ظله‌سلطون (پسر ناصرالدین شاه و حاکم اصفهان) یه کتابی داره به‌نام تاریخ مسعودی که از خاطرات سفرها و شکارهاش توی این کتاب نوشته چند خطشو می‌نویسم براتون؛ ▫️توی کهریز، ۲۱۵ تا آهو زدیم. توی شاه‌بلاغ، خودم ۷۰ تا شکار و افرادم هم ۵۰۰ تا شکار زدن. قوچ و میش و بز و پازن و گرگ. ▫️توی کوه الوند هم تقریبا ۶۰۰ تا شکار زدیم. دو هفته صدای تفنگ از این کوه بلند بود، مثه یه جنگ دولتی. به شکلی‌که تا ده سال دیگه کسی تو این کوه‌ها حیوونی ندید. البته غرض داشتیم، می‌خواستیم به شکار مشهور باشیم تا مردم حساب کارشون رو بکنن. ▫️اگه ادعا کنم که توی مازندران پونصدتا شغال و گراز زدم، اغراق نکردم. ▫️توی میانکاله هم، ۶ هزار تا قرقاول زدیم و فرستادیم ساری. ۳۵ تا ببر، ۱۸ تا پلنگ و ۱۵۰ تا هم مرال😐 (متن روان شده، منبع) عماد داوری دولت‌آبادی | عضو شوید👇👇 🆔 eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11

دیدین غربیا الان ادعای حمایت از حقوق حیوانات می‌کنن؟ همزمان آدمارو له می‌کنن زیر چکمشون؟😏 جالبه که ۱۴۰۰ سال پیش اسلام شکار تفریحی رو ممنوع و حرام اعلام می‌کنه. و اینه دین ما😌💪

امشبم نیام پست بذارم دیگه خیلی بی‌حیائی‌یه😬 ساعت ده وعدمون باشه می‌ریم سراغ معشوق تاریخ معاصر❤️

حضرات و مُخَدّرات حاضرن؟؟🤔

🌱مدرس در ظاهر یکی از نماینده‌های مجلس بود، ولی در حقیقت رهبری مردم رو بر عهده داشت. 🔺بیشتر عمر مدرس صرف دو تا کار شد؛ ▫️یکی مبارزه با استعمار انگلیس ▫️یکی هم مقابله با دیکتاتوری رضاخان

صدسال پیش، نقشه‌ی انگلیسی‌ها برای تسلط بر ایران توی سه مرحله انجام شد؛ 1⃣ مرحله‌ی اول؛ عقد قرارداد ۱۹۱۹ و استعمار غیرمستقیم ایران بود. مرحوم مدرس به پشتوانه‌ی محبوبیت مردمیش جلوی این نقشه ایستاد و تونست انگلیسی‌ها رو به زانو در بیاره. داستانش رو قبلا گفتیم👇 eitaa.com/emaddavari/44 🔺بعد از شکست طرح اول، وزرات جنگ انگلیس اومد تو میدون و رضاخان رو فرستاد تهران، رضاخان‌هم کودتا کرد و تونست نیم‌چه قدرتی به دست بیاره. 2⃣ مرحله‌ی دوم؛ این بود که رضاخان نسلِ حکومتِ پادشاهیِ قاجارو ور بندازه و یه حکومت جمهوری تشکیل بده، خودشم بشه رییس‌جمهور‌.😏 🔺با اینکه رضاخان تا این تاریخ عمده‌ی مخالفین خودش رو قلع‌و‌قمع کرده بود ولی هنوز مدرس و دار و دستش، جلوش زورآزمایی می‌کردن.💪 ▫️مدرس باز جلوی این طرح ایستاد و طرحِ تشکیلِ حکومتِ جمهوری شکست خورد‌. ▫️مدرس می‌گفت حکومت جمهوری،‌ خیلی‌هم خوبه ولی ما اون جمهوری که رضاخان رییس‌جمهورش باشه رو نمی‌خوایم👊 3⃣ وقتی طرح دوم شکست خورد، رضاخان باز بر قلع و قمع مخالفین تمرکز کرد و تتمه‌ی مخالفین رو هم از سر راه برداشت. در نتیجه دور مدرس خالی شد‌. 🔺نقشه‌ی سوم اجرایی شد؛ یعنی براندازیِ حکومتِ پادشاهیِ قاجار و نشستن رضاخان بر تخت سلطنت. ▫️متاسفانه توی این مرحله مدرس مظلوم که عمده‌ی یاران خودش رو از دست داده بود مغلوب رضاخان شد و کمی‌ بعد هم تبعید و سپس به شهادت رسید. 🔺مدرس تا اونجا که تونست تلاش کرد رضاخان بر کشور مسلط نشه ولی دست آخر سلسله مبارزاتش به قیمت خونش تموم شد😔 عماد داوری دولت‌آبادی | عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11

