eitaa logo
تاریخ و اجتماعیات
72 دنبال‌کننده
552 عکس
203 ویدیو
6 فایل
مطالعه‌ای در باب تاریخ، اجتماعیات، ادبیات و فرهنگ ✍️ راقِم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰دستگاه خبر رسانی امیر کبیر یکی از سازمان‌های مهم و جالب در حکومت که در واقع بازوی او برای کشف فساد و تجاوز ماموران حکومتی به مردم و کمک موثری در استقلال عدالت اجتماعی و امنیت اجتماعی بود، دستگاه خبررسانی او بود. امیرکبیر با کمک این نهاد به چنان آگاهی نسبت به مسائل جاری در گوشه و کنار مملکت رسیده بود که مردم وی را عالم بر اسرار مملکت می‌شناختند و حتی از این هم بیشتر رفته برای وی مرتبه کرامت قائل بودند. اسماعیل رائین می‌نویسد: ارسال اخبار سری به وسیله جاسوسان و خبر دهندگان و مواخذات امیر از مجرمین و جفاکاران آنقدر منظم و سریع بود که اغلب مردم معتقد به غیب گویی و کرامات امیرکبیر شده بودند و اظهار عقیده می‌کردند که وی از عالم غیب اطلاع دارد و اطلاعات خود را از آنجا کسب می‌کند(حقوق بگیران انگلیس در ایران ص ۲۲۹) رائین نام تشکیلاتی را که امیر برای مسائل اطلاعاتی دایر کرده بود ذکر می‌کند و می‌افزاید این تشکیلات آنقدر در ولایات و در دل عمال دولت ایجاد رعب و وحشت کرده بود که هر پنج نفری که دور هم جمع می‌شدند تصور می‌کردند یکی دو نفرشان خفیه نویس و یا عضو تشکیلات منهیان هستند(همان) میرزا احمد وقایع نگار (از همراهان امیر در سفارت ) اشارات جالبی در کاربرد عملیات خفیه نویسان امیر دارد: ... مشهور می‌افتاد که امیر شرحی به فلان حاکم نوشته که آفرین بر نظم تو. مثلاً در یزد حاکم باشی و پادشاه به تو مطمئن باشد اما در محله پشت خانعلی، فلان کس نسبت به مجوسی فحش گوید یا تطاول نماید و یا در فلان و بهمان محله عمرو و یا زید مست باشد و یا حربه در دست عبور کند، اگرچه عربده نکشیده باشد و زخم نزده باشد(تاریخ قاجاریه، خطی، نقل از امیر کبیر و ایران ص ۳۴۶) ماجرای آگاهی او از توطئه بابیان در تهران نشان می‌دهد که امیر حتی در میان گروه‌های مذهبی نیز فعال بوده است و یا مثلاً او خیلی زود از ارتباط میرزا ابوالقاسم امام جمعه تهران با سفارتخانه‌های و و قبول انفیدان اهدایی سفارت روس به او آگاهی یافت و به مقابله با آن پرداخت. بخشی از مهمترین و زنده‌ترین وظایف منهیان امیر نفوذشان در سفارتخانه‌های خارجی خاصه در دو سفارت روس به انگلیسی بود. خفته نویسان امیر در سفارت روسیه آنچنان فعال بودند که سفیر روس را به عجز آورده بودند و هر تصمیم توطئه آمیزی که علیه ایران در سفارت مذکور گرفته می‌شد امیر در کمترین مدت آگاهی می‌یافت. اسماعیل رائین وضع سفیر روس را ر ارتباط با نحوه عمل منحیان امیر چنین مجسم می‌کند: جاسوس امیر در سفارت روز مدت‌ها سبب وحشت و سرگردانی اولیا سفارت و حتی شخص سفیر شده بود سفیر روس بارها پس از تفحص و بازدید دقیق اتاق‌های سفارت، اعضای خود را در گوشه‌ای که اطمینان داشت صدای او به جایی نمی‌رسد جمع می‌کرد و با آنها درباره اوضاع مملکت ایران گفتگو می‌نمود، ولی روز بعد امیر که از ماجرا مطلع شده بود نسبت به صحبت‌هایی که در داخل درهای بسته سفارت شده بود، به سفیر روس اعتراض می‌کرد و به تدریج سفیر روس و اعضای آن سفارتخانه معتقد شده بودند که با امیر ارتباط دارند...(حقوق بگیران انگلیس در ایران صفحه ۲۲۲) 📔 امیرکبیر، تجلی افتخارات ملی، پناهی سمنانی https://eitaa.com/ejtemaiyatt
