نقد و بررسی کتاب «رسول خدا(ص) و مدیریت تنشهای مدینه»
کتاب «رسول خدا(ص) و مدیریت تنشهای مدینه» نقد و بررسی میشود
کتاب «رسول خدا(ص) و مدیریت تنشهای مدینه» روز شنبه، ۱۵ آبان ماه از ساعت ۱۶ لغایت ۱۸ در پژوهشکده تاریخ اسلام با عنوان «سلسله نشستهای علمی بررسی و نقد کتاب، گروه سیره معصومین(ع)» با حضور حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضا ابروش، عضو هیأت علمی دانشگاه معارف اسلامی، دکتر زهرا روح اللهی امیری، عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم(ع) به عنوان ناقد و نویسنده کتاب، دکتر حسین قاضیخانی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و مدیر گروه تاریخ تشیع پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع)، با دبیری دکتر محسن حیدرنیا، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم و تحقیقات، به صورت مجازی نقد و بررسی میشود.
علاقمندان میتوانند با ورود به لینک نشست (http://www.skyroom.online/ch/a۲m/lecture) در جلسه حضور نمایند.
به مناسبت میلاد امام حسن عسکری(ع) گفت و گویی با حجتالاسلام والمسلمین دکتر حمیدرضا مطهری، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، انجام شد که به محضر علاقمندان خاندان اهل بیت(ع) ارائه میگردد.
زندگی امام حسن عسکری(ع) به سه دوره مشخص تقسیم میشود؛ حدود پنج سال در حجاز در شهر زادگاه خود در حضور و مراقبت پدر بزرگوارشان؛ حدود شانزده سال در عراق قبل از دوران امامت و پیشوائی و حدود هفت سال دوران کوتاه و پربار امامت و زعامت در عراق.
حضرت در کودکی به همراه پدر از مدینه به سامرا منتقل شدند با ظلم و بیدادگری طاغوتیان در منطقهای به نام (عسکر) سکونت اجباری داشتند و لذا عسکری نامیده شدند. سن آن حضرت را در هنگام انتقال به سامرا چهار سال و چند ماه گفتهاند.
یکی از مباحث قابل تحقیق مرتبط با عصر امام عسکری(ع) جغرافیای تاریخی شیعه در آن دوره است. امام عسکری(ع) در زمره ائمه کم سن شیعه محسوب میشوند و دوره ایشان از یکسو مصادف با اختناق و خفقان شدید حکومت و از طرفی پوستاندازی شیعه بعد از مواجهه با برخی فرق انحرافی مانند واقفیه و ... در دوره ائمه قبل از ایشان بود.
ـ جناب حجتالاسلام والمسلمین دکتر حمیدرضا مطهری بفرمایید شیعیان در دوره امام عسکری(ع) عمدتا در چه شهرهایی مستقر بودند؟ و چرا واکاوی این بحث در مورد ایران آن زمان مهم است؟
بسم الله الرحن الرحیم
با تبریک میلاد امام حسن عسکری(ع) به ساحت مقدس امام زمان و علاقمندان به آن حضرت، باید عرض کنم، در دهههای اخیر این حرف خیلی مطرح است که تاریخ پیدایش شیعه در ایران به دوره صفویه میرسد و بنیه و ریشه تاریخی مستحکمی ندارد،
این سخن در حالی بیان میشود که در عصر امام عسکری(ع) و قبل از ایشان شیعیان در مناطق مختلفی از ایران حضور داشتهاند؛ شهرهای مهمی که پذیرای شیعیان بودند شامل؛ قم، نیشابور، کاشان، آوه، بیهق یا سبزوار امروز و ری بود. سابقه تشیع در قم به قرن نخست هجری بر میگردد و حضور حضرت معصومه(س) در سال ۲۰۳ هجری در قم، مؤید حضور فعالانه شیعیان در این شهر است، بنابراین سابقه شیعه را به عصر صفوی تقلیل دادن، به هیچ وجه درست نیست.
قم از ابتدا مورد توجه بوده است؛ پیامبر(ص)، امام علی(ع) و بعد هم امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) فرمایشاتی در خصوص قم و شیعیان این شهر بیان کردهاند. قم در دوره امام عسکری(ع) کانون شیعه بود و آنها میانه خوبی با خلفای عباسی نداشتند و حتی مدتی به نشانه اعتراض به حکومت عباسی، خراج هم نپرداختند و علیه حکومت عباسیان قیام کردند؛ یکی از این قیامها در دوره امامت امام عسکری(ع) و خلافت معتز عباسی بود که منجر به درگیری حکومت با شیعیان قم شد و در نهایت بخشی از مردم این شهر را به سامراء تبعید کرده و برخی را کشتند.
