♡
ببین که مرغک جانم دگر ترانه ندارد!
به روی شاخۀ لطف تو آشیانه ندارد!
چه فایده که بگویم هزار شعر پس از تو؟
تو نیستی و غزل ذوق شاعرانه ندارد
بباف از نخ نسیان خویش روسریام را
که گیس خاطرهها مدتی است شانه ندارد
کجاست ساحل امنی؟ که موج غصه مرا برد
چگونه است که دریای غم کرانه ندارد؟
چقدر رفتم و گشتم! به هیچجا نرسیدم
که گم شده است ردت؛ خانهات نشانه ندارد
چه سود از گذر کاروان به خاک بیابان
که چاه درد و غم یوسفم دهانه ندارد
به شعلههای فنا هدیه دادهام پر خود را
بگو بسوز به پروانهای که شانه ندارد
گذشت عمر و نشد باز قفل خانۀ شادی
کلید عشق من و تو مگر زبانه ندارد؟
بهروی خاک وجودم بریز بذر محبت
به جز تو دست کسی ای بهار! دانه ندارد
#زینب_نجفی
@eitaaparvanegi
♡
فکری تو برای این دل پرغم کن
یک جرعۀ کوچک از جفایت کم کن
من خستهترم از آنکه حرکت بکنم
امروز تو چای عاشقی را دم کن
#زینب_نجفی
@eitaaparvanegi