.
#شور_امام_علی
#امیرالمؤمنین
.
تکیه به کرار می کنم
با دشمن پیکار می کنم
بیزارم از خصم علی
بغضم رو اظهار می کنم
الا و لعنة الله به دشمن مولا
من از تبار سلمانم/ من با علی مسلمانم
ممنون مادرم زهرا/ مدیون شاه مردانم
گشته آسمونا، غرق نور
این علی علیا غرق شور
از غدیر خم من، مست مست
از سقیفه ام من، دور دور
الا و لعنة الله به دشمن مولا
...........
ولله که دریاس! کرمش
توو دستِ زهراس! علمش
روزی که مهدی برسه
می خونیم با منتقمش
الا و لعنة الله…
من عبد و حیدر اربابم
میگم که مولا دریابم
خصم علی! عدوالله
ذکر علی! می نابم
از کجا شروع شد عاشقی
از کجا شروع شد زندگیم
من غلام مولا تا ابد
من غلام مولا از قدیم
نجف حرم الله، علی علی علی علی
.......
خیسم از بارون نجف
میشم باز مهمون نجف
این شب ها پرواز می کنم
میرم تا ایوون نجف
ما و عنایت حیدر/ ما و شفاعت حیدر
موج میزنه توی قلبم/ شوق زیارت حیدر
ای مقلب الاحوال من
ای دلیل شور و حال من
کعبه سینه چاکه عشقته
ای تو کعبه ی آمال من
نجف حرم الله،علی علی علی علی
#محمدحسین_مهدی_پناه ✍
https://eitaa.com/emame3vom/107315
👇
17.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بسیج_مداحان
#رسانه_ستایشگران
📹 ببینید | همراه با خاطرات مداحان...
📌خاطرات حاج سعید حدادیان از #شهدا ی مداح
#هفته_دفاع_مقدس
.
#شور
شهدای ارتش ج.ا.ا
به یادِ صیادِ شیرازی
به یادِ عباسِ بابایی
دوباره امشب یادی کنیم از..
علیِ اکبرایِ کربلایی
شهدایِ اَرتشی صَلابت دارن
شهدایِ اَرتشی با غیرت هستن
پای دین و میهن و ولایت آری..
مردِ جنگ و جبهه و شهادت هستن
یادِ احمدِ کشوری..
دل میشه علی اکبری
یادِ منصورِ ستاری
دلها میشه علمداری
سیدالشهداء حسین...
به یادِ عباس دوران و..
..محمدابراهیمِ همتی
که مثلِ اباالفضل بودن
روی دین و ناموس غیرتی
شهدایِ اَرتشی سراسر شور اَند
شهدایِ اَرتشی حسینی هستن
همگی به فرمانِ ولیِ اَمر و..
همگی وفا دارِ خمینی هستن
یادِ این شهیدا بخیر..
که شدن همه چون زهیر
مثل قاسم ابن الحسن
جون دادن به پای وطن
سیدالشهداء حسین...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#شور_شهدا
#شهدای_ارتش
#شهدا
👇
.
#شهدا
چون آینه پاک است و زلال است شهید
نوریست، که در اوج کمال است شهید
از نام شهيد هم، جهان شد فاخِر...
نامش سر هر کوچه مدال است شهید
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#شهدایی
.
.
🏳 #سرود و #شور عید آغاز امامت حضرت امام حجت بن الحسن العسکری (عج)
#سرود_امام_زمان عج
#شور_امام_زمان عج
#دیگه_غمارفت_و
🏳بند اول
دیگه غما رفت و سحر شد شب تار
رفت زمستون و اومد فصل بهار
شده دوباره آقاجون به عشقه تو
بساط سور و سات شادی برقرار
شده تکرار غدیر مولا
دست حق باز اومده بالا
شده رهبر مهدی زهرا
جشنه امشب عالم بالا
میگه تبریک علی به زهرا
شده مهدی سرور و مولا
اباصالح یا اباصالح
🏳بند دوم
من به عبای سبز گره زدم
این دلمو برای بیعت اومدم
بذا یه لحظه من ببینمت آقا
تو آرزو به دل منو نکن ردم
هستی آقا داروندارم
تو رو دارم غمی ندارم
واسه دیدارت بیقرارم
واست امشب مستی حلاله
از می ات که پاک و زلاله
لب به لب پر کن این پیاله
اباصالح یا اباصالح
#عید_بیعت
✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
10.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌐 به مفاهیم اشعاری که انتخاب می کنید توجه داشته باشید ‼️
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی رایگان
خلاصه متن با ذکر محورهای اصلی:
#دکتر_محمد_فراهانی 🎤
1. مناسبت جلسه: گرامیداشت رسول اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) به مناسبت ۱۷ ربیع.
2. انتخاب شعر: شعر معروفی توسط آقای احسان ایمانی انتخاب شده که معمولاً در ولادت رسول اکرم (ص) خوانده میشود.
3. نقد بند اول شعر:
- استفاده از تعابیری چون "دو ساقی، دو باده، دو مینو، دو ساغر" که به ساقی کوثر و نوشانندگان معارف الهی اشاره دارد.
- واژههایی مثل "باده"، "مینو"، "ساغر" و "تاک" (درخت انگور) و "خمره" (ظرف شراب) در شعر به کار رفتهاند که بنده این عبارات را برای توصیف معصومین نامناسب میدانم.
4. اشکال در تعبیر شاعر: اشاره به معصومین با تعابیر چون "دو ساقی، دو باده" و غیره، که به نظر میرسد مناسب مقام آنها نیست.
5. استفاده از واژگان عرفانی در اشعار: مثالهایی از اشعار حافظ و امام خمینی که از تعابیر عرفانی مثل "ساقی" استفاده شده، اما نحوه استفاده و زمینه این عبارات باید با دقت و احترام به مقام معصومین باشد.
6. نتیجهگیری: استفاده از تعابیر عرفانی در اشعار مشکلی ندارد، اما در این مورد خاص نحوه استفاده آنها در بند اول شعر مناسب مقام معصومین نیست.
#آموزش_مداحی_رایگان
33.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 پدرم را خدا بیامرزد
مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را
کارگر بود، اهل معدن بود...
📹 شعرخوانی #موسی_عصمتی
🏴 پدرم را خدا بیامرزد...
پدرم را خدا بیامرزد
مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را
کارگر بود، اهل معدن بود
از میان زغالها در کوه
عصرها رو سفید برمیگشت
سربلند از نبرد با صخره
او که خود قلهای فروتن بود
پا به پای زغالها میسوخت
سرخ میشد، دوباره کُک میشد
کورهای بود شعلهور در خود
کورهای که همیشه روشن بود
بارهایی که نانش آجر شد
از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش یکی دو تا که نبود
دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوههای پابرجا
از درون مخوف تونلها
هفتخوان را گذشت و نان آورد
پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته
از سرازیر ریل خارج شد
بیخبر رفت او که چندی بود
در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران
مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد
کارگر بود، اهل معدن بود
✍🏻 #موسی_عصمتی
🏷 #کارگران_معدن #طبس
.
غم معدن
رفت زیر زمین و آنجا ماند
پدری خسته که پی نان بود
زندگی ریخت ناگهان شب شد
غم میان غبار پنهان بود
آرزو با زغال خط می خورد
فاجعه سر رسید و دلها ریخت
دستها پینه بسته بود آری
زندگی را به گوشه ای آویخت
مانده ام چیست سهم دستانش؟
پینه های قدیمی و آوار؟!
پول ها چرک این و آن بودند
دست او خالی از طپش هربار
نفس واژه هام می گیرد
کار سختی ست از غمش گفتن
کاش می مرد واژه اما او
زنده می ماند در دل معدن
✍ #زهرا_آراستهنیا
#طبس #کارگران_معدن
.