ای لحظاتِ خوش که هنوز از راه نرسیدهاید، آیا نمیشود راه کوتاهتَری در پیش بگیرید؟ قبل از اینکه دلهایمان فرتوت شوند.
من خودم درباره خودم قضاوت کردهام و الات مدتها است که خودم را محکوم کردهام، مدتهاست.
دلم میخواهد همه چیز را بگذارم و بروم طوری که کسی نداند من که هستم.
مرا ببخش عزیزم، احساس وحشتناکی دارم.
سوار قطار خواهم شد و تمامی وجودم را گریه
خواهم کرد.
-اولگا کنیپر ٫ نامه به آنتوان چخوف