eitaa logo
پله پله تا اجتهاد جامع
356 دنبال‌کننده
1هزار عکس
209 ویدیو
255 فایل
پاسخگویی به سؤالات طلاب از دوران قبل ورود به حوزه تا پایان طلبگی،و ارائه یک نظام جامع علمی برای دستیابی به اجتهاد جامع ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
سؤال ۱: عمل به مکروهات در سیر الی الله چقدر مضر است؟ . بزرگان نظر و دستورشون درباره این دسته از اعمال چی بوده؟ . چنانچه کسی مرتکب به مکروهات علی الخصوص مکروهات بزرگ، آیا دستور خاصی برای رفع آن هست؟
هدایت شده از پله پله تا اجتهاد جامع
7-روش صحیح محاسبه-استفاده متعادل از همه لذائذ حلال دنیوی در سیر و سلوک و معنویت و ممنوعیت روش ریاضت.mp3
4.39M
7-روش صحیح محاسبه-استفاده متعادل از همه لذائذ حلال دنیوی در سیر و سلوک و معنویت و ممنوعیت روش ریاضت @avaymarefat
💠نماز شب میرزا علی آقای شیرازی 🔰استاد آیت الله مطهری 🔘يک مرد بسيار بسيار بزرگ از نظر معنويت، مرحوم حاج ميرزا علي آقاي شيرازي اصفهاني رضوان اللَّه عليه است که يکي از بزرگترين اهل معنايي است که من در عمر خودم ديده‌‌‌‌‌ام. 🔘يک شب ايشان در قم مهمان ما بودند و ما هم به تبع به منزل يکي از فضلاي قم دعوت شديم. بعضي از اهل ذوق و ادب و شعر نيز در آنجا بودند. در آن شب فهميدم که اين مرد چقدر اهل شعر و ادب است و چقدر بهترين شعرها را در عربي و فارسي مي‌‌‌‌‌شناسد! ديگران شعرهايي مي‌‌‌‌‌خواندند البته شعرهاي خيلي عادي؛ شعرهاي سعدي، حافظ و ... ايشان هم مي‌‌‌‌‌خواند و مي‌‌‌‌‌گفت اين شعر از آن شعر بهتر است، اين مضمون را اين بهتر گفته است، کي چنين گفته و ... 🔘شعر خواندن آنهم اينجور شعرها که گناه نيست، امّا در شب شعر خواندن مکروه است. خدا مي‌‌‌‌‌داند وقتي آمديم بيرون، اين آدم به شدّت داشت مي‌‌‌‌‌لرزيد. گفت من اينقدر تصميم مي‌‌‌‌‌گيرم که شب شعر نخوانم آخرش جلوي خودم را نمي‌‌‌‌‌توانم بگيرم. مرتب‌‌‌‌‌ اسْتَغْفِرُاللَّهَ رَبِّي وَ اتوبُ الَيه‌‌‌‌‌مي‌‌‌‌‌گفت، مثل کسي که معصيت بسيار بزرگي مرتکب شده است. العياذباللَّه اگر ما شراب خورده بوديم، اينقدر مضطرب نمي‌‌‌‌‌شديم که اين مرد به واسطه يک عمل مکروه مضطرب شده بود. اين‌‌‌‌‌جور اشخاص چون محبوب خدا هستند از ناحيه خدا يک نوع مجازاتهايي دارند که ما و شما ارزش و لياقت آن جور مجازاتها را نداريم. 🔘هر شب اين مرد اقلًا از دو ساعت به طلوع صبح بيدار بود و من معني شب زنده داري را آنجا فهميدم، معني «شب مردان خدا روز جهان افروز است» را آنجا فهميدم، معني عبادت و خداشناسي را آنجا فهميدم، معني استغفار را آنجا فهميدم، معني حال و مجذوب شدن به خدا را آنجا فهميدم. 