eitaa logo
عماد
806 دنبال‌کننده
453 عکس
22 ویدیو
0 فایل
🔹ناب‌ترین نکات تاریخی سیاسی، اجتماعی 🔹آنچه فقط در این کانال یافت می‌شود 🔹 یادداشت‌های روزانه رسول قربانی مقدم
مشاهده در ایتا
دانلود
موش تیرانداز 🔹چند روز بود که از می گذشت، ساعت ١٠ شب بود و ماه سراسر شلمچه را نورانی کرده بود. در داخل سنگر یک قبضه تیربار گرینف بود، از ضامن خارج آماده شلیک بود و نوار ٢۵٠ عددی هم روی تیربار قرار داشت. سکوت منطقه گهگاهی با خنده های بعثی ها می شکست، به ناگاه تیربار شروع به کار کرد، هر دو حیرت‌زده، بی درنگ از سنگر خارج شدیم و داخل سنگر دیگری رفتیم، تیربار همچنان کار می کرد و گلوله ها یکی پس از دیگری در میدان وسیع روبروی ما، به مین هایی می خورد که در زیر خاک پنهان بودند و ما از وجودشان بی خبر. مین های بسیاری یکی پس از دیگری منفجر شدند، پس از مدتی تیربار خاموش شد وقتی به سنگر برگشتیم دیدیم نوار تیربار خالی شده و خبری هم از دشمن نیست. در تعجب کامل به سر می بردیم. فرمانده را خبر کردیم. فرمانده که آمد با دقت به اطراف تیربار نگاه کرد و متوجه شد که یک موش صحرایی در بین ماشه تیربار گیر کرده است. با خوشحالی به طرف ما آمد و گفت : ما نمی دانستیم یک میدان مقابل ماست. خداوند این موش را برای خبر کردن ما فرستاده است. 📊منبع : چند قدم تا متن، احمد عربلو، ١٣٩۴ ص ٢١٨ و ٢١٩ https://eitaa.com/joinchat/2700804115Cb7c0563901