.
#وفات_حضرت_معصومه
#حضرت_معصومه
از جگر سوختگان آه شرر بار ببین
خیز از طوس و بیا حال مرا زار ببین
کاش میشد که دل سیر تماشات کنم
یار گمگشته! تو برگردی و پیدات کنم
چقدَر کوه و کمر را پی تو آمده ام
به تمنای رُخت ناله ی هجران زدم
چندماه است که آوارگی اقبال من است
چادر خاکی من شاهد احوال من است
منِ معصومه کجا رنج بیابان گردی؟!
کاش یکبار به این خسته نظر میکردی
خبری باد صبا از تو نیاورد آخر
دست تقدیر مرا راهی قم کرد آخر
پیِ تکریمِ منِ پرده نشینِ بدحال
سربه زیر آمده بودند همه استقبال
سر هر کوچه که رفتیم سلامم کردند
مثل پروانه همه دور و برم میگردند
دور بودم همه جا از نظر بیگانه
خانه ام خانه ی نور است نه یک ویرانه
گریه کردیم ولی حین مناجات فقط
کوچه رفتیم ولی کوچه سادات فقط
کاش بودی که ببینی چقدر تب کردم
من در این شهر فقط گریه به زینب کردم
کاش میشد بنویسند دروغ است دروغ
رفتن عمه ما بر سر بازار شلوغ
چه کسی داشت گمان از سر ایوان بلند..
عده ای بی سر و پا سنگ به زینب بزنند!
فکر کن دور نوامیس خدا معرکه بود
فکر کن چادر ناموس خدا دست که بود؟!
#سیدپوریا_هاشمی ✍
.👇
Shahadat_Hazrzat_Masoume_Rasuli_1403.mp3
17.58M
🏴 السلام علیکِ یا فاطمه المعصومة
🔊از جگر سوختگان آه شرر بار بریز
خیز از طوس و بیا حال مرا زار ببین...
◾️ روضه #شهادت #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
🎤#حاج_علی_کرمی
Shahadat_Hazrzat_Masoume_Mirzamohamadi_1403.mp3
8.06M
🏴 السلام علیکِ یا فاطمه المعصومة
🔊قم شهر مدینه تو بتولش
صحنین تو مسجد الرسولش...
◾️ #روضه_حضرت_معصومه
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
.
#مدح_حضرت_معصومه سلام الله علیها
تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدی
مریم قدیسه ی ذریه ی طاها شدی
یک نخی از چادرت مانند کعبه محترم
قبله ی عرشی ترین سجاده ی دنیا شدی
بوسه بر دست تو بر سادات واجب می شود
چون ستون عصمت الله بنی الزهرا شدی
در میان شوره زار قم بهشتی ساختی
مثل کوثر آمدی جوشیدی و دریا و شدی
جا نماز غرق نورت گوشه ی عرش خداست
در تقرب بر خدا بالاتر از بالا شدی
وحی نازل بر لبانت استناد هر حدیث
مثل بنت المصطفی صدیقه ی کبری شدی
پیش پایت دیدنی باشد قیام موسوی
با جلال فاطمی خاتون بی همتا شدی
ناز چشمان تو و دکر خداهای پدر
کو رسول الله بیند ثانی زهرا شدی
خواهر سلطان عالم کار سلطان می کند
بر حسین خانواده زینب کبری شدی
خنده ی معصوم تو آرامش جان رضا
بهترین تمکین قلبت صوت قرآن رضا
از همان اول دلت گشته گرفتار رضا
بین صحن چشمهایت نقش رخسار رضا
جنس بی قیمت که جایش در حریم یار نیست
عشق تو باشد متاع ناب بازار رضا
یوسف بازار ما چون پرده بردارد ز رخ
عاشقی چون تو فقط باشد خریدار رضا
در تمام عرضه های بندگی پاک تو
همچنان آیینه ایی پیداست رفتار رضا
تا میان خطبه ها تفسیر قرآن می کنی
کاملا باشد کلامت عین گرفتار رضا
آمدی تا پرچم معشوق بر شانه کشی
در حریم عاشقی باشی علمدار رضا
هرکه عمری خاک بوسی حریمت را کند
تا قیامت می شود محرم به اسرار رضا
ای کریمه چاره ایی کن لحظه ی جان دادنم
دیده ام روشن شود هنگام دیدار رضا
روز محشر چون گنه گردد گریبان گیر من
آبرو داری بود کار تو و کار رضا
دلخوشم خاک حریم تو نشسته بر سرم