حتی شواهد تاریخی و منقولاتی وجود دارد مبنی بر اینکه مردم قم چون در تنگنای خلفای عباسی قرار داشتند از امام عسکری(ع) خواستند که برای نجات و خلاصی آنان دعا بفرمایند.
ـ در مورد موضع امام عسکری(ع) در قبال این رخدادها هم مستندات تاریخی وجود دارد؟
اینکه مستندات روشن و خاصی وجود داشته باشد نداریم ولی همین که مردم قم از امام خواستند تا برای خلاصی آنها دعا کند، نشانه توجه امام(ع) به مردم این شهر و ارتباط با آنها و تایید و حمایت ایشان است. ضمن اینکه حضور وکیل امام در قم نشاندهنده اهمیت این شهر است.
شهر دیگری که پایگاه شیعیان بود، ری بود، این شهر در ابتدا شیعی نبود و طرفداران بنی امیه در آن زیاد بودند و حتی گرایشات ضد اهل بیتی(ع) داشتند ولی با مهاجرت سادات به خصوص بعد از سفر امام رضا(ع) به مرو و حضور برادر امام رضا(ع) در این شهر روند این شهر تغییر کرد و بسیاری شیعه شدند. گفته شده که برادر امام رضا(ع) در این شهر فوت کردند گرچه امروز علامتی برای این موضوع وجود ندارد؛ همچنین حضور حضرت عبدالعظیم حسنی در این شهر باعث افزایش شیعیان شد و به تدریج یاران امام عسکری(ع) افزایش یافتند.
شهر دیگر کاشان است که وکیل امام هادی(ع) یعنی علی بن محمد در این شهر حضور داشت و بعد وکالت امام عسکری(ع) را هم عهدهدار بود؛ شخصیتهای علمی دیگری هم در این شهر وجود داشتند، همچنین شهر دیگر نیشابور و به تبع آن بیهق بود که در ابتدا سنی مسلک بودند و به خصوص بعد از عبور امام رضا(ع) از این شهر به تدریج شیعیان زیادی در این شهر پدیدار شدند و به مرکز شیعیان تبدیل شد و در دوره امام عسکری(ع) شاهد رشد فزاینده شیعه در این شهرها هستیم.
ـ امام عسکری(ع) با ۲۸ سال سن در خفقان شدید حکومت قرار داشتند، با در نظر گرفتن این موضوع تحکیم بحث امامت و ارتباط با شیعیان چگونه ممکن بود؟
چند ائمه آخر ما یعنی از دوره امام هادی(ع) به تدریج سیستم ارتباط وکالت تقویت شد و ائمه(ع) افراد برگزیدهای را به عنوان وکیل برای خود در شهرهای مختلف تعیین نمودند و با توجه به نظام قبیلگی آن دوره، ارتباطات از این طریق صورت میگرفت. این وکلا با وجود محدودیتها با روشها و قالبهای مختلف به حضور امام(ع) میرسیدند، برخی به عنوان تاجر و برخی حتی در لباس کسی که عقیده شیعه را قبول ندارد و به انحاء مختلف این رفت و آمد به سامراء و محضر امام(ع) صورت میگرفت.
امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) در سامراء حضور داشتند که شهری نظامی بود البته گفته شده این دو امام بزرگوار در منطقه عسکر زندگی میکردند ولی به هر حال کل این شهر، نظامی بود و به همین دلیل به آنها عسکریین گفته میشود. لذا عملا ارتباط شیعیان با این دو امام(ع) به شدت محدود بود و فقط برخی خواص یاران آن هم با لباس مبدل و در اصناف شغلی مختلف به محضر ایشان شرفیاب میشدند.
ـ با توجه به فضایی که ترسیم کردید مسئله تولد امام زمان(عج) هم بحث قابل تاملی میشود، چگونه برای فردی که باور تشیع را ندارد و از منظر برون مذهبی و برون دینی به مسئله تولد امام زمان(عج) مینگرد میتوانیم بحث تولد ایشان را اثبات کنیم؟
برخی میگویند تولد امام زمان(عج) مخفی بوده است، باید مشخص کنیم مخفی از چه کسی و چه کسانی؛ اگر مخفی از حکومت بگوییم قطعا همین طور است ولی مخفی از برخی نزدیکان آن حضرت نبوده است و خواصی از شیعیان مطلع بودند. یکی از گزارشات مشهوری که وجود دارد عقیقه کردن امام عسکری(ع) برای فرزندشان است؛ حتی ایشان گوسفندهایی را فرستادند و فرمودند به نیت تولد فرزندشان قربانی کنند تا مسئله امام زمان(عج) از ابتدا برای شیعیان روشن و مشخص باشد. برخی هم بعد از مدتی که از تولد امام گذشت متوجه این مسئله شدند و به خصوص بعد از شهادت امام عسکری(ع) و اینکه امام زمان بر پیکر ایشان نماز خواندند و کرامات و معجزاتی از خود نشان دادند که باعث باور و یقین شیعیان شد.
