20.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#با_عباس_علیه_السلام
#سخنرانی_کوتاه
#4شعبان
🍃 #ما_مرده_پرست_نیستیم
👈🏼 حکایت نادرشاه و حضرت ابالفضل علیهالسلام
🔘 حجتالاسلام #شیخ_حسین_یوسفی
.
🌺🌺🌺🌺میلاد حضرت اباالفضل العباس مبارک 🌺🌺🌺🌺
استاد علی صفایی(عین صاد)
وسوسه های شیطان.mp3
2.43M
❇️اهمیت استعاذه
🎙صدای استاد علی صفایی
استاد علی صفایی(عین صاد)
🔰يگانگى در انفاق
♻️با انفاق و احسان، به اتحاد و همبستگى مىرسند و با اتحاد، به وحدت و يگانگى.
♻️اينها همچون يك اندام و يك واحد كار مىكنند. هنگامى كه يكى صدمه ديد و ضربه خورد، بقيه برايش تب مىكنند و مىسوزند و برايش نيرو ذخيره مىكنند و به يارىاش مىشتابند.
🧺و در اين حد، شكل انفاقها و احسانها هم عوض مىشود.
ديگر، هركدام از ديگرى برمىدارد و بدون اطلاع برادرش، در دارايى او تصرف مىكند.
📿در اين حد، ديگر دادن و گرفتن نيست، سؤال و بخشش نيست، كه برداشتن و بدون اجازه تصرفكردن است؛ و اين نشانهوحدت است و اين وحدت، علامت كمال ايمان؛ و همين است كه امام مىگويد مادام كه بدون اطلاعِ هم، از هم برنداريد، به تشيع نرسيدهايد.
📿ارزش انفاق بر اساس هدفها و ديدهايى است كه انفاقكننده به آن رسيده و با آن كار مىكند.
🧺كسى كه با انفاقش، بدنها و مغزها و دلها و روحيهها را سرشار مىكند و بارور مىنمايد و روشنفكرىها و روشندلىها و سازندگىها و همبستگىها و يگانگىها مىآورد، با ديگران برابر نيست.
«آيا آنها كه مىدانند، با آنها كه نمىدانند برابر مىشوند؟»
📿با اين ديدها و هدفها و دانشها و بينشهاست كه انفاق ضريب مىگردد، بهرههاى زياد از كارهاى كم سر مىكشد، كه عمل، با اينديدها و اين نيتها نقد مىخورد.
📿اين انفاق در اين شكل و وسعت، نيازمند زيربنا و اساس و انگيزه نيرومندى است كه بتواند اينهمه بار را تحمل كند و بر سر بگيرد.
📚انفاق، صفحه 14
استاد علی صفایی(عین صاد)
🟣👈 متوکّل واقعی
🎤👈 حاجآقا حیدری
💠 آن روزها که جنسهای استراتژیک مثل مواد شوینده و بنزین کوپنی بود، استاد صفایی رحمةالله علیه به راحتی اقدام به سفر میکرد. میگفت:«هر جا متوقف شدیم تکلیف نداریم».
💠 روزی به اصغر عسکری از طلبههای خوب آبادانی که در جبهه شهید شد، گفت: اصغر، برو تاید بگیر. اصغر با لبخند، گفت:«کوپنی است». حاج شیخ فرمود: برو به مغازه و بخر. اصغر رفت و با چند تا پودر آمد.
💠 گفتم: چطور شد؟ گفت: وقتی به فروشنده گفتم دو تا تاید بده، با تعجّب نگاهم کرد. ناگهان فردی که در مغازه بود گفت:«آقا بده من کوپنش را میدهم». شیخ تاید را گرفت و هیچ نگفت.
📚 مشهور آسمان، ص ۱۹۱
استاد علی صفایی(عین صاد)
برادران علی.mp3
5.18M
🎧 ویژگی یاران علی علیهالسلام
🎙 صدای استاد علی صفایی
استاد علی صفایی(عین صاد)
🔰بازارها و خريدارها
♻️بايد در اين وقت كم به تجارتى دست زد كه بىنهايت سود بياورد و بايد به دنبال خريدارى رفت كه پولش نقد باشد و بازگردان داشته باشد و بايد در جستوجوى بازارى بود كه رونق داشته باشد، يك بازار، بازار پايين است با خريدارىهايى به نام دل و هوسهايش و بنام مردم و حرفهايش و به نام دنيا و جلوههايش، با ثروت و قدرت و شهرت و مدارك و عنوانهايش و به نام شيطان و وسوسههايش.
و يك بازار هم بازار ديگرى است با خريدارى به نام اللّه، مالك، رحيم، مهربان.
اينها بازارها و خريدارها هستند، آن هم سرمايه و متاعهاى ما، بايد ديد كه هر كدام چه مىگيرند و در برابر، چه مىدهند. آن بازار پايين، نمىتواند اين همه سرمايه را جذب كند، سرمايهها گزاف هستند و متورم مىشوند و عصيان مىآورند و بحران مىآورند و...آن خريدارها هم مصرف كنندهى مفت هستند. سرمايه را مىبلعند، استعدادهاى مرا به بازى مىگيرند، چيزى بر آن نمىافزايند.
هنگامى كه يك عمر براى دلم دويدم چه بازدهى دارد؟ هنگامى كه يك عمر براى هوسهاى مردم سوختم آنها به من چه مىدهند؟ جز چهار تا بارك اللّه و يك دقيقه كف زدن و چهار دقيقه سكوت.