🔘آن شب اين مرد وقتي بيدار شد که اذان صبح بود. خدا مجازاتش کرد. تا بيدار شد ما را بيدار کرد، گفت: فلاني! اثر شعرهاي ديشب بود! روحي که چنين ايمان مستحکمي دارد، يک چنين ضربه کوچکي هم که بر آن وارد مي‌‌‌‌‌شود يعني يک چنين حمله کوچکي هم که از مقامات داني آن بر مقامات عالي‌‌‌‌‌اش وارد مي‌‌‌‌‌شود، آن مقامات عالي عکس العمل نشان مي‌‌‌‌‌دهند، ناراحتي نشان مي‌‌‌‌‌دهند، حتي مجازات نشان مي‌‌‌‌‌دهند که ببين! بي مجازات نمي‌‌‌‌‌ماند! آدمي که در شب مرتب شعر بخواند، دو ساعت وقت خودش را صرف شعرخواندن کند، لايق دو ساعت مناجات کردن با خداي متعال نيست. 📚 آزادی معنوی، ص121 @almorsalat
پله پله تا اجتهاد جامع
💠نماز شب میرزا علی آقای شیرازی 🔰استاد آیت الله مطهری 🔘يک مرد بسيار بسيار بزرگ از نظر معنويت، مرحوم
حاشیه: البته ترک مکروهات با این دقت و ریزه کاری ها در مراحل میانی به بعد سیر و سلوک است مرحله اول تثبیت انجام واجبات و ترک محرمات(ترک شرک جلی) و انجام بعضی مستحبات بسیار مؤثر مثل نماز شب،نماز اول وقت،روضه و اشک بر سیدالشهدا علیه السلام ،دیدار و شرکت در جلسات اخلاقی و معنوی علما،توسل جدی به امام زمان علیه السلام،زیارت حرم های مطهر اهلبیت خصوصا امام رضا علیه السلام،زیارت قبور علما و شهدا و امامزاده ها،خوب درس خواندن،احترام به والدین ،مطالعه بعضی کتب معنوی و معرفتی و سلوکی مثل رساله لقاءالله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و رساله لبّ اللباب علامه تهرانی و روزی یک صفحه قرآن با ترجمه،سه روز روزه در ماه(پنجشنبه اول و آخر،و چهارشنبه وسط ماه قمری)، بعد از مدتی مداومت بر این امور،کم کم بابی از معنویت خاص و شوقی مخصوص به روی انسان باز میشود و آدمی تحت عنایت خاصه خدا و اهلبیت قرار میگیرد و بعضی از اولیای بزرگ الهی سر راه او قرار گرفته و قدم به قدم او را به سمت ارتباط و اتصال خاص با امام زمان علیه السلام و خدای متعال راهنمایی می کنند در این مراحل مراقبت جدی از ترک مکروهات و انجام مستحبات شروع می شود و روز به روز جدی تر می شود علامه طباطبایی (قدّس سرّه)در روزهای آخر عمر در بستر بیماری یک توصیه را به شاگردان خود تکرار میکرده(مراقبه،مراقبه،مراقبه) نکته:احتمالا توصیه خیلی از بزرگان مثل آیت الله بهجت و خوشوقت ووو به انجام واجبات و ترک محرمات،ناظر به شروع سلوک بچده نه اینکه از آغاز تا پایان به همان اکتفا شود و بی نیاز از چیزهای دیگر حتی استاد سلوکی باشیم سیره خود این بزرگان در مراجعه طولانی مدت به اساتید خاص سلوکی،و مواظبت بر مستحبات و ترک مکروهات می تواند شاهد درستی بر احتمال بالا باشد
سؤال۲: چه نکات و قواعدی برای مطالعه و کلاس درس و مباحثه باید مراعات شود؟؟
پله پله تا اجتهاد جامع
سؤال۲: چه نکات و قواعدی برای مطالعه و کلاس درس و مباحثه باید مراعات شود؟؟
