eitaa logo
الهه سلطانی
335 دنبال‌کننده
143 عکس
81 ویدیو
0 فایل
﷽ ★◄کانال اشعار الهه سلطانی 🍃✿ شاعر ✑ نویسنده ✎ ترانه سرا ♫♪♬♭ ارتباط با من ☜ @elahesoltani61
مشاهده در ایتا
دانلود
سالروز شهادت بی‌بی دو عالم فاطمه زهرا (س) تسلیت باد 🏴 کوچه مبهوت نشسته به تماشای دری آبروییست جهان، ریخته در پای دری این در باغ بهشت است اگر وا بشود می‌شود فرش گلی پهن به پهنای دری بگذارید شهادت بدهد این غم را نامه ی صادره از خانه به امضای دری شرمگین میخ در از قصه‌ی پر غصه‌ی خود می‌کشد آه از این حادثه لولای دری خشت خشت تن دیوار فرو می‌ریزد تا به گوشش برسد علت غوغای دری لاله زخمی شده با ناله‌ی دل می‌گوید درد پیچیده به پهلوی من از جای دری نه فقط گل که در این بین دل غنچه شکست کاش می‌شد قلم اینجای غزل پای دری چاک چاک است سر و سینه‌ی در از این غم خاک می‌گرید اگر پای ترک‌های دری رنگ عشق است و نشان از دل تنها دارد خون سرخی که چکیده ست به پهنای دری | | ↪️ @ElaheSoltani 🥀
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ روزت مبارکــ مــادر ❤️ 🎵📼 گوینده : | | ↪️ @elahesoltani ☂ღ🍃
تقدیم به همه مادران سرزمینم 💚 🍃 خواستم پهن کنم بستری از گل مادر زیرِ پای تو که خود بهتری از گل مادر عاشقِ سایه‌ی افتاده به خاکت هستم سایبان است که می‌گستری از گل مادر می‌نویسم غزل از جنسِ نگاهت هرروز می‌کنم پیشکشت دفتری از گل مادر مثلِ پروانه به گِردِ تو فقط می‌چرخم تو که داری به سرت مَعجری از گل مادر تا بهاران به سرت تاج طلا بگذارد دور تو حلقه زده لشکری از گل مادر چقَدَر چادرِ گلدار به تو می‌آید خوبی آنقدْر که دل می‌بری از گل مادر | | ↪️ @elahesoltani🍃
✨ تقدیم به مادران صبور کویری 💚🍃 گل سرخی‌است لبت بر لب فنجان، مادر خنده‌ات نقش تجسم ‌شده‌ی جان، مادر شوره‌زار از سرِ لطفت شده باغی پرگل آیه آیه سخنت، سوره‌ی احسان مادر از کویر آمده‌ام از تب خورشید، پُرم خاطرات عطشم را تو بمیران مادر در کویری که پر از فاجعه‌ی تشنگی‌است چشم‌های تو پر از زمزم باران، مادر جان بده این کلماتی که همه پژمرده‌اند خسته‌ام خسته از این حجم زمستان مادر تو به پیغمبری عاطفه مبعوث شدی تا شوی آینه‌ی رحمت یزدان، مادر از بهشت آمده‌ای تا به بهشتم ببری آه ای حوری در قامت انسان مادر تا که دستت به تن خشک زمین تابیده گل شکفته‌است به گلدان بیابان مادر تا که خورشید جوانه زند از شاخه‌ی صبح کاشتی در دل شب دانه‌ی ایمان مادر آینه حسرت دیدار و تماشای تو شد وقت بوییدن و بوسیدن قرآن، مادر هم قدم با شب و شن‌ها، به هوای خورشید بردی آهوی دلم را به خراسان مادر مثل هر صبح بیا ابری از آواز بریز به هوای من و یاس سر ایوان مادر خانه‌ی امن من از کودکی‌ام چادر توست جان‌پناهی به سر دلهره‌هامان مادر گریه‌ات پاک کند جوهر عصیان مرا تو دعا کن بروم سمت شهیدان مادر پینه‌ی دست تو از عشق حکایت دارد وقت چرخاندن دستاس، بچرخان مادر در نفس های سکوتی که سراسر بغض است بر لبت ولوله‌ی خطبه‌ی طوفان مادر باز با معجزه‌ی چشم تو شاعر شده‌ام شعر شد باز هم این نظم پریشان مادر من به پایان برسم، شعر به پایان نرسد... بوسه‌ی لطف تو شد نقطه پایان مادر | | ↪️ @elahesoltani🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درمان منے گفتہ پزشکم کہ همیشہ در خانه‌ے خود قُرصِ قَمَر داشتہ‌باشم | | ↪️ @elahesoltani🍃