مرتبه علمی حجت الاسلام و المسلمین مصطفی صادقی ارتقاء یافت
هیأت ممیزه مشترک مراکز و مؤسسههای آموزش عالی و پژوهشی حوزهای ـ دانشگاهی صلاحیت علمی حجت الاسلام و المسلمین مصطفی صادقی را برای احراز مرتبه دانشیاری تأیید کرد.
پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) کسب رتبه دانشیاری را تبریک گفته و موفقیت در مراحل بعدی را برای ایشان آرزوی مینماید.
هدایت شده از پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
#همایش_علوم_انسانی_اسلامی
#هفته_پژوهش_1400
✅مجمع پژوهشگاه های علوم انسانی - اسلامی با همکاری معاونت پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه برگزارمی کند
🔶سلسله نشست های دومین همایش(مجازی)علوم انسانی - اسلامی،پژوهش و فناوری
⬅️بررسی تاثیر خدمات عمومی دولت ها در همگرایی مردم با ایشان در ایران سده اخیر
👤ارائه دهنده : حجت الاسلام و المسلمین دکتر مجید احمدی کچایی
ناقد: حجت الاسلام و المسلمین دکتر حامد قرائتی
دبیر علمی: جناب آقای دکتر سعید نجفی نژاد
⏰زمان : یکشنبه 21 آذر ماه 1400ساعت 13 تا 15
⬅️لینک ورود به جلسه:
🌐dte.bz.danaee
✅گرامیداشت هفته پژوهش( هفتمین نمایشگاه دستاوردهای پژوهشی و فناوری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم 20 تا 25 آذر ماه 1400
⬅️قم- چهار راه شهدا-ابتدای خیابان معلم-مرکز همایش های غدیر
📗این نمایشگاه به صورت مجازی به آدرس ذیل برگرار می گردد.
🌐dte.bz/7ve
⏰ساعت بازدید از 8 تا 14 و 15:30 تا 20
⬅️لینک ورود به برنامه های نمایشگاه
🌐 http://dte.bz/rtfair7
✅مجمع پژوهشگاه های علوم انسانی - اسلامی با همکاری معاونت پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه هم اکنون برگزارمی کند
🔶سلسله نشست های دومین همایش(مجازی)علوم انسانی - اسلامی،پژوهش و فناوری
⬅️بررسی تاثیر خدمات عمومی دولت ها در همگرایی مردم با ایشان در ایران سده اخیر
👤ارائه دهنده : حجت الاسلام و المسلمین دکتر مجید احمدی کچایی
ناقد: حجت الاسلام و المسلمین دکتر حامد قرائتی
دبیر علمی: جناب آقای دکتر سعید نجفی نژاد
⏰زمان : یکشنبه 21 آذر ماه 1400ساعت 13 تا 15
⬅️لینک ورود به جلسه:
🌐dte.bz.danaee
⬅️کرسی ترویجی عرضه و نقد ایده علمی
📒نقش امویان در انعکاس اخبار حمزه در آثار مورخان اندلس
👤ارائه دهنده: حجت الاسلام والمسلمین دکتر حمیدرضا مطهری
⬅️ناقد: حجت الاسلام والمسلمین رمضان محمدی
📒دبیر علمی: دکتر سعید نجفی
⏰زمان: یکشنبه 26 دی ماه 1400 ساعت 13 الی 15
⬅️مکان: قم-پردیسان- بلوار دانشگاه،پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی-پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت ع
💠لینک ورود به جلسه
🌐 dte.bz/historyconf
کرسی ترویجی «نقش امویان در انعکاس اخبار حضرت حمزه سلام الله در آثار مورخان اندلس» برگزار شد
بیست و هفتمین نشست علمی ذیل همایش بین المللی حضرت حمزه سیدالشهداء سلام الله در قالب کرسی ترویجی «نقش امویان در انعکاس اخبار حضرت حمزه سلام الله در آثار مورخان اندلس» با همکاری دبیرخانه همایش و مجتمع عالی آموزش تاریخ، سیره و تمدن اسلامی از سوی پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
در این کرسی ترویجی حجت الاسلام و المسلمین دکتر حمیدرضا مطهری، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و رئیس پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام به عنوان ارائه دهنده، و حجت الاسلام و المسلمین رمضان محمدی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به عنوان ناقد حضور داشتند که دکتر سعید نجفی نژاد، محقق رسمی پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام دبیری علمی آن را بر عهده داشت.