خاکساری تو می گردد شفیع محشرم
تا که دل را آه سینه راهی قم می کند
با نگاهی بر ضریحت دست و پا گم می کند
آه چون از دل برآید کار آتش می کند
بی محابا رخنه ایی در جان هیزم می کند
آن ضریحی که بود گرم طوافش جبرییل
حضرت حق قبله ی حاجات مردم می کند
هرکه دارد عقده در دل یاد قبری گمشده
هر سه شنبه در حریمت نذر گندم می کند
با سلامی نم نم اشک از دو دیده می چکد
کاسه ی خالی ما لبریز از خم می کند
نیمه شبها در حرم تا صحن گردی می کنم
ناگهان دل یاد قبله گاه هفتم می کند
لفظ خواهر گوییا مانوس گشته با بلا
خون زینب در رگان تو تلاطم می کند
-------------------------
کس ندیده تا به حالا خواهری گیسو پریش
جستجوی یار زیر نیزه و سم می کند
با وجودی که حدود مقتلش را دیده بود
بازهم جسم عزیز مادرش گم می کند
#قاسم_نعمتی ✍
.👇
.
#اهلبیت
از کریمان سنگ میخواهیم ما، زر میرسد
در حرم از آنچه میخواهیم بهتر میرسد
لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است
وقت احسان پشت آن احسان دیگر میرسد
اى که دستت میرسد کارى کنى، کارى بکن
عمر دارد میرود، دارد اجل سرمیرسد
در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن
وقتی از این ناحیه دارد مکرر میرسد
شب به شب در میزنم، چون در زدن مال من است
دست سائل ها فقط تا حلقۀ در میرسد
گر به ما کم میرسد از خصلت کم بینى است
ورنه دارد ده برابر ده برابر میرسد
من فقط یک نوکرم، کار خودم را میکنم
او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد
خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نیستند
نسبت ما یا به فضه یا به قنبر میرسد
فقر آمد میرود ایمان، ولى پیش شما
میشود ایمان من فقرى که از در میرسد
رزق در بین الطلوعین است،بین طوس و قم
رزق از دو سفرۀ موسى بن جعفر میرسد
هم به زیر دین قم، هم زیر دین مشهدم
گه به داد من برادر، گاه خواهر میرسد
فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم
فیض قبر مادرى از قبر دختر میرسد
نیستند ایندو براى من، فقط پیش منند
سر به سرور میرسد، دل هم به دلبر میرسد
پیش تو محتاج ها در حال رفت و آمدند
تا که آهو میرود پشتش کبوتر میرسد
آب پاى میوه اى که ریختم بهتر رسید
میوۀ ما هم فقط با گریه بهتر میرسد
پابرهنه میدوید و میدوید و میدوید
زودتر از شمر آیا به برادر……..؟
#علی_اکبر_لطیفیان ✍
⭕️⭕️شعرفوق در انجمن ادبی خانه مداحان 95/5/16بررسی گردید و در بین اشعار مطرح،به عنوان شعربرتر در این روز برگزیده شد،زبان شعر آنقدرسلیس و روان است که ذاکران گرامی،می توانند به عنوان یک شعر تأثیر گذار از آن در مجالس گوناگون استفاده نمایند؛تا اواسط شعر،موضوع به گونه ای انتخاب شده است که می تواند در بسیاری از مناسبتها بکارگرفته شود و بویژه در دهۀ کرامت بطور خاص مورد بهره برداری است ؛ در انتها دو بیت به عنوان گریز به کربلای معلی و قتلگاه انتخاب شده که مخاطب را مستفیض به فیض اشک برای حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) می نماید.
👈بیت اول تلمیح دارد به داستان مرد سلمانی که امام رضا(علیه السلام) به اذن خدا با اشاره ،سنگ را برایش طلا کرد.
(مجیدطاهری)
.👇
4_5985369610847782675.mp3
4.33M
▪︎حضرت معصومه و امام رضا ع
▪︎از کریمان سنگ می خواهیم ما
▪︎حاج مهدی رسولی
.