22.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی در برنامه زنده ویژه‌برنامه دردانه صداوسیمای مرکز یزد | | ↪️ @elahesoltani🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 مردن چه معنی می‌دهد؟ ما زنده یادیم در مرگ‌باد دشمنان، ما زنده‌بادیم خورشید و ترس از ابرهای تیره؟ هیهات! در ظلمت شب آیه‌های بامدادیم در مرگ ما شور و نشور زندگانی‌است بر روی خاک مرده، نقشی از معادیم با شاخه‌های سبز فروردین شکفتیم هرگز به هرزاندوه برگی دل ندادیم مثل نسیمی دور مشتاقان بگردیم در معرض خار و خسک‌ها گردبادیم در مکتب «کم من فئه» خیر کثیریم چون غزه بسیاریم و در کرمان زیادیم بستیم مثل لاله سربند شهادت مثل شقایق‌های عاشق، داغ‌زادیم راز شهادت را همه فهمیده‌ایم و ما فاطمه‌زهرای سلطانی‌نژادیم | | تقدیم به شهیده و همه شهدای حادثه تروریستی کرمان ↪️ @elahesoltani 🖤
تقدیم به قامت برافراشته‌ و دل صبور غـ. ـزه: ای که رویای رهایی در دلت بیدار بود چشم‌هایت آسمان بود از قفس بیزار بود تا که ها کردی غبار از سینه‌ی آیینه ریخت قبل از این تصویر تو در قاب دنیا تار بود در گلو بغض و حکایت‌ها درون سینه‌ات در سکوت این کویرستان تب نیزار بود ای گذشته از حصار آهنین ترس خود واقعاً دیوارهای روبرو دیوار بود؟ غیرت هفتاد ساله! زجر سنگینی‌است این سایه‌ی بیگانگان بر دوش تو آوار بود روزگاری روی خاکت ای بهشت اولیاء رد پای گرگ و رقص پوزه‌ی کفتار بود بر سر بیهودگی‌ها چنگ می‌یازد یهود سد راه او همیشه عنکبوت و تار بود گرچه آفت زد به باغ تو شبیخون‌ها ولی دشت در دشت از شکفتن سهم تو گلزار بود سایه‌ی مرحب اگرچه بوده سنگین بر سرت غزه در غزه هزاران حیدر کرار بود حکم موسی را بخوان، از نیل وحشت‌کن عبور غرق گشتن نقش در آیینه‌ی کفار بود در خیال کرکس اوج آسمان سهمش، ولی پرچم شومش نه بالا، بر فراز دار بود دشت خاکستر دوباره باغ زیتون می‌شود روزگاری چادر این سرزمین گلدار بود روی شرم واژه‌هایت آه رنگینی بپاش کاش وجدان تو ای شاعر کمی بیدار بود | | ↪️ @ElaheSoltani 🖤🌿
پُرم، پُر از کلمه، پیشِ تـღـو ولی ای عشق! تمـامِ حـرف مـن این‌ است: "دوستت دارم" | | ↪️ @ElaheSoltani🍃
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در میان انبوه درختان که پرندگان بر شاخه‌هایشان لانه کرده‌اند سر بر شانه‌‌ی تنهایی‌ام بگذار و آبرویم باش... | | ↪️ @ElaheSoltani🍃
🫰 گشوده‌ام به هوایش همیشه بال و پرم را در آسمانِ دو چشمش نگاه کن سفرم را به زیرِ هر قدمش کوچه می‌شوم که ببینم به حکم چشم‌به‌راهی عبور رهگذرم را نگاهم آینه‌کاری‌ترین اتاقِ جهان است که قاب چشم سیاهش گرفته دور و برم را اگر که بی‌خبری از دلم جز این چه بگویم؟: "بگیر از آینه‌ی روی میز او خبرم را" گرفته‌ام سر او را تمام عمر در آغوش ولی به شانه‌اش امروز تکیه داده سرم را تمام عمر سرش بود روی بالش اشکم که پر ستاره ببینند ابرها قمرم را مرا به کودکی‌ام می‌برد صدای قشنگش همیشه یاد من آورده خنده‌اش پدرم را اگر بمن بدهند آنچه را که در همه دنیاست نمی‌دهم به عوض تار مویی از پسرم را | | پ.ن: اگر نفس دارم به هوای عطر نفس‌های توست ❀❦ ↪️ @ElaheSoltani🍃
14.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلگیرتر از پنجـره‌ها چشـم‌بـه‌راهـم لعنت به خیابان و شبِ نامتناهی... | | ↪️ @ElaheSoltani🍃