دکتر سعید نجفی با اشاره به اینکه نقش حضرت حمزه سلام الله که یکی از شخصیتهای برجسته تاریخ اسلام میباشدگفت: آن چنان که شایسته این حامی پیامبرصلی الله علیه و آله میباشد در تاریخ اسلام پرداخته نشده است. یکی از دلایل این بیتوجهی سانسور اخبار مربوط به حضرت حمزه سلام الله توسط امویان و دیگری سعی در پرده پوشی شخصیت، خدمات و حمایتهای ایشان برای پیامبرصلی الله علیه و آله بود. امویان نقش مهمی در مخفی ماندن اخبار حضرت حمزه سلام الله داشتند که در برخی مناطق این اثر بیشتر دیده میشود که از جمله آنها اندلس است که تأثیر حاکمیت امویان دیده میشود.
در ادامه در خدمت دو تن از اساتید هستیم. ابتدا در خدمت ارائه دهنده محترم حجت الاسلام و المسلمین دکتر حمیدرضا مطهری و سپس در خدمت ناقد محترم حجت الاسلام و المسلمین رمضان محمدی خواهیم بود.
حجت الاسلام و المسلمین حمید رضا مطهری عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در بخش نخست سخنان خود به محدوده بحث خود اشاره کرده و گفتند: قبل از این که به نوع اخبار و گزارشاتی که در تاریخ انعکاس داده شده اشاره کنم لازم میدانم به وضعیت سیاسی و مذهبی اندلس بپردازم تا چرایی انعکاس اخبار مورخان اندلس در حاکمیت اموی تا انتهای قرن پنجم معلوم شود. تأکید میکنم که فقط منابع مورخان را ذکر میکنیم و به منابع دیگر مثل منابع تفسیری و ادبی و امثالهم نمیپردازیم.
ایشان در معرفی اندلس خاطر نشان کردند: اندلس یکی از مناطقی است که در عصر امویان و در دهه آخر قرن اول هجری فتح شد و امویان توانستند منطقه وسیعی را تحت سیطره خود در آورند. حاکمیت اموی در فتح این منطقه نقش اساسی داشت، اگرچه افرادی که وارد این منطقه شدند با گرایش و سلایق مختلف بودند از جمله آنها طرفداران اهل بیت بودند، اما چنان که باید و شاید نتوانستند قدرتی به دست بیاورند.
رئیس پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام در خصوص چگونگی تشکیل حکومت امویان در اندلس بیان کردند: بعد از سقوط حکومت امویان در دمشق و شام، یکی از نوادگان هشام بن عبدالملک به نام عبدالرحمن بن معاویه بن هشام بن عبدالملک از شام به مغرب اسلامی و بعد به اندلس گریخت و حکومت از دست رفته امویان در شام را در سال 138 هجری در منطقهای دورتر از سرزمینهای اسلامی در اندلس در شهر قرطبه احیاء کرد و بر قرطبه مسلط شد و زمینه را برای تثبیت گرایشهای طرفدار اموی فراهم کرد.
وی در ادامه اشاره کردند: از یک طرف امویان حکومتشان را در مناطق اصلی و مرکزی به بنی عباس که شاخهای از بنی هاشم بودند واگذار کرده بودند و از طرف دیگر بعد از مدتی در همسایگی حکومت امویان حکومت دیگری منسوب به خاندان پیامبرصلی الله علیه و آله به نام ادریسیان و بعدها حکومت فاطمیان که مدعی انتساب به حضرت فاطمه سلام الله بودند شکل گرفت و رقابت امویان با دو حکومت معتقد و منسوب به خاندان پیامبرصلی الله علیه و آله یعنی عباسیان و فاطمیان سبب شد که آنچه را که به نفع خاندان پیامبرصلی الله علیه و آله باشد کمتر در آثار مورخان آن منطقه نمود داشته باشد که مواردی از آن در خصوص حضرت حمزه سلام الله میباشد.