جواب اجمالی: نکاتی درباره روش صحیح و منطقی درس خواندن و کلاس رفتن: اول درس را قبل کلاس بین ده دقیقه تا نیم ساعت پیش مطالعه کنید یکی دوبار،جاهای مبهم و کلمات نامفهوم را علامت بذارید در کلاس همون جاها رو با دقت بیشتری گوش بدید،در کلاس بیشترین وقت برای گوش دادن با توجه صدرصد باشه و مقدار کمی به نوشتن نکته ای که مهمه و در کتاب بیان نشده،بعد کلاس مطالعه و بعد مباحثه،اگر بعد یه هفته پیشرفت پاشتید به طوری که بالای ۴۰ درصد متن در پیش مطالعه فهمیده شد و به ۸۰ درصد در کلاس رسید و به بالای ۹۰ درصد در مباحثه رسید کافیه به چیزی مراجعه نمی خواد ولی اگر در پیش مطالعه خیلی کم فهمیدید به ترجمه فارسی،یا شرح فارسی،یا صوت مراجعه کنید،اگر با این نظم منطقی کار کنید بعد مدتی سرعت یادگیری بالا رفته و از ترجمه و شرح فارسی هم بی نیاز میشوید خلاصه:سعی کنید طوری درس بخونید که بعد مدتی فقط برای رفع اشکال و ابهام از کلاس درس استاد استفاده کنید، اگر در پیش مطالعه یا در کلاس سؤالی به ذهن اومد یه گوشه ای یادداشت کنید و ببینید آیا از بیانات استاد جواب می گیرید یا نه،اگر جواب نگرفتید در کلاس نپرسید در مباحثه به بحث بگذارید اگر قانع نشدید یا از طلبه های قویتر بپرسید یا در اول کلاس درجلسه بعدی از استاد بپرسید
سؤال ۳: بنده امسال میرم پایه5 میخواستم اصول رو کاربردی و استدلالی و تحلیلی کار کنم !!ولی نمیدونم چه کار باید بکنم میخواستم راهنمایی ام کنید!!
پله پله تا اجتهاد جامع
سؤال ۳: بنده امسال میرم پایه5 میخواستم اصول رو کاربردی و استدلالی و تحلیلی کار کنم !!ولی نمیدونم چه
جواب: یه استاد بااین دیدگاه و نگاه میخواهد که مسلط بر روایات و فقه و قواعد اصول باشد ولی این طور اساتیدی خیلی کم هستن، فعلا بهتره متن کتاب رو درست بفهمید و مباحثه کنید،سعی میکنم جاهای کاربردی را مشحص کنم بیشتر اونجاها تمرکز کنید،البته از این به بعد تا آخر دوره تحصیل خارج محور بحث ها اصول است لذا عملا در بلندمدت با انواع مثال های کاربردی آشنا میشوید البته چندین جلد کتاب (ظاهرا به اسم التطبیقات الاصولیه )بوستان کتاب چاپ کرده که مباحث اصولی کتب فقهی شیعه را جمع کرده و دسته بندی کرده ،بیش از ۵جلد،ولی تا حدی متن دقیق داره و از عبارات فنی کتب علمی علماست که فهمش شاید ایتاد بخواهد اگر خواستید یک جلد آنرا بخرید یا در کتابخانه ها پیدا کنید ولی لازم نیست همه اش رو بخرید مثال های کتاب الموجز هم مفیده موفق باشید
پله پله تا اجتهاد جامع
جواب: یه استاد بااین دیدگاه و نگاه میخواهد که مسلط بر روایات و فقه و قواعد اصول باشد ولی این طور اس
سؤال ۴: ولی ما که الان مثلا استاد اینجوری نداریم ریز کارهامون باید چی باشه تا جبران کنیم؟؟؟؟ چی کار کنیم تا کمبود استاد رو جبران کنیم.
