۲۰
#نوحه
#زنجیر_زنی
#شهادت_امام_باقر
#حاج_رضا_یعقوبیان
گلی از گلشن آل عبا باقری
همچو جدت علی طیبی و طاهری
گل گلزار دین کشته ی ظلم و کین
وای از این غم(۲)
از ستمهای آن دشمن بیدین هشام
ای گل فاطمه عمر تو گشته تمام
پسرت خون جگر شده از این خبر
وای از این غم
زهر کینه زده به جسم و جانت شرر
بر تن پاک تو نموده مولا اثر
ظلمش افزون شده دل تو خون شده
وای از این غم
تو ز زهر ستم گشته ای مولا خموش
اهل بیت شماز داغ تو در خروش
مدینه در عزا شده ماتم سرا
وای از این غم
همره جد خود بودهای در کربلا
همره اهل بیت دیده ای رنج و بلا
نورعین بوده ای با حسین بوده ای
وای از این غم
دیده ای پر پر از کینه شده اصغرش
روی دست پدر پاره شده حنجرش
عطشش چاره شد گلویش پاره شد
وای از این غم
دیدهای بر زمین جسم علی اکبر است
پیش چشم پدر صدپاره آن پیکر است
گرم نجوا شده اربا اربا شده
وای از این غم
دیدهای دست سقای حرم شد جدا
دیده ای جان او در ره دین شد فدا
در کمینش نشست شد جداهر دو دست
وای از این غم
دیده ای شمر دون به سوی مقتل دوید
از قفا ز کینه رأس حسین را برید
پیکر چاک چاک تن او روی خاک
وای از این غم
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
#نوحه_امام_باقر_علیه_السلام
#مشهد_مقدس
.👇
چند قدم تا بهشت.mp3
3.51M
🎧 قـطعهصــوتی"چند قدم تا بـــهشت"
رهــــــام نـــکن
تو خـــونوادهی مـــنی امـــام حســــــین
فـــقط تـــو رو دارم تـــو عالـــمین
امام حــــــــــــسین...
🎙 کربلایی #محمد_اسداللهی
🎙 کربلایی #روح_الله_رحیمیان
.
#مرثیه
#شهادت_امام_باقر
#السلام_علیک_یا_باقرالعلوم
دیده در کودکی اش داغ کبوترها را
تبر و سوختن جان صنوبرها را
راوی مقتل سرخی ست که می سوزاند
شرح آن صفحه به صفحه همه دفترها را
تیغ بی مهر عطش بود و لب کودک ها
دیده او چهره ی شرمنده ی مادر ها را
عمه را دیده که در بی کسی عصر حرم
گره بر روی گره می زده معجر ها را
آنکه خود درد کشیده ست فقط می فهمد
پای پر آبله و گریه ی دختر ها را
مقتل از جانب او گفت که عمه جانش
دیده بر زیر گلو کندی خنجر ها را
ناگهان در وسط هلهله ها می چیدند
روی سرنیزه ی بی رحمی خود سرها
#امام_باقر_علیه_السلام
#مرثیه
#حسن_کردی
.
.
#سرود
#غدیریه
#امیرالمؤمنین
#عید_غدیر
#سرود #غدیر
نبی را شد علی نائب
ولایت بر همه واجب
رسیده روز بیعت با
علی بن ابی طالب
از نور علی شده روشن افلاک
شاده چقدر قلب شاه لولاک
آسمونیا توی عرش میخونن
بایعناک یاعلی بایعناک
شده بر عالمین سرور
امیرالمومنین حیدر
میخونه حضرت زهرا
علی مولا علی مولا
علی مولا...
همه دنیا و مافیها
فدای همسر زهرا
وصی المصطفی حقا
علی عالی اعلا
ذکر دل من هرشبه یاحیدر
آوای خوش هر لبه یاحیدر
واشد گره از کار من وقتی که
گفتم صد و ده مرتبه یا حیدر
دلم پر زد روی بامش
گره وا میکنه نامش
چه اسمی داره این آقا
علی مولا علی مولا
علی مولا...
صدای حق صدای او
همه خلقت فدای او
زنا فرقی نداره با
نماز بی ولای او
دادی زندگی تو اگر به سائل
آوردی به جا هرچی حج کامل
والله قسم همه اعمالت
بی حب علی باطل اندر باطل
علی حبه ایمان
علی میزان علی قرآن
همه اعمال قبول با
ولایتِ علی مولا
علی مولا..
به کل شی علی عالم
حکیم است و علی حاکم
نیومد دستی رو دستش
یدالله فوق ایدیهم
منقبت زیاد، فصل بی حد داره
نور جلوه ی حی سرمد داره
جایی که پَرِ جبرئیل می سوزه
هر لحظه علی رفت و آمد داره
به جز الله و پیغمبر
و ما ادراک ما حیدر
ندارد در جهان همتا
علی مولا علی مولا
علی مولا...
#عبدالزهرا
👇
کانال عشاق الحسین 5.mp3
10.77M
•امام رضای خودم باش
سید محمد رضا نوشه ور🎙
#امام_رضا
من دورم ازت با اینکه تو نزدیک منی
نزدیک تر از این رگ گردنی
با بار گناه هر وقت که میام
توی حرمت انگار صدام میزنی
وقتی بارون میزنه چقدر دیدنیه صحن گوهرشاد
عالمی دارم آقا از اون بچه گی با پنجره فولاد
هر دفعه که اومدم اسیر تو شدم تا شدم آزاد
دور و برت همه خوبن فکر گدای بدم باش
فقط گدای تو میشم امام رضای خودم باش
یا حبیب من لا حبیب له رضا
پیش منی شریکی تو تک تک لحظه هام
همیشه یه شب حرمت نیام همه رفیقام
یه روز میرن و فقط تویی که آخر میمونی برام
رد پای خوبی هات محبت چشات تو خاطراتم
کی میتونه غیر تو یا دست خیر تو بده نجاتم
رزقمو یادت نره منم کبوتر صحن و سراتم
تو غریب الغربایی پس آشنای خودم باش
فقط گدای تو میشم امام رضای خودم باش
دور و برت همه خوبن فکر گدای بدم باش
فقط گدای تو میشم امام رضای خودم باش
یا حبیب من لا حبیب له رضا
شاعر محمد جواد امامی
.