استاد تاریخ حوزه و دانشگاه گفت: با تسلط امویان بر اندلس و تثبیت مذهب مالکی عرصه بر دیگر مذاهب تنگ شد و پیروان دیگر مذاهب نتوانستند آن چنان که باید و شاید عرض اندام کنند. مقدسی در ارتباط با وضعیت مذهبی اندلس میگوید: «ساکنان این منطقه پیرو مذهب مالکی هستند و اگر بر یک نفر پیرو مذاهب دیگر مثل حنفی یا شافعی دست پیدا کنند او را از این منطقه تبعید و اخراج میکنند، اما اگر بر یک نفر شیعی دست پیدا کنند چه بسا که او را بکشند(ربّما قَتَلُوهُ)» در چنین فضایی که از جهت سیاسی و مذهبی مخالف فرهنگ تشیع و اهل بیت علیهم السلام است نباید انتظار داشت که فرهنگ اهل بیت علیهم السلام منعکس شود.
تاریخ نگاریی که در اندلس شکل میگیرد به نوعی متأثر از شام است و اخبار مرتبط با اهل بیت علیهم السلام و فرهنگ اهل بیت علیهم السلام کمتر مورد توجه قرار میگیرد و بر همین اساس اخبار مربوط به حمزه سید الشهداءسلام الله هم حداقل در این مقطع زمانی یعنی تا پایان قرن پنجم هجری مشاهده میشود آن چنان که باید و شاید منعکس نشده و یا به گونهای دیگر منعکس شده است.
دکتر مطهری در دسته بندی اخبار مربوط به حضرت حمزه سلام الله در منابع مورخان اندلس گفتند: انتساب ایشان به پیامبرصلی الله علیه و آله، اسلام و هجرت حضرت حمزه سلام الله، جهاد و شجاعت و در نهایت شهادت و چگونگی رفتار با پیکر حمزه سلام الله و البته غم و اندوه پیامبرصلی الله علیه و آله برای مصیبت پیش آمده گونههایی است که در منابع مورخان اندلس به آن اشاره شده است. در ارتباط با نسبت ایشان با پیامبرصلی الله علیه و آله مطرح شده که او عموی پیامبرصلی الله علیه و آله است، سن او نسبت به پیامبرصلی الله علیه و آله بزرگتر بود و ... که اختلافی در آن نیست. اما در بحث اسلام حمزه سلام الله آن چه که مشاهده میشود اسرار و پافشاری مورخان اندلس بر این نکته است که اسلام حمزه سلام الله در مرحله اول نه از سر اعتقاد بلکه از روی انتساب به پیامبرصلی الله علیه و آله و تعصب قبیلگی با پیامبرصلی الله علیه و آله بوده است. تلاش آنان بر این است که اسلام حمزه سلام الله را نه در جزء مسلمانان نخستین و در یکی، دو سال نخست، بلکه در سالهای متأخر و بعد از دعوت علنی به شمار آورند و اسلام حمزه سلام الله را به سال پنجم و ششم منتقل کنند، در حالی که ما در گزارشات منابع معتبر داریم که حمزه سلام الله در سال دوم مسلمان شدهاند.
مهمترین جایی که میشود به اختلاف بین شرق و غرب جهان اسلام و یا مناطق مرکزی جهان اسلام با اندلس اشاره کنیم در بحث جهاد، شجاعت، شهادت و کیفیت شهادت حمزه سلام الله است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ارتباط با اولین پرچم اسلام اشاره کردند: شاید یکی از مهمترین نکات یا یکی از مهمترین جریانها در بحث جهاد حضرت حمزه سلام الله اولین پرچمی است که در اسلام توسط پیامبرصلی الله علیه و آله بسته شد باشد. دو سریه در همان ابتدای حضور پیامبرصلی الله علیه و آله در مدینه مطرح است. یکی سریه حمزه سلام الله و دیگری سریه عبیده بن حارث است که تلاش عمده مورخان اندلس در این مقطع زمانی بر این است که پرچم عبیده را به عنوان اولین پرچم معرفی کنند در حالی که برخی از منابع مثل تاریخ یعقوبی تصریح میکند که پرچم حمزه سلام الله اولین پرچم بود که در اسلام بسته شد و به دستور پیامبرصلی الله علیه و آله اولین سریه به فرماندهی حمزه سلام الله بود.