🌱مدرس توی یکی از نامه‌هاش می‌نویسه؛ «علی‌رغم معاندین، هنوز زنده هستم، اختلافات و مناقشات روزبه‌روز بیشتر می‌شود و همانطوریکه اطلاع دارید برای نابودی و مرگ حقیر، جدیت‌های بی‌اندازه می‌کنند. گرفتاری‌های مجلس فراغتی برای ما باقی نگذارده و زد و خورد با رضاخان اوقات حقیر را مشغول نموده است.»

قلم‌به‌دستان تاریخ ‌پهلوی دوست و دشمن رضاخان؛ همه از مدرس به نیکی و خوبی یاد کردن. ▫️از شجاعت مدرس ▫️از معرفت و مرام مدرس ▫️از صراحت مدرس ▫️از صداقت مدرس ▫️از ساده‌زیستی مدرس 🔺تهدید و قلدری که بزرگترین اسلحه‌ی رضاخان بود، ذره‌ای مدرس رو نترسوند. وقتی هیچ‌کس تو مجلس جرئت نمی‌کرد اسمی از رضاخان بر زبون بیاره، مدرس بی‌محابا حمله می‌کرد به رضاخان و حتی به بقیه می‌گفت چرا از رضاخان می‌ترسین؟؟ 🔺در بند پول و رشوه هم نبود، که اگه بود نوبت به ترور و تبعید و قتلش نمی‌رسید. عماد داوری دولت‌آبادی | عضو شوید👇 eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11

ساده‌زیستی مدرس خیلی معروفه یه آدم نحیف و لاغر بود🤷‍♂ یه لباس ساده می‌پوشید یه نون و ماستی‌ام غذاش بود. رجال مملکتی که میرفتن خونه مدرس، با قلیون و چایی پذیرایی می‌شدن. همونم باید خودشون می‌رفتن سر سماور می‌ریختن. یعنی مدرس اصلا و ابدا در بند دنیا نبود. رضاخان وقتی نشست رو تخت سلطنت، مدرس رو فرستاد تبعید و اون‌چنان کاری با مدرس کرد که این مرد ساده‌زیست تو یکی از نامه‌هاش میگه من اینجا نون ندارم بخورم، موی سر و رومو نمی‌تونم کوتاه کنم، لباس ندارم😞 #عماد_داوری_دولت‌آبادی، عضو شوید👇 eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11

هر کتاب جدیدی که از تاریخ پهلوی بخونین بیشتر عاشق این مرد می‌‌شین و تا اسمش میاد یه گوشه دلتون کشیده میشه سمت کاشمر❤️

من لابلای این داستانا خونده بودم که مدرس‌ وقتی اصفهان بود، تو یه برهه‌ای روستای اسفه زندگی می‌کرده گفتم پاشم برم اونجا ببینیم چیزی دستگیرم میشه، حرفی، حدیثی، سندی، خاطره‌ای چیزی... رفتم، رفتم اونجا و شگفت زده شدم. حالا اگه خواهان و مشتاقی در کار بود، خواهم گفت😉

خواهانا پکوندن شخصیو✌️ باشه خواهم گفت، نه فورا ولی حتما😬