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
#وفات_حضرت_معصومه سلام الله علیها
خواهر شدن یعنی،بلا بر جان خریدن
از کودکی نازِ برادر را کشیدن
خواهر شدن یعنی جدائی از تو هرگز
مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن
خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت
با پای دل صحرا به صحرا را دویدن
خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن
قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن
خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن
درکمتر از یک سال دور از تو خمیدن
مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی
ای کاش وقت احتضار من بیایی
قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند
مانند زهرا مادرم الحمدلله
باضربة سیلی میانِ کوچه ای تنگ
خونی نشد چشم ترم الحمدلله
بین در ودیوار با داغیِ مسمار
زخمی نگشته پیکرم الحمدلله
دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست
خاکی نگشته معجرم الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم
محمل نگشته منبرم الحمدلله
حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا
دارم تمام ِ زیورم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله
دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد
قبرم همان دم شد حرم الحمدلله
مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند
باشد تنِ من محترم الحمدلله
غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه
مویم نپیچیده به هم الحمدلله
تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد
همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد
#قاسم_نعمتی ✍
👇
.
#شهادت_موسی_بن_جعفر علیه السلام
#نوحه
#شهادت_امام_کاظم عليه السلام
#زمینه
سبک منو اشکى مثل بارون
---------------------------
پريشان و بى پناهم ؛ شده زندان قلگاهم
خدايا خسته شدم من ؛ اجابت کن سوزو اهم
چه گويم ، از اين بى حرمتى ها
قسم بر ، پريشانى زهرا
از اينجا ، خلاصم کن خدايا
رسيده جانم از غصه بر لب
شده روزم تيره همچنان شب
دعايم گرديده هر خلصنى يا رب
واويلا غريبم من خدا
-------------------------
من و زخم تازيانه ؛ شکنجه هاى شبانه
دگر جا واکرده زنجير ؛ به روى پهلو وشانه
بخوانم ، دعا با دسته بسته
زبسکه ، نمازم را شکسته
مسير ، نفس در سينه بسته
دگر تاخورده اين ساق پايم
نمى ايد بالا اين صدايم
زبسکه در زندان کرده با پا جا به جايم
واويلا غريبم من خدا
-----------------------
به روى يک تخته پاره ، شدم چيده چون ستاره
به هم ريزد استخوانم ، نه با ضربه با اشاره
اگر شد ، پر از خون پيکر من
نگشته ، جدا از تن سر من
نرفته ، اسيرى دختر من
سلام من بر آن سر بريده
که با چشم خوداز نيزه ديده
چگونه دختر شد در خرابه قد خميده
واويلا غريبم من خدا
#قاسم_نعمتی ✍
.
....................
#زمینه #نوحه
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
#وفات_حضرت_معصومه سلام الله علیها
🎙به سبک من و اشکی مثل بارون
-------------------
قرار قلب رضایم ؛ به درد و غم مبتلایم
نمایم گریه شب و روز ؛ که از دلدارم جدایم
رضاجان*کجایی ای برادر
نگاهی*نما بر حال خواهر
دهم جان*ببین بادیدة تر
بیاتاسر بر پایت گذارم
دمِ آخر بنگر بی قرارم
امیدم این بوده که میایی ؛ تو کنارم
رضاجان*رضا جانم رضا
-------------------------
خیالت راحت برادر ؛ ندیدم بی احترامی
رضا جانم قم کجا و ؛ گذرهایِ تنگ شامی
رضاجان*نرفته بویِ یاسم
در اینجا*نشد خاکی لباسم
کجا در *دیاری ناسپاسم
به کوفه زینب را دوره کردند
به سنگ کینه مردِ نبَردند
همیشه در فکر خنده بر یک ؛ دوره گردند
رضاجان رضاجانم رضا
---------------------
رسیدی تو با جوادت ؛ دمِ تشییعِ جنازه
خدا را شکر که نشُستی ؛ زپهلویم خونِ تازه
مدینه*علی تنهایِ تنها
بشوید*تنِ مجروحِ زهرا
یتیمان*همه غرقِ تماشا
علی میشُست و با آهِ ممتد
زحسرت مُشتش بر سینه میزد
شکاف ِ پهلویِ ضربه خورده ؛ هم نیامد
رضا جان رضا جانم رضا
#قاسم_نعمتی ✍
👇