پله پله تا اجتهاد جامع
سؤال ۴: ولی ما که الان مثلا استاد اینجوری نداریم ریز کارهامون باید چی باشه تا جبران کنیم؟؟؟؟ چی ک
جواب: به فرموده قرآن:إن شکرتم لأزیدنّکم،شکر نعمت،نعمتت افزون کند اگر نعمت استاد یا کتاب یا صوت یا هم بحث ضعیف و معمولی یا متوسط رو بدونیم و استفاده کامل کنیم و شکرگزار باشیم خداوند نعمت های بالاتر را فراهم میکند این سنت و قانون همیشگی خداست
سؤال ۵: آیا وابستگی های عاطفی و عشق و علاقه طرفینی بین دو نفر از طلاب یا دانشجو یا بقیه اقشار اشکال دارد؟راه حل چیست؟؟
پله پله تا اجتهاد جامع
سؤال ۵: آیا وابستگی های عاطفی و عشق و علاقه طرفینی بین دو نفر از طلاب یا دانشجو یا بقیه اقشار اشکال
جواب: وابستگی های عاطفی(یعنی انسان عشق و علاقه عاطفی و محبتی به دیگران پیدا میکنه و دوست دارد به شخص خاصی محبت بیش از مقداری که با دیگران دارد داشته باشد و یا از او محبت ببیند-در واقع این احساس، نیازی درونی ست که مقدمه ازدواج با جنس مخالف است ولی به صورت ناآگاهانه مدتی متوجه یکی از دوستان صمیمی انسان می شود) به دیگران خصوصا دوستانی که تا حدی زیبایی چهره دارند توی سنین مجردی و چند سال اول طلبگی تقریبا عادیه یعنی برای مجردها زیادپیش میاد ولی باید کنترل بشه،یعنی توجهی به نفسمان نکنیم و با اون شخص مورد نظر خیلی عادی باشیم،ارتباط باید مثل دیگران باشه یعنی عاطفی نگاه نکنیم فقط به مقدار ضرورت و نیاز برای کارهای علمی باشه،نه اینکه از روی نیاز عاطفی درونی باشه
نکته مهم:تصور عموم از حورالعین تصور غلطیه،در سوره واقعه انسانهای قیامت را سه دسته میکنه آدم خوبها(اصحاب یمین)و آدم بدها(اصحاب شمال)و سابقون، بعد میفرماید فقط گروه سوم یعنی السابقون السابقون مقرب درگاه خدا هستند یعنی از بهشت های متوسط اصحاب یمین عبور کرده اند و به بهشت تجلیات اسمایی و صفاتی و ذاتی خدای متعال راه یافته اند اینجا از جلوه گری های خدا برای مقربین درگاهش که چشم به او و عنایات و جلوه های او دوخته اند تعبیر به حورالعین کرده،پس حورالعین از تجلیات خاصه خدا برای مقربین درگاهش مثل امامان و انبیا و امثال شهدای کربلا می باشد نه اینکه یه همسر خیلی زیبای بهشتی باشد،اصلا قرآن میفرماید (کلٌ یأتینا فردا)هر کسی تنها پیش ما می آید خبری از همسر و ..نیست همسر و روابط همسری از اقتضائات عالم دنیا برای بقای نسل بشر است نظام عالم آخرت کاملا با دنیا متفاوت است و حقایق آن قابل بیان نیست مگر در قالب مثال های دنیا و با الفاظ دنیوی،اینها همه تمثیل است . امام صادق علیه السلام فرمودهاند اصحاب امام درعاشورا قبل شهادت پرده ها از دیدگانشان کنار رفته بود و جایگاه بهشتی خود را در جوار خدا دیدند لذا با اشتیاق به معرکه جنگ و مرگ و شهادت میرفتند تا با شهادت حورالعین را در آغوش بگیرند،این حورالعین از نظر قرآن مخصوص مقربین است یعنی مشتاق تجلیات بالای خدا و اهلبیت بودند،حورالعین یعنی (الی ربّها ناظرة:مقربین در بهشت به تماشای جلوه های خدای زیبا و محبوب مشغولند،همانی که زینب علیهالسلام فرمود:مارأیت الّاجمیلا،من شاهد جلوه های خدای زیبا بودم)
