eitaa logo
امام حسین ع
19هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام بند1⃣ چشم من کم‌سوشده کارم تمومه بغض غم‌چن وقته که توی گلومه خسته شدم از این تبعید امید من شد ناامید وفا ندارن این مردم چی بگم از دست اینها حکایت کوفه است اینجا حیا ندارن این مردم بعدعمری ببین آخر کجاها من رو آوردن شبیه عمه وجدم منو بزم شراب بردن امون ای دل امون دل بند2⃣ رسیده جون به لبم از دست دنیا میخونم با هر نفس مدد یازهرا یاد مدینه افتادم نمیره داغت از یادم روضه میخونم زیر لب بشکنه دست اون نامرد که صورتت رو نیلی کرد جلوی چشمای زینب به غرور حسن برخورد که شدی روزمین پرپر ملائک گریه میکردن واسه چشم تر حیدر امون ای دل امون ای دل بند2⃣ آسمون سامرا به رنگ خونه دل من تو کربلاست خدا میدونه شکر خدا شد تقدیرم با لب تشنه میمیرم میسوزم از زهر دشمن اگه تک وتنها بودم غریب سامرا بودم درامونه ناموس من لب گودالو میبینم پریشون خواهر افتاده ته گودالو میبینم از نفس مادر افتاده امون ای دل امون ای دل سبک:رضا باقریان شعر:حسین نوری 👇
. علیه السلام بند1⃣ مظلوم یا امام هادی غصهٔ ناتموم یا امام هادی دردات یکی دوتا نیست که میشه گفت از کدوم یا امام هادی توی شهری که مهمون بودی آقا دلتو آزردن مث عمه رقیت تو رو هم کنج خرابه بردن اما اما اما تو صحرا نشدی بی نشون سرگردون تو بازار نزدن سنگ بهت دور از جون نیمه شب نیاوردن به جای بابا واسه تو سر از تن جدای پر خون یا مظلوم یا امام هادی بند2⃣ مولا یا امام هادی گریهٔ بی صدا یا امام هادی واست شده تکرار چند بار قصهٔ کربلا یا امام هادی نیمه شب بی حیاها به حریم تو جسارت کردن خونتو شبیه خیمه های کربلا غارت کردن اما اما اما اونجا که زبونم لال نبردن معجر به اهلت کسی از گل نگفت نازکتر سایت رو سرشون بود ولی کربلا جدت بود روی نی سایهٔ بالا سر یا مظلوم یا امام هادی بند3⃣ بی کس یا امام هادی ذکرمه هر نفس یا امام هادی روضه میخونی تنهایی دلت حسینیه س یا امام هادی مصیبت های شامو توی سامرا به چشمات دیدی غم بزم شرابو مث زینب تویی که فهمیدی اما اما اما بعضی از روضه هارو فقط زینب دید چشمای بیحیارو فقط زینب دید تا حرف کنیزی شد سکینه غش کرد شرح این ماجرا رو فقط زینب دید یا مظلوم یا امام هادی شعر و سبک: احسان نوری 👇
. ‍ حاج حمید علیمی ═══✼✼═══ ای از غم تو بر جگر سنگ شراره وی در همه ی عمر ستم دیده هماره سنگینی اندوه تو از کوه فزون تر غم های فراوان تو بیرون ز شماره کی مثل تو در حبس ستم بازوی بسته بر قبر خود از جور عدو کرده نظاره تو آیه تطهیری، دشمن به چه جرأت با جام می خود به سویت کرده اشاره مظلوم وا اماما مسموم وا اماما از هجر تو باید کمر کوه شود خم جایی که گریبان ولایت شده پاره تا ماه جمالت به دل خاک نهان شد بر چهره ز چشم حَسنت ریخت ستاره از تیغ زبان زخم فراوان به دلت بود کز زهر ز پا تا به سرت سوخت دوباره مظلوم وا اماما مسموم وا اماما ای کعبه ی دل کوی تو یا حضرت هادی وی قبله ی جان روی تو یا حضرت هادی تو اختر برج نبوی شمس هدایی ماه علوی آیینه ی حسن خدایی فرمانده ی ملک قدر و جیش قضایی آری تو علی ابن جواد ابن رضایی می زد همه دم تیشه به طوبای امامت فریاد که زد زهر ستم شعله به جانت افسوس که مسموم شدی چون پدرانت صد آه ز تن رفت برون تاب و توانت سوزد جگرم بر تو و غمهای نهانت من آبرو از خاک در سامره دارم من خاطره ها از سفر سامره دارم من جلوه ی طور از شجر سامره دارم من عشق دو قرص قمر سامره دارم مظلوم وا اماما مسموم وا اماما 👇
مداحی آنلاین - ای از غم تو بر جگر سنگ شراره - علیمی.mp3
