eitaa logo
امام حسین ع
22هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
نُه شب گذشت و بنده ز رویِ تو رو گرفت بیراهه رفت و جایِ تو، با غیر خو گرفت این نفسِ تیره بخت، که شد صاحبِ دلم تقوا هر آنچه بود ز من، مو به مو گرفت شیطان نشست در دلم هنگامه‌ی سحر از من دوباره فرصت هر گفتگو گرفت عصیان، امید و آرزویم را به باد داد پیشِ تو هر چه داشته‌ام آبرو، گرفت عمری است تر نگشته دو چشمانِ تارِ من سنگینیِ گناه ز من آبِ رو گرفت صحبت ز تشنگیِ قیامت شد و دلم در گوشه‌ای ز اشک، وجودم وضو گرفت العفو گفتم و نفسم تازه شد دمی دیدم تمامِ پیکر من شستشو گرفت بینِ دعا و ذکرِ مناجاتِ هر شبم گفتم حسین و زندگیَم رنگ و بو گرفت آتش گرفتم از نَفَسِ دختری که گفت (( یک مشک از قبیله‌ی ما یک عمو گرفت )) @emame3vom .
گره افتاده در کارم ز لطف و مرحمت وا کن شبِ هشتم بیا با حالِ من قدری مدارا کن پر و بالی شکسته از معاصی پیشت آوردم مرا یا جابرالعظم ‌الکسیر امشب مداوا کن شدم مرده دل از اعمالِ نافرجامِ بیهوده خدایا این دلِ وامانده را یک روزه احیا کن به فضل تو پناه آورده‌ام یا نور و یا قدوّس تو بخشنده ترین بخشنده‌ای من را تماشا کن مسیرم گم شده افتاده‌ام در جاده‌ی غفلت به نورِ فضلِ خود گم گشته را در راه، پیدا کن به هر در می‌زنم نفسَم نمی‌گردد جدا از من رهایم کن ز نفسم، از گنه من را مُبَّرا کن ز خجلت سر به زیر انداختم شرمنده‌ام از تو دوباره عفو کن من را، شکستم توبه، رسوا کن عُقابِ مرگ سایه بر سرم افکنده می‌ترسم گرفتی دستِ من امروز، قدری فکرِ فردا کن جدایم کن از این دنیای وانفسا، زمین گیرم مرا امشب اسیرِ روضه‌ی فرزندِ لیلا کن زمین افتاد از مرکب، حسین آمد به بالینش صدا زد ای عصایِ پیریِ من فکر بابا کن نمی‌خواهد برای من ز روی خاک برخیزی تنت پاشیده از هم ای پسر، کمتر تقلّا کن @emame3vom .
شکر خدا با اینکه غرقِ در گناهم ده شب در این میخانه آقا داد راهم آغوش خود وا کرد من را هم بغل کرد اصلا نپرسید از خطا و اشتباهم با اینکه آلوده ترین مهمان اویم حرفی نزد از زشتی و روی سیاهم یک عمر غفلت کردم و یک عمر بخشید یک عمر در وقت گنه کرده نگاهم ای کاش از عصیان جدا گردم ببینم در سایه‌ی رحمت خدا داده پناهم بال و پرم زخمی شده نایی ندارم از اینکه بی بال و پرم من عذرخواهم دیگر دعاهایم خدایا کارگر نیست زیرا صفایی نیست در این سوز و آهم باید یکی دست مرا گیرد، و گرنه تا در گنه افتاده‌ام در قعر چاهم ذکر حسین این روزها باب نجات است تا با حسین هستم همیشه سر به راهم امشب دلم یاد غم عصر دهم کرد یاد امام بی کفن در قتله‌گاهم عصر دهم آقای ما را سر بریدند جسم عزیزش را به خاک و خون کشیدند @emame3vom .
