eitaa logo
محبان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
18.2هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
3هزار ویدیو
17 فایل
🌹بِٮـــمِ‌اللّھِ‌‌الرح‌ـمن‌الرح‌ـیم🌹 اینج‌ـٰآ‌درڪنـٰار‌هم‌تلـٰاش‌مۍ‌ڪنیم‌زمینھ‌ٮــــٰآز ظہور‌حضرـٺ‌یـٰار‌بـٰآشیم❥ّ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر http://6w9.ir/Harf_8923336?c=emam_zmn
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 🍂اگر چه پاییز، برگ و بار دل‌هایمان را خزان کرده است... اگر چه باغ آرزوهایمان، دیری است گل و شکوفه و پروانه، به خود ندیده است... اما بهار ظهورتان در راه است و ما دوباره سبز خواهیم شد.. ✨🌱 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج بحق زینب کبری سلام الله علیها "🤍 🌷@emam_zmn🌷
⭕️ خود را آماده کنید ... ✅ امام صادق (ع): 🔸 «هريك از شما خودش را براى خروج قائم (عج) آماده كند ولو با تهيّه كردن يك تير، كه اگر خداوند اين آمادگى را در نيّت شما ببيند، اميدوار هستم كه خداوند در اجلتان مهلت دهد تا ظهور او را درك كرده از اعوان و انصار آن بزرگوار باشيد» 📜 «ليعدّ أحدكم لخروج القائم (ع) ولو سهما. فإن علم اللّه ذلك من نيّته رجوت لأن ينسأ في عمره حتّى يدركه و يكون من أعوانه و أنصاره». ⬅️ روزگار رهایی جلد ۱، صفحه ۴۳۲ بحار الانوار جلد ۵۲ صفحه ۳۶۶ و غيبت نعمانى صفحه ۱۷۳. 🏷 (عج) 🌷@emam_zmn🌷
13.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫آینده من بعد از ظهور چی میشه؟ 🌱 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج بحق زینب کبری سلام الله علیها "🩵🦋 🌷@emam_zmn🌷
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 💫ظهور بغتتا (ناگهانی) صورت می‌گیرد، هر لحظه ممکن است ظهور شود پس هر لحظه باید آماده باشی. 👌🏻این آماده باش را امام صادق علیه السلام برای ما زدند که فرمودند: «فَانتَظروُاالفَرَج صَباحاً وَ مَساعاً» صبح و شب منتظر فرج باشید. ♥️یک شیعه باید مهیای فرج باشد، صبح که از خواب بیدار می‌شود بگوید من باید همه چیزم مهیا باشد، شب با این نیت بخوابد که اگر آقا صبح از مکه مرا صدا زدند من آماده باشم، همین روحیه اعمال انسان را در بین روز می‌سازد و انسان را کنترل می‌کند. من که می‌خواهم در رکاب امام زمانم باشم باید عملم طوری باشد که مردم را پس نزنم، مردم را جذب کنم. ✨چنین شخصی کرده، از پاک شده قلبش تسلیم امام زمانش شده می گوید: من کی هستم که در برابر شما خواسته‌ای داشته باشم، امر امر شماست. این شخص می‌شود: "شیعه، پیروِ امام زمان ارواحنافداه." 🍃استاد حاج آقا زعفری زاده الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج بحق زینب کبری سلام الله علیها🌻 🌷@emam_zmn🌷
🔥سرباز🔥 💚🍀 امیرعلی ایستاد و سلام کرد. نگاه فاطمه به گچ دستش بود.آرام و شرمنده سلام کرد. امیررضا نزدیک رفت و احوالپرسی کرد. حاج محمود و زهره خانوم و امیررضا رفتن. فاطمه به مبل اشاره کرد و گفت: -بفرمایید. شرمندگی از صداش هم مشخص بود. امیرعلی نشست.فاطمه گفت: -حالتون چطوره؟ -خداروشکر،خوبم.هیچ مشکلی ندارم. فقط دستم شکسته. -شرمنده.هم از کار و زندگی افتادید،هم درد زیادی تحمل کردید،هم دردسر دست گچ گرفته. -اینها مهم نیست.دستم هم خیلی زود خوب میشه و گچشو باز میکنن.انگار که اصلا هیچ اتفاقی نیفتاده.همه چی فراموش میشه. -ولی اتفاقی افتاده..اگه شماهم فراموش کنید،من هیچ وقت یادم نمیره. -شما که مقصر نیستید. -بی تقصیر تر از من،شما بودید ولی این بلا سرتون اومد. -خانم نادری،من اصلا این اتفاق رو از چشم شما نمیبینم. -ولی بخاطر من این اتفاق برای شما افتاد. امیرعلی خواست چیزی بگه ولی فاطمه اجازه نداد. -آقای رسولی..شاید از نظر شما دلیل من منطقی و قانع کننده نباشه ولی ازدواج همش عقل و منطق نیست...من نمیتونم با کسی زندگی کنم که هرلحظه شرمنده ش باشم.شما هم لطفا بیشتر از این خجالتم ندید. -گذر زمان درستش میکنه؟ -خیر،من تا آخر عمرم شرمنده تونم. امیرعلی دیگه چیزی نگفت. بعد چند دقیقه بلند شد که بره.با حاج محمود و زهره خانوم و امیررضا خداحافظی کرد.فاطمه گفت: -آقای رسولی لطفا حلال کنید. -من از شما بدی ندیدم.خداحافظ. رفت.همه ناراحت به فاطمه نگاه کردن. فاطمه هم با ناراحتی به اتاقش رفت. افشین تو کافی شاپ نشسته بود و فکر میکرد.آریا رو به روش نشست. -میدونم داری سعی میکنی ازش انتقام بگیری.من میتونم کمکت کنم. -چی به تو میرسه؟ -تو انتقامتو ازش بگیر،بعد بسپرش به من. افشین میدونست آریا خیلی نامرده. حتی احتمال میداد فاطمه رو بکشه.با خودش گفت خب بکشه،من فقط به انتقام خودم فکر میکنم. آریا بلند شد و گفت: _گوش به زنگ باش،همین روزها خبرت میکنم. همونجوری که به رفتن آریا نگاه میکرد،تو دلش گفت حاج محمود،بدبختی هات تازه شروع شد. حالا یا عزادار دخترت میشی یا باید از بی آبرویی سر به کوه و بیابون. 🌷@emam_zmn🌷
🔥سرباز🔥 🍀💚 یا باید از بی آبرویی سر به کوه و بیابون بذاری. صبح بود. زهره خانوم به آشپزخونه رفت تا صبحانه آماده کنه.چشمش به کاغذی روی میز افتاد.دست خط فاطمه بود. _سلام.من میخوام مثل سابق زندگی کنم. نگران من نباشین.خدانگهدار. یادداشت رو به حاج محمود نشان داد. بعد سریع سمت تلفن رفت.حاج محمود گفت: _زنگ نزن خانوم.بذار کاری که فکر میکنه درسته انجام بده. ولی هر دو نگران بودن. گوشی افشین زنگ خورد.آریا بود.جواب داد. -زودتر خودتو برسون. -کجا؟ -آدرس رو برات میفرستم. نمیدونست چرا ولی خوشحال نشد. با صدای پیامک گوشی از فکر بیرون اومد. خارج شهر بود. با اینکه انتظارشو داشت اما ناراحت شد.خودش هم نمیدونست چی میخواد ولی نمیخواست اینطوری تلافی کنه.اگه میخواست بدون کمک آریا هم میتونست. سوار ماشینش شد و حرکت کرد. از شهر بیرون رفت.یک ساعت دیگه هم رانندگی کرد تا به یه جاده فرعی رسید. چهل دقیقه دیگه هم گذشت تا به جایی که آریا گفته بود،رسید. وارد سالن یه کارخانه قدیمی شد. فاطمه رو دید،با دست های بسته روی صندلی نشسته بود.آریا و سه مرد دیگه اطرافش ایستاده بودن.فاطمه کم کم به هوش میومد.افشین رو به روش ایستاد و خیره نگاهش میکرد.از اینکه تو این وضعیت میدیدش خوشحال نبود. فاطمه کاملا به هوش اومده بود. افشین و چهار مرد دیگه رو دید.به اطرافش نگاهی انداخت. متوجه شد اگه فریاد بزنه و کمک بخواد کسی صداشو نمیشنوه. ترسید..سرشو پایین انداخت و از عمق وجودش از خدا و ائمه کمک خواست. چند بار ذکری زیر لب زمزمه کرد.قلبش کمی آرام شد.نفس عمیقی کشید و سرشو بلند کرد.با اخم و نفرت به افشین نگاه کرد. آریا به سه مرد دیگه گفت: _بیرون باشید،لازم شد صداتون میکنم. کنار افشین ایستاد و با پوزخند به فاطمه نگاه کرد. -منو شناختی؟.. البته خیلی تغییر کردم.. زندان آدمو عوض میکنه. فاطمه فقط نگاهش میکرد. -هنوز نشناختی؟!!..نازی رو هم فراموش کردی؟! فاطمه مکث کوتاهی کرد بعد گفت: _نازنین از اینکه بهش میگفتی نازی بدش میومد. -پس شناختی. فاطمه به افشین نگاه کرد و گفت: _تو هم آدم اون هستی؟ 🌷@emam_zmn🌷
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌 وظایف منتظران امام زمان (عج) امروز تو چه کاری از دستت برمیاد برای امام زمان⁉️ 🌱استاد رائفی پور الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج بحق زینب کبری سلام الله علیها ♥️ 🌷@emam_zmn🌷
🟠 دریافت رایگان مستند « وداع با اسلحه » 🔷 دیدن این مستند بویژه برای جوانان و نوجوانان ضروری است 🔸 مهمترین دلیل حقانیت مبارزه مردم غزه 🔸چرایی انحصار تنها راه نجات در جهاد 🔸دلایل پیش‌دستی حماس در حملات 🔸و سوالات و شبهات دیگر 🔻نشانی دریافت رایگان مستند « وداع با اسلحه » 👇👇👇 http://B2n.ir/p13977