اگر اين خلق، از فرزندم گرفته تا زنم، تا پدرم، تا مادرم و ديگران به من چيزى دادند و برايم لذتى آوردند بايد بسنجم كه چه چيز از من گرفتهاند.
آيا اينها بيش از آنچه دادهاند از من نگرفتهاند؟ مغز من و دل من و عمر من به سوى آنها رفته، سرم شده مستراحشان و دلم شده انبار موجودها و بتخانهشان و عمرم شده چراگاه و جولانگاهشان، كه چى؟ خودم هم نمىدانم، فقط اسير عادتها و هوسها شدهام و از فكرم و سنجشم و ارادهام كارى نكشيدهام.
ادامه دارد...
رشد، صفحه 36
استاد علی صفایی(عین صاد)
ادامه قبل...
♻️فكرم فقط در حساب خانه و اجارهاش كلنجار مىرود و عقلم دخل و خرج را مىسنجد.
و ارادهام در اين تكرار خوردن و خوابيدن و خوش بودن، گرفتار شده است. از خودم و سرمايههايم ماندهام. اگر اينها را شناخته بودم، ديگر به كم قانع نمىشدم و اگر تجارتها و سودها را محاسبه كرده بودم، هيچگاه دوبار ضرر نمىدادم و از يك سوراخ دو بار گزيده نمىشدم.
♻️من با اين همه پا، فقط تا توالت و آشپزخانه رفتهام و با اين همه سرمايه، فقط بوق حمام خريدهام، آن هم در دهى كه حمام ندارد و قدرت جذب اين همه بوق را ندارد.
♻️من از خانهى وسيع وجودم با قسمتهاى گوناگون و اطاقهاى متعدد، فقط به مستراحش چسبيدهام و به آن مشغول شدهام، در حالى كه بايد تمام اين اطاقها منظم مىشد. همان طور كه دست و پا و موى و اندامم را منظم مىكنم و پرورش مىدهم، بايد دل و مغز و فكر و عقل و ارادهام و روحم را پرورش مىدادم و در جاى خود مىنهادم و در جاى خود به جريان مىانداختم.
📚رشد، صفحه 37
استاد علی صفایی(عین صاد)
🎤👈 حاج آقا حیدری
🔷 بارها در رفتار استاد صفایی رحمة الله علیه دیده میشد که ناگهان برخاسته و ظرفی را می شست.
🔷 و کاری از بخش اندرونی را انجام می داد و به دنبال کار کوچکی راه میافتاد.
🔷 به پیرمرد همسایه سر می زد و با مهربانی سینهاش را میبوسید و...
🔷 آنگاه می گفت:«کار ما، کار گنده نیست، کارهای مانده است»؛ یعنی کارهایی که روی زمین مانده و متولّی ندارد.
📚 مشهور آسمان، ص ۱۹٠
استاد علی صفایی(عین صاد)
🟣👈 نزدیکتر از خود
🔶 لحظههايى بود كه برايم حالتى پيش مىآمد. مىخواستم از اتاق، قلمى بردارم. به اتاق مىآمدم، ولى يادم مىرفت چه مىخواهم. چند دقيقه مىگشتم و هر چه فكر مىكردم، يادم نمىآمد.
🔶 خندهام مىگرفت. بيرون مىآمدم كه دوباره يادم مىآمد چه مىخواهم. باز به اتاق برمىگشتم، ولى دوباره فراموش مىكردم. آن قدر اين صحنه برايم اتفاق مىافتاد كه كاملًا حس مىكردم تصادف و اتفاق نيست و چقدر من از خودم فاصله دارم و حافظهام با من نيست؛ در حالى كه حافظه خوبى داشتم و حالتم هم طبيعى و غير بحرانى بود.
🔶 اينجا بود كه به اين نتيجه مىرسيدم كه چقدر من از خودم جدا هستم و بين من و خودم، ديگرى حائل است:«انَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ»؛ او از من به من نزديكتر و بين من و دلم حائل است.
🔶 اينجا بود كه انسان به خودش هم اعتماد نداشت. نه به اين معنا كه اعتماد به نفس نداشت و ضعيف بود، بلكه دست و عنايت حق را مىديد كه چطور پس از اينكه خودش را يافته و به خودش اعتماد پيدا كرده، پس از اينكه خودش را ديده و شناخته، نزديكتر از خودش را هم يافته است.
🔶 اينجا بود كه انسان از خودش جدا مىشد و وقتى از خود جدا مىشد، به دورتر هجرت نمىكرد كه به نزديكتر از خود پيوند مىخورد:«نَحْنُ اقْرَبُ الَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ»؛ كه او از ما به ما نزديكتر است.
📚 حرکت، ص ۱۹۱
استاد علی صفایی(عین صاد)
🟣👈 بزرگتر از دنیا
🎤👈 حاج آقا حیدری
💠 روزی طلبهای از استاد صفایی رحمة الله علیه پرسید: چه کنیم تا دنیا ما را نگیرد و مزاحم راه نگردد؟
💠 گفتند: باید از دنیا بزرگتر شوی، آن وقت راحت می شوی. چنانکه وقتی کوچک و کودک بودی دنیایت توپ و عروسک بود و اسیرش بودی.
💠 ولی حالا که بزرگتر شدهای دیگر در آن دنیا نمیگنجی و به بچههای کنونی میخندی و از اسارتشان در شگفتی.
📚 مشهور آسمان، ص ۲۱۹
استاد علی صفایی(عین صاد)
وصیت.mp3
10.04M
تزاحم دعوت خدا و شیطان
🎙وصیت استاد علی صفایی به فرزندش
استاد علی صفایی(عین صاد)