.
#حضرت_رقیه
سراغت را پدر از شمر هر وقتی گرفتم، او
تشر میزد... برو تا گوشهایت را نبریدم
به قولت عمل کن دوباره ☆☼☆ منو بقل کن که داره کبوترت میمیره ☆☼☆ بهونتو میگیره به قولت عمل کن
بزار بگم پاهام درد میکنه خب ☆☼☆ چشام در میکنه خوب ☆☼☆ از اون شب تو بیابون
پهلوهام درد میکنه خوب ☆☼☆ بال و پرمو نگاه سوخته ☆☼☆ همه حرمو نگاه سوخته
موی سرتو دیدم سوخته ☆☼☆ موی سرمو نگاه سوخته ☆☼☆ به قولت عمل کن دوباره
منو بغل کن که داره کبوترت میمیره ☆☼☆ بهونتو میگیره به قولت عمل کن ☆☼☆ به قولت عمل کن بزار بگم پاهام درد میکنه
چشام درد میکنه خب ☆☼☆ از اون شب تو بیابون ☆☼☆ پهلوهام درد میکنه خوب
بال و پرمو نگاه سوخته ☆☼☆ همه حرمو نگاه سوخته ☆☼☆ موی سرتو دیدم سوخته
موی سرمو نگاه سوخته ☆☼☆ ببین جای دسته که ردش ☆☼☆ چشمامو بسته تا زدش
روی زمین افتادم ☆☼☆ همین که زد جون دادم ☆☼☆ من دلشکسته
بزار بگم ندیدی اشکمو خب ☆☼☆ چشای تارمو خب
رو گوش دختراشون میدیدم گوشواره هامو خوب ☆☼☆ رد پاهامو نگاه خونه
اشک چشامو نگاه خونه ☆☼☆ مژه های تو هنوز سرخ ☆☼☆ لایه موهامو نگاه سوخته
بزار بگم پاهام درد میکنه ☆☼☆ چشام درد میکنه خب
از اون شب تو بیابون ☆☼☆ پهلوهام درد میکنه خوب ☆☼☆ بال و پرمو نگاه سوخته
همه حرمو نگاه سوخته ☆☼☆ موی سرتو دیدم سوخته ☆☼☆ موی سرمو نگاه سوخته
چقدر بی قرارم ☆☼☆ که میگن بابا ندارم ☆☼☆ من اصلا ☆☼☆ با دختراشون قهرم
دل خسته از این شهرم ☆☼☆ چقدر بی قرارم ☆☼☆ بزار بگم دیدن جنگیدنم خوب
تو بازار بردنم خوب ☆☼☆ تو بازار روسریم شد ☆☼☆ آستین پیراهنم خب
کار خدارو نگاه بابا ☆☼☆ آخر کار و نگاه بابا ☆☼☆ تاول رو لبتو دیدم ☆☼☆ آبله هارو نگاه بابا
بال و پرمو نگاه سوخته ☆☼☆ همه حرمو نگاه سوخته ☆☼☆ موی سرتو دیدم سوخته
موی سرمو نگاه سوخته ☆☼☆ به قولت عمل کن دوباره ☆☼☆ به قولت عمل کن دوباره
منو بغل کن که داره کبوترت میمیره ☆☼☆ بهونتو میگیره به قولت عمل کن ☆☼☆ به قولت عمل کن بزار بگم پاهام درد میکنه
چشام درد میکنه خب ☆☼☆ از اون شب تو بیابون ☆☼☆ پهلوهام درد میکنه خوب
بال و پرمو نگاه سوخته ☆☼☆ همه حرمو نگاه سوخته ☆☼☆ موی سرتو دیدم سوخته
موی سرمو نگاه سوخته ☆☼☆ یا ابتا من الذی ایتمنی ☆☼☆ نبودی که دشمن اومد به خیمه ها
خواب بودم چنگ زدن به معجرم ☆☼☆ بابا حسین ☆☼☆ شرمنده ی زینب شدم بابا حسین
با مشت جون به لب شدم بابا حسین ☆☼☆ نبودی جون به لب شدم بابا حسین
بابا حسین
.................
آرشیوغزل , آخرین مطالب , مرثیه , جدیدترین اشعار 4
دلم می خواست معراجت ببینم
چه معراجی عجب رنگین کمانی
.
نرو دیگر ! تو رفتی سنگ خوردم
بیا قولی بده دیگر بمانی
.
تو را با زخم صورت می شناسم
مرا بشناس با قد کمانی
.
نمی دانم چرا این زجر نامرد
بدش می آید از شیرین زبانی
.
عبایت روی دوش نیزه داری
عقیق تو به دست ساربانی
.
چه مویی داشتی بابا زمانی
چه مویی داشتم بابا زمانی
.
اگر مال منی پس پیش من باش
چرا دائم به دست این و آنی ؟!
.
نشد غارت پدر جان !چادرم را
خودم دادم به آن دختر امانی !
.
نفهمد هیچ کس بازار رفتم
بماند بین ما راز نهانی
.
رخت را سیر دیدم سیر گشتم
تو بودی آن غذای آسمانی
.
سرت خاکی شده در این خرابه
شدم شرمنده از این میزبانی
.
سید پوریا هاشمی
.