eitaa logo
قرارگاه فرهنگی نمازجمعه الیگودرز
1.1هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
5.6هزار ویدیو
103 فایل
✅ امام خامنه ای: #نمازجمعه قرارگاه ایمان، تقوا، اخلاق و بصیرت است. 🔶️ قرارگاه فرهنگی #نمازجمعه شهرستان #الیگودرز 🔷️ آدرس: الیگودرز، خیابان شهید عسکری(پونه زار)، حسینیه شرقی، کوچه یاسمن۴، دفتر امام جمعه ☎️ 06643326035 🆔️ @ejnaaligudarz
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 * (عج)*!! ، شخصی بود که مورد عنایت ویژه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد. روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد ، برایم پینه می زنی؟»، سید عرض کرد: «آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب تر است، آن را کنار می گذارم و کفش شما را تعمیر می کنم». حضرت چیزی نگفتند و سید مشغول کارش شد. پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟»، سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت: «قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید “کفش مرا پینه می زنی” داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید!» حضرت لبخند زدند و فرمودند: «خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی.» 📚کتاب روزنه هایی از عالم غیب؛ آیت الله سید محسن خرازی 🚩 @setad600
🔵 🔶ماجرای :👇 در نزد مرحوم آیت الله سید حسن فقیه امامی: 🔸«روزی خانواده‌ای تماس گرفتند که ما برای به اسلام می‌خواهیم حضور شما برسیم. وقتی را مشخص کردیم خانواده ۸ نفره‌ای از یهودیان اصفهان بودند. علت تصمیم آن‌ها به اسلام را جویا شدم. خانمی جواب داد که من مادر این پسر هستم.(یک پسری ۱۷ ساله بود) گفت در مسیر سفر به تهران تصادفی کردیم و دست پسر قطع شد ولی به پوست آویزان بود. به بیمارستان مراجعه کردیم و جراحی انجام دادند، اما عمل موفقیت آمیز نبود و گفتند دست باید قطع شود. چون وضع مالیمان خوب بود، بلیط لندن گرفتیم و برای مداوا به لندن رفتیم. در لندن نیز گفتند که هر چه سریع‌تر باید دست قطع شود چرا که خیلی سیاه شده است و کاری از دست ما بر نمی‌آید. 🔸 در هتل یاد همسایه‌های مسلمانم در اصفهان افتادم که آن‌ها در هنگام گرفتاری به (سلام‌الله علیها) توسل می‌کردند. گریه کردم و به آن حضرت عرض کردم که اگر دست پسرم را شفا بدهید، خودم مسلمان می‌شوم و خانواده‌ام را نیز به اسلام دعوت می‌کنم. شب حضرت را در خواب دیدم. 🔹حضرت زهرا(سلام‌الله علیها)فرمودند: 🔸«چرا او را اینجا آورده‌اید، او را به مشهد نزد پسرم حضرت رضا (علیه‌السلام) ببرید، شفای او را به آن حضرت حواله کرده‌ایم.» 🔸بیدار شدم و با اولین پرواز عازم تهران و سپس مشهد شدیم. آدرس حرم را گرفتیم و سؤال کردیم که معمولاً مریضان را کجا می برند؟ 👌گفتند پشت رفتیم حرم و پسرم را به پنجره فولاد دخیل بستیم. با امام رضا (علیه‌السلام) شروع کردم به صحبت کردن که ما درست است که یهودی هستیم ولی مادرتان (سلام‌الله علیها) به اینجا حواله داده‌اند سه ساعتی را آنجا بودیم تا اینکه یادم آمد که باید پانسمان زخم را عوض کنیم. 🔸پسرم را به بیمارستان بردیم ولی پزشکان وقتی پرونده را دیدند، گفتند که همه پزشکان گفته‌اند باید دست قطع شود و برای جان او خطر دارد، چگونه ما پانسمان را عوض کنیم؟ به هر حال تصمیم گرفتیم خودمان پانسمانش را عوض کنیم. وسایل را گرفتیم ولی وقتی پانسمان دستش را باز کردیم با کمال تعجب دیدیم که دست سالم است. پسرم گفت احساس می‌کنم دستم شفا پیدا کرده است. برای استراحت به هتل برگشتیم. 👈نیمه‌های شب پسرم گریه‌کنان مرا از خواب بیدار کرد. گفت: «در خواب حضرت رضا (علیه‌السلام) را دیدم. آن حضرت فرمودند: ما دست تو را شفا دادیم و یک نشانه را روی دست تو گذاشتیم تا همیشه به یاد ما باشی و گناه نکنی. این ماجرای ما بود و الآن آمده‌ایم تا همه خانواده‌مان .» 🏴ایام شهادت حضرت زهرا(س) تسلیت باد. ✅ قرارگاه فرهنگی الیگودرز 🆔 @ejna_aligudarz