🔰شاهد بازی در ادبیات کهن فارسی ✍شعرای ادب فارسی جایگاه ویژه ای برای قائل اند، به نحوی که در اکثر موارد وصف معشوق در دیوان های شعرا، معشوق مذکر است؛ حال این توصیف معشوق که نوجوانان و بدون ریش اند یا به صورت مستقیم است یا به نحو غیر مستقیم. 👈یک از این شعرا است که شاعر دربار بوده است. در شاهد مثال های زیر که در دیوان وی موجود است، مواردی که وصف مستقیم پسر به عنوان معشوق آمده را ذکر کردم، هر چند موارد غیر مستقیم بررسی نشده است: ۱) گفتم متاب زلف و مرا ای پسر متاب/ گفتا که بهر تاب تو دارم چنین بتاب ۲) گفتم که چه نامی‌ ای پسر؟ گفتا غم/ گفتم نگری به عاشقان؟ گفتا کم گفتم به چه بسته‌ای مرا؟ گفت به دم/ گفتم چه بود پیشه تو؟ گفت ستم ۳) شمشاد قد و نوش لب و عاج بری/ سنگین دل و سیمین ذقن و زر کمری هم سرو روان و هم بت کاشغری/ مر حورا را تو سخت نیکو پسری ۴) از حور بتی چون تو نزاید پسری/ چون سنگ دلی داری و چون سیم بری آمد دو لب ترا ز شکر نفری/ کز هر سخنی همی فشاند شکری ۵) شکرک از آن دولبک تو بچنم اگر تو یله کنی/ پسرک تو کی بزنمت به پدر اگر گله کنی حجم شعری که در وصف پسران در تقریبا کل دیوان شعرای مختلف آمده زیاد و بسیار جالب است که به مر‌ور به این موارد اشاره خواهد شد و نوع نگاه ما به ادبیات غنی فارسی تغییر خواهد کرد. ✍راقم https://eitaa.com/ejtemaiyatt
🔰نافهمی تناسبات جنگ ✍ تاریخ ایران بارها مورد سیل تهاجم نیروهای بیگانه قرار گرفته و شهرهایش ویران و مردمانش کشته شدند. در این بین عدم فهم صحیح از دشمن و نشناختن تناسب بین نیروهای خودی و طرف مقابل باعث شده مال و جان ایرانی بی مورد از بین برود. یک نمونه از این موارد، کشتار اصفهان در عهد تیموری است که هر چند علما در ابتدا توانستند از نابودی شهر جلوگیری کنند ولی یک عده جوگیر که کله شان پر از باد بود با شورش بی مورد خود شهر و مردمش را به فنا دادند. داستان را از کتاب تیموریان و ترکمانان دکتر میر جعفری نقل می‌کنم که ببینیم این عدم درک صحیح جنگ، چه نتیجه ای خواهد داشت: ... پادشاه که آوازه گشایی تیمور را شنیده بود، می‌خواست به هر تدبیری که شده قلمرو حکومت خود را از صدمات سپاهیان تیموری حفظ کند. به همین دلیل نامه‌ای به امیر نوشت و صیانت فرزندان خود را به وی سفارش کرد. در آن زمان حکومت اصفهان در دست سلطان زین العابدین فرزند شاه شجاع مظفری بود. تیمور در سال ۷۸۹ هنگامی که در آذربایجان بود بنا به وصیت شاه شجاع سلطان زین العابدین فرزند وی را به خدمت خود خواست اما وی از رفتن به خدمت او امتناع کرده و به پیغام امیر تیمور اعتنایی نکرد و حتی به فرستاده امیر تیمور نیز اجازه مراجعت نداد. چون امیر تیمور از این امر باخبر شد در پاییز ۷۸۹ عازم تسخیر عراق عجم و فارس شده از راه همدان گلپایگان به اصفهان روی آورد و در بیرون اردو زد. علما و بزرگان اصفهان به استقبال او رفتند و امان خواستند و تعهد کردند که مالی به عنوان تحصیل امان تسلیم کنند‌. تیمور این تقاضا را پذیرفت و برای وصول آن مامورانی فرستاد و فرمان