نکته ای درباره حق الناس در کربلا: به نظر ناقصم میرسد اگر عنایت خاصه امام و خدا شامل حال کسی که واقعا مشتاق باشد بشود مشکل حق الناس او هم حل میشود یعنی اگر فرصت جبران نداشته یا کوتاهی کرده و در موقعیتی مثل عاشورا قرار گرفته ،امام و خدا حق الناس او را به گردن میگیرند مثلا در سوره طه ساحران امت موسی(علیه السلام)باشکست مقابل ایشان و پذیرش شکست و پا روی نفس گذاشتن در یک لحظه به بالاترین مقام معنوی(یعنی مقام مقربین و مخلصین)رسیدند بعدش هم شهید شدند با اینکه قطعا حق الناس هایی به گردنشون بوده، پس معلوم میشه اگر امام در کربلا فرموده اند هرکس حق الناس داره برگرده میخواسته اند کسانی که آمادگی واقعی ندارند و با تمام وجود مشتاق ملاقات خدا و دفاع از امام نیستند بهانه ای برای رفتن داشته باشند و فقط خالص ها بمانند،کما اینکه امام شب عاشورا چراغ را خاموش کردند و بیعت را برداشتند و فرمودند دشمن با من کار دارد و من فردا شهید میشوم پس ماندن شما فایده ای ندارد بروید میخواستند بهانه ای به غیر خالص ها و غیر مشتاق ها بدهند اگر کسی واقعا مشتاق ملاقات خدا بود و آماده دفاع از امام به هر قیمتی بود امام را بر خودش مقدم میکرد و میگفت من حاضرم به خاطر حق الناس به جهنم بروم و عذاب بشوم ولی امام عزیزتر از جانم تنها و غریب نماند به نظر می آید امام از اصحاب امتحانات سختی گرفته تا از خود گذشته ترین ها بمانند و این برای ما درس است
📙 آیا این پیام مهم آقا را تا به حال خوانده اید؟ پیام امام خامنه ای به کنگره‌ی جهانی هزاره‌ی شیخ مفید را با دقت بخوانید... طلاب انقلابی و حوزه انقلابی باید با شیخ مفید آشنا باشد و در مورد او بتوانند ساعت ها صحبت ها کند. پیام حضرت آقا مقدمه ای باشد برای مطالعه بیش تر شما در مورد این فقیه عالی مقام و مجاهد: http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=2662
نقدی بر دروس خارج ⭕️ خيلي از كشورها قراردادهاي بين‌المللی را امضا نمي‌كنند و مشكلي هم پيش نمي‌آيد 👤 حسن رحیم پور ازغدی؛ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی 🔹در نظام ماركسيسم نقد حاكميت امكان پذير نيست، در اين نظام يا با زور مي توانيد به نتيجه برسيد و يا با زور، شكست مي خوريد. 🔹در نظام ليبرالى نقدها محدود است؛ خروجى نقد ها نبايد اصل ليبرالى را نشانه بگيرد و بايد در جهت رشد ليبرال هم باشد. 🔹در نظام اسلامى نقد و انتقاد حاكميت يك واجب شرعى است؛ مثل نماز و روزه. 🔹برخی فکر می کنند نظام اسلامى به معناى اين است كه تمام قوانين و عملكردها در اين نظام اسلامى است، پس چون اسلامى است نبايد نقد هم بشود؛ خیر اینگونه نیست، وجود نظام اسلامی به معنای نبود اشکال نیست. 