eitaa logo
الهه عشق
40هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
7.2هزار ویدیو
2 فایل
«وأنت في طريقك للبحث عن حياة، لا تنسى أن تعيش.» در راه یافتنِ زندگی، زندگی را فراموش نکن.🤍🍃 بهم‌ پیام بده رفیق🥰💕 @Rogaiee جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
مهم نیست چقدر زنده ای ، مهم اینه که چقدر و چگونه زندگی میکنی،،، مهم نیست چقدر داری، مهم اینه که چقدر می بخشی. مهم نیست چقدر درد میکشی، مهم اینه که چقدر صبر ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آره خلاصه لامپ چراغ خونه دیگه رو روشن کن... لامپ چراغ خونه خودت روشن ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎻🎻🎻🌺🌺🌺‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
هدایت شده از  دلدادگی💞
👇تقویم نجومی اسلامی 👇 ✴️جمعه 👈23 آذر/‌ قوس 1403 👈11 جمادی الثانی 1446👈13 دسامبر 2024 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅مسافرت. ✅معاملات و تجارت. ✅خرید کردن. ✅شروع به کار و کسب. ✅قرض و وام دادن و گرفتن. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅شکار و صید و دام گذاری. ✅نوشیدن دارو. ✅و دیدار با امیران خوب است. 🚘مسافرت: مسافرت خوب است. 👶زایمان خوب و نوزاد مبارک و عمری طولانی دارد 👩‍❤️‍👨مباشرت امروز: مباشرت پس از فضیلت نماز عصر مستحب و فرزند حاصل دانشمندی مشهور و شهرتش جهانگیر شود. ان شاءالله. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج ثور و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️امور ازدواجی. ✳️خرید طلا و جواهرات. ✳️رفتن به تفریحات سالم. ✳️شادی و نشاط. ✳️خرید ملک. ✳️جابجایی و نقل و انتقال. ✳️درختکاری. ✳️فروش احشام و حیوانات. ✳️نامه نگاری و مکاتبات. ✳️دیدار با دوستان. ✳️و بنایی و خشت بنا نهادن نیک است. 🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب است. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه و مباشرت. مباشرت امشب: مباشرت برای سلامتی جسم خوب است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث غم و اندوه می شود. 💉💉 حجامت. فصد زالو انداختن یا در این روز از ماه قمری ،باعث خبط دماغ می شود. 😴😴 تعبیر خواب امشب: خواب و رویایی که شب شنبه دیده شود تعبیرش از آیه ی 12 سوره مبارکه " یوسف " علیه السلام است. ارسله معنا غدا یرتع و یلعب... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که عزیزی از خواب بیننده دور افتد و عاقبت آن دور افتاده خیر و نیک باشد.ان شاءالله. شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن. جمعه برای ، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚 دوخت و دوز. جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود... ✴️️ وقت استخاره. در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است. ❇️️ ذکر روز جمعه.   اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد . 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧿چه هوایی چه بارونی ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوال مهم این است، که آیا زندگی را ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به همسرم شک دارم.. تفکرات منفی ،پارانوئید ها❌ دکتر_سعید_عزیزی ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
الهه عشق
. اون روز عین تولد ولیعهدی توی کشور برای تولد دخترم تمام بیمارستان رو شیرینی دادم و از خوشحالی سر از
ترنج با خنده ای رو به مارجان گفت مهلا اسم دخترمونه،رضا اسمشو گذاشته مهلا... مارجان با شنیدن این حرف آفتابه لگن به دست ایستاده خشکش زده بود و مهران و یزدان هم خودشونو پشت سرش به داخل خونه انداختن و پریدن رو کول من. مهلای کوچولو تو بغلم بعد از باز کردن چشماش کش و قوسی به بدنش داد و بی قرار دنبال سینه میگشت که تحویل ترنجش دادم. مارجان بغضش رو فرو داد و آفتابه لگن رو روی زمین گذاشت و رو به ترنج گفت بده اول بشورمش جانش خنک بشه. ترنج بچه رو تحویل داد و گفت شانس آوردم مارجان که اسمت بالغیس نبود وگرنه رضا اسم بچمو میذاشت بالغیس. مارجان حین دراوردن لباس بچه خنده ای کرد و رو به من گفت همان اسمی که ترنج گفته بود را میذاشتی روی بچه ام. در حال کشتی گرفتن با مهران و یزدان بودم که گفتم نگران نباشین بعدیو میذاریم میترا. مارجان چشم غره ای اومد و گفت پاشو خودت را جمع کن این پسراتم ببر بیرون،می خوام بچه رو بشورم خوبیت نداره دخترمو ببینن. در میون خنده هام یزدان رو بغل کردم و دست مهرانو گرفتم و به حیاط رفتیم. یه عمر آرزو داشتم صاحب دختری بشم و برای سپاس گذاری از زحمات مادرم اسمش رو مهلا بزارم فقط از عکس العمل ترنج می ترسیدم که خداروشکر عکس العمل بدی نداشت.
الهه عشق
ترنج با خنده ای رو به مارجان گفت مهلا اسم دخترمونه،رضا اسمشو گذاشته مهلا... مارجان با شنیدن این حرف
برای تعطیلات به همراه سه تا بچه ی قد و نیم قد به روستا رفتیم.وارد خونه نشده خاله پرگل مثل همیشه با شنیدن سر و صدامون به دیدنمون اومد. مهران پنج سال داشت و یزدان سه،مهلا هم یک ساله درست شبیه مادرن با چشمایی سبز و صورتی سفید چون برف. خاله پرگل مهلا رو از بغل ترنج گرفت و گفت خدایا شکرت ندادی ندادی یهو سه تا دادی ماشالله بعدی هم که تو راهه... ترنج با شنیدن این حرف خنده رو لبش ماسید و نگاهی به من کرد که دستامو به حالت تسلیم بالا بردم و لب زدم من بی تقصیرم... مارجان حین پاک کردن شیشه ی چراغ گردسوز خیره شد به صورت ترنج برای کشف اینکه آیا حق با خاله پرگله یا نه. خاله پرگل با مهلا بازی می کرد و بالا و پایین مینداختش که ترنج گفت خاله گفتی بعدی تو راهه؟ خاله پرگل نگاهی به قد و بالای یزدان و مهران که مشغول شیطنت روی رختخواب های کنج اتاق بودن کرد و گفت آره عروس شهری،چشمات داد میزنه شکم داری،مگه خودت نمی دانستی؟ ترنج آب دهانش رو قورت داد و بعد با لبخندی گفت حتما اشتباه می کنین من که باردار نیستم. خاله پرگل پوزخندی زد و گفت منو اشتباه!بشین تا اشتباه باشه،چهار صباح دیگه که شکمت جلو آمد میفهمی که پرگل اشتباه نمیکنه.
•ا●▬▬▬▬๑۩﷽۩๑▬▬▬▬▬●ا• (🔎 ) (شرح‌‌ آیات: پرهیزکاران، شاد و...)
9BC80338-4969-464C-96A4-603286462DCF.mp3
807.8K
•📓• تلاوت صفحه ۵۲۴ •🎤• استاد