وی در ادامه گفتند: مهمترین اختلاف بین مورخان اندلس و تاریخ نگاران منصف در شرق جهان اسلام این است که حمزه سلام الله در نبرد احد و توسط وحشی به شهادت رسید. آنچه که ما در منابع مورخان اندلس میبینیم تقریباً هیچ نقشی به خاندان ابوسفیان و خاندان معاویه داده نمیشود. هیچ اشارهای به این نمیشود که همسر ابوسفیان چه نقشی در تحریک قاتل حمزه سلام الله داشته ولو این که بعدها اشاره کردند که هند جگر حمزه سلام الله را به دندان کشید و نتوانست آن را بخورد و مجبور شد بیرون بیاندازد و از مثله کردن حمزه سلام الله خبر میدهند، اما آن چه که به گونهای هوشمندانه به دنبال آن هستند این است که تطهیر وحشی را به مخاطب القاء کنند. در برخی از منابع گزارشاتی آمده است که وحشی بعد از این که مسلمان شد در جنگ مسلمانان علیه مرتدان شرکت کرد و با همان سلاحی که حضرت حمزه سلام الله را به شهادت رساند با همان سلاح مسلیمه کذاب را از بین برد. به نظر میرسد با این گونه سخن گفتن به دنبال بیگناه جلوه دادن وحشی هستند و به نوعی میخواهند او را از گناه به شهادت رساندن حضرت حمزه سلام الله تبرئه نمایند.
در ادامه حجت الاسلام و المسلمین رمضان محمدی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در جایگاه ناقد با توجه به بیانات دکتر مطهری گفتند: دو نوع تاریخ نگاری و دو نوع نگاه به اسلام و حوادث اسلام وجود دارد. یک نوع، تاریخ نگاری اهل سنت است که مبتنی بر خلافت و در دل آن نگاه امویان با محوریت ضدیت با اهل بیت علیهم السلام است و دیگری تاریخ نگاری شیعیان مبتنی بر اهل بیت علیهم السلام میباشد.
ناقد این کرسی ضمن ارائه شواهد تاریخی در مورد تاریخ نگاری، اشاره کردند: تاریخ نگاری شیعیان با اهل سنت متفاوت است. سخن گفتن و نوشتن یک مقاله در حوزه تاریخ اندلس آن هم در موضوع تاریخ نگاری اندلس یا اهل تسنن نسبت به حمزه سلام الله چگونه بوده کار آسانی نیست.
اشکال اول این که موضوعات به صورت کامل و دقیق بررسی و شناسایی نشده است و این که در کدام کتابها به کدام مسأله پرداخته شد. در دوران مکه با همان نگاهی که در ثبت وقایع و حوادث داشتند به نقش حضرت حمزه سلام الله برای پایین آورن نقش حضرت ابوطالب علیه السلام توجه کردند. مثلاً در تاریخ نگاری اهل سنت، دار ارقم را که یک مقطع تاریخی است و مهم هم هست نه به آن اهمیتی که اهل سنت قائلند، بسیار بسیار برجسته میکنند و در مقابل شعب ابیطالب قرار میدهند که ابوطالب علیه السلام را کوچک کنند. لازم بود توجه شود که حضرت حمزه سلام الله در شعب ابیطالب بوده یا نبوده است؟ آیا در مکه حضرت حمزه سلام الله در خواستگاری حضرت رسول صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه علیه السلام بوده یا خیر؟ آیا اسلام حمزه سلام الله با حمیت بوده یا با تأسی و قبیلهای؟ نقش هند در کشتن حمزه سلام الله چه بود؟ به لقب حضرت حمزه «سیدالشهداء»سلام الله اصلاً پرداخته نشده است. البته اشاره شد که «سیدالشهدا» را خود حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود ولی در منابع سنی بیشتر اسد ا... و اسد الرسول را آوردید. اگر نقش حکومتها در انعکاس اخبار سیره برجسته میشد بحث متفاوت میشد.