🔹اگر دروس خارج فقه در حوزه به سمت ورود تخصصي به موضوعاتی كه حكومت درگيرش است، نروند چند اتفاقات بدی مي افتد. اولین اتفاق منفی اين است که كم كم حوزه علمیه به سمت حاشيه مي رود و حتي ممكن است به صورت كلي حذف شود و اتفاق دوم این است که در صورت غيبت حوزه در اين زمينه ها باعث مي شود فكرهاي مخالف ديگري در موضوعات ورود کنند و نقش آفريني كنند. 🔹ما به سيستم دانشگاهى هم نقدهای اساسی داریم، كشور واقعا امروز به این همه دکتر و مهندس نیاز ندارد. 🔹خيلي از كشورها قراردادهاي بين المللی را امضا نمي كنند و مشكلي هم برایشان پيش نمي آيد، مثلا همين قانون٢٠٣٠ را كه بعضا در كشور تاكيد مي شد كه بايد امضا شود و بپذيريم را، آمريكا و فرانسه نپذيرفتند، آن وقت عده اي در كشور اصرار دارند كه اين موضوع ها تصويب شود تا بهانه به دست دشمن داده نشود!/ دانشجو @Rasad_tahlil
💠 اجتهاد، راه نجات انقلاب از انحراف فکری 🔰آیت الله فرحانی 👈 درس خارج 18.07.97 💢کانال والعصر (بازتاب اندیشه های آیت الله عبدالکریم فرحانی) 👇 👇 http://eitaa.com/joinchat/3797024780C175bfd2daf
امام خمینی(ره): اگر دیر بجنبیم از جلسات سیاسیون ظاهرالصلاح وابسته به و نیز از همین ها و ها چنان زیبا برای جهان پابرهنگان تشنه عدالت ترسیم می‌گردد 🔴به کمپین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
هدایت شده از اندیشه مقاومت
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴نظام نوین آموزشی چگونه استعدادها را خنثی میکند و برای نظام سرمایه داری کارگر تامین می کند! 💠کانال فقه و انقلاب💠 @feghvaenghelab
🌺 اینها نور چشم من هستند و امید ما به اینهاست 🔹 امام خمینی(ره): این کودکها امید آتیه مملکت ما هستند. با کودکهای امروز، انسانها و دانشمندان فردا درست می‌شود. ها این کودکهای نورس را، نگذارند آلوده شوند. تربیتها تربیتهای دینی باشد. 🔺بچه‌های ما را اگر اسلامی بار بیاورید، و مملکت شما بیمه خواهد شد. ✅ @Sahifeh_noor
خارج سؤال۶: 🔷در بررسی موضوعات فقهی، ابتدا باید به سراغ اقوال برویم یا می بایست از ادله شروع کنیم؟
پله پله تا اجتهاد جامع
#درس خارج سؤال۶: 🔷در بررسی موضوعات فقهی، ابتدا باید به سراغ اقوال برویم یا
🔲پاسخ استاد علیدوست: 🔹ابتدا باید به سراغ اقوال رفت تا به جوانب و نقاط کور آگاه شویم و پس از آن با نگاه باز به سراغ ادله برویم. 🔹نگران ساخته شدن ذهن هم نباشید، ما که بچه نیستیم به صرف دیدن اقوال ذهنمان بسته شود. 🔺نقد و بررسی بیانات استاد علیدوست در پست بعدی 🆔 @feghahat 👇👇👇
🔸نقد و بررسی بیانات استاد علیدوست 🔸برگرفته شده از کتاب "نظام معرفتی فقاهت" ◼️رجوع به اقوال علمای فقه یا اصول تا چه اندازه تعیین کننده است؟ آیا بدون رجوع می توان نظری فقهی داد؟ در پاسخ باید گفت: 🔹یاری گرفتن از ضروریات تکامل است. ما به گونه ای آفریده شده ایم که جز در تعاون و هم یاری نمی توانیم به رشد انسانی خود دست یابیم. از این روست که به جامعه روی می آوریم و دست کمک به سوی هم دیگر دراز می کنیم. یاری دادن و یاری ستاندن وجوه مختلفی دارد که یکی از آن ها استعانت علمی دانشمندان از یک دیگر است. زیرا انسان هر چند که کاربلد باشد، باز هم یک انسان است با محدودیت های خاص انسانی. در نتیجه در معرض خطا و اشتباه قرار دارد. از این رو لازم است عقل محدود خود را با خردهای دیگران پیوند بزند تا به شبکه ای از عقل های فرهیخته دست یابد. 🔹با این مقدمه به این نتیجه می رسیم که مشاوره و مراجعه به اقوال دیگران، تابع احکام کمک گرفتن از آن هاست. به دیگر سخن؛ هر چه پاسخ ما از «کی، کجا، چگونه، تحت چه شرایط و به چه اندازه از دیگران باید کمک بگیرم؟» شفاف تر باشد، جواب مان از ابعاد مراجعه به اقوال علما و بهره گیر از تراث علمی نیز روشن تر خواهد بود. 🔹اگر ما نیاز نداشته باشیم، کمک نمی گیریم. به عبارتی ما وقتی باید از دیگران کمک بگیریم که نتوانیم از عهده کارهای خود براییم وگرنه اگر بدون محک زدن توانایی های بدنی و ذهنی خود به سمت سایرین برویم، هم به خود آسیب زده، تن و ذهن مان را ضعیف می کنیم و نیز هم نوعان خود را به دردسر می اندازیم. اگر بنا باشد همه از هم بدون ضرورت کمک بگیرند، زندگی از جریان طبیعی خود خارج می شود. ◼️این بیان در نحوه تقدم و تاخر مراجعه به اقوال و بررسی ادله تاثیر گذار است به این بیان که: 🔹فقیه باید کار خود را با مراجعه به ادله عقلی و نقلی شروع کند. راسا سراغ ادله رود و تنها در صورتی که نتواند به جمع بندی راضی کننده و اطمینان آوری برسد، در مرحله دوم به اقوال سایر علما رجوع کند. این که امروزه برخی از سر عادت ابتدا از اقوال شروع می کنند و آن گاه سراغ ادله هر کدام از آن ها می روند، برخلاف جریان فطری تفکر است. 🔹این روش منجر به تنبلی ذهنی از یک سو، سلب اعتماد به نفس علمی و از همه مهم تر قوه خلاقه فقیه را تحت الشعاع قرار می دهد. زیرا او همیشه عادت می کند که از همان زاویه هایی به ادله بنگرد که نسل های پیش از او نگریسته اند. از این رو هیچ گاه نمی تواند آزاد و رهای از زاویه های علمی سایرین ادله را بررسی کند. در ضمن اگر او به ادله رجوع بکند شاید نیازی به مراجعه اقوال نبیند. چرا که رجوع به اقوال موضوعیت ندارد و تابع نیاز است. 🔹در اینجا ممکن است سوال شود که تاخیر انداختن بررسی اقوال از بررسی ادله، می تواند دوباره کاری های فراوانی را رقم بزند. چه بسا او پس از کلی تلاش علمی به نتیجه ای برسد که صدها نفر پیش از او به آن رسیده اند. در نتیجه موازی کاری کرده و عمر خود را تلف کرده است. 🔹در بررسی این دغدغه مبارک می افزاییم: این مساله در جایی قابل طرح است که همه به یک نظر رسیده اند، در نتیجه نیازی به بررسی های دیگر نیست.ولی واقعیت روایات شیعه نشان می دهد که هم چون مساله ای کم تر یافت می شود و در اغلب مسائل اختلافاتی به چشم می خورد. 