.
#سحر_بیست_و_پنجم
اشک میریزمُ در سینه فقط دارم آه
حیف چون مانده فقط پنج سحر از این ماه
هر سحر یک قدم از خاک به بالا رفتیم
و فقط پنج قدم مانده به مقصد از راه
ذکر یا فاطمه در کرببلای پنجم
رمز پیروزی ما بود، بمانید آگاه
پنجه ی ساقی عطشانِ حرم، کاسه ی آب
پنج تن، نقشِ کف کاسه و اشکِ گه گاه
پنج بیتی مرا یاد محرم خوانید
شب پنجم شب عشق است، شب عبدالله
#محمدقاجار
#ماه_مبارک_رمضان
.
.
سیّدی یابن الحسن
گفتند چندباری.. از پیش ما گذشتی
رسمش نبود ای دوست.. ما بی خبر بمانیم
گرچه گناهکاریم.. اما گناه داریم!
حر میشویم روزی.. با تو اگر بمانیم
#امام_زمان
#سیدپوریا_هاشمی ✍
.
.
دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان
اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِكَ ومُعادیاً لأعْدائِكَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِكَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن.
.
برگرفته از #دعای_روز_بیست_و_پنجم
ماییم و نسیم رحمت پیغمبر
آقایی بی نهایت پیغمبر
ما دشمن دشمنان آل اللهیم
دارایی ما محبت پیغمبر
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
.
.
📃 داره میره تنها به دیدار زهرا
🎙 #نوحه #حاج_محمود_كريمى
🗓 #شب_بیست_و_دوم_ماه_رمضان_۱۴۰۰
#شهادت_امام_علی
🏷 #امام_علی "ع"
داره میره تنها به دیدار زهرا
دلش خونه از دنیا
چشاشو می بنده، رو لبهاش لبخنده
غریبونه واویلا
خداحافظ امیر عالم
خداحافظ اسیر ماتم
خداحافظ خداوند غم
خداحافظ
کوفه، کربلا شده واویلا
زینب، بیبابا شده واویلا
علی، حقّش ادا شده واویلا
میون تاب و تب، جلو چشم زینب
کفن میپوشه امشب
حسن مات و مبهوت، حسین پیش تابوت
رسیده جونش بر لب
خداحافظ پناه امّت
خداحافظ سکوت غربت
خداحافظ شکسته حرمت
خداحافظ
دردا بیدوا شده واویلا
زهرا، چشم به راه شده واویلا
علی، حاجتروا شده واویلا
حسن پیش بابا، شده چشمش دریا
داره میافته از پا
حسینش دلخونه، توو گوشش میخونه
قراره ما عاشورا
قرار ما میون گودال
همون وقتی که میری از حال
بیا بابا برا استقبال
خداحافظ
ای صدپاره تن حسین واویلا
ای بیپیرهن حسین واویلا
شه دور از وطن حسین واویلا
.👇
4_5810064735340599493.mp3
16.52M
#نوحه (داره میره تنها به دیدار زهرا)
🎥 مراسم مناجات شب بیستودوم ماه #رمضان
🗓 سهشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
🎙 #حاج_محمود_کریمی
#امام_علی
.
آیا داعش و انتحاری ها شیعه اند؟
بالاخره یک عرب اهل تسنن که بدون اغراض سیاسی و مذهبی دو کلمه حرف حساب بگه ، پیدا شد.!!!
🔵تصريحات النائب الأردني طارق خوري تشعل الشارع الأردني وَ ترهب التيارات السلفية كتب الخوري في تغريدة له :
* هَلْ الشيعة من خان فلسطين؟
✍✍
✅ترجمه:
سخنان نماینده مجلس اُردن "طارق خوری "خیابانهای اردن را شعله ور و احزاب و گروههای سلفی را به وحشت انداخت!!!
