غربال شدن مردم در آخرالزمان
مثل غربال شدن اصحاب حضرت
امام حسین (ع) در شب عاشوراست..
مواظب باشیم کوفی نشویم... :)🖤
#آیتاللهحقشناس
وَهَب، نصرانی بود ...
زُهِیر، عثمانی مسلک بود ...
حُر، راه را بر سپاه امام حسین بست ...
همه #شهید شدند ...
در رکاب سیدالشهداء شهید شدند ...
اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عج)
رنج نامه ای روانشناسانه از عاشورای حسینی!
⬅️به سلیگمن در «روانشناسی مثبت گرا» بگوئید زینبی میشناسم که در معرکه عشق شاهد ذبح هجده نفر از بستگان درجه یک بود و گفت: «جز زیبایی ندیدم» و قاسمی که گفت: «مرگ برایم از عسل شیرینتر است!».
⬅️به واتسون در «رفتارگرایی» بگویید من یک حسین میشناسم که نه با مُلک ری فریفته شد و نه از غلاف شمشیر هراسناک، پس تردید حاصل کنید که مبنای رفتار آدمی فقط پاداش و تهدید نیست!
⬅️ به گلاسر در «تئوری انتخاب» بگویید سراغ دارم ۷۲ نفر از درایت خویش بهترین «انتخاب» عالم را به نام خویش ثبت کردند.
⬅️ به مازلو در «روانشناسی انسان گرایانه» بگویید در هرم نیازهایش، ابوالفضلی میشناسم که پا بر «نیازهای زیستی» گذاشت و جرعهای آب ننوشید و «نیازهای امنیتی» خویش را نادیده گرفت و امان نامه را پس زد تا مصداقی شود برای «افراد خودشکوفا»!
⬅️ اگر از مهارت «نه گفتن» درس گفتید، یاد کنید از آقایی که زیر سُم اسبان رفت اما بر بیعت ظلم، «نه» گفت.
⬅️اگر از «خانواده مطلوب» گفتید نام ببرید از «انسجام خانوادگی» یک ابرمرد که خانوادهاش از مدینه تا کربلا از شیرخواره تا بزرگسال و از عروس و داماد تا پیرمرد و پیرزن پا به پا تا جولانگاه ذبح پیش آمدند.
مرحبا حافظ که چنین سرودی:
نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس
که عندلیب تو از هر طرف هزارانند
🖤🖤🖤🖤🖤
♦️حضرت آیتالله خامنهای:
از همان وقتی که زینب کبری سلاماللَّهعلیها بالای «تلّ زینبیّه» رفت و خطاب به پیغمبر عرض کرد: «یا رسولاللَّه، صلّی علیک! ملائکة السّماء هذا حسینک مرمّل بالدّماء، مقطّع الاعضاء، مسلوب العمامة والرّداء.» او خواندنِ روضه امام حسین علیهالسّلام را شروع کرد و ماجرا را با صدای بلند گفت؛ ماجرایی که میخواستند مکتوم بماند. خواهر بزرگوار امام، چه در کربلا، چه در کوفه و چه در شام و مدینه، با صدای بلند به بیان حادثه عاشورا پرداخت. این چشمه، از همان روز شروع به جوشیدن کرد و تا امروز، همچنان جوشان است. این حادثه عاشوراست. ۱۳۷۳/۳/۱۷
🖤 کتابها نوشتهاند: روز عاشورا، سیدالشهداء در برابر سپاه عمر سعد، خطبه خواند ولی به دستور شمر، لشکریان به هلهله پرداختند و صدای امام در میان هیاهوی دشمن گم شد. بار دوم، امام در حالی به میدان آمد که شمشمیر پیامبر در دست داشت و عمامۀ او بر سر. این بار اما پیش از جار و جنجال دشمن، فرمود: سخنم را بشنوید و در کار من شتاب نکنید! اگر عذرم را پذیرفتید که دیگر جنگی نخواهیم داشت، و گرنه... آنگاه این آیه را تلاوت کرد.
📖یونس:۱۷