.
سینه زنی و زنجیر زنی
#شب_هفت #امام_حسین
🔷
شد شب هفت سالار خوبان
زینب محزون از دیده گریان
نالد چو نی در این عزا آه و واویلا
گوید بمیرم یا اخا. آه و وا ویلا
شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا
هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا
▪️
سر بروی نی چون مه تابان
ناله کن ایدل با غم و افغان
آیات قرآن بر لبش آه و وا ویلا
آه از غمهای زینبش. آه و وا ویلا
شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا
هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا
▪️
جسم پاک او کربلا بی سر
رأس او بر نی الله و اکبر
یک تن نکرد احترام. آه و واویلا
بر پور سید انام آه و واویلا
شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا
هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا
کی چنین ظلمی دیده در دوران.
در تنور گردد. شاه دین مهمان
ای وای و از ظلم و جفا. آه و اویلا
سر رفته در طشت طلا. آه و واویلا
شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا
هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
#هفده_محرم #هفتم_امام
#شب_هفت_امام_حسین_علیه_السلام
👇
.
#امام_حسین
بیچاره آن کس که سراغ طبیب رفت
وقتی شفاست ،خاک مسیحایی حسین
ما جز به تربتش به دوا لب نمیزنیم
مارابس است نسخه ی سرپایی حسین
سنی وشیعه،قوم مسیحی به جای خود
کم نیست،عاشق بودایی حسین
معنای نفخ صورقیامت چنین شود
سجده کنید بر رخ زهرایی حسین
در صبح حشر،وقت حساب و کتاب ما
رمزشفاعت است هماوایی حسین
ما در صفوف سینه زنان جا گرفته ایم
این است گوشه ای زصف آرایی حسین
هرجاکه روضه خوانده شودکربلای ماست
عالم شده است،وادی رویایی حسین
حسین آرام جانم،حسین روح روانم /
حسین آرام جانم،حسین روح روانم
.
امام حسین علیه السلام
***
یادتان باشد لباس مشکی ام را تا کنید
گوشه ای از قبر من این جامه را هم جا کنید
کاش من در شام تاسوعا بمیرم تا شما
خرجیم را نذر خرج ظهر عاشورا کنید
هم کفن دارم و هم قومی که دفنم می کنند
پس فقط هنگام دفنم یاد آن آقا کنید
از صدای ناله ها و گریه های مادرم
بیشتر یاد غم صدیقه ی کبری کنید
آه من مردم ولی یک کربلا قسمت نشد
پیش مردم مایلم این نکته را حاشا کنید
مرگ من آمد ولی آقا نیامد، حیف شد!
فرصت دیدار را شاید شما پیدا کنید
.
#بعد_از_شهادت
#امام_حسین
گلم را خار صحرا پيرهن بود
غبار و خاک و خون او را کفن بود
سرش بر ني به لب ذکر خدا داشت
گلوي پاره با من همسخن بود
خودم ديدم که جسم باغبانم
سرا پا باغ گل از زخم تن بود
خودم ديدم که از بالاي نيزه
چهل منزل نگاه او به من بود
خودم ديدم به صحرا يوسفم را
که جسمش پاره تر از پيرهن بود
خودم ديدم نشان سم اسبان
عيان بر روي آن خونين بدن بود
.
.
روضه علی اصغر ،روضه خجالت کشیدن حسینه..
روضه سکینه خانم،روضه خجالت کشیدن ابوالفضله
روضه ابوالفضل،روضه خجالت کشیدن ام البنینه..
آخه بعد عاشورا هر روز می اومد، می گفت ؛ رباب عباسمو حلال کن،نتونست برا علی اصغر آب بیاره..
.
.
اینقدر به مجلس اش حسادت نکنید
هی چوب میان چرخ هیئت نکنید
اصلا به شما چه؟!،”فاطمه” صاحب عزاست
در کار عزای او دخالت نکنید
#محرم
.