✅آقای خوری در مقاله خود این چنین نوشت است:
آیا آنهائی که به فلسطین خیانت کردند شیعه بودند!؟
آیا آنهائی که لیبی را نابودکردند و اهالی لیبی را میکشند شیعه هستند!؟
آیا انتحاریهائی که اجسادخود را در عراق، سوریه، عربستان، کویت و... منفجرمیکنند شیعه هستند!؟
آیا آنهائی که مسجد الاقصی را به آتش میکشند شیعه هستند!؟
آیا شیعیان بودند آنهائی که کشور سومالی را نابود کردند!؟
آیا هواپیماهای آمریکائی که بغداد را بمباران کردند از فرودگاههای شیعیان پرواز میکردند!؟
آیا انفجارهائی که در صحرای سینای مصر صورت میگیرد شیعیان انجام میدهند!؟
آیا القاعده، داعش و جبهة النُصرة شیعه هستند!؟
چرا در بین صهیونیستها عملیات انتحاری نمیبینیم ولی درمیان ملتهای مسلمان میبینیم!؟
آیاقرضاوی (عالم تندرو سلفی) از علمای شیعه میباشد!؟ آیا او نیست که همه حرامها را حلال کرده است!؟
خوش به حال صهیونیستها که توانسته اند، کاری کنند که ما مسلمین تفنگهایمان را به سوی یکدیگر نشانه بگیریم و این، آنها هستند که هر روز آبادیهای صهیونیست نشین را تاسیس میکنند و به ما میخندند!!!
میبینیم که سعودیها و لیبیائیها و تونسیها و... هر روز عملیات انتحاری انجام میدهند و در همه کشورهای اسلامی بمب منفجر میکنند، بجز فلسطین اشغالی!!! جایی که صهیونیستها جاخوش کردهاند. چرا و چه میبینید!؟
آیا این فقط حزب الله شیعه ی لبنان نیست که مانع آنها شده است!؟
چرا اهل تسنن در زمان شاه ایران هیچ تحرک و مخالفتی باشاه نداشتند!؟
بلکه کاملا مطیع او بودند؟!
با اینکه شاه هم بظاهر شیعه بود!!!
مخالفت که هیچ، بلکه همه اهل تسنن از او اطاعت میکردند!!!
حزب الله لبنان را ملامت میکنید که چرا فلسطین را آزاد نمیکند،
او که خار چشم اسرائیل است.
و راحت را براو حرام کرده.
در حالیکه یک حزب و تعداد معدودی بیشتر نیستند
و اما دولتها وحکومتهای عربی و اسلامی اهل تسنن ما که بطورسری و علنی از یهود رضایتمندی میطلبند و به ذلت افتاده اند و آخرین آنها نیز اردوغان میباشد!!!
بهر حال من نظر خودم را دارم و شما هم نظر خودتان را،
ولی هرگاه یک شهروند خلیجی عملیات شهادت طلبانه در فلسطین اشغالی انجام داد، آنوقت نظرم را تغییر میدهم!!!
وقتی که ببینم که پرچم داعش و القاعده بر سر کنیست اسرائیل در #قدس به اهتزاز در آمده است و کشورهای عربی سفارتخانههای صهیونیستها را بسته اند، دیگر به این باور میرسم که من اشتباه کردهام!!
#روز_قدس
#القدس_اقرب
.
3316896665.mp3
11.17M
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
•••
اولین بارے کھ اومدم حرم
چشم من خیرھ بھ یھ گنبد شد . . .
اولین باری کھ اومدم حرم
عشق تو توے دلم بے حد شد :))
#حسن_عطایی
امام حسین ع
. خداییش هرچی نگاه میکنم که مثل حاج قاسم ،بین جناحهای مختلف و ... پیدا کنم ، نمی تونم کسی رو پیدا کن
این خوبه که همه از مرد میدان و سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی دفاع میکنند.، اما کاش سیاسیون بیان و بگن که خودشون توی این ۴۲ سال ،کجا مرد میدان بودن... کدام محاصره را مثل حاج قاسم شکستند و چه بدعتی را از بین بردند.
اینکه بگین؛ احمدی نژاد فلان کارو کرد و روحانی مدرک نداشت و ... چه دردی از این مردم دوا میکنه.خود مردم اینا رو می فهمند. باید مدعیانی که خودشان را میخواهند با حاج قاسم مقایسه کنند و لذا میگویند ما مثل روحانی نخواهیم شد ، بلکه مرد میدانیم، بگویند در عمل و در میدان چه تاجی بسر این مردم زده اند.
