eitaa logo
الهه عشق
45.3هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
6.6هزار ویدیو
2 فایل
«وأنت في طريقك للبحث عن حياة، لا تنسى أن تعيش.» در راه یافتنِ زندگی، زندگی را فراموش نکن.🤍🍃 بهم‌ پیام بده رفیق🥰💕 @Rogaiee جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
21.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤🍃 این ویدئو واقعیت دنیای امروز رو به تصویر کشیده نسلی غمگین با عکس‌های شاد ... ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
هوا تاریک بود و بعید بود کسی اونموقع شب پشت در اتاق من بیاد.من و عزیز به هم نگاه کردیم و عزیز دستپاچه بلند شد تا درو باز کنه.هربار بی هوا در به صدا در میومد،منتظر چهره ی جمشید بودم تا از پشت در پیدا بشه.هنوزم امید داشتم و نمیخواستم باور کنم که جمشید برای همیشه رفته و من تااخر عمرم دیگه نمیبینمش.هنوزم با به صدا دراومدن در اتاقم قلبم هُـــری میریخت.دستمو گذاشتم روی قلبم.جوری میزد که صداشومیشنیدم.عزیز قفلی پشت دروباز کرد وچشمم به جمال افتاد که تو چهارچوب در ایستاده بود.همه امیدم نقش برآب شد و ناامیدی وجودمو پر کرد.به سختی لحاف روی کرسی رو کنار زدم و از جا بلند شدم.جمال هنوز توی چهارچوب در ایستاده بود و منتظر بود تا من اجازه ی ورود بدم.با سر اشاره کردم و گفتم:بفرمایین داخل جمال خان چیزی شده؟اینموقع شب شما؟اینجا؟حتما کار مهمی دارین.جمال خان داخل اتاق شد و نگاهی اجمالی به اطراف انداخت.زیرلـب گفت:جای برادرم خالی.آهی کشید و به من چشم دوخت تا حرفی بزنه.نگاهمو ازش برداشتم و نگاه سرگردانمو به اطراف میچرخواندم.قیافه و هیکل جمال خیلی شبیه به جمشید بود سلام نویسنده کانال هستم برای خطر احتمالی فیلتر ایتا کانال زاپاس زدیم حتما عضو شین مشکلی پیش اومد اونجا ادامه بدیم https://eitaa.com/joinchat/1481638867Cb4d1fa9ca6
❤🍃 الگویی مشترک در همه افراد ناموفق: بیش از حد فکر می کنند و کم کاری می کنند. در ادامه یک روش علمی برای فرار از زندان سرد و تاریک تفکر بیش از حد (overthink): "انرژی جایی می رود که توجه جریان می یابد" انرژی شما زمانی گیر می کند که تمام توجه شما به افکاری که در سر شما هستند معطوف می شود. این یک مارپیچ رو به پایین ایجاد می کند. توجه خود را به جای دیگری جلب کنید تا از گرداب فرار کنید. 1/ فرا آگاهی را توسعه دهید (توانایی شما برای توجه به زمانی که بیش از حد فکر می کنید). درک کنید که شما تحت کنترل افکارتان نیستید. شما متفکر هستید حدود 20 دقیقه در روز مدیتیشن کنید و هر زمان که به فکر بیش از حد فرو رفتید، تمرکزتان را به تنفستان جلب کنید. 2/ گره های انرژی را باز کنید افراط اندیشی محصول جانبی آسیب های پردازش نشده و احساسات منفی است. مثل زمانی است که کتری چای شما به جوش می آید و بخار جمع می شود تا زمانی که سوت بزند. انرژی که پایین بیاید، ذهن شما را فاسد می کند. برای بهبودی، باید انرژی زیاد را احساس کنید. 3/ افراط اندیشی ناشی از عدم تصمیم گیری است ما از رنج انتخاب های اشتباه می ترسیم. و بدتر از آن، ما از پشیمانی می ترسیم. اما زمانی که فهمیدید هر تصمیمی عواقبی دارد، می توانید با اطمینان انتخاب کنید. مسیری را انتخاب کنید که با ارزش های شما همسو باشد و به عقب نگاه نکنید. 