6.26M
🔳 (ع) 🌴ای از غم تو بر جگر سنگ شراره 🌴وی در همه ی عمر ستم دیده هماره 🎤
. 🎤 ‍ {وای از غم مدام،خون شد دل امام وا .... (رویِ لباش امشب زِمزمه است ولی دورِ قبرش هَمهمه است)۳ فقط اونی که می ریزه اشک،فاطمه است۲ وا .... تو اوج بی کسی ، داره جون میکنه ۲ کسی نیست به خدا ، براش گریه کنه۲ وا ....} ۲ دنیاش شده عذاب،وای از بزمِ شراب۲ وا .... شبِ غم آقا امشبِ دیگه جونش انگار بر لبِ (دوباره رو لبهاش روضۀ زینبه)۲ وا .... (دوباره زیرِ لب میخونه بی صدا تو نامحرما نیست جایِ ناموس ما)۲ وا .... جای شهادتین ذکرش شده حسین۲ وا .... {( انگاری دلش تو کربلاست دوباره کنارِ قتلگاست )۲ میبینه تن آقا زیرِ دستُ پاست۲ وا .... یکی نیزه،یکی داره سنگ میزَنِ الهی بمیرم حسین بی کفنِ} ۲ حسین وا .... ذکر هر عاشقی یا حضرت نقی ۲ بخدا دلم تنگه برا،نیمه شبِ صحنِ سامرا۲ آرزومه از اونجا برم ، کربلا۲ بازم حرفِ حسین ، بازم کرب و بلا۲ تمومی نداره،دیگه قصۀ ما حسین وا ..... .👇
. علیه‌السلام گرفته جان، نفسم، در ثنای حضرت هادی دُر سخن بفشانم به پای حضرت هادی نداشت طوطی جانم هنوز لانه به جسمم که بود مرغ دلم آشنای حضرت هادی صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا صفاست در حرم با صفای حضرت هادی مقرّبان الهی فرشتگان بهشتی کشند منّت لطف و عطای حضرت هادی ز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم شود زیارت صحن و سرای حضرت هادی درندگان زمین التجا برند به سویش پرندگان هوا در هوای حضرت هادی اگر به سامره‌ام اوفتد گذر سر و جان را کنم نثار به گنبدنمای حضرت هادی دلم که درد گناهش به احتضار کشانده پناه برده به دارالشّفای حضرت هادی مرا چه قدر که گردم گدای خاک نشینش که هست خازن جنّت گدای حضرت هادی دهد به روح لطیف ملک، صفا و طراوات ملاحت سخن دلربای حضرت هادی به خاک، عطر بهشتی پراکند اگر آید نسیمی از طرف سامرای حضرت هادی به عمر، دهر مرا گر دهند عمر، نیرزد به لحظه‌ای که کنم‌جان فدای حضرت‌هادی به تیرگی نبری روی و راه خود نکنی گم هدایت است به ظلّ لوای حضرت هادی بخوان زیارت پر فیض جامعه که بری پی به ارزش سخن دلربای حضرت هادی مرا رضایت ابن‌الرّضا خوش‌است که دانم بود رضای خدا در رضای حضرت هادی «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 نخل میثم شاعر: سازگار✍ .👇
4_669459335566327831.mp3
3.19M
حاج محمود کریمی اگر به سامره ام افتد گذرم اگر به سامره‏ ام اوفتد گذر سرو جان را کنم نثار به گنبد نماى حضرت هادى ز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم شود زیارت صحن و سرای حضرت هادی به خاک عطر بهشتى پراکند اگر آید نسیمى از طرف سامراى حضرت هادى بخوان زیارت پر فیض جامعه که برى پى به ارزش سخن دلرباى حضرت هادى مرا رضایت ابن الرضا خوش است که دانم بود رضاى خدا در رضایت حضرت هادى چو شمع از شرر زهر پاک گشت وجودش گرفت شعله ز سر تا به پای حضرت هادی چگونه اشک نریزند دوستان به عزایش که گشته فاطمه صاحب عزای حضرت هادی غریب و بی کس و تنها شهید گشت چو جدش زمین سامره شد کرب و بلای حضرت هادی
مداحی آنلاین - بر سرم سایه ی ایوان طلایی دارم - سیدمهدی میرداماد.mp3
3.11M