داد بزرگان اصفهان تا وصول مال در اردو توقف نمایند. چون شب فرا رسید مردم اصفهان گرد شخصی به نام ، که از طهران یا تیران آهنگران بود جمع شده دست به شورش و قیام زدن و محصلان و گماشتگان امرای تیموری را به قتل رساندند. بنا به نوشته مورخان آن عصر مردم اصفهان در آن شب ۳ تا ۶ هزار نفر از تیموریان را کشتند و دروازه‌ها را از چنگ محافظان آن به در آوردند. روز دیگر که خبر واقعه به تیمور رسید، آتش خشم جهان سوزش زبانه کشید و فرمان داد تا سپاهیان شهر را به تصرف در آورد‌. شهر به یکباره مسخر شد. به روایتی ۷۰ هزار سر آدمی را جمع کرده از آنها در چندین محل کله مناره برپا کردند. در برخی از منابع تیموری تعداد مناره‌های برپا شده حتی هزار عدد نیز ذکر شده است. ابن عربشاه درباره خشم تیمور و قتل عام اصفهان می‌نویسد: تیمور چون از ماجرا آگاه شد شمشیر خشم برآهیخت و چون سگ گزنده و پلنگ درنده به شهر درآمد و فرمود تا خون‌ها بریزند و زندگان به دست مرگ سپارند. نه بر سالخورده بخشایند و نه بر خردسال رحمت آرند. آنگاه درخت زندگی آنان از پای برانداخته شد و شکم گرگان بیابان و حوصله مرغان آسمان از لاشه مردان آکنده گشت و شمار کشتگان از ۶۰۰ هزار بگذشت... https://eitaa.com/ejtemaiyatt
گزارشی از وضعیت اقتصادی سوریه در اواخر حکومت بشار اسد ♦️محمد جلالی آخرین نخست وزیر بشار اسد در گفتگویی به وضعیت اقتصاد سوریه و دلایل آن در سقوط نظام بعثی پرداخت. چند نکته جالب آن را در زیر بخوانید : 🔸️ نخست وزیر بودم با حقوق دو میلیون لیره (140 دلار) و وزیر هم حقوقش یک میلیون لیره ( 70دلار) بود. کارمند هم حقوقش 20 دلار و سرباز ارتش هم 17.5 دلار. 🔸️وی توضیح داد که او و اعضای خانواده شان مجبور شده بودند خارج از ساعت کاری، به کار دوم بپردازند تا بتوانند هزینه زندگی خود را تامین کنند. او گفت همسرم مهندس و در شرکت فنی کار می کند. من هم مشاوره های مهندسی ارائه می کردم درامد خانواده ما حدود 2 هزار دلار بود. 🔸️او سوال کرد چگونه از نظامی که حقوق 17.5 دلار می گیرد انتظار داری جانش را برای دفاع از وطن وحکومت بدهد؟ @taghaviniaa https://eitaa.com/ejtemaiyatt
🔰عدم چاپ کتاب و عقب افتادگی ما مسائل مختلفی در عقب افتادگی علمی ما مهم است، اما شاید کمتر عاملی به اهمیت«چاپ» در رشد علم در اروپا و عقب ماندگی علمی میان ما مهم باشد. چاپ یک کتاب در هزار مجلد، تا تکثیر یک دستنوشته در یک یا چند نسخه در توزیع علم، نقش مهمی دارد. حالا مروری بر تاریخ های زیر بفرمایید: اولین کتاب چاپ در اروپا در سال 1455 میلادی توسط (می گویند قبلش در چین هم بوده است) اولین کتاب چاپ شده در عثمانی توسط یهود و در سال 1493 در حالی که مسلمانان ممنوع می دانستند و اولین بار در سال 1729 چاپخانه ای در استانبول دایر کرد. اولین کتاب چاپی در شبه قاره توسط پرتغالی ها در شهر به سال 1556 و اولین کتاب از سوی مسلمانان و هندی ها در شبه قاره در سال 1808 اولین کتاب چاپی در ایران (در چاپخانه ارامنه حوالی سال 1638 در اصفهان) و اولین کتاب توسط مسلمانان در سال 1818 (1233 ق) این تاریخ ها را با یکدیگر مقایسه کنید ببینید فاصله ما با اروپا چه قدر است. 1455 در اروپا و 1818 در ایران. یعنی 363 سه سال بعد. حدود چهار قرن. این همان مقدار عقب افتادگی ما را نشان می دهد. این در حالی است که کتابهای چاپی از زمان (سلطنت از 1588 م ـ 996 ـ 1038ق) وارد ایران می شد. در دوره شاهان بعدی هم کتابهای چاپی توسط خارجی ها به آنان اهدا می شد، اما نخستین بار در سال 1818 در دوره سلطنت ما کتاب چاپ کردیم. چه چیزی در سر ما بوده است که با چاپ موافقت نکرده ایم در حالی که از زمان می توانستیم این کار را انجام دهیم؟ ✍رسول جعفریان https://eitaa.com/ejtemaiyatt
⭕️ بفرمایید آب نبات در جنگ آمریکا در ، سربازان آمریکایی اول به کودکان آب نبات می دادند و بعدش آنها را در گودالی جمع می کردند و یک اعدام دست جمعی را رقم می‌زدند و بعدش دفن در یک گور دست جمعی. ۵۰۰ نفر فقط در یک حادثه. ▪️چند نفر از افسران آمریکایی ظاهرا محکوم شدند به حبس ابد، ولی تنها ۳ سال در حبس خانگی به سر می بردند و دوباره آزاد می شدند. 📚 کتاب " رویای آمریکایی " نوشته هاوارد زین https://eitaa.com/ejtemaiyatt پ.ن: نمونه دیگر این توحش را ببینید. در تاریخ ۱۵ آوریل ۲۰۱۷ نیز یک خودرو انفجاری در نزدیکی یک کاروان اتوبوس در محله در غرب حلب، سوریه منفجر شد. این اتوبوس‌ها شامل پناهندگان غیرنظامی از شهرهای و بود که تحت نظارت مبارزان شورشی قرار داشتند. این حمله باعث کشته شدن حداقل ۱۲۶ نفر، از جمله حداقل ۸۰ کودک شد. خودرویی که منفجر شد در ابتدا بارش پفک و چیپس و تنقلات و... بود و اعلان کرد کودکان می‌توانند رایگان از این خوراکی ها بخورند. شهدای بالای کودکان ناشی از این مورد بود. مسئولیت این جنایت را بر عهده گرفت. https://eitaa.com/ejtemaiyatt
بخشی از غزل ۵ حافظ را میخوانید. به بیت یکی مانده به آخر توجه کنید: خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند/ ساقی بده بشارت رندان پارسا را https://eitaa.com/ejtemaiyatt
⁉️خوبان پارسی گوی یا پارسی گوی؟ ✍ دکتر خرمشاهی در شرح ابیات (حافظ نامه ج ۱ ص ۱۳۶) بحث جالبی در این زمینه دارد که کدام یک از این ضبط های نسخ درست است. وی می‌نویسد در بعضی نسخ به جای خوبان، ترکان آمده است. ضبط خوبان پارسی گوی برابر است با نسخه قزوینی، خانلری و شرح سوده. نسخه قدسی، عیوضی_بهروز، انجوی: ترکان است. چند شرح دیگر هم ترکان پارسی گوی را ترجیح داده اند. اما دلایل آن: ۱) خوبان فارسی و ایرانی، خواه نا خواه فارسی گو هستند و این فضیلتی نیست‌. لطف معنی در این است که سخن از زیبا رویانی باشد که علاوه بر زیبایی، از هنر پارسی گویی نیز برخوردار باشند. ترک فارسی گو همان ترک شیرازی است که در غزل ۳ اشاره شد. مرحوم غنی هم همین نظر را دارد. جاحظ می‌گوید لحن و لهجه معشوق هم بر زیبایی معشوق می‌افزاید(ترکانی که لهجه دارند). ۲) دلیل دوم رندان پارسا در مصرع دوم است. در اینجا پارسا به معنی پاکدامن نیست زیرا رند با صفاتی که در حافظ دارد نمی‌تواند پارسا باشد بلکه به معنی پارسی یعنی اهل فارس است. حافظ در ابیات زیر نیز پارسایان را به معنی اهل فارس میداند: تازیان را غم احوال گرانباران نیست/ پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم مرید طاعت بیگانگان مشو حافظ/ ولی معاشر رندان پارسا می‌باش و علامه قزوینی تصریح کرده پارسایان یعنی اهل پارس‌. https://eitaa.com/ejtemaiyatt