4- شما مشکل فکری ندارید، مشکل عمل دارید افراد بدبخت سعی می کنند درباره مشکلاتی که فقط با عمل حل می شوند، فکر کنند. اقدام را حالت پیش فرض خود قرار دهید. (این نکته به تنهایی زندگی تان را نجات می دهد) 5/ افراط اندیشی نقطه مقابل تمرکز است افراط اندیشی = آگاهی پراکنده تمرکز = هوشیاری تک نقطه ای اگر به خودتان اجازه دهید که با رسانه های اجتماعی، پیام ها، ایمیل ها، تماس ها و رسانه های ارزان قیمت حواس شما پرت شود شما در حال آموزش ذهن خود هستید که هرج و مرج باشد. اگر بتوانید کنترل ذهن خود را به دست بگیرید به 1 درصد برتر ملحق شده اید. جایی که توجه شما می رود، قدرت شکل می گیرد. آیا می‌خواهید آن را به سیاستمداران و اکانتهای ناشناس شبکه های اجتماعی بدهید که از وجود شما خبر ندارند؟ یا می خواهید از آن برای تحقق رویاهای خود استفاده کنید؟ 6/ حلقه های فکر مزاحم را از بین ببرید حلقه زدن = پرش بین 2 یا 3 فکر تاریک اکثر مردم سعی می کنند راه خود را از یک حلقه فکری خارج کنند. تفکر فقط حلقه های فکری ایجاد می کند. نوشتن آنها را می شکند. یک دفترچه یادداشت بردارید و مغز و افکارتان را روی آن بنویسید هر چه بیشتر روی کاغذ بنویسید، داستان های بیشتری از فکرتان را متوجه خواهید شد. این داستان ها را از واقعیت ها جدا کنید. بیشتر داستان هایی که برای خود تعریف می کنید بر اساس احساسات است آنها توسط ذهن شما ساخته شده اند تا احساسات شما را تأیید کنند. هنگامی که داستان بر روی کاغذ است، متوجه می شوید که همیشه درست نیست. نوشتن به هرج و مرج ذهن شما، نظم می بخشد. و ممکن است به شما کمک کند تا به دیگران نظم دهید. در دفترچه یادداشت خود بنویسید تا ذهن خود را آزاد کنید. در شبکه های اجتماعی بنویسید تا دنیا را آزاد کنید. ترجمه ( PeymanMedia ) ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❤🍃 ‏آدمی به مرور آرام می‌گیرد بزرگ می‌شود ‏بالغ می‌شود و پای اشتباهاتش می‌ایستد ‏گذشته‌اش را قبول می‌کند، نادیده‌اش نمی‌گیرد ‏می‌فهمد که زندگی یک موهبت است، یک غنیمت است ‏یک نعمت است و نباید آن را فدای آدم‌های بی‌مقدار کرد! ‏اصلا از یک جایی به بعد حال آدم خودش خوب می‌شود ... 👤 محموددولت‌آبادی ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❤🍃 ‏امروز تراپیستم بهم گفت آدمارو اونقدری بدهکار خودت نکن که از پس بدهیشون بر نیان و فرار کنن تو هرارتباطی آدم نباید اونقدر زیاد باشه اونقدر محبت کنه که طرفو بترسونه از اینکه اون نتونه جبران کنه و بذاره بره unknown ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤🍃 راه درست را برو و وقتت را برای اثبات درستیِ مسیرت به دیگران، تلف نکن... ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❤🍃 پرسید به خودت افتخار میکنی؟! گفتم بسیار..! پرسید چرا؟! گفتم؛ هیچکس نمیدونه من چند بار از اول خودمو بازسازی کردم تا زندگی امروزمو داشته باشم. ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