‍ . 💥سبک: 🎙مداح: 🏴 (ع) 🏴 (ع) بر سرم سایه ی ایوان طلایی دارم گوشه ی صحن عجب حال و هوایی دارم از سر سفره ی او نان و نوایی دارم سامرایی ام عادت به گدایی دارم سامرا کرب و بلایی به نظر می آید این دو شش گوشه به دنیا چقدر می آید ردّ پایش همه جا قبله نما میسازد یک خط از جامعه اش جامعه را میسازد خادم خانه اش از خاک طلا میسازد کرمش نیز به شدت به گدا میسازد بی سبب نیست اگر عادتش احسان شده است نوه ی ارشد آقای خراسان شده است ذوالفقار تو به هر معرکه گفتار تو است مثل آن حرز جوادی که نگهدار تو است چه کسی با چه امیدی پِی آزار تو است نفس فاطمه و دست علی یار تو است گوشه ی چشم تو کافی است اشارت بکند دشمنت که عددی نیست جسارت بکند شیعیان تا به ابد بر سر پیمان هستند تو اگر امر کنی گوش به فرمان هستند صف به صف لشگرت از مردم ایران هستند که به فرماندهی شاه خراسان هستند سخت سیلی زده بر بی ادبی ، با ادبش هرکه لبیک علی النقی آید به لبش ناله ها از دل بیچاره کنم کافی نیست خویش را از غمت آواره کنم کافی نیست گریه بر داغ تو همواره کنم کافی نیست پیرهن در غم تو پاره کنم کافی نیست سال ها هم نفس حجره ی صبرت شده ای کنج زندانی و همسایه ی قبرت شده ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. یادتان هست نوشتم که دعا می خواندم داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد محکماتِ کلماتِ تو مسلمانم کرد کلماتی که همه بال و پر پرواز است مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است کلماتی که پر از رایحۀ غار حراست خط به خط جامعه آیینۀ قرآن خداست عقل از درک تو لبریز تحیر شده است لب به لب کاسۀ ظرفیت من پر شده است همۀ عمر دمادم نسرودیم از تو قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو من که از طبع خودم شِکوه مکرر دارم عرق شرم به پیشانیِ دفتر دارم شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران! دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران! من زمین گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست کلماتم کلماتیست حقیر ای باران! یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران! نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران! ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران! پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران! سامرا قسمت چشمان عطش خیزم کن تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران! بگذارید کمی از غمتان بنویسم دو سه خط روضه از این درد نهان بنویسم گریه بر داغ شما عین ثواب است ثواب بار دیگر پسر فاطمه و بزم شراب… شاعر: سید حمیدرضا برقعی 👇
ShahadatImamHadi1400[02].mp3
11.66M
🎙داشتم کنج حرم جامعه را می‌خواندم (مدح) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
ShahadatImamHadi1400[03].mp3
6.87M
🎙خواست تا بر من مظلوم دهد جام شراب ( ) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی یا رب از زهر جفا سوخت زپا تا به سرم شعله با ناله برآید همه دم از جگرم جز تو ای خالق دادار کسی نیست گواه که چه آورده جفای متوکّل به سرم می دوانید پیاده به پی خویش مرا گرد ره ریخت بسی بر رخ همچون قمرم آن شبی را که مرا خواند سوی بزم شراب گشت از شدّت غم، مرگ عیان در نظرم خواست تا بر من مظلوم دهد جام شراب شرم ننمود در آن لحظه زجدّ و پدرم زهر نوشیدم و راحت شدم از عمر ولی ریخته خاک یتیمی به عذار پسرم با که این ظلم بگویم که به زندان بلا قبر من کند عدو پیش دو چشمان ترم هر زمان هست در این دار فنا مظلومی حق گواه است که من از همه مظلوم ترم شاعر: غلامرضا سازگار