#زمینه #احساسی
#امام_حسین(علیه السلام)💢
#جدید #سال۱۴۰۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍ #بنداول 📝
خونه ی آواره ها_مقصد بیچاره ها
(روضه امام حسینه)
دوای درمونده ها_امید جامونده ها
(روضه امام حسینه)
حسین/میدونیندیده عاشقتشدم من
حسین/دلمو به ضریحت گره زدم من
حسین/با تموم بدیهام باز اومدم من
سنگینتر از همیشه، بار گناه آوردم
تُو اوج بیپناهی، به تو پناه آوردم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💢من لی غیرک ابی عبدالله💢
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍ #بنددوم📝
نگار شوریده ها_مرهم غم دیده ها
(روضه امام حسینه)
پناهگاه دلِ مصیبت کشیده ها
(روضه امام حسینه)
حسین سرمو میخام رو شونههات بزارم
حسین میدونی غیر خودت کسی ندارم
حسین تا نبینم حرمو دل بیقرارم
حال منو عوض کن، میخوام که سربهرا شم
کافیه از همینجا، زائر کربلا شم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💢من لی غیرک _ ابی عبدالله💢
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍ #بندسوم 📝
#گودال
جلو چشه خواهرش_بریده شد حنجرش
(رفت روی نیزه سرش)
ضجه میزد مادرش_پیش چشای ترش
(کشته میشه پسرش)
ببین ! چی میخونه مادرش با دلهره
چرا_ پسرم از اینا هی لگد میخوره
چرا _ داره با خنجرش سر رو میبره
مادرشو ندیدن سرش رو میبریدن
۱۰ نفری با اسبا _روی سینهش دویدن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💢غریب مادر _ حسین بی سر💢
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍علی حاجیان فر
#زمینه
#سال_۱۴۰۰
👇
.
#تک_ایستاده محرم
#حماسی جدید
#محرم ۱۴۰۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍ #بنداول 📝
رستاخیز عظـــیم عالـم شد
چشمون ما چشمهی زمزم شد
زهرای مرضیهست که میخونه :
آی نوکـرها مـاه مـحـرم شد
ارباب حسین ، عشق منی
اسمت رو میـــــگم علنی
تا آخریـــــن نفس میگم
حب الحسیـــــن اجننی
ای جانم به قربان اباعبدالله
من هستم مسلمان اباعبدالله
اینجا هست گلستان اباعبدالله
میمیرم ز هجران اباعبدالله
ــــــــــــــــــــ
💢یامولا حسین جانم اباعبدالله💢
ــــــــــــــــــــ
✍ #بنددوم 📝
دل بستیم به کرببلای تو
شد الگوی ما شهدای تو
هل من ناصر یعنی که ما باید
یاور باشیم همه برای تو
عشقت عیـــــانه بخدا
فوق بیـــــانه بخدا
زیر علم امن ترین
جای جهانه بخدا
میگیریم شفا فقط ز دستان حسین
جان ما فدای لب عطشان حسین
ایوالله به یاران و شهیدان حسین
خاک ما شده کشور ایران حسین
ــــــــــــــــــــ
💢یامولا حسین جانم اباعبدالله💢
ــــــــــــــــــــ
✍ #بندسوم 📝
مولایی و رهبر و سلطانی
آرام جانِ من حسین جانی
دوست دارم که بشم فدای تو
مثل حاج قاسم سلیمانی
ما پیرو ثقلینیـــــم
شهره توی عالمینیم
دشمن بدووونه اینو
" ما ملت حسینیم "
معلومه اگر کسی بشه فدای تو
میمونه کنار تو و بچه های تو
چی میشه ، بشه روزی و قسمتم حسین
اربعین باشم تو جمع زائرای تو
ــــــــــــــــــــ
💢یامولا حسین جانم اباعبدالله💢
ــــــــــــــــــــ
✍علی حاجیان فر
#واحد
.👇
.
#روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام #اسارت خاندان آل الله به نفس حاج حسین سازور
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
بسکه در کوی و گذر وقتِ تماشا ریختند
کودکانت بر زمین از ضربِ پاها ریختند
عدهای شاگردهایم عدهای دیگر کنیز
کوچه کوچه پیشِ پایم نان و خرما ریختند
در شلوغیِ مسیرِ کاخ هِی روی خاک
دختران از هول دادنهایِ آنها ریختند
بارها ما بر زمین خوردیم از ما رد شدند
مثلِ آنروزی که با در رویِ زهرا ریختند
نیزه داران موقع اُطراق هرجایی که شد
اینهمه سر را به روی هم همانجا ریختند
آتشِ خیمه , کشیدنهای تا کوفه چه کرد
گیسوان بچهها یا سوخته یا ریختند
بی هوا بر ناقهها زد تا که از آن ارتفاع
دخترانت پشتِ هم در بینِ صحرا ریختند*
مردمانی که درِ این خانه میخوردند نان
کُنجِ زندان با قُل و زنجیر ما را ریختند
با لب و دندانِ تو با چوب بازی کرد و زد
آه دندانهای تو آنقدر زد تا ریختند
خوب پیدا هست از بویی که دارد موی تو
در تنورِ روشنی دیشب سرت را ریختند
*حرام زادهای بنام سهیل ابن عُرَیف تا دروازه #کوفه با سیخی که در دست داشت برناقهها میزد تا کودکان از آنها بیافتند(تذکره الشهدا ودیگرمقاتل)
شاعر: حسن لطفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نزدیک دروازه رسیدم تا دلم سوخت
خیلی میان این شلوغیها دلم سوخت
اوباشِ شهر کوفه دورم را گرفتند
در بینشان بودم تک و تنها دلم سوخت
وقتی کنیز سابقم نان دست من داد
چیزی نگفتم به کسی اما دلم سوخت
اینها که میخندند من را میشناسند
از چشم های آشنا آقا دلم سوخت
هرجا سرت را روی نی دیدم دلم ریخت
دیدم سرت را زیر دست و پا دلم سوخت
پیرزنی که با عصا بر پهلویم زد
هی ناسزا میگفت بر زهرا دلم سوخت
دارند عبایت را حراجی میفروشند
پس بیشتر از هرکجا اینجا دلم سوخت
زندانی کوفه شدم چشم تو روشن
دیدی همینکه جای خوابم را دلم سوخت
ای حسین ..
از بالای محملِ بی پرده یه نگاهی کرد .. دید یه عده ای دارن از بالای بام ها خاکستر میریزن .. یه عده ای جلو ناقه ها دارن پای کوبی میکنن .. هی این نیزه ها رو تاب می دادن .. یا الله .. بعد از آن خطبه ای که دختر امیرالمومنین ایراد کرد، دید همۀ مردم دارن گریه می کنن .. فرمود گریه میکنید!! بسیار باید گریه کنید .. خدا چشماتون رو همیشه گریان کنه .. همینطور که داشت حرف میزد با مردم یه وقت دیدن لحن خطابۀ زینب با مردم عوض شد .. رو از مردم برگرداند، نگاه کرد دید سر بریدۀ حسین مقابلِ محملشِ .. انقدر دلِ زینب سوخت .. حسین جان اصلاً باور نمیکردم یه روز زنده باشم من روی ناقه .. تو رویِ نیزه .. حسین جان باور نمیکردم یه روز تو و عباس دور و برم باشید حالا چشم باز کن ببین یه طرف شمرِ .. یه طرف سنانِ .. اوباش دورِ منو گرفتن .. صدا زد داداش دلم برا صدات تنگ شده، اگه با من حرف نمیزنی با دخترت حرف بزن .. خواهش زینب بی جواب نموند ای مردم .. یه وقت شنیدن یه صوتِ زیبای قرآن میاد .. بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا ..
صدای سر بریده به قرآن بلند شد .. بابا قاری قرآن احترام داره .. اما چه کردن .. انقدر به سر بریده سنگ زدن .. ای حسین ....
ــــــــــــــــــ
#حضرت_زینب
#حاج_حسین_سازور
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
.👇