نقش حکومتها در انعکاس اخبار اهل بیت علیهم السلام کلید واژه این کرسی ترویجی است. اگر ما بخواهیم نقش حکومتها را در نظر بگیریم خود ابن عربی صاحب مناقب یا فصوص و ابن العربی چه تفاوتی با هم دارند و اگر نمونهای از ابن عربی و ابن العربی آورده میشد خوب بود.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: اشکال دوم، محدوده زمانی کتب تاریخی تا قرن پنجم است. اگر مطالبی که در مورد اسلام و حمزه سلام الله و شهادت حمزه سلام الله و نحوه اسلام آوردن حمزه سلام الله و ... را ابن عبدالبر از استیعاب آورد و درست است که استیعاب خودش اندلسی است. اولاً تراجم نویس است یعنی به عنوان مورخ نمیشود به آن نگاه کرد. دوماً جوّ غالب مذهبی در اندلس مالکی هست. البته ظاهریها و شافعیها هم بودند. خود عبدالبر هم اول ظاهری بود و بعد گرایش مالکی پیدا کرده و در مسائل فقهی گرایش شافعی دارد. یعنی با اهل بیت علیهم السلام اصلاً خصومتی ندارد و نقلهایش با اهل سنتی که خیلی معاند نیستند و گرایش به اهل بیت علیهم السلام ندارند تفاوتی نمیکند در حالی که مورخان اندلس این جور نیستند.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مطهری در ادامه کرسی گفتند: از فرمایشات حجت الاسلام و المسلمین آقای محمدی استفاده کردیم و در تکمیل بحث نیز استفاده خواهیم کرد. تفاوت تاریخ نگاری تشیع و تسنن از مسلمات است و تردیدی در آن نیست. اما تاریخ نگاری اندلس تا قرن پنجم حتی متفاوت از اهل سنت است. ما در منابع مناطق مرکزی و شرق جهان اسلام این تفاوت جدی را میتوانیم ببینیم. برخی از اخبار و گزارشها را خیلی به صورت اشاره وار از آن گذشتند و برخی را اصلاً اشاره نکردند. مثلاً عبدالملک حبیب یکی از مورخان است که از او به عنوان نخستین کسی که اثری از کتاب تاریخ او باقی مانده یاد میکنند. همین فرد مثلاً در ارتباط با همسران پیامبرصلی الله علیه و آله یک عنوانی را اختصاص میدهد در حالی که در ارتباط با شهادت حضرت حمزه سلام الله نه تنها به اشاره رد میشود بلکه آن را ذیل واقعه احد قرار میدهد. اصل قضیه احد را برای عنوان انتخاب میکند و به کسانی که در این روز به شهادت رسیدند از جمله حضرت حمزه سیدالشهداسلام الله عموی پیامبرصلی الله علیه و آله اشاره میکند و به جریانهای و جزئیات آن خیلی توجه نمیکند. عبدالملک کسی است که به جشن عاشورا اعتقاد دارد و نه تنها خودش توجه دارد بلکه به خلیفه اموری یادآوری میکند که به روز عاشورا و جشن روز عاشورا توجه داشته باش و از آن غفلت نکن. برخی از موضوعات مثلاً توجه به حضرت حمزه سلام الله برای کاستن از جایگاه حضرت ابوطالب علیه السلام، ممکن است این اندیشه واقعاً بوده و این تأثیر را داشته باشد که بر میگردد به همان جریانهای سیاسی و نقش حکومت اموی در انعکاس اخبار حمزه سلام الله. اما برخی از منابع مثل ابن عربی و ابن العربی که به درستی و دقیق تفاوت آنها را بیان کردید باید عرض شود، چون تلاش ما به بررسی آثار مورخان بود تلاش کردیم به غیر مورخان نپردازیم و تا قرن پنجم را هم بررسی کنیم تا نقش امویان را نشان بدهیم، بنبراین این دو نفر خارج از بحث هستند. آخرین بحثی که در رابطه با حمزه سلام الله در منابع اندلسی مورد توجه قرار گرفته و میتوانم به آن اشاره کنم، اندوه پیامبرصلی الله علیه و آله و سخن آن حضرت و سوگواری آن حضرت درباره حضرت حمزه سلام الله است. اندوه پیامبرصلی الله علیه و آله در منابع مختلف منعکس شده در شرق و غرب جهان اسلام به آن پرداختهاند.
نکته جالب این که وقتی پیامبرصلی الله علیه و آله به مدینه میآیند میفرمایند که حمزه سید الشهداسلام الله گریه کن ندارد و زنان مدینه قبل از گریه برای شهدای خود برای حمزه سلام الله سوگواری میکنند. مهمتر از این چیزی است که به پیامبرصلی الله علیه و آله نسبت میدهند که میفرمایند اگر صفیه نمیدید، پیکر حمزه سلام الله را در بیابان رها میکردم تا خوراک پرندگان و درندگان بیابان شود و در شکم آنها محشور بشود. این سخن خلاف دستور پیامبرصلی الله علیه و آله است. نکته پایانی استناد به حضرت حمزه سلام الله و جایگاه ایشان توسط اهل بیت علیهم السلام در دورههای بعد است که آن هم اشاره گونه در منابع اندلسی دیده میشود که برخی از علویان از امیرالمؤمنین علی علیه السلام گرفته تا دیگر علویان در دورههای بعد در مقابل مخالفان خودشان از جمله امویان و به طور ویژه در مقابل معاویه به نوعی به جایگاه شخصی حمزه سلام الله استناد کردهاند.