. یه گوشه کنج حرم تنها سمت ضریحو نگا میکنم میگم آقا از راه رسیدم گره بغصمو وا میکنم این، منم که دوباره سرگردونم از تو چی بگم آقا نمیدونم من به امام هادی مدیونم زیارت جامعه میخونم: «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ» کنار غربت شیش گوشه چشمه‌ی گریه که میجوشه لحظه به لحظه فقط یک آه زمزمه‌ی لب خاموشه باز، اسیر سکوت و غم میمونم محو روضه‌ی حرم میمونم من به امام هادی مدیونم زیارت جامعه میخونم: «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ» وقتی مشتاقم و مهجورم شبایی که از حرم دورم زیارتنامه رو لبهامه زائر صحن پر از نورم من، هر جا که باشم اینجا مهمونم مهمون همین سفره میمونم من به امام هادی مدیونم زیارت جامعه میخونم: «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ» غروب جمعه و دلتنگی نگاه منتظر و بارون چرا نمیرسی ای مولا به داد این دل سرگردون انتم الاول و الآخر انتم الظاهر و و الباطن چش به راه شما میمونم أنا برجعتکم مؤمن آه، میون صحرای عشق مجنونم به یاد مولای عشق دلخونم من به امام هادی مدیونم «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ» شاعر: دکتر محمدمهدی سیار 👇
ShahadatImamHadi1400[04].mp3
6.47M
🎙من به امام هادی مدیونم () 🔺بانوای:
. علیه‌السلام از ابتدا گِل من را خدا مطهّر کرد و بعد عشق تو را در دلم مقدّر کرد به نور ناب نگاه چهارده خورشید وجود و فطرت و ذات مرا منوّر کرد زلال ناب ولایت به جان من نوشاند سپس تمام دلم را به نام حیدر کرد به فضل و رحمت زهرا سرشت قلبم را زلال اشک مرا از تبار کوثر کرد سپس کمی نمک روضه در وجودم ریخت به عطر سیب حسینی مرا معطر کرد مرا اسیر غزل‌های چشم تو می‌خواست نگاه روشنتان را کمیت‌پرور کرد چگونه می‌شود الطاف بی‌کران تو را چگونه می‌شود ای با شکوه باور کرد خدا اراده نموده که شاعرت باشم همیشه هر سحر جمعه زائرت باشم به غیر وادی عشق تو نیست وادی ما ولایت تو مبانی اعتقادی ما شکوه بی‌حد تفسیر شیعه برکت توست رهین محضر تو فقه اجتهادی ما و آیه آیه قنوتت ترنّم ملکوت خلوص سجدۀ تو مسلک عبادی ما همیشه نور هدایت چراغ محفل ماست به لطف این که تو هستی امامِ هادی ما شدیم مثل گدایان سامرائی تو مگیر خرده بر این خواهش زیادی ما چه می‌شود که گدایِ گدای تو باشیم چه می‌شود بپذیری فدای تو باشیم همیشه می‌وزد از مرقدت نسیم بهشت پر است صحن و سرای تو از شمیم بهشت کنار گنبد و گلدسته‌های تو دیدیم شکوه عرش خدا، شوکت عظیم بهشت عبور می‌کند از بین صحن اطهر تو مسیر روشن حق، راه مستقیم بهشت همیشه رزق من از دست با کرامت توست میان جنّت‌الاعلی تویی نعیم بهشت همین که چشم من آقا به چشم تو افتاد شدم اسیر نگاهت شدم مقیم بهشت دوباره شوق زیارت هوائیم کرده منم کبوتر صحن تو، یا کریمِ بهشت میان صحن و سرایت کبوترم کردی تو بال‌های مرا نذر این حرم کردی بخوان زیارت پر محتوای جامعه را بخوان که خوب بفهمم بهای جامعه را بخوان که روح بگیرد ولی شناسی‌مان بخوان و شرح بده آیه‌آیه جامعه را نگاه روشن تو ای «مَعادِنُ الرَّحمَة» بنا نهاده در عالم بنای جامعه را میان عرش و زمین، در تمامی ملکوت ببین تجلّی بی‌انتهای جامعه را بگیر دست مرا، «عادَتُکُمُ الاِحسان» ببار بر دل من روشنای جامعه را تو خواستی که فقط پیرو ولی باشیم همیشه در خط مولایمان علی باشیم بخوان مرا که به عشق تو مبتلا باشم بخوان مرا که هوائی سامرا باشم چه خوب می‌شود آقای من شوی تا من تمام عمر در این آستان گدا باشم مرا اسیر خودت کن که با عنایاتت ز بندهای تعلّق دگر رها باشم تو خانۀ دل من را تکان بده شاید در آستانۀ تو زائر خدا باشم بده برات زیارت که یک شب جمعه کنار قبر شهیدان کربلا باشم شوم دوباره دخیل دو قبر شش گوشه فدائی تو و ارباب باوفا باشم تمام دار و ندارم همه فدای حسین چه می‌شود که بمیرم شبی برای‌حسین «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .👇
