eitaa logo
الهه سلطانی
328 دنبال‌کننده
137 عکس
76 ویدیو
0 فایل
﷽ ★◄کانال اشعار الهه سلطانی 🍃✿ شاعر ✑ نویسنده ✎ ترانه سرا ♫♪♬♭ ارتباط با من ☜ @elahesoltani61
مشاهده در ایتا
دانلود
. حنابندان شد انگاری عروسک‌بازی‌اش اینبار چکیده نقل گیلاسی به روی شانه‌ی دیوار نشسته دختری تنها کنار سفره‌ای خالی نشسته هر شب از شوق خیالی در سرش بیدار میان بازی‌اش گم شد تمام اهل مهمانی تمام مردم شهرش، بگو اصلا جهان انگار به روی خاک می‌پاشد گلاب چشمه‌ی چشمش که شاید سرزند نسلش دوباره از دلِ آوار نشسته گوشه‌ای ساکت تماشا می‌کند حالا عروسک بازی‌اش را از میان بدترین اخبار ولی در ذهن معصومش فرشته قند می‌سابد به روی تور این بازی، میان زوزه‌ی رگبار هزارن جان به خاک مرده جان داده‌است باورکن بهاری می‌شود آخر زمستانی چنین خونبار | | ↪️ @ElaheSoltani 🖤
تقدیم به قامت برافراشته‌ و دل صبور غـ. ـزه: ای که رویای رهایی در دلت بیدار بود چشم‌هایت آسمان بود از قفس بیزار بود تا که ها کردی غبار از سینه‌ی آیینه ریخت قبل از این تصویر تو در قاب دنیا تار بود در گلو بغض و حکایت‌ها درون سینه‌ات در سکوت این کویرستان تب نیزار بود ای گذشته از حصار آهنین ترس خود واقعاً دیوارهای روبرو دیوار بود؟ غیرت هفتاد ساله! زجر سنگینی‌است این سایه‌ی بیگانگان بر دوش تو آوار بود روزگاری روی خاکت ای بهشت اولیاء رد پای گرگ و رقص پوزه‌ی کفتار بود بر سر بیهودگی‌ها چنگ می‌یازد یهود سد راه او همیشه عنکبوت و تار بود گرچه آفت زد به باغ تو شبیخون‌ها ولی دشت در دشت از شکفتن سهم تو گلزار بود سایه‌ی مرحب اگرچه بوده سنگین بر سرت غزه در غزه هزاران حیدر کرار بود حکم موسی را بخوان، از نیل وحشت‌کن عبور غرق گشتن نقش در آیینه‌ی کفار بود در خیال کرکس اوج آسمان سهمش، ولی پرچم شومش نه بالا، بر فراز دار بود دشت خاکستر دوباره باغ زیتون می‌شود روزگاری چادر این سرزمین گلدار بود روی شرم واژه‌هایت آه رنگینی بپاش کاش وجدان تو ای شاعر کمی بیدار بود | | ↪️ @ElaheSoltani 🖤🌿