پیام تسلیت رهبرمعظم انقلاب به مناسبت رحلت آیتالله حاج شیخ لطفالله صافی گلپایگانی
بسم الله الرحمن الرحیم
با تاسف خبر درگذشت فقیه عالیمقام و مرجع بصیر، حضرت آیة الله آقای حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی رضوان الله علیه را دریافت کردم. ایشان از استوانههای حوزهی علمیه قم و از برجستگان علمی و عملی و پر سابقهترین عالم دینی در آن حوزهی مبارک بودند. در دوران مرحوم آیة الله بروجردی در شمار برترین تلامذهی آن استاد بزرگ، در زمان مرحوم آیة الله سید محمدرضا گلپایگانی همراه و مشاور علمی و عملی ایشان، و در دوران انقلاب، امین و مورد اعتماد حضرت امام خمینی رحمة الله علیهم به شمار میرفتند. سالها در شورای نگهبان رکن اصلی آن شورا محسوب میشدند و پس از آن هم همواره دربارهی مسائل انقلاب و کشور، دلسوزانه و مسئولانه ورود میکردند و بارها اینجانب را از نظرات و مشورتهای خود مطلع و بهرهمند میساختند. قریحهی شعری، حافظهی تاریخی، پرداختن به مسائل اجتماعی از دیگر ابعاد شخصیت این عالم کهنسال و بزرگوار بود. رحلت ایشان برای جامعهی علمیِ دینیِ کشور مایهی تأسف است. اینجانب به خاندان مکرّم و فرزندان گرامی ایشان و نیز به مراجع معظم و علمای اعلام حوزهی علمیه و مقلدان و ارادتمندان ایشان بویژه در قم و گلپایگان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان مسألت مینمایم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۰/۱۱/۱۲
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
ارتحال ملکوتی مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی(ره) را به محضر مبارک حضرت ولیعصر(ارواحنا فداه)، مقام معظم رهبری(مدظله العالی)، مراجع بزرگوار تقلید، فرزندان مکرم، حوزههای علمیه و شاگردان و مقلدان آن مرحوم تسلیت عرض مینمایم. فقیهی که قریب به یک قرن عمر با برکت خود را در خدمت به ترویج معارف الهی و اعتلای اسلام سپری کرد و الگوی زهد، مجاهدت، حسن معاشرت و اخلاق و تواضع، نُصح و دلسوزی و فضیلت بود.
حضور در مجلس خبرگان و شورای نگهبان قانون اساسی از خدمات جاوید آن فقید به نظام اسلامی در سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی است و از آن پس همواره از حامیان و پشتیبانان نهضت ملّت شریف، امام راحل عظیم الشأن(قدسسره الشریف) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) و نظام بودند. امروز دفتر تبلیغات اسلامی حوزة علمیه قم و دیگر نهادهای مؤثر علمی و فرهنگی یکی از اصلیترین هادیان و پشتوانههای معنوی خود را از دست دادند. این مرد الهی در طول عمر شریف خویش افزون بر تدریس، تحقیق و خیرخواهی نسبت به ملّت و مسلمانان و مظلومان جهان، پدری مهربان، مشفق و بصیر برای تمامی فعّالان عرصة اعتلای فرهنگ ایمانی، قرآنی و مهدوی و صیانت از مکتب نورانی اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) بود.
برای روح بلند آن عالم ربانی علو درجات و برای فرزندان بزرگوار و بازماندگان و ارادتمندان آن فقید سعید صبر و اجر مسئلت دارم.
احمد واعظی
بسم الله الرحمن الرحیم
إِذَا مَاتَ اَلْمُؤْمِنُ اَلْفَقِيهُ ثُلِمَ فِي اَلْإِسْلاَمِ ثُلْمَةٌ لاَ يَسُدُّهَا شَيْءٌ
ضایعه مؤلمه ارتحال مرجع عالیقدر، شیخ القفهاء و المجتهدین، حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (ره) را به محضر حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرج الشریف)، رهبر معظم انقلاب (مد ظله العالی)، مراجع عظام تقلید، حوزههای علمیه، بیت رفیع مرجعیت و همکاران محترم دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم تسلیت عرض نموده، علو درجات آن عالم ربانی را از خداوند متعال مسدلت مینمایم.
نجف لکزایی
معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی و
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی