.
#امام_حسین
بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت
#شب_یازدهم_محرم
---------
به خون فتاده پیکری بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت
به نیزه می رود سری بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت
کنار نهر علقمه ز تیر دشمنان همه
شکسته گشت شهپری بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت
به روی جسم آفتاب میان اشک و التهاب
بُوَد پیام خواهری بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت
نمانده بین کاروان کنار چشم کودکان
نه اصغری ، نه اکبری بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت
نه قاسم و برادرش ، نه یادگار خواهرش
نه عونی و نه جعفری بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت
نمانده بهر تشنگان نه لاله و نه ارغوان
نه ساقی دلاوری بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت
میان ابر و باد و خاک بروی جسم چاک چاک
نوشته اشک دختری بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت
ز قتلگاه کربلا ز غم سروش نینوا
رسد صدای مادری بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت
ز بوسه گاه تیغ ها بُوَد گواه تیغ ها
نقش شده به حنجری بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت
وقتِ جدا شدن ز تن رأس مقدّس از بدن
گشت به ناله خنجری بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت
«یاسر» اگر ز سنگ کین به دستِ خیل لاله چین
شکست سرخ گوهری بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت
**
حاج محمود تاری «یاسر»
.
.
#پنجم_صفر
#زمینه
#شور
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
بنداول
از سفر برگشتی
قربونت برم چرا توو طشت زر برگشتی
نامرتبم ببخش چه بی خبر برگشتی
بدنت رو جاگذاشتی با یه سر برگشتی
اگه دستامو گرفتم رو لب
اخه دندونی نمونده واسم
ندیده حتی عمو عباسم
بین ما دوتا بمونه لطفا
سرزده اومدی و از ذوقم
کاشکی گوشواره ای بود مینداختم
راستش اولش تورو نشناختم
بین ما دوتا بمونه لطفا
لباست پاره لباسم پاره الان گوشوارهم کدوم بازاره؟
لبات پرخونه لبام پرخونه روی مشت زجر جای دندونه
بابا بابا بابا آی بدنم
بابا بابا بابا آی زدنم
بند دوم
منو بیشتر میزد
زجرِ بیحیا منو با پشت خنجر میزد
تا میگفتم که یواش تر منو بدتر میزد
با سر بریده ی تو به ماها سر میزد
حال و روزم دیگه تعریفی نیست
کار من دیگه بهجز هق هق نیست
دخترت رقیهی سابق نیست
حق داری اگه منو نشناسی
بگو دستات چرا پس همرات نیست
بعد چند روزی منو ناز کنی
موهای سوختمو باز کنی
حق داری اگه منو نشناسی
تا که میگفتم بابامو میخوام با پشت دستش میزد رو لبهام
منو از بس زد خودش شد خسته رو گونهم جای هزار تا دسته
بابا بابا بابا آی بدنم
بابا بابا بابا آی زدنم
بند سوم
بغلِ باباش بود
من خودم دیدم عروسکم توی دستاش بود
هِی نگاه میکرد منو آخه باباش همراش بود
گل موی سرمو دیدم روی موهاش بود
پیش من دخترشو میبوسه
منو یاد بوسه هات میندازه
آخه نامردی داره اندازه
نمیگه آخه منم دل دارم
موهای دخترشو میبافه
موی سوخته ی منو میبینه
از خجالت سرم هِی پایینه
نمیگه آخه منم دل دارم
لباست پاره لباسم پاره الان گوشواره م کدوم بازاره؟
لبات پرخونه لبام پرخونه روی مُشت زجر جای دندونه
بابا بابا بابا آی بدنم
بابا بابا بابا آی زدنم
📝 : حسین عیدی - جواد قمری
#شب_سوم_محرم
.👇👇👇
#پیش_زمینه
اولین باری که گریه کردم و یادته؟
توو بغل مادر
روضه علی اصغر(ع)
اولین باری که سینه زدم و یادته؟
رو شونهی بابا
غروب عاشورا
دیگه اقا ؛ همون بچه ؛ خودش مردی شده حالا
بذار تا که ؛ نفس داره ؛ بخونه یا حسین(ع) مولا
حسین مولا مولا مولا مولاحسین(ع)
📝 : حسین عیدی
بسم الله الرحمن الرحیم
#زمینه
#شور_امام_حسین_ع
بند اول
آروم و قرار قلب زار من حسین
همه کس و کاره من حسین
اون که هنوزم تو رو دوست داره ؛من حسین
همه کس و کاره من حسین
اسم تو حرز منه
آرامش سینه زنه
با این دم حسین حسین
تپش قلبم میزنه
هستی تموم زندگیم
ای آرزوی بچگیم
عشق ماها میرسه به
اون روزگارای قدیم
آرامش دارم من با غمت آقا
جونمو میدم بذار بیاد محرمت اقا
اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله حسین جانم
بند دوم
من عالمی دارم پای روضه و پا غمت حسین
میمیرم محرمت حسین
من بخورم زمین ؛ نیفته پرچمت حسین
میمیرم محرمت حسین
اسمت رو قلب منه
نبضم با دمت میزنه
حا و سین و یا و نون
الفبای سینه زنه
تنهام نمیذاری حسین
تو بهترین یاری حسین
دست منه بد و گرفتی
خیلی بزرگواري حسین
آرامش دارم من با غمت آقا
جونمو میدم بذار بیاد محرمت اقا
اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله حسین جانم
📝 : حسین عیدی