وگرنه بقول شاعر
گویند پدر تو بود فاضل،
از فضل پدر تورا چه حاصل
بنظرم مرد میدان فقط حاج قاسم بود که بی ادعا عمل کرد و مزدش نیز نزد خدا و بندگانش محفوظ است.
این مردم نه شعاری، به واقع فهیم هستند و فرق شعار و عمل را میدانند.
#انتخابات
.
.
|⇦•دعایِ دوازدهم صحیفه سجادیه
#قسمت_اول _ قرائتِ دعای دوتزدهم صحیفه سجادیه به نفس حاج مهدی رسولی
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهم»
«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»
اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذي اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ، وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْزُقْني حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ في عامي هذا وَ في كُلِّ عام، وَاغْفِرْلي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ یاعَلاّم»
باز در بغض صدایم آتشِ آه آمده
باز هم ماهِ خدا بی ماه از راه آمده
آه ماهِ فاطمه برگرد که حتی نفس
از میان سینه ها بی تو به اکراه آمده
باز هم شب های بخشش آمدُ بالطف تو
کوه سنگین گناهم رفتُ چون کاه آمده
کیست مانندِ تو که در جاده های بی کسی
با منِ در راه مانده هر زمان راه آمده
از دل سنگ و سیاهِ صدایت میزنم
مثل فریادِ ضعیفی کز دل چاه آمده
سفرۀ افطار هم با آب و نانِ حسرتش
بازهم بی تو به استقبال این ماه آمده
تا به دست دارد دلت را باز میگویم حسین
آتش قهر تو با این نام کوتاه آمده
موقعِ افطار با لب های تشنه باز هم
در دلم یاد لبان تشنۀ شاه آمده
صل الله علیکَ یاسلطان
یا سید العطشان
سوسوز دوداقلاره
حسین جانم قربان ..
حسین .. ای تشنه لب
*روضه بمونه میخوام دعارو بخونم، اما چه کنم همهی صفحه هاش به همین حسین حسین هاشِ .. دلم میخواد دوباره یه گوشه از حرمت داد بزنم ارباب :
دوباره دلتنگی
دوباره حسرت دوباره آه
دوباره بی تابی
دوباره فکر دو بارگاه
دلم برا حرمت پر میزنه
سینه برای تو دلبر میزنه
برا حرمت پر میزنه ..
هرکجا صدایِ من رو سیاه رو میشنوی، همه رو به قبله انگار روبرویِ گنبد طلای ابیعبدالله نشستی..
کاش خونم کنارِ خونۀ شاه کرم بود
پنجرۀ خونۀ من سمت حرم بود
پرچمِ سرخ یاحسین بالاسرم بود
دستاتو بیار بالا شب های مناجات دیگه داره تموم میشه الهی باالحسین الهی العفو
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ إِنَّهُ يَحْجُبُنِي عَنْ مَسْأَلَتِكَ خِلَالٌ ثَلَاثٌ
*مهربونم، منو آدم حساب کردی مهمونی دعوتم کردی .. در خانه ات رو باز کردی منو مهمونی دعوتم کردی.. اما یه حرفی ته دلم هست میخوام بگم خدایا سه تا چیزه اجازه به من نمیده مانعِ حجابه من نمیتونم روم نمیشه بیام در خونت ..*
وَ تَحْدُونِي عَلَيْهَا خَلَّةٌ وَاحِدَةٌ
*اما عوضش یه چیزی هست که منو ترغیبم میکنه بیام در خونت زانو بزنم*
يَحْجُبُنِي أَمْرٌ أَمَرْتَ بِهِ فَأَبْطَأْتُ عَنْهُ
*اول اینه، فرمانم دادی من کوتاهی کردم .. دستور بهم دادی، کندی کردم .. من کم گذاشتم*
وَ نَهْيٌ نَهَيْتَنِي عَنْهُ
*تو منو نهیم کردی اما در عوض*
فَأَسْرَعْتُ إِلَيْهِ
*من با سرعت طرفش رفتم .. هر چقدر تو اولی کندی کردم، تو این دومی تندی کردم .. تو این دومی با سر دویدم تو گفتی نرو، من رفتم ..*
وَ نِعْمَةٌ أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَيَّ فَقَصَّرْتُ فِي شُكْرِهَا
*چه نعمتایی به من دادی.. اما در عوضش من شکرشُ به جا نیاوردم .. در انجام شکرش کوتاهی کردم .. اگر فکر میکنی امشب آمدی فقط گریه کنی بری باختی؛ گریه ای که از سر فکر باشه قشنگه ..*
وَ يَحْدُونِي عَلَى مَسْأَلَتِكَ
*اما اون یدونه ای که باعث شد من درِ خونت بیام کدومه؟*
وَ يَحْدُونِي عَلَى مَسْأَلَتِكَ تَفَضُّلُكَ عَلَى مَنْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ إِلَيْكَ
*اما اونی که باعث میشه من در خونت بیام تفضلُ عنایتُ توجه و مسئلت تو بود .. *
وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ إِلَيْكَ
*هیهات ما در مورد تو غیر از خوبی ظنی داشته باشیم*
إِذْ جَمِيعُ إِحْسَانِكَ تَفَضُّلٌ وَ إِذْ كُلُّ نِعَمِكَ ابْتِدَاءٌ
*حالا چیکار میخوام کنم*
فَهَا أَنَا ذَا ، يَا إِلَهِي وَاقِفٌ بِبَابِ عِزِّكَ
*حالا آمدم، ایستاده ام در خونۀ عزت تو .. در هر خونۀ دیگه ای معطل بشم ذلیل میشم بیچاره میشم .. اما هرچقدر در خونۀ تو می ایستم عوض اینکه ذلیل بشم عزیز میشم اقا میشم بزرگ میشم عزت میگیرم من چجوری آمدم*
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_مهدی_رسولی
#دعای_دوازدهم_صحیفه_سجادیه
#مناجات_با_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
.👇
|⇦•دعایِ دوازدهم صحیفه سجادیه
#قسمت_پایانی _ قرائتِ دعای دوازدهم صحیفه سجادیه به نفس حاج مهدی رسولی
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذَّلِيلِ
*سرم پایینِ .. گردنم کجِ ..*
وَ سَائِلُكَ عَلَى الْحَيَاءِ مِنِّي سُؤَالَ الْبَائِسِ الْمُعيِلِ
*اصل ترجمش این میشه مثل اون مرد عیال واری اومدم در خونت که به خانوادش قول روزی داده دست پر بیاد اما غروبی داره برمیگرده دستش خالیه سرش به پایینه .. اینجوری آمدم در خانه ات ..*
مُقِرٌّ لَكَ بِأَنِّي لَمْ أَسْتَسْلِمْ وَقْتَ إِحْسَانِكَ إِلَّا بِالْإِقْلَاعِ عَنْ عِصْيَانِكَ وَ لَمْ أَخْلُ فِي الْحَالَاتِ كُلِّهَا مِنِ امْتِنَانِكَ فَهَلْ يَنْفَعُنِي يَا إِلَهِي إِقْرَارِي عِنْدَكَ بِسُوءِ مَا اكْتَسَبْتُ
*اگر بگم غلط کردم، اگر بگم ذلیل در خونتم، نفعی به حالم داره یا نه؟..*
وَ هَلْ يُنْجِينِي مِنْكَ اعْتِرَافِي لَكَ بِقَبِيحِ مَا ارْتَكَبْتُ
*منو نجاتم میده اگر اعتراف کنم به چه اعمال قبیهی مرتکب شدم .. خدایا نفع داره یا نه؟..*
أَمْ أَوْجَبْتَ لِي فِي مَقَامِي هَذَا سُخْطَكَ
*یا نه همینی که الان دارم باهات حرف میزنم منو بر آتشت واجب میدونی .. منو تصمیم به سوزاندنم گرفتی*
أَمْ لَزِمَنِي فِي وَقْتِ دُعَايَ مَقْتُكَ
*نکنه الانی که دارم باهات حرف میزنم شامل خشم و غضبت شدم*
سُبْحَانَكَ لَا أَيْأَسُ مِنْكَ
*ناامید نمیشم باور کن چرا خب؟*
وَ قَدْ فَتَحْتَ لِي بَابَ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ
*بتی داشت اسمش صنم، هی صدا میزد یا صنم صنم .. یهو زبونش نچرخید صدا زد یا صمد .. یهو دیدن ندا بلند شد ملائکۀ من ببینید با من کاری داشت منو صدا زد .. خدا این با تو نبود این میخواست بگه یا صنم زبونش نچرخید گفت یا صمد .. ندا بلند شد حالا یه بار اشتباهی مارو صدا زده ما چرا جوابشُ ندیم ..*
بَلْ أَقُولُ مَقَالَ الْعَبْدِ الذَّلِيلِ الظَّالِمِ لِنَفْسِهِ
*من به خودم ظلم کردم .. ای خاک برسرم ..*
الْمُسْتَخِفِّ بِحُرْمَةِ رَبِّهِ
*من گناه کردم حرمت تو رو نگه نداشتم ..*
الَّذِي عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلَّتْ
*کدوم بنده ت اومده؟ .. اونی که دیگه گناهاش خیلی بزرگ شده اونی که دیگه تو خطر افتاده*
وَ أَدْبَرَتْ أَيَّامُهُ فَوَلَّتْ
*اونی که دیگه عمرش گذشته و دیگه داره وقتش تمام میشه ..
حواست هست
به موهای سفید سرم..*
حَتَّى إِذَا رَأَى مُدَّةَ الْعَمَلِ قَدِ انْقَضَتْ وَ غَايَةَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ وَ أَيْقَنَ أَنَّهُ لَا مَحِيصَ لَهُ مِنْكَ
*اگر یقین به این کردی که دیگه گریزی نیست از خدا، همه جیز درست میشه..*
وَ لَا مَهْرَبَ لَهُ عَنْكَ تَلَقَّاكَ بِالْإِنَابَةِ
*سفرۀ ناله مُ پهن کردم ..*
وَ أَخْلَصَ لَكَ التَّوْبَةَ
*اون وقته توبه ات خالص میشه، پس حالا که اینجوری شد*
فَقَامَ إِلَيْكَ بِقَلْبٍ طَاهِرٍ نَقِيٍّ
*من با قلبم قیام میکنم .. دست قلبمُ گرفتم آوردم .. امشب اومدم این بتکده رو تمیزش کنم .. به بت شکن خانۀ خدا به مرتضی به علی امیرالمومنین این بت هایِ قلب مارو پاک کن*
ثُمَّ دَعَاكَ بِصَوْتٍ حَائِلٍ خَفِيٍّ
*از اعماق وجودت یه صدایی بلند میشه، کسی هست ما رو از ضلالت و گمراهی نفس بیرون بیاره ..*
قَدْ تَطَأْطَأَ لَكَ فَانْحَنَى
*ببین چجوری کمرم خم شده*
وَ نَكَّسَ رَأْسَهُ فَانْثَنَى
*ببین سرم پایین افتاده*
قَدْ أَرْعَشَتْ خَشْيَتُهُ رِجْلَيْهِ
*ببین سر زانوهام داره میلرزه*
وَ غَرَّقَتْ دُمُوعُهُ خَدَّيْهِ
*ببین اشکام رو صورتمه .. همه دستارو بیارن بالا .. انگار از ته چاه دلت داره صدا بلند میشه .. :*
يَدْعُوكَ بِيَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ..
یه باغچه گل با ساقۀ شکسته
خرابه و مخدرات خسته
بعد تو ما یه روز خوش ندیدیم
قسم به هر نافلۀ نشسته
نیستی شدی کنج خرابه خونه م
دخترا میزنن زخم زبونم
بذار بگن بابا تو رو نمیخواد
دوستت دارم دوستم داری میدونم
چقدر صدا زدم بابا کجایی
سخته تو صحرا گم شدن خدایی
من که اصلاً شمرُ حلال نکردم
زجرُ حلال نکن توام بابایی
سیلی زدن به صورت منی که
تو شهرمون بهم میگن ملیکه
خیلی برا عمه جونم دعا کن
تو دردِ تک تک ماها شریکه
قصۀ غصه هام نداره آخر
حق بده تاره چشم دائماً تر
اما بابا سوی چشامو کم کرد
ضربۀ بی هوای سیلی بیشتر
شاعره: مرضیه نعیم امینی
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_مهدی_رسولی
#دعای_دوازدهم_صحیفه_سجادیه
#مناجات_با_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
.
Rasooli_Babolharam_net-3.mp3
17.51M
|⇦•قرائتِ دعایِ دوازدهم صحیفه سجادیه به نفس حاج مهدی رسولی
4_5812322406374574023.mp3
22.47M
.
📃 شبا اشکای خورشیدو توی...
🎙 #مناجات #حاج_محمود_كريمى
🗓 #شب_بیست_و_چهارم_ماه_رمضان_۱۴۰۰
📍 #حرم_امام_رضا "علیهالسلام"
🏷 #امام_حسین "ع"
شبا اشکای خورشیدو
توی مهتاب میبینم
آقا از بس دلم تنگه
حرم رو خواب میبینم
توی دنیای بیدردا
حرم درمون دردامه
خالصه میشه آرامش
همونجایی که آقامه
تو میدونی من تنها
با تو آرامشی دارم
میدونم خیلی آقایی
من از تو خواهشی دارم
نگیری اسمتو از من
حسینه رمز اکسیرم
اگه یکروز اسمت رو
نیارم زود میمیرم
تو که انقدر آقایی
بیا فکری به حالم کن
نبودم نوکر خوبی
بیا آقا حاللم کن
تموم بچگی من
خالصه میشه تو روضهات
اگه الان کمی خوبم
داره یک ریشه تو روضهات
توو هیئت، مادرم میگفت
باید پشت درت باشم
دعام میکرد با گریه
همیشه نوکرت باشم
توو آبدارخونه میرفتیم
میدیدیم چای و قندونو
کنار چایی روضه
میدادن حاجتامونو
نفهمیدم چی بود روضه
ولی مادر رو میدیدم
زیر چادر، سرش پنهون
صدا گریهاش رو میشنیدم
یه جوری روضه میخوندن
که حال مادرم بد شد
فقط انقدر فهمیدم
برا اهل حرم، بد شد
حسین جان؛ آه از اون ساعت
که خون از ابر میبارید
توی گودال افتادی
سرت رو شمر میبرّید
.
بخش دوم - قرائت دعای کمیل.m4a
36.22M
#بشنوید
قرائت #دعای_کمیل
🎥 مراسم مناجات شب بیستوچهارم ماه #رمضان
🗓 پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
🎙 #حاج_محمود_کریمی
📍 حرم #امام_رضا (علیهالسّلام)
.
.
#دعای_کمیل
جلسه ی شانزدهم
يا اِلهى وَ سَيِّدى وَ مَوْلاىَ وَ مالِكَ رِقّى يا مَنْ بِيَدِهِ ناصِيَتى يا عَليماً بِضُرّى وَ مَسْكَنَتى يا خَبيراً بِفَقْرى وَ فاقَتى يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ اَسْئَلُكَ بِحَقِّكَ وَ قُدْسِكَ وَ اَعْظَمِ صِفاتِكَ وَ اَسْماَّئِكَ اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتى مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً وَ بِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً وَ اَعْمالى عِنْدَكَ مَقْبُولَةً حَتّى تَكُونَ اَعْمالى وَ اَوْرادى كُلُّها وِرْداً واحِداً وَ حالى فى خِدْمَتِكَ سَرْمَداً يا سَيِّدى يا مَنْ عَلَيْهِ مُعَوَّلى يا مَنْ اِلَيْهِ شَكَوْتُ اَحْوالى يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ قَوِّ عَلى خِدْمَتِكَ جَوارِحى وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزيمَةِ جَوانِحى
حضرت شعیب ع آنقدر گریه کرد تا اینکه بینایی خود را از دست داد. خدای متعال به لطف خودش بینایی او را برگرداند. سپس آن قدر گریه کرد تا اینکه دوباره نابینا شد. خدای متعال بار دیگر بیناییاش را به او برگرداند. تا سه مرتبه این عمل تکرار شد.
وقتی که نوبت سوم خداوند چشمان حضرت شعیب ع را بهبود بخشید، به وی وحی فرستاد: «ای شعیب! چرا اینقدر گریه میکنی؟ اگر از شوق بهشت است که آن را بر تو حلال نمودهام و اگر از خوف جهنم است پس آن را بر تو حرام کردهام.»