امام حسین ع
#مناجات_با_خدا #رمضان #شب_دهم شکر خدا با اینکه غرقِ در گناهم ده شب در این میخانه آقا داد راهم آغوش
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دهمِ ماه خدا بوی خدا بیشتر است مادری های تو از مادرِ ما بیشتر است همه گفتند که زینب به تو رفته بی بی پای این روضه دلم باشهدا بیشتر است دِیـْنِ ایثار تو بر گردن دینِ اسلام خالصانه شد عمل اَجر ُو بَها بیشتر است همه یِ زندگی اَت خرجیِ عشقِ حق شد پس مقامت به خدا از عـُرفا بیشتر است دیده ای شِعْبِ اَبیٖ طالب و گرما و عطش درغزلْ روضه یِ تو کرب و بلا بیشتر است نوه های تو که هستند جوانانِ بهشت درفَلَک مُلک شما از همه جا بیشتر است عرش با دیدن شالِ غمِ احمد فهمید تکیه گاهی اگر افتاد عزا بیشتر است دلم آماده یِ احیاء نشده بی بی جان با دعای تو عنایات و عطا بیشتر است عاشق کرب وبلا هستم و می دانم که... ندبه خوان در حرمِ شاه وفا بیشتر است @emame3vom .
غرق سیئات کمتراگر زخارم ،یاواسع المغفره برتو امید وارم ،یا واسع المغفره درمانده وفقیرم، درنفس خوداسیرم بنگربه حال زارم ،یاواسع المغفره درظلمت گناهان ،گردیده ام هراسان شدتیره روزگارم، یاواسع المغفره غفارهرذنوبی ، پوشنده ی عیوبی آگه تویی زکارم،یاواسع المغفره گربنده ای بدم من، شرمنده آمدم من باجرم بي شمارم ،یاواسع المغفره هم طاعتی ندارم ، هم فرصتی ندارم چون ابر اشکبارم ،یاواسع المغفره من غرق سیئاتم، تا ندهی نجاتم اسیر این حصارم ،یاواسع المغفره گرچه حیا نکردم ،برتو وفا نکردم شرمنده ام زکارم ،یاواسع المغفره غیرازتوکس ندارم، فریادرس ندارم تویی امید ویارم ،یاواسع المغفره شادان دل ازمحن کن ،رحمی به حال من کن گرمستحق نارم ، یاواسع المغفره رفته زدست ،صبرم، گریه کنم به قبرم نالم به شام تارم، یاواسع المغفره تا بردل «وفایی» ، بخشی تو روشنایی شدهمه شب شعارم، یاواسع المغفره @emame3vom
🌺 دوبیتی های مناجات 🌺 دل شب خالق خود را صدا کن به یارب یاربی هر دم صفا کن به دامانش بزن دست توسل ز صدق دل به درگاهش دعا کن ######## ز جا برخیز تو یاد خدا کن ز غفلت جسم و جانت را رها کن به ذکر و یاد رب قلبت جلا ده به سوی درگه لطفش دعا کن @emame3vom .
خدا چه سازم زِ بی پناهی ز پر گناهی زِ روسیاهی به حال و روزم تو خود گواهی که مانده ام من میان راهی الهی العفو ، الهی العفو تو راه دادی مرا به خانه مرا خریدی به هر بهانه ولی دوباره شکسته توبه گنه نمودم چه ناشیانه الهی العفو ، الهی العفو گناه خود را گنه ندیدم به ناامیدی ز خود رسیدم ز توبه های دروغیِ خود قسم به نامت ز خود بریدم الهى العفو ، الهى العفو تو هرچه کردی حیا نکردم به هرچه گفتم وفا نکردم تو روزیم را به من رساندی به شکر آن جز خطا نکردم الهی العفو ، الهی العفو جدا شدم من ز روسفیدان مرا جدا کن ز ناامیدان مرا صدا کن مرا سوا کن بخواه باشم من از شهیدان الهى العفو ، العى العفو به من بنوشان ز جام حیدر مرا ببخشا به نام حیدر به حق زهرا به حق زینب مرا صدا کن غلام حیدر الهی العفو ، الهی العفو @emame3vom .
اشک خجلت یاغافر الخطایا، یا دافع البلایا یا مجزل العطایا,یا منهی الرجایا یا باعث البرایا، یا واجب الهدایا یا قاضی المنایا، یا سامع الشکایا با آه سرد غفلت، با اشک گرم خجلت ازنفس سرکش خود آورده ام شکایت ازبس گناه کردم، دل را سیاه کردم عمر عزیز خود را ،من صرف آه کردم اشک خجالتم را، هرشب گواه کردم من اشتباه کردم، خود را تباه کردم گربر فلک رسیده آوای یارب من جان مرا گناهان آورده برلب من ای خالق خبیرم ،ای قادر وقدیرم از نور رحمت تو ،روشن شده ضمیرم تو آن همه بزرگی من اینهمه حقیرم تو برهمه کریمی من بردرت فقیرم برخوان رحمت خود یک لحظه دعوتم کن عفو وعنایتت را اکنون تو قسمتم کن من گرچه روسیاهم سرتا بپا گناهم شرمندۀ تو هستم، اشکم بود گواهم ای استان لطفت تنها پناهگاهم تا رحمت توپل زدشرم من ونگاهم برعبد روسیاهت یکدم نظاره ای کن تا روسفید گردم برمن اشاره ای کن در راه حق پرستی یارب هدایتم کن هنگام جنگ با نفس یکسر حمایتم کن سوگند برعلی وزهرا عنایتم کن سرشار شور وعش مهر ولایتم کن @emame3vom .
. شهر احمد، کجاست احمدِ تو -(ای بهشت مدینه شهر رسول) @emame3vom ای بهشت مدینه شهر رسول باغ سر سبز لاله های بتول تو بهشتی ولی بهارت کو ای قرار همه قرارت کو شِکوه بر درگه خدا داری ناله وامحمّدا داری شهر احمد، کجاست احمدِ تو از چه خاموش شد محمّد تو آسمان ها همه خراب شوید کوه ها در شراره آب شوید ناله ها آه از جگر خیزید اختران بر زمین فرو ریزید لحظه ها محشری عظیم شدید امّت مصطفی یتیم شدید ای جهانِ وجود، هستت رفت خاتم الانبیا زدستت رفت گرد غم بر فلک نشست، نشست پشت شیر خدا شکست، شکست گرد غربت مدینه را به سر است از مدینه علی غریب تر است او که بار بلای امّت برد او که پا بر نجات خلق فشرد جگرش را زطعنه چنگ زدند به جبینش زکینه سنگ زدند بارها امّت ستم گستر بر سرش ریختند خاکستر بر قدم هاش خار افشاندند کاذبش گفته ساحرش خواندند چون پدر با عدو تکلّم کرد با لب غرق خون تبسّم کرد بارها جان خویش داد زدست تا که گردد بشر خدای پرست وقت رفتن نخواست از امّت اجر، الاّ مودّت عترت روح پاکش زتن چو گشت رها باز گردید دست توطئه ها بود روی زمین جنازه ی او که شکستند عهد تازه ی او منکر آیه ی شریفه ی شدند بانی فتنه ی سقیفه شدند از جحیم سقیفه خصم شریر آتش افروخت در بهشت غدیر چیره شد دست ظلم بر مظلوم غصب شد حق چهاره معصوم تا به جای صمد صنم شد نصب گشت حق کتاب و عترت غصب گر چه در نظم، قدرتم دادند چه کنم حکم وحدتم دادند ورنه پیوسته می زدم فریاد که کجا فاطمه زپا افتاد روز غصب خلافت علوی گشت پامال، حرمت نبوی در سقیفه ستم به مولا رفت آتش از بیت وحی بالا رفت شعله افروختند بر در وحی آیه ای شد جدا زکوثر وحی زخم شمشیر بر سر حیدر گشت اجر رسالت دیگر حمله بر حجّت خدا کردند فرق او را زهم دو تا کردند بعد قتل علی امام حسن گشت همچون پدر غریب وطن ریخت یک آسمان بلا به سرش خون شد از غیر و آشنا جگرش زهر کین زد شراره بر دل او عاقبت جعده گشت قاتل او آسمان بس که خون به جامش ریخت جگرش خون شد و زکامش ریخت روز تشییع، در برِ یاران پیکرش شد زتیر، گلباران بارش تیر و جسم یار کجا؟ یاس زهرا و نیش خار کجا تیرها بود کز حجاب کفن برد سر در تن امام حسن آل هاشم اگر چه خونجگرید این خبر را به خواهرش نبرید سوز زخم درون بس است بر او دیدن طشت خون بس است بر او یوسف فاطمه حسین عزیز اینقدر اشگ از دو دیده نریز مجتبی هم به غربت تو گریست هیچ روزی بسان روز تو نیست در حسن زخمِ چند چوبه ی تیر در تو زخم هزاراها شمشیر می کند خصم بعد یارانت سنگ باران و تیر بارانت ملک هستی محیط غربت تو اشگ «میثم» نثار تربت تو شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/97/8/45508_1397829211144_9606979.mp3
🔸🔶《اَلسَّلَامُ عَلَی الطِّفلِ الرَّضیعِ، المَذبوحِ بِالسَّهمِ فِی حِجرِ أبیهِ》🔶🔸 ✅عُقبه بن بشیر اسدی نقل می کند که امام باقر(علیه السلام) به من فرمود : 📋《إنَّ لَنَا فِیکُم یَا بَنِی أسَدٍ دَمَاً!》 ♦️ای بنی اسد، خونی از ما بر گردن شماست. عرض کردم : 📋《فَمَا ذَنبِی أَنَا فِی ذَلِکَ رَحِمَکَ اللّهُ یَا أبَا جَعفَرٍ! وَ مَا ذَلِکَ؟》 ♦️ای ابوجعفر(ع)، رحمت خدا بر تو باد، گناه من در آن چیست و آن خون چیست؟ ایشان فرمودند : 📋《اُتِیَ الحُسَینُ(ع) بِصَبِیٍّ لَهُ، فَهُوَ فِی حِجرِهِ، إِذ رَمَاهُ أحَدُکُم یَا بَنِی أسَدٍ بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ، فَتَلَقَّی الحُسَینُ(ع) دَمَهُ، فَلَمّا مَلَأَ کَفَّیهِ صَبَّهُ فِی الأَرضِ ثُمَّ قَالَ : رَبِّ! إِن تَکُ حَبَستَ عَنَّا النَّصرَ مِنَ السَّماءِ، فَاجعَل ذلِکَ لِما هُوَ خَیرٌ، وَانتَقِم لَنَا مِن هَؤُلاءِ الظّالِمینَ》 ♦️[در کربلا] کودکی نزد امام حسین(ع) آورده شد و او در دامانش بود که یکی از شما بنی اسد، تیری به سوی او‌ انداخت و گردن او را برید و او را کشت. پس امام حسین(ع) خون او را گرفت و چون دستش پر شد، بر زمین ریخت و گفت :  پروردگارا، اگر یاری شدن از آسمان را از ما بازداشته‌ای، آن را در چیزی که برای ما بهتر است، قرار ده و انتقام ما را از این ستمگران بگیر.(۱) در باب حضرت محسن(ع) نیز مرحوم بحرانی(متوفی قرن ۱۲) در کتاب عوالم العلوم و همچنین مرحوم میرجهانی (متوفی ۱۲۸۱ق) در کتاب نوائب الدهور روایتی را از امام صادق(ع) نقل می کند که ایشان خطاب به مفضل فرمود : در روز محشر؛ 📋《یَأتِی مُحسِنُ مُخَضَّبَاً مَحمُولاً تَحمِلُهُ خَدِیجَةُ بِنتُ خُوَیلَدِ(س) َو فَاطِمَةُ بِنتَ أَسَدِِ(س) أُمِّ أَمِيرِ المُؤمِنِينَ(ع) وَ هُمَا جَدَّتَاهُ وَ أَسمَاءَ اِبنَةِ عُمَيسِ صَارِخَاتَ أَيدِيهِنَّ عَلَى خُدُودِهِنُّ وَ نَوَاصِيهِنَّ مُنَشَّرَةً وَ المَلَائِكَةُ تُستِرُهُنَّ بِأَجنِحَتِهِنَّ》 ♦️حضرت محسن(ع) می آید در حالی که او را حضرت خدیجه(س) و فاطمه بنت اسد(س) که دو جده او هستند، حمل می کنند. اسماء بنت عمیس نیز در آنجا حضور دارد و آنها در همان حال، فریاد می زنند و دست‌ها را بر صورت می گذارند و موها پریشان کرده اند و ملائکه ایشان را با بالهایشان می پوشانند.  در همین حال؛ 📋《فَاطِمَةُ(ع) أُمُّهُ تَبکِی وَ تَصِیحُ وَ تَقُولُ : یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ!》 ♦️مادرش فاطمه(س) گریه می کند و فریاد می زند و می گوید : امروز همان روزی است که وعده داده شدید. جبرائیل از جانب محسن(ع) ناله می زند : 📋《إِنِّي مَظلُومُ فَانتَصِر》 ♦️من مظلوم واقع شده ام، خدایا مرا یاری کن! در این هنگام؛ 📋《فَيَأخُذُ رَسُولُ اللهِ(ص) مُحسِنَاً عَلَى يَدَيهِ رَافِعَاً لَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ هُوَ يَقُولُ : إِلَهِي وَ سَيِّدِي! صَبَرنَا فِي الدُّنيَا اِحتِسَابَاً وَ هَذَا اليَومَ الّذِّي تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مٰا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرَاً وَ مٰا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ، تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهٰا وَ بَيْنَهُ أَمَدَاً بَعِيدَاً》 ♦️حضرت رسول اکرم(ص) محسن(ع) را روی دست می گیرد و او را به آسمان بلند می کند و می گوید : الهی و سیدی! در دنیا به خاطر تو صبر کردیم و امروز وقت آن است که هر کس آنچه بدی کرده، آرزو کند که بین او و آنها فاصله زیادی باشد.(۲)(۳) 📝شعر : چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را  چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را  به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد  رسمِ کوفی است بگیرند هدف، مهمان را  دست و پایی زدی و باز تبسّم کردی  پس خدا بوسه زند این دو لب خندان را  بوسه بر این سرِ پاشیده ز هم مشگل نیست  من چسان دفن کنم پاره ای از قرآن را  مشگل اینجاست که سر نیزه امانت ندهد  اهل غارت نکند رحم ، گُلِ پنهان را  من دهم با چه زبانی خبرت را به رباب  آب دادَست سه شعبه گلوی عطشان را  بعد از این است که بر سینۀ من جا داری  نزد مادر ببرم آهِ دِلِ سوزان را  گریه بر معجرِ عمّه نرود از یادت  وسط هلهله ها بدرقه کن یاران را  تا به محشر ز غبار غم تو گریه بپاست  ای عجب داغ تو کردَست بپا طوفان را  سند مستند کرب و بلا حنجر توست  بُرد مظلومیِ تو آبروی عدوان را  عید قربان من است و تو همان ذبحِ عظیم  و خدا مُهر قبولی زند این قربان را  👤ژولیده 📚منابع : ۱)تاريخ الامم والملوک طبری، ج۵، ص۴۴۸ ۲)نوائب الدهور میرجهانی، ج۳، ص۱۹۲ ۳)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۹۴۳ @emame3vom . .
. 🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ》🔷🔹 ✅در تاریخ کلمه [طشت] در درباره دو امام در مقاتل آمده است. 1⃣لحظه شهادت امام حسن مجتبی(ع) :👇 در مورد لحظه شهادت امام حسن مجتبی(ع) آمده است که جُنادَةِ بن اَبی اُمَیه می گوید : 📋《دَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) فِی مَرَضِهِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ وَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَشْتٌ یُقْذَفُ فِیهِ الدَّمُ وَ یَخْرُجُ کَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السَّمِّ الَّذِی أَسْقَاهُ مُعَاوِیَةُ》 ♦️پس از مسموم شدن امام حسن مجتبی(ع) در لحظات آخر عمر شریفان، به حضور ایشان شرف یاب شدم. دیدم در پیش روی ایشان، طشتی گذاشته شده و پاره پاره جگر مبارکشان به خاطر زهری که معاویه به وسیله جعده به ایشان خورانیده بود، در آن طشت ریخته می شود.(۱) 2⃣لحظه شهادت امام حسین(ع) :👇 در مجلس یزید نیز این جریان اتفاق افتاد و یزید دستور داد که سر مبارک را نزد او حاضر کردند و درون طشتی قرار بدهند. 📋《فَوُضِعَ بَينَ يَدَيهِ فِی طَشْتِِ مِن ذَهَبِ وَجَعَلَ یَضرِبُ بِقَضیبِ فِی یَدِه عَلَی ثَنَایَاهُ》 ♦️سر مبارک امام حسین(ع) جلوی او در طشت طلا قرار داده شد، وآن لعین با چوپ، بر میان دو لب مطهر ایشان می زد.(۲) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد  و آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد  خونی که خورده در همه عمر از گلو بریخت  خود را تهی زخون دل چند ساله کرد  نبود عجب که خون جگر، گر شدش بجام  عمریش روزگار همین در پیاله کرد  نتوان نوشت قصه درد و مصیبتش  ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد  زینب درید معجر و آه از جگر کشید  کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد  هر خواهری که بود روان کرد سیل خون  هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد  یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت  آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت  👤وصال شیرازی  📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۳۴ ۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۵ @emame3vom . .
🔹🔷《اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یَا اَبٰاعَبْدِاللهِ الحُسَینِ(ع)》🔷🔹 ✅طبق نقل مقاتل، شهادت حضرت عباس(ع) در برخی موارد، مشابه شهادت امام حسین(ع) بود. 1⃣هر دو توسط دشمن تیر باران شدند، به نوعی که بدن آنان مانند خارپشت شد. ۱)در مورد امام حسین(ع) آمده است؛ در روز عاشورا که امام حسین(ع) تنها مشغول جنگ کردن بود، دستور تیر باران حضرت(ص) را دادند. 📋《وَ رَمَوُهُ بِالنِبَالِ.. لَمَّا أُثْخِنَ الْحُسَیْنُ(ع) بِالْجِرَاحِ وَ بَقِیَ کَالْقُنْفُذِ》 ♦️او را تير باران می کردند، و هنگامی که بر امام حسین(ع) جراحات بسیاری وارد گردید، همانند خارپشت شد.(۱) ۲)در مورد حضرت عباس(ع) نیز آمده است؛ 📋《وَ اَحَاطُوا بِهِ مِن کُلِّ جَانِبِِ فَحَارَبَهُم مُحَارِبَةَ الاَبطَالِ فَاَخَذُوا يَرمُونَهُ بِالنِّبَالِ مِن کُلِّ جَانِبِِ حَتَّی صَارَ دَرعُهُ کَالقُنفُذِ مِن کَثرَةِ السِّهَامِ》 ♦️دشمن سر راه او قرار گرفت و مانع از رسيدن عباس(ع) نزد امام حسين(ع) شد و او را محاصره کردند. عباس(ع) هم با قهرمانانی که نامدار بودند و از خيل دشمنان محسوب مي‏ شدند، درگير شد. دشمنان دسته جمعی او را تيرباران کردند به حدی که زره او مانند خارپشت شد.(۲) 2⃣هر دو از شدّت جراحات، از روی مرکب به روی زمین افتادند! ۱)در مورد امام حسین(ع) آمده است؛ 📋《طَعَنَهُ صَالِحُ بْنُ وَهْبٍ الْمُرِّیُّ عَلَى خَاصِرَتِهِ طَعْنَةً فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ(ع) عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ》 ♦️ملعونى به نام صالح بن وهب ضربتى سخت با نیزه بر ران مبارک امام حسین(ع) زد که امام حسین(ع) به سبب آن ضربت، از روى اسب با گونه راست مبارک بر زمین افتاد.(۳) ۲)در مورد حضرت عباس(ع) آمده است؛ هنگامی که ملعونی از قبیله تمیم با عمود آهنین بر فرق مبارک حضرت عباس(ع) کوبید. 📋《فَانقَلَبَ عَن فَرَسِهِ》 ♦️سپس عباس(ع) از بالاى اسب خود، به روی زمين افتاد.(۴) اما فرقی که بین فعل (سَقَطَ) و (اِنقَلَبَ) هست، این است که (سَقَطَ) به معنای افتادن می باشد، اما (اِنقَلَبَ) به معنای واژگون شدن است. و این تعبیر شاید به خاطر این باشد که عباس(ع) دست در بدن نداشت و از افتادن ایشان، به این عبارت تعبیر شده است. {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت بلندمرتبه شاهی ز صدر ِ زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد 👤مُقبل کاشانی 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۵۰ ۲)مناهج البكاء حويزی، ص۱۴۰ ۳)اللهوف ابن طاووس، ص۱۵۰ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۱ @emame3vom .