🔰خودکشی با تریاک ✍ خودکشی با خوردن بسیار رایج‌تر از قتل با آن بود. هم در ایران و هم در هند که "مان بای" همسر اول سلطان جهانگیر در آنجا در سال ۱۶۰۵ به همین شیوه خودکشی کرد؛ بر اثر اندوه شدید به خاطر قیام پسرش و ضد شوهرش. کسانی که می‌خواستند با تریاک خودکشی کنند، ابتدا تکه بزرگی تریاک و به دنبال آن مقداری سرکه می‌خوردند تا کسانی که در اطرافشان بودند، نتوانند با داروهای تهوع‌آور آنها را زنده نگه دارند و در حالتی شاد و راحت جان می‌دادند. ◽️عمادالدین شیرازی اشاره می‌کند که تریاک اگر با روغن کنجد در هم آمیزد بسیار مهلک می‌شود. موارد متعددی از خودکشی با تریاک در اسناد عصر صفوی ثبت شده است. ▪️میرعبدالله یکی از مقامات بلندپایه در دوران شاه طهماسب در سال ۹۳۲ ق با تریاک خودکشی کرد. ▪️هلندی‌ها یک مورد غم انگیز در اوایل قرن ۱۷ را در ارتباط با پسر اول گزارش کردند که به دستور پدرش در فرح آباد کور شد. وقتی صفی قلی میرزا به اصفهان بازگشت پسر ۴ ساله‌اش را به دست خود خفه کرد چون می‌گفت سرنوشت بهتری از خودش نخواهد داشت و سپس با خوردن تریاک خودکشی کرد. ▪️در سال ۱۰۴۶ق بکتاش بیگ فرمانده کل سپاه صفوی که از بغداد دفاع می‌کرد پس از آنکه امیدش برای حفاظت از شهر و ممانعت از اشغال آن به دست عثمانیان رنگ باخت با خوردن تریاک خودکشی کرد. ▪️نقدعلی بیگ سفیر صفوی به انگلستان در سال ۱۰۳۷ق به علت افراط در خوردن تریاک جان سپرد زیرا می‌ترسید به خاطر تخطی از دستوراتش در خارج از کشور ممکن است در بازگشت به ایران سرنوشت شومی در انتظارش باشد. ▪️وقتی در اواخر سال ۱۰۵۵ ق آغا پروانه را که خزانه‌دار میرزا ، صدراعظمی که هم در دوران وی و هم در دوران شاه در قدرت بود، فلک کردند و مورد انواع دیگر شکنجه‌ها قرار دادند تا مجبورش کنند دارایی‌های اربابش را افشا کند، او هم با خوردن تریاک خودکشی کرد زنانی که با شوهرشان اختلاف داشتند هم اغلب با خوردن تریاک به حیات خود پایان می‌دادند. خودکشی با تریاک به عنوان شیوه مطلوب خاتمه دادن به زندگی خود تا قرن بیستم در ایران مشخصا در شهرهای بزرگ ادامه یافت و گفته می‌شود خصوصا تعداد قابل ملاحظه‌ای از زنان هنوز به این شیوه خودکشی می‌کنند. 📔تفریحات ایرانیان، مسکرات و مخدرات از صفویه تا قاجاریه/ اثر رودی مته ترجمه مانی صالحی علامه ص ۱۵۲ و ۱۵۳ https://eitaa.com/ejtemaiyatt
🔰روش های اقرار گیری از متهمان ✍ در سفرنامه اش که در عصر بوده اطلاعاتی راجع به دستگاه قضایی حکومت و راه های اقرار گیری بیان می‌کند‌. وی می‌گوید: ...برای گرفتن اقرار در ایران نیز مانند اروپا، دو نوع شکنجه وجود دارد: شکنجه عادی و شکنجه غیر عادی یا فوق العاده. شکنجه عادی عبارت است از به چوب بستن بی‌رحمانه که در جلسه محاکمه با حضور همه انجام می‌گیرد و این عملی وحشت‌انگیز و نفرت آور است. شکنجه غیر عادی انواع و اقسام مختلف دارد. یکی همان به چوب و فلک بستن است که به صورتی دردناک انجام می‌شود، به این ترتیب که ابتدا زیر پاشنه پای متهم را با تیغ می‌برند و چند شکاف در آن ایجاد می‌کنند و در آن شکاف‌ها نمک می‌پاشند و بعد او را با چنین وضع دلخراشی به چوب می‌بندند. اشخاصی که این نوع