شعیب ع عرض کرد: خدایا! برای اینها نیست، بلکه این گریه، گریهی شوق است. دل من به محبت تو بسته است و گریهی دوستی و محبت به تو است.
مردان خدا اینطور عبادت می کردند. اما من تا دوتا مجلس می آیم، خسته می شوم ، می گویم خدا چرا من را نگاه نمی کند؟ امشب از ته دل ناله بزن خدایا به من قدرت خدمتگزاری بده . توان اطاعت و بندگی بده ، با همه ی وجود از خدا بخواه قَوِّ عَلى خِدْمَتِكَ جَوارِحى وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزيمَةِ جَوانِحى.
منبع اصلی داستان ذکر شده: ارشادالقلوب دیلمی، ج 2، ص 219.
⭕️ #گریز_دعای_کمیل
.
1. ماه رمضون ماه خدا.mp3
9.06M
#خداحافظ_ماه_خدا
#کربلایی_جواد_مقدم
ماه رمضون ، ماه خدا
ماه علی ، ماه دعا
ماه رمضون ، ماه جنون ...
خداحافظ ای سفره ی سبز افطار
دعای سحر با ، چشای گوهر بار
خداحافظ ای گریه های شبونه
برو ماه رحمت ، به امید دیدار
#بند_دوم
تا حرف رفتن می زنی
ته دلم می لرزه
ماه رمضون یه روزتم
به کل سال می ارزه ...
تازه عادت کرده بودم
به دعای ابوحمزه
ماه رمضون یه روزتم
به کل سال می ارزه
ماه رمضون ، ماه خدا
ماه علی ، ماه دعا ...
#بند_سوم
خداحافظ ای ماه مجنون و لیلا
تب و تاب قطره در آغوش دریا
خداحافظ ای ماه العفو وتوبه
مناجات بنده به درگاه مولا
مناجات بنده به درگاه مولا
مولا چیکار کنه اگه
کوتاهی کرده بنده
خوش به حال اون که ته
این قصه سربلنده
تا سال بعد ، ماه رمضون
کی مرده و کی زنده ؟
#بند_چهارم
ماه رمضون ، ماه خدا
ماه علی ، ماه دعا
خداحافظ عطرِ هوای شب قدر
هوای خوشِ ربنای شب قدر
خداحافظ ای
مسجد و چاه کوفه
غم روضه های عزای شب قدر
هوای خوش ، ربنای شب قدر
#بند_پنجم_تغییر_ملودی
شبی که یک
حوریه با بال و پر شکسته
رسیده بود
انگاری از ، پشت در شکسته
با چادر خاکی می بست
زخم سر شکسته ...
به همت جواد افشانی
.
روضه مخصوص شب 27 #ماه_مبارک_رمضان
💧
دیر شد امشب برایم نان نیاوردی علی ظرف های شیر را پنهان نیاوردی علی
تو رو خدا خوب گوش بده... حواست اینجا باشه...
چاه می گوید که دریا می شدم هر شب اشک هایت کو چرا طوفان نیاوردی علی
می رسی از راه امشب سفره ات پهن است باز مثل هر شب با خودت مهمان نیاوردی علی
هر شب از راه می اومد با خودش یه فقیر یه بدبخت بیچاره می آورد خونه...
نان و ظرف شیر را هرگز نمی خواهم بگو پس چرا امشب برایم جان نیاوردی علی
وقتی نیمه های شب بچه های علی از تشییع جنازه مولا علی بر می گشتند، متوجه شدند تو یه خرابه انگار صدای یه ناله ای میاد... امام حسن جلوتر رفت وارد خرابه شد دید یه پیرمرد نابینا هی صدا می زنه... ای آقای مهربون چرا نیامدی ... چرا به فریادم نمی رسی... امام مجتبی صدا زد آی پیرمرد چی شده چرا ناله می کنی... گقت هر شب یه آقای مهربونی برای من آب و غذا می آورد... دستم و می گرفت کمکم می کرد... الان دو شبه که نمی دونم چرا نیومد...
امام حسن(ع) گفت اون آقا بابای ما علیِ... ما الان داریم از تشییع جنازه همون آقا بر می گردیم... وقتی داستان ضربت خوردن و شهادت و خاکسپاری رو براش تعریف کرد، میگن اون پیرمرد نابینا آنقدر ناله زد و ضجه زد تا همون جا جان داد... گفت ای دنیا خاک بر سر تو ... که این آقای به این خوبی رو نخواستی..
به مظلومیت مولا علی ناله بزن ...
#پیر_نابینا #نابینا
.
.
#روضه #پیر_نابینا
پس از شهادت علی ع بنفس حاج محمود کریمی
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
*دیدن یه پیرمرد، كور، جزامی تو خرابه داره گریه میكنه، ماجرای برگشت از تشییع جنازه ی آل الله، بعضی تشییع جنازه ها ماجرایی داره،دیدن یه پیرمردی داره گریه میكنه،امام مجتبی وارد خرابه شد،پیرمرد جزامی كه همه ازش دوری می كنن، امام مجتبی در آغوشش گرفت، فرمود: چی ِ ناله میزنی؟ فرمود: حبیبم الان دو سه شب ِ به من سر نزده، برام غذا می آورد،برام لقمه می گرفت، همه از من دوری می كردن اون هوامو داشت،گفت:من كه چشم ندارم، نمی دیدمش،اما هر موقع وارد می شد این سنگ ریزه های خرابه هم بهش سلام می كردن، فرمود: دیگه منتظرش نباش،او دیگه نمیآد، ولی به من گفته مراقبت باشم، علی بود،علی بود.*
"الهی:بفاطِمَةَ......... سلام الله علیها."
*صبح دفن فاطمه داشت بر می گشت،هوا گرگ و میش بود، هر كی داشت به طرف خونه اش می رفت،دومی رسید به مقداد گفت:مقداد آماده باش دختر پیغمبر از دنیا رفته،می خواهیم بریم براش نماز بخونیم،دفنش كنیم، مقداد گفت: خواب بودی دیشب علی فاطمه شو دفن كرد، چنان سیلی به مقداد زد، مقداد روی زمین افتاد،وقتی بلند شد ، فقط گفت:یه سئوال دارم، به زهرا هم همین جور سیلی زدی؟دستت بشكنه.*
"الهی:بالْحَسَنِ......حسن بن علی صلوات الله علیه."
در ِ خانه باز شد، اینم بعد از تشییع جنازه امام مجتبی،اولین بدنی كه روز دفن شد،عباس وارد خانه شد، سر به دیوار گذاشت،شروع كرد به ناله زدن،حالا همه توی خونه اند، دیگه دست خودش نبود، زینب آمد، داداش چی شده؟ گریه ات رو تا حالا این طور ندیدم، خوب بود تشییع جنازه؟ گفت: خانم جان! غصه ام اینه كه زور و بازوی حیدری دارم،شمشیر دارم، جلو چشمم آقامو تیر بارون كردن.بریم كربلا؟
" الهی: بالْحُسَیْنِ..... صلوات الله علیه"
*یه قبیله ی بیابان نشین اومدن دیدن بدنا روی زمین ِ.یه چیزی میگم:تا آخر عمرت تو ذهنت باشه، بین این بدنها دیدن،یه بدن خورد،كوچلوی شیر خواره، بی سر زیر ِ آفتاب، بدن اونم دفن نكردن،شب ها حیوونا می اومدن كنار بدنشون،گرگ كنار آهو ناله می زد،شیر كنار غزال گریه می كرد، پرنده ها ناله می زدن،اینها بدن كیه اند؟یه وقت دیدن یكی از دور آمد،فرمود: برید كنار این بدنها رو من می شناسم، همه ی بدن ها رو دفن كرد،این زهیر ِ، این حبیب ِ ، این پسر عموم ِ، این داداشم ِ، اما فرمود: دارید یه قطعه حصیر بیارید؟ بدن رو ما بین حصیر قرار داد، بین خاك گذاشت، بدن شیر خواره رو روی سینه اش گذاشت، گفت: بابا رسم ِ، صورت میت رو روی خاك می گذارن، اما تو سر در بدن نداری، لب گذاشت به لب های بریده.تمام شد، گفت:بریم یه بدن دیگه مونده ..
#بعد_از_شهادت_امام_علی
#دفن_شبانه #شب_بیستم_و_هفتم
#بیست_و_هفتم_رمضان
.