📝 گفتاری درباره #مباهله:
در هر موردی که نزاع بین حق و باطل باشد ولو در دعوای دو نفر در یک ملک شخصی که تا حدودی برای طرفین اهمیت دارد بعد از اینکه راههای منطقی و مبتنی بر استدلال و گفتگوی مستدل با جمع اوری شواهد و مدارک به بن بست رسید بن بستی که ناشی از عناد و لجاجت یک طرف نزاع است و یا ادله طرف حق کافی نیست ولی طرف باطل وجداناً می داند که حق با طرف مقابل است. در این موارد می توان برای اثبات حق، دست به دامن مباهله زد یعنی قضاوت و حکم در نزاع را به خدا واگذار کنیم تا به طریقی حقانیت طرف حق وبطلان طرف باطل را اثبات کند چه در قالب نزول عذاب یا بلا و مصیبتی به طرف باطل یا در هر قالبی که طرفین به توافق برسند مثل اینکه منقلی پر از زغال آتشین را وسط گذاشته و طرفین نزاع بنا بگذارند هر کدام زغالی آتشین را در دست بگیرند و از خدا بخواهند که طرف حق را یاری کند تا دست او نسوزد.
از همین جا فهمیده می شود که شخصی می تواند به مباهله بپردازد و از ابزار مباهله برای اثبات حقانیت خود (اگر واقعا حق با او باشد) استفاده کند که هم یقین و باور جدی به حقانیت مورد نزاع داشته باشد و هم یقین و ایمان و باور عمیق و راسخ به نصرت و یاری الهی داشته باشد یعنی در اینکه خداوند جبهه حق را یاری می کند ذره ای شک و تردید نداشته باشد و در حالت انقطاع به حق تعالی و بریده و ناامید از اسباب ظاهری باشد و گر نه چه بسا مباهله به نتیجه نرسد. از همین جا می فهمیم که برای مباهله باید حالت درونی و قلبی شخص مدعی حق باید شبیه کسی باشد که در حالت اضطرار قرار گرفته و یقین به اجابت دعا دارد لذا باید در مباهله اسباب اجابت دعا را فراهم کرد و با حالتی خاضعانه و خاشعانه و در حال خوف و رجا و با تضرع و گریه و دلشکستگی به مباهله بپردازد و از چیزهایی که مانع اجابت دعا و مباهله است پرهیز کند همانطور که پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله) برای مباهله با مسیحیان نجران، همراه خودش فقط حضرت امیرالمؤمنین و حسنین و حضرت زهرا(علیهم السلام) را آورد و هیچ کس دیگری را نیاورد امری که از یک طرف نشان می داد چقدر حضرت به حقانیت اسلام یقین دارد که حاضر است اهلبیت خویش را در معرض بلا و مباهله قرار دهد و هم نشان می دهد که برای مباهله باید طوری برنامه ریزی کرد که یقین به اجابت دعا باشد و موانعی در بین نباشد.
در بین عموم مردم جامعه خصوصا در دوران قبل از سیطره مدرنیته بر جوامع بشری، یقین و اعتماد اشخاص به خدا و نصرت او در دفاع از مظلوم خیلی قوی بوده لذا کثیراً افراد مظلوم که حق آنها توسط عده ای ظالم و زورگو و مستکبر ضایع و پایمال می شده و شخص مظلوم توانایی گرفتن حق خود را نداشته جریان مباهله رونق خوبی داشته. یعنی شخص مظلوم در مواردی که نمی توانسته حق خود را بگیرد با نفرین و واگذار کردن امر خود به خدا که همان مباهله است حقانیت خود را اثبات می کرده. گزارش های تاریخی و خاطرات فراوانی از این دست امور در دسترس هست که مطلب را کامل تأیید و تأکید می کند. کثیری از بلاهایی که در اجتماع به سر اشخاص مختلف می آید با نگاه دقیق و موشکافانه ناشی از یک مباهله ناگفته است.
نتیجه بحث این که دایره مباهله بسیار فراگیر و گسترده است و در بین مردم جامعه از گذشته های دور تاکنون جریان داشته بدون اینکه تحت عنوان رسمی مباهله باشد.
یکی از مصادیق مباهله،بحث لعان است که در اوایل سوره مبارکه نور آمده،که اگر مردی به همسرش تهمت زنا بزند و نتواند اثبات کند زن و شوهر از طریق لعن و لعان به مباهله می پردازند و در نهایت از هم جدا می شوند.
@ejtehadjame