. روضه جانسوز _ امام هادی علیه السلام " اُنس داريد با زيارت جامعه،هر وقت حرم امام رضا ميريد،الان اونايي كه كراراً مشرف شدن مجسم مي كنند كجا مي ايستند زيارت جامعه كبيره مي خونند،كربلا رفته ها خوب تو ذهنشون هست كجا مي ايستادن زيارت جامعه كبيره مي خوندن،اونايي كه نجف رفتن،كاظمين رفتن،سامرا رفتن، تكليفت معلوم ِ كجا بايد بايستي و زيارت جامعه بخوني،بقيع هم كه ميري،چهار امام درست ِ قبرشون با خاك يكسانه اما مي دوني كجا بايد بايستي. يه جا شيعه تكليفش رو نمي دونه،اونم وقتي مي خواد مادر سادات فاطمه ي زهرا رو زيارت كنه،يه عده ما بين محراب و منبر،يه عده كنار قبرستان بقيع،يه عده كنار در ِ خانه،اين طور زمزمه مي كنيم:* يا فاطمه من عقده ي دل وا نكردم گشتم ولي قبر تو را پيدا نكردم *محضر امام هادي و امام حسن عسكري گردنت رو كج كن،بگو:آقاي من، مولاي من، "یا وَلِی اللّه ، اِنَّ بَینی وَ بینَ اللّه عَزَّ وَجَلَّ ذُنُوباً" يه گناهاني بين من و خدا هست، "لا یاْتی عَلَیها اِلاّ رِضاکمْ" تا شما رضايت نديد،خدا من و نمي بخشه...چند بار بيام كربلا مشرف بشم،ولي حرم شما رو نبينم؟دل همه ي ما برا حرمت يه ذره شده آقاجان،ان شاءالله اين جمعيت به زودي ِ زود،كنار حرم باصفاش اونجا عرض ادب كنه،روبروي اون حرم بايسته آقاش رو صدا بزنه.* بالاتری ز مدح و ثنا أیها النقی *مگه ما مي تونيم مدح شما بكنيم آقاجان،با اين زبان الكن و با اين كلمات بريده بريده،مگه مدح شما گفتن كار ماست،عزيز زهرا* بالاتری ز مدح و ثنا أیها النقی ابن الرضای دوم ما أیها النقی با حبّ تو عبادت ما عین بندگی ست هادی آل فاطمه یا أیها النقی دارم ولی شناسی خود را ز نور تو مولای من ولی خدا أیها النقی با صد امید همچو گدایان سامرا پر می کشیم سوی شما أیها النقی بخشنده تر ز حاتم طائی تویی تویی *شنيدم حاتم طائي منزل نبود،يه گدايي اومد در خونه ي حاتم طائي،هر چه قدر در زد،كسي نبود در رو به روش باز كنه،در مسير برگشت ديد حاتم داره از روبرو مياد،گفت:كجا بودي؟گفت:رفتم در خونه ات رو زدم،كسي نبود در رو بروم باز كنه،حاتم دستش رو گرفت،گفت:بايد برگرديم بريم سمت خونه. گفت:حالا بمونه يه وقت ديگه.گفت:نه برا حاتم زشته فردا بگن يكي اومد در خونه اش رو زد كسي نبود در رو به روش باز كنه.يا امام هادي!؛يعني ميشه من امشب در خونه ي شمارو بزنم،شما رو صدا بزنم،كسي نباشه در رو به روم باز كنه؟آقاجان!* بخشنده تر ز حاتم طائی تویی تویی مسکین ترم ز هرچه گدا أیها النقی من هرچه خواستم تو عنایت نموده ای یک حاجتم نگشته روا أیها النقی گردد جوانی ام همه ترویج مکتبت جانم شود فدای شما یا أیها النقی باید برای غربت تو بی امان گریست با ناله های حضرت صاحب زمان گریست چرا گريه نكنم در غربت شما؟ اگه امشب به شما اطلاع بدن،خداي نكرده كوچكترين بي احترامي،به ولي فقيه،به رهبرت شده،تا چند رو خواب نداري،نه رهبر،به پدرتم بگن بي احترامي شده،آرام و قرار نداري،بچه شيعه ها چه حالي ميشيد وقتي مي شنويد نيمه شب هجوم آوردن به خانه ي امامتون؟سيصد نفر امامتون رو با بي ادبي بيرون آوردن،دنبال ناقه حضرت رو مي كشيدن،نمي دونم هر كي دلش يه جا ميره،شايد تو اون لحظات حضرت مي گفت:يا زينب!امشب امام زمان برا جد غريبشون عزادارن،چرا ما گريه نكنيم؟چرا ما ناله نزنيم؟ يه گوشه اش رو به شما بگم،وقتي آقا رو آوردن به شهر سامرا،اولاً اينكه بيست سال از عمر آقا تبعيد و با بي احترامي گذشت،وقتي آقا رو آوردن رسيد به سامرا،براي اينكه بي احترامي به امام هادي بكنه يه روز آقارو پشت دروازه نگه داشت،مي دوني كجا جاش دادن؟