است که به وسیله آن به انسان تذکر داده می شود که ای انسان ، کار تو ماندن نیست بلکه (رفتن) است تا ابد ، تا بی نهایت ؛ ( إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ) . پس کار و نقش انسان در هستی ، تحرک است نه تنوع . اگر انسان این نشانه ها و این ذکر و یادآوری ها را ندیده بگیرد گرفتار عذاب می شود ؛ پس #ماندن با ترکیب وجودی انسان هماهنگ نیست و این که می گویند فطرت انسان با توحید هماهنگ است ، یک بحث تحمیلی و صادراتی نیست . هر انسانی با توجه به درکِ #ترکیب و با توجه به #تنوع طلبی خود متوجه می شود که مدام باید برود و ایستادن و ماندنی در کارش نباشد . تمام وجود او ، تمام استعدادهای او و نیروهای او باید به جهتی برود که سقفی نداشته باشد و بن بستی نباشد . و چون در جهان ، نامحدودی جز حاکم ازلی وجود ندارد ، بنابراین جهت حرکت انسان ، همان حاکم ازلی است و این ، یعنی توحید . " سُبْحَانَ رَبِّیَ الاَعْلی وَ بِحَمْدِهِ " جهت ِ برتر فقط الله است .
📚 اندیشه های پنهان ، علاء الدین اسکندری ، ص ۱۴۴
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
استاد علی صفایی حائری
✅تبلیغ 1⃣ 🔶استاد علی صفائی حائری 1⃣شايد پنجاه سال يا كمتر يا بيشتر كسانى منبرهايى را شنيده باشند و
✅ تبلیغ2⃣
🔶استاد علی صفایی حائری
👈امروز، تبليغ هدف اصيل خود را از دست داده. شايد يك مبلغ بيشتر به اين فكر كند كه جمعيت زياد باشد و شكوه و عظمت مجلس به اوج برسد و منبر را خوب تحويل بدهد.
👈در حالى كه اين اهميت ندارد كه چند نفر جمع شدهاند، اين مهم است كه چند نفر ساخته شدهاند و به راه افتادهاند و بىنياز گرديدهاند.
👈ما نبايد بخواهيم آنهايى كه چند سال پاى منبر بودهاند، باز هم در همانجا جمع شوند و اگر جمع شدند، اين از ركود آنها خبر مىدهد.
👈اين درست نيست كه يك شاگرد، هر سال در يك كلاس و با يك استاد بماند و اگر ماند، اين دليل رفوزگى و مردودى اوست.
👈آخر كسى كه در يك كلاس ساخته شد، چارهاى ندارد جز آنكه به كلاس بالاتر بيايد و اگر نيامد، يا به خاطر اين است كه عشق به تحصيل ندارد و يا اينكه كلاس بالاترى تشكيل نگرديده است.
✅و در هر حال بايد در او عشق آفريد و بالاترش آورد و همين كه اشباع شد و فارغالتحصيل شد، به تبليغش گماشت و به كارش واداشت.
#روحانیت_وحوزه ص۱۴۸.