🔹اگر مساله به اندازه ای آسان و ادله به قدری روشن باشند که کسی در آن اختلاف نکند، چه قول دیگران رجوع کنیم و چه نکنیم، در هر حال خیلی زود به نتیجه می رسیم. اما در جایی که ادله یک دست نبوده، اقوال نیز مختلفند، نمی توان مطمئن شد که رجوع مستقیم به اقوال بر سرعت حل مساله بیفزاید. زیرا فهم اقوال مبتنی بر فهم ادله آن هاست و فهم ادله نیاز به رجوع به ادله اصلی را دارد. بنابراین بهتر است که فقیه ابتدا به ادله اصلی رجوع کند و به یک جمع بندی درباره آن ها برسد، آن گاه وقتی به اقوال مراجعه می کند، به سرعت ادله هر کدام را می فهمد و می تواند آن ها را مقایسه نماید و درباره صحت و سقم استدلال هایشان قضاوت نماید. 🔹نکته مهم دیگری که باید یادآوری کنیم این است که ما معتقد به روش رفت و برگشتی هستیم. مقصود از رفت و برگشت این است که ابتدا باید سراغ ادله برویم اما نباید خیلی معطل شویم. یعنی تلاش خود را می کنیم تا به جمع بندی قابل اعتمادی از ادله برسیم. اگر مساله واضح شد که نیازی به رجوع به اقوال نیست. اگر هم رجوع کنیم، تبرّکا و تیمّنا است. اگر مساله واضح نشد، به جای تکرار بررسی ادله، سراغ اقوال می رویم تا از تجربیات علمی آن ها بهره ببریم. دوباره از اقوال به ادله رجوع می کنیم. باز اگر مساله روشن شد که هیچ وگرنه باز هم به همین حرکت ادامه می دهیم. مدل رفت و برگشتی هم مانع از شکوفایی قوه خلاقیت ما نمی شود و هم امکان استفاده از تجربیات علمی فحول و بزرگان علم را فراهم می کند 📚برگرفته از کتاب "نظام معرفتی فقاهت
پله پله تا اجتهاد جامع
#دروس‌خارج #نقدوبررسی 🔸نقد و بررسی بیانات استاد علیدوست 🔸برگرفته شده از کتاب "نظام معرفتی فقاهت" ◼
حاشیه: این بیان،خیلی دقیق است با یک نگاه تحلیلی متوجه می شویم سیر طی شده در دروس خارج برای استنباط و اجتهاد در یک مسأله به یک لحاظ به دو سیر و روش تقسیم می شود ۱-سیر از اصل و کلی به سوی فرع و جزئی(با آمیزه ای از روش رفت و برگشت) ۲-سیر از فرع و جزئیات به سوی اصل و کلی راه میانبر و منطقی و فنی تر همان سیر اول است نه دوم،ولی دروس خارج فعلی بیشتر از روش دوم استفاده می کنند. کتاب های حوزوی چه در فقه و چه در اصول و چه در اعتقادیات غالبا طبق سیر دوم است ولی مرحوم علامه طباطبایی(قدّس سرّه)در کتبی مثل بدایة الحکمة و نهایة الحکمة و در مجموعه رسائل از روش و سیر دوم استفاده کرده و در تفسیر المیزان از هر دو روش، در کتب فقهی قدما غالبا از سیر و روش اول استفاده شده این بحث نیاز به تبیین جدّی دارد و در رسیدن به اجتهاد و در رسیدن به نظر نهایی در دروس خارج و در کم کردن احتمالات عدیده در فهم روایات و در کم کردن تعارضات بین روایات و همینطور در بیان بهتر و جامع تر احکام و مباحث اعتقادی و اخلاقی در منابر تبلیغی تأثیر بسیار زیادی دارد و در عمل مسیر اجتهاد جامع را خیلی کوتاه می کند.امیدواریم بتوانیم در فرصتی مناسب به آن بپردازیم البته اخیرا به صورت خلاصه آنرا در جلسه ی مباحثه قواعد فقهیه تبیین کردیم انشاالله صوت آنرا در اختیار عزیزان قرار می دهیم