و دیدنش منو یاد جمشید می انداخت و قلبم به درد میومد.اما از نظر رفتاری خیلی باهم فرق داشتن.جمشید جدی و باابهت و خودرای.جمال آرام و صبور و اهل مشورت و ملاطفت.جمال سرفه ای کرد تا صدای مردونه و خــش دارش رو صاف کنه.و گفت:بله زنداداش همونطور که شما گفتی کار مهمی باهات دارم کمی مکث کرد وبه عزیز که کنار در ایستاده بود نگاه کرد و گفت:اما نمیخوام کسی بدونه من امشب اینجا بودم.برای همین هم اینموقع به اینجا اومدم.فهمیدم منظورش با عزیزِ.سری تکون دادم و گفتم:مادرم از خودِمنه و دهنش قــرصه جمال خان.کسی چیزی نمیفهمه خیالتون راحت.شما کارتون رو بگین بعد به کرسی اشاره کرد و گفت:بهتره بشینیم هرسه دور کرسی نشستیم و عزیز چای رو توی استکان ها ریخت و جلومون گذاشت منتظر بودم جمال خان حرفی بزنه اما دست دست میکرد وهمین باعث تشویش و نگرانیم شده بود حس میکردم میخواد راجب جمشید حرفی بزنه نگرانی و اضطراب رو از چهره و‌رفتار جمال میفهمیدم.هرلحظه نگرانی منو عزیز هم بیشتر میشد جمال بلاخره زبون باز کرد و گفت:زنداداش نمیدونم حرفهایی که قراره امشب بهت بزنم درسته یانه.چندروزه دارم باخودم کلنجار میرم تا بتونم بیام اینجا و با شما حرف بزنم نمیدونم چه واکنشی قراره نشون بدی اما قبل از هرچیزی بدون من خیرو صلاح تو و این بچه رو میخوام بانگرانی نگاهش کردم و گفت:جمال خان چیزی شده؟
الهه عشق
و دیدنش منو یاد جمشید می انداخت و قلبم به درد میومد.اما از نظر رفتاری خیلی باهم فرق داشتن.جمشید جدی
سلام نویسنده کانال هستم برای خطر احتمالی فیلتر ایتا کانال زاپاس زدیم حتما عضو شین مشکلی پیش اومد اونجا ادامه بدیم https://eitaa.com/joinchat/1481638867Cb4d1fa9ca6
❤🍃 مراقب خودتون باشید بدن شما تا آخر عمر همراه شماست، یک ورژن سالم و قدرتمند از خودتون بسازید. عصای روزهای پیری شما عضلات و مفاصل‌تون هستن نه فرزندان شما این جمله رو هرگز فراموش نکنید... ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❤🍃 🔻زالوهای انرژی رو بشناسیم 🔹کسانی ‌که همیشه شکایت می‌کنند و غر میزنند. 🔹کسانی که دائم پشت سر دیگران حرف میزنند. 🔹کسانی ‌که فقط منتشر کننده خبرهای بد هستند. 🔹کسانی که با شوخی شما یا دیگران رو مسخره می‌کنند. 🔹کسانی که دائم دروغ میگن ، غلو میکنند و خود واقعیشون نیستند. 🔹کسانی که وقتی کنارشون هستی احساس خستگی‌ میکنی چون دائم انرژی منفی میدن. 🔹کسانی که چشم و دل سیر نیستن ، چه مالی ، چه عاطفی… 💡معاشرت با این افراد ممنوع… فقط سلام خدافظ! ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❤🍃 آدم حسابی تویی که در مقابلت هر طور که دلم خواست خودم بودم و بازهم نظرت راجع به شخصیت من تغییر نکرد. آدم حسابی تویی که راحت از ضعف‌ها و کاستی‌هام با تو حرف می‌زنم و همچنان مرا آدم موفق و تلاشگری می‌بینی، که به من حق می‌دهی بی‌نقص نباشم و گاهی بلغزم و گاهی در عین کمال و وقار، کودک درون باشم و دیوانگی کنم. آدم حسابی تویی که می‌شود از هر موضوع نامفهومی باتو حرف بزنم و تو بفهمی دقیقا دارم از چه حرف می‌زنم. آدم حسابی تویی که راحت می‌شود با تو صمیمی و نزدیک بود و همچنان مثل روز اول دوست داشته‌شد. نرگس صرافیان طوفان ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤🍃 اگر نگران زندگیت هستی این ویدیو رو ببین! زمانی که به نظر می‌رسه همه چیز علیه شما پیش میره یادتون باشه که هواپیما در خلاف جهت باد به پرواز درمیاد نه همراه اون! ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