چوب و فلک را حمل می‌کنند پاهای خون آلودشان در زیر چوب و فلک به وضع بسیار رقت باری در می‌آید. گاهی ناخن‌های پای متهم را با گاز انبر می‌کنند، گاهی دو دست و پای جنایتکاران را به چهار ستون می‌بندند و قطعه آهنی را در آتش سرخ می‌کنند و بر روی قسمت‌های گوشت آلود بدن آنها می‌چسبانند و گاهی به همین ترتیب که آنها را به چهارچوب بسته‌اند با کلبتین و منقاش گوشت‌های بدنشان را می‌کنند. اشخاصی که این شکنجه‌های وحشتناک را متحمل شوند، اگر جنایتی را که به ارتکاب آن متهم می‌باشند اقرار کنند، حکم محکومیت آنها صادر می‌شود و آنها را به مدعی خصوصی یا طرف دعوی می‌سپارند. اگر اقرار نکنند طرف دعوی باید پول خون آنها را که به نسبت شخصیت و خصوصیت متهم تعیین می‌شود بپردازد... https://eitaa.com/ejtemaiyatt
🔰شکار شیر توسط شاهان سلاطین ایران بعد از اسلام مخصوصاً و به شکار علاقه و دلبستگی فراوانی داشتند. در تاریخ معروف خود مکرر از علاقه محمود و فرزندش به شکار سخن گفته است، از جمله در مورد مسعود می‌نویسد: ...چون شیر پیش آمدی، خشتی(نوعی نیزه) کوتاه به دست گرفتی و نیزه کوتاه، تا اگر خشت بیندختی و کاری نیامدی نیزه بگذاردی... این روز چنان افتاد که خشت بینداخت، شیر خویشتن در دزدید... و شیر سخت بزرگ و سبک و قوی بود، به نیزه درآمد و قوت کرد تا نیزه بشکست و آهنگ امیر کرد. پادشاه با دو دست بر سر و روی شیر زد، چنانکه شیر شکسته شد و بیفتاد و امیر او را فرو فشرد و غلامان را باز داد و غلامی درآمد...!!! بزرگترین شکار مسعود در جنگ با شیر در حدود هندوستان رخ داد. بیهقی می‌نویسد: ...شیری سخت از بیشه درآمد و روی به پیل نهاد. امیر خشتی بینداخت و بر سینه شیر زد، چنانچه جراحتی قوی کرد. شیر از درد و خشم جست کرد، چنانچه به قفای پیل آمد و پیل می‌طبد، امیر به زانو درآمد به یک شمشیر زد، چنانچه هر دو دست شیر قلم کرد. شیر به زانو افتاد و جان می‌داد و همگان که حاضر بودند اقرار کردند که در عمر خویش از کسی این یاد ندارند... روزی قصد هرات داشت ۸ شیر در یک روز بکشت و یکی را به کمند بگرفت... فرخی (اگر سخنش خالی اغراق نباشد) گوید: روزی سلطان محمد پسر به دشت رفت و من آنجا به نظاره ایستاده بودم. امیر با تیر و یوز آنقدر شکار گرفت که حاجب او از بامداد تا نیمروز سوار بگشت و همه مانده شدند از کشیدن بار شکار و فراخ دشتی از آهوان پر شد... روزگار ایرانیان در خلال روزگاران، مرتضی راوندی ص ۸۹ https://eitaa.com/ejtemaiyatt
💢 بگو مرغ را به پای من چهار من حساب کند!! گویند شغالی مرغی از خانه پیرزنی دزدید. پیرزن در عقب او نفرین کنان فریاد می‌کرد ای وای مرغ دو منی مرا شغال برد! شغال از این مبالغه سخت در غضب شد و رو را برگردانید و از غایت تعجب و غضب به پیرزن دشنام داد. در آن میان روباهی به نزد شغال رسید. گفت چرا اینقدر برافروخته‌ای؟ گفت ببین این پیرزن چقدر دروغگو و بی‌انصاف است. مرغی را که یک چارک هم نمی‌شود دو من می‌خواند. گفت بده ببینم چقدر سنگین است. وقتی که گرفت روی به گریز نهاد و گفت به پیرزن بگو مرغ را به پای من چهار من حساب کند. 📔خواندنی‌های ادب فارسی، علی اصغر حلبی ‌به نقل از محمد قزوینی یادداشت‌ها صفحه ۲۸۱ https://eitaa.com/ejtemaiyatt