💢 خودآزمایی و تمرین [درس دوم] ۱. درباره کارکرد دو نیمکره راست و چپ مغز مطالعه کنید و نتیجه آن را بنویسید. ۲. مکانی آرام را برای نوشتن انتخاب کنید، ده دقیقه وقت برای کامل کردن یک خوشه بگذارید و به دنبال آن متنی بنویسید. موضوعات پیشنهادی ما برای مرکز خوشه؛ زندگی، تحصیل، تهذیب، ورزش، خلاقیت، کتاب، امید، رنگ، جنگل، دریا، کتابخانه، نوآوری. 💐 ✨همراهان گرامی پس از حل موارد بالا پاسخ ها را به آیدی زیر ارسال کنید. فرصت ارسال یک هفته، تا شنبه پیش رو 👇👇👇 @ahmadiashgabadi

وقتی «علم و مطالعه» برای خدا و خلقش نباشه، فقط غرور و تکبّر به آدم اضافه می‌کنه. ✨ #علم_غرور @elmikowsar

💢توجه توجه ✨در مورد تمرین شماره ۲ درس دوم نویسندگی خلاق حتما خوشه سازی را روی کاغذ به صورتی که توضیح داده شده ترسیم کنید سپس نتیجه را بنویسید. برای ارسال حتما از صفحه ی خوشه سازی عکس بگیرید و به همراه متن ارسال کنید. ارسال متن تنها پاسخ سوال نیست و برگشت داده خواهد شد. @elmikowsar

💢 توجه توجه 💐 خوشه پیشرفته 👆👆👆👆 ✨ خوشه نویسی در دل خوشه سازی است؛ یعنی هر کدام از تداعی های ذهنی ما از مرکز خوشه، خود می تواند، مرکز هسته، برای خوشه ای مستقل باشد. مانند خوشه ی بالا👆👆👆 @elmikowsar

ای ساربانْ شبی که کُنی عَزْمِ کویِ او آگاه کن، یکی به صدایِ جَرَسْ مرا 🌕شبتان الهی! @elmikowsar

﷽❣#سلام_امام_زمانم❣﷽ دست ما نیست به چشم تو گرفتار شدیم همه اش کار خودت بود خریدار شدیم خواب دیدیم که تو آمده ای اما حیف صبح شد با جگر سوخته بیدار شدیم @elmikowsar

سکوتِ عالم از گناهِ گنهکار هم بدتره @elmikowsar

چقد قشنگ با رفتارش کمونیسته رو تحت تاثیر قرار داد 😌👇👇 ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۶ بود و از شلوغی زندان‌ها، سلول‌های انفرادی، دو نفره شده بود. مردی با سبیل‌های پرپشت، روی سکوی سلول خواب بود که با صدای باز شدن در بیدار شد و دید مامورهای زندان سید پیری را وارد سلول کردند... صبح زود قبل از طلوع آفتاب نوازش دستی را روی صورتش حس کرد. بیدار شد و پیرمرد سید گفت: آقای عزیز نمازتان قضا نشود! مرد با عصبانیت پاسخ داد: - من کمونیستم! نماز نمی‌خونم! - خیلی ببخشید! معذرت می‌خوام! شما رو بد خواب کردم! منو ببخشید! مرد پس از سکوت‌های طولانی و تنهایی سلول با صدای دلنشین و آرام صوت قرآن پیرمرد به خواب فرو رفت. وقتی بیدار شد پیرمرد با لبخند گفت: - برای صبح بازهم معذرت می‌خوام... مرد از این همه ادب شرمنده شد روی سکو نشست و گفت: - چوب کاری نفرمایید آقا، بفرمایید روی سکو من برم پایین! - نه همین جا خوبه شما زودتر از من زندانی شدید، روی سکو جای شماست! چند روز بعد پیرمرد را بردند و دل مرد زندانی گرفت. به رفتارش با یک کمونیست، محبت و حرف‌های قشنگ و لبخندهای مهربان او عادت کرده بود... مامورها ظرف غذا را که آوردند پرسید: - این پیرمرد سید که بود؟! - دستغیب، دستغیب شیرازی! مامورها رفتند و مرد بی‌اشتها، به ظرف غذا خیره شد و زیر لب گفت: - دستغیب نه! آقای دستغیب، آقای دستغیب شیرازی! ✨سالروز شهادت آیت الله دستغیب گرامی باد! 📚 یادواره شهید دستغیب، ص۲۸. ✍️ احمدی_عشق آبادی 🏷 #داستانک ⛓@elmikowsar

🎥 آیا حضرت یوسف(ع) هنگامی که پدرش به حضورش رسید بخاطر اینکه از اسب پیاده نشد ، خاندان نبوّت از او گرفته شد؟ ✨#استاد_محمدی @elmikowsar

💢توجه توجه همراهان گرامی که در دوره #نویسندگی_خلاق شرکت کردند تا شنبه فرصت دارند پاسخ تمرین ها را به ایدی استاد ارسال کنند. 👇👇👇 @ahmadiashgabadi همچنین می توانند هرگونه ابهام و یا سوالی داشتند بپرسند. @elmikowsar

⭕️ معرفی کتاب 👇👇 کتاب «صلحی که همه صلح‌ها را بر باد داد» نوشته دیوید فرامکین؛ ◽️دیوید فرامکین، آنچه را که باعث فروپاشی و تجزیه امپراتوری بزرگ عثمانی و تغییرات جغرافیایی خاورمیانه در زمان جنگ جهانی اول شد، با روایتی متفاوت شرح می‌دهد.. . @elmikowsar

رسیدن به خدا سفری است که فقط با مرکبِ شب زنده‌داری می‌شه بهش رسید. +امام عسکری علیه السلام+ ^ بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۳۷۹ 🌕شبتان الهی! @elmikowsar