؟خواهش میکنم حرف بزن.جمال که انگار کلافه بود دستی به موهاش کشید و گفت:میدونم تصمیم خانم بزرگ برای رفتن شما از این عمارت خیلی جدیه و بچه رو هم میتونه خیلی راحت ازت بگیره.همه ی این تصمیمات به عهده ی اونه و من تابحال روی حرف خانم بزرگ حرف نزدم و از حالا به بعدهم نمیزنم اما اینم میدونم که این بچه مادر میخواد و با رفتن شما از این عمارت چقدرخودت و بچه عذاب میکشین.مکثی کرد و گفت: با رفتار اونشب هیچ راهی برای حل این مشکل وجود نداره جز یه راه که شاید بتونه شما و این بچه رو نجـات بده...به لـب هاش چشم دوخته بودم تا حرفشو کامل کنه.هر کاری لازم بود انجام میدادم تا بچه ام توی بغـل خودم بزرگ بشه.جمال کمی خودشو جابه جا کرد و با خجالت گفت:تنها راهش اینه شما به عقد من دربیای.اینو گفت و سرشو پایین انداخت هاج و واج نگاهش کردم.لحظه ای حس کردم گوشام اشتباه شنیده اما با دیدن قیافه ی متعجب عزیز فهمیدم که درست شنیدم.خیلی عـصبانی شدم و باورم نمیشد جمال که من به چشم یه برادر بهش نگاه میکردم و اون هم همیشه درحقم بـرادری کـرده بود حالا داره
❤🍃 فقط یک نفر را ... بهتر از هر کس دیگری تاریکی‌های روحم را می‌شناسم و بدون تواضع‌های کشککی و ریاکارانه می‌دانم خیلی راه دارم تا یک انسان متوسط شوم. برای همین مدام در تمرین و تلاشم تا راهی برای بهتر کردن حال دنیای کوچک پیرامونم پیدا کنم. چند وقتی است برای خودم نسخه «هر روز حداقل یک نفر را خوشحال کن» پیچیده‌ام. سالها تمرین می‌کردم که اگر به کسی آب نمی‌دهم، کوزه‌ای هم نشکنم، حالا این نسخه را الزامی کرده‌ام. مثل دارویی که باید بخورم. هر روز دنبال بهانه‌ای می‌گردم تا یک نفر را خوشحال کنم. گاهی به دوستی قدیمی که مدتهاست خبری از هم نداریم زنگ می‌زنم و چقدر آدم‌ها ذوق می‌کنند که یک نفر بدون اینکه «کاری» داشته باشد حالشان را می‌پرسد، گاهی به حرف‌های کسی گوش می‌دهم که به شنیده شدن نیاز دارد، گاهی به کسی که کار خوبی کرده یا حرف درستی زده پیام می‌دهم و تحسینش می‌کنم، گاهی قدمی برمی‌دارم برای کسی که انتظارش را ندارد، گاهی... بهتر از هر کس دیگری با تاریکی‌های روحم آشنا هستم و اعتراف می‌کنم خودم به این کار نیاز دارم و در تمنای حوری و جوی عسل نیستم و اینکه خدا تیک مثبت بزند جلوی اسم الکی منت سر خدا هم نمی‌گذارم که فتبارک‌الله چه آفریدی! خودم و خودش که نیمه تاریکم را می‌بینیم. فکر می‌کنم همه ما محتاج و شایسته خوشحال زیستنیم. حال خودم خوب نیست، اما وقتی کاری می‌کنم که کسی حتی برای چند دقیقه خوشحال می‌شود، حس می‌کنم خودم هم حالم بهتر می‌شود. وقتی بیشتر خوشحال می‌شوم که دندانِ طمع و تمنا و توقع جبران متقابل را از بیخ می‌کشم. پریروز سر ظهر زیر پلی در تهران، زنی میانسال را دیدم که کارش نظافت سرویس توالت عمومی است. نشسته بود روی زمین و قرآن می‌خواند. رفتم غذا گرفتم و آمدم پیشش و گفتم جسارت نیست اگر من این غذا را به شما بدهم؟ غافلگیر شد، ماسک داشت ولی چشمها و پیشانی‌اش خندید، تشکر کرد و گرفت. رفتم و پشت سرم دعاهایش با صدای لاستیک ماشین‌ها قاطی شد و خوشحال بودم که خودم هم پشت ماسک قایم شده‌ام. نوشتم شاید یک نفر دیگر هم بپسندد و انجامش بدهد. اینکه خودش را موظف کند «هر روز حداقل یک نفر را خوشحال کن». شاید وسط این روزگار ناخوب، باعث شود شب یک نفر کمی خوشحال‌تر بخوابد. هیچکس آنقدر فقیر نیست که نتواند به یک نفر دیگر کمک کند. کمک فقط پول نیست. خیلی از ما خوشحال زندگی کردن را فراموش کرده‌ایم اما ماشالله متخصصیم در بد کردن حال هم! گاهی خوشحال کردن دیگری را شاید خوشمان آمد!   ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❤🍃 میدونستین 80% آدم ها کمبود منیزیوم دارند. منیزیم برای استخوان‌های شما خوب است و هم اضطراب و بی‌حوصلگی را کم میکند و بهترین راه دست پیدا کردن به آن، خوردن یک تکه شکلات تلخ 70% است. ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❤🍃 آدم حسابی تویی که در مقابلت هر طور که دلم خواست خودم بودم و بازهم نظرت راجع به شخصیت من تغییر نکرد. آدم حسابی تویی که راحت از ضعف‌ها و کاستی‌هام با تو حرف می‌زنم و همچنان مرا آدم موفق و تلاشگری می‌بینی، که به من حق می‌دهی بی‌نقص نباشم و گاهی بلغزم و گاهی در عین کمال و وقار، کودک درون باشم و دیوانگی کنم. آدم حسابی تویی که می‌شود از هر موضوع نامفهومی باتو حرف بزنم و تو بفهمی دقیقا دارم از چه حرف می‌زنم. آدم حسابی تویی که راحت می‌شود با تو صمیمی و نزدیک بود و همچنان مثل روز اول دوست داشته‌شد. نرگس صرافیان طوفان ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❤🍃 ‏بلوغ در رابطه ی عاطفی یعنی بدونی وقتی پارتنرت درباره ی چیزهایی که ناراحتش میکنه حرف میزنه نباید دلخور یا عصبانی بشی یااهمیت ندی.حتی اگه به نظرت موضوع مهمی به نظر نیاد ونتونی درکش کنی ممکنه برای اون مسئله حیاتی و جدی باشه.اینو باید عمیقا پذیرفت که دو فرد از یک موقعیت مشابه ممکنه، ‏برداشت های متفاوت داشته باشن و احساسات متفاوتی رو هم تجربه کنن. در این شرایط وقتی شریک عاطفی شما حسی متفاوت از شما داره یا در حال گله کردن از شماست با اینکه از جانب شما نه قصدی برای ناراحتی بوده با اینکه شاید نتونین خودتون رو به جاش بزارین و به نظرتون احساساتش غیر منطقی یا بیش از ‏اندازه است،با نشون دادن توجه و اهمیت دادن به احساساتش به اون این اطمینان رو بدین که احساسش ارزشمنده و شما در کنارش هستین.احساس شنیده نشدن میتونه یکی از حس های مخرب در رابطه ی عاطفی باشه. ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤🍃 زندگی با تمام دردهایش، هنوز هم زیباست.. هنوز هم خورشید، لبخند می‌زند، امید، هر صبح در زیر پوست سرد زمین، به جریان می‌افتد... که امید، زیباست، عشق، زیباست، طلوع، زیباست، شکفتن، زیباست، و زندگی.. آه، زندگی با تمام دردهایش، هنوز هم زیباست.. ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
اینحرفو بمن میزنه.اونم درست چهل روز بعداز مـرگ برادرش.صورتم سرخ شده بود و از عـصبانیت میسوخت.دستامو مشت کردم و کوبیدم روی کـرسی جمال خان از هرکسی توقع داشتم جز شما که در حقم برادری کـردین.هرکسی این حرفو میزد شاید باورش برام راحت تر بود.چطور به خودت اجازه دادی جمال خان همچین حرفی بزنی؟دوروز دیگه چهلم برادرته.چطور وجدانت قبول کرد که به زن پا به ماهش این پیشنهاد و بدی؟جمال که چشماش از خجالت و شرمندگی سرخ بود حرفمو قطع کرد و گفت:داری اشتباه میکنی زنداداش.من بخاطر خودت و این بچه این پیشنـهادو دادم.برای نجات زندگیت نمیخواستم بعداز جمشید بچه ات رو‌هم از دست بدی.با به دنیا اومدن بچه خانم بزرگ‌ دیر یا زود مجبورت میکنه از عمارت بری و تنها راه موندنت توی عمارت همینه.چقدر شنیدن اون حرفا برام دردآور بود با تمام وجودم درد رو تجربه کردم درد روح و احساسم.بی اختیار اشکام جاری شد و توی اون لحظه پیشنـهاد جمال رو پیشنهاد شرم آوری میدیدم که حتی ذره ای انجام شدنی نبود .
الهه عشق
اینحرفو بمن میزنه.اونم درست چهل روز بعداز مـرگ برادرش.صورتم سرخ شده بود و از عـصبانیت میسوخت.دستامو
برای خطر احتمالی فیلتر ایتا کانال زاپاس زدیم حتما عضو شین مشکلی پیش اومد اونجا ادامه بدیم https://eitaa.com/joinchat/1481638867Cb4d1fa9ca6 یادتون تره لطفا😭
❤🍃 خیلی از ما بزرگ ترین اشتباه زندگیمون رو نتیجه یک اعتماد می‌دونیم؛ اعتماد به کسی که از جفت چشمامون بیشتر قبولش داشتیم و از صفر تا صد زندگیمون با خبر بوده. تا این که یه روز به خودمون اومدیم و دیدیم اون آدمی که از همه‌ی دنیا بیشتر قبولش داشتیم تغییر کرده و حالا تبدیل به کسی شده که داره بیشترین ضربه رو به روح و روانمون می‌زنه، چون از همه‌ی رازهامون با خبره و نقطه ضعفامون رو می‌شناسه. ما رفتارهایی رو ازش دیدیم که فکر می‌کردیم از هر کسی سر بزنه جز اون. یه روز چشمامون رو باز کردیم و دیدیم تو زندگیمون پر از زخم‌های عمیقی هست که از خودی خوردیم، از کسی که یه زمانی نزدیک‌ترین آدم زندگیمون بوده و بهش اعتماد داشتیم ولی حالا فقط یه غریبه‌ست. اون‌جا بود که پشت دستمون رو داغ کردیم تا به هر کسی اعتماد نکنیم، تا دیگه تمام رازهامون رو در گوش کسی نگیم، تا دیگه نذاریم هر کسی اونقدر به ما نزدیک بشه که بتونه بهمون ضربه بزنه. بعد از اون بزرگ ترین ترس ما شد اعتماد کردن به آدما. دیگه خیلی سخت اعتماد می‌کنیم، به حرفایی که گوشامون می‌شنوه، به احساساتمون، حتی به جفت چشمامون. خیلی از ما حالا تنهایی رو انتخاب می‌کنیم، چون یه روزی یکی بهمون ثابت کرده « هیچ چیزی از هیچ کس بعید نیست.. » ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❤🍃 قوز نکنید، چاق میشید ! قوز كردن جریان خون به مغز را کاهش میدهد و چون در صورت كاهش جریان خون به مغز گلوكز كمتری به مغز میرسد، ولع خوردن شما به مواد قندی بیشتر میشود و چاق میشوید. ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
☘مخصوص زمانهایی که جر وبحث پیش اومده سریع بعدش اینو ارسال کنید🥲👇 🦋خم ابروی تو.... سر مشق کدام استاد است...🍃 🌼که خرابات دلم .... در پی او آباد است...☘ 🍃خم ابروی تو را .... دیدم و رفتم به سجود...🌼 💖صید را زنده گرفتن .... هنر صیاد است...😍 ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
. روی پایش کوبید و گفت خاک برسرم بی آبرویی چرا؟ سرمو پایین انداختم و گفتم از دهان خودم بشنوین بهتره،شاید شمس الله خان پیش مش رمضون ازم به ناحق گلایه کنه...ولی من خطایی نکردم عمه. با گریه گفتم ارباب جوان هوای من و رضارا داشت به رضا اجازه داده بود با دخترهاش درس بخوانه و این ها باعث شد بتول با حسادتش همه را علیهم بشورانه. عمه جان کمی دلداریم داد تا اینکه مشتی اومد و ساکت شدیم. سراغ قواله ی زمینم رو گرفتم که بادی به غبغش داد و گفت من آن زمین را ازت خریدم و پولش را هم دادم دخترجان. با تعجب یه نگاه به مشتی و یه نگاه به عمه جان که نگران بود انداختم.عمه جان گفت چی میگی مرد مگه آن پول قرض نبود بعدش هم کار کرد و پس داد. مش رمضون عصبانی شد و گفت آن زمین یه تیکه کوچیک از ارثته که نتونستی از برادرت کدخدا پس بگیری....الان من برات پسش گرفتم به جای تشکر زبان درآوردی. رضا از ترس بهم چسبیده بود که گفتم از من نمی ترسی از خدا بترس،از آه این بچه بترس...من بهت اعتماد کردم مشتی قواله ام را بده. مش رمضون بلند شد و به طرف اتاقش رفت و با برگه ای برگشت.بازش کرد و گفت این انگشت تو هست یا نه؟
الهه عشق
. روی پایش کوبید و گفت خاک برسرم بی آبرویی چرا؟ سرمو پایین انداختم و گفتم از دهان خودم بشنوین بهتره،
سلام نویسنده کانال هستم برای خطر احتمالی فیلتر ایتا کانال زاپاس زدیم حتما عضو شین مشکلی پیش اومد اونجا ادامه بدیم https://eitaa.com/joinchat/1481638867Cb4d1fa9ca6 یادتون نره خب😭☹️
       👇تقویم نجومی یکشنبه👇      اولین و جامعترین مجموعه کانال های تقویم نجومی ، اسلامی. 👈 یکشنبه 👈 6 آبان / عقرب 1403 👈23 ربیع الثانی 1446 👈27 اکتبر 2024 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. ⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅خواستگاری و عقد و عروسی. ✅خرید کردن. ✅جابجایی و نقل انتقال. ✅بردن جهیزیه. ✅و دیدار با بزرگان و روسا و مسئولین. 🚘مسافرت : مسافرت سلامتی و سود و خیر دارد. 👶مناسب زایمان و نوزاد خوشبخت و با خیال راحت و آسوده زندگی کند. 🔭 احکام نجوم. 🌓 امروز : قمر در برج سنبله است و امور زیر خوب است : ✳️ارسال کالا به مشتری. ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️داد و ستد و تجارت. ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️و تعلیم و تعلم خوب است. 🔵مناسب بستن حرز برای اولین بار و نماز آن خوب است. 👩‍❤️‍👨مباشرت امشب شب دوشنبه: فرزند به قسمت و روزی خود قانع باشد. ⚫️ اصلاح سر و صورت. طبق روایات ، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث روبراه شدن امور می شود. 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری باعث شادی دل می شود. 😴🙄 تعبیر خواب. خوابی که (شب دو شنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 24 سوره مبارکه " نور " است. یوم تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم... و مفهوم آن این است که خواب بیننده را با شخصی دعوا یا خصومتی پیش آید و دلیل و شاهد بیاورد و بر وی غلبه کند و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸 📚 منابع مطالب: کتاب تقویم همسران نوشته حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام
🦋10 ترفند برای خوب شدن حالتون وقتیکه احساس خستگی می کنید: 🌼_بیست دقیقه عمیق چرت بزنید 🍃_صاف بشینید و قوز نکنید 🌼_یه فیلم طنز ببینید و بلند بلند بخندید 🍃_دارچین بو کنید 🌼_ده دقیقه چشماتونو ببندین و زیر افتاب بشینید 🍃_لیمو بخورید 🌼_کف پاهاتونو چند دقیقه عمیق ماساژ بدین 🍃_بادوم بخورید ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ 🍁پاییز جان... نارنجیِ خوش آب و رنگم... لطفا هوای چشم‌های خیس... و گونه‌های تر را داشته باش.... کمی هم حواست به قدم زدن‌های ... طولانی و بی هدف، بغض‌های بی شانه.... و دست‌های سرد و خالی باشد این روزها ... دل‌های بی قرار کم نیست...🍂🧡 ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
♥️ 🌼انتـظار وقتـی قشنـگ اسـت کـه بـه بـُن بَسـتِ کنارِ «تــو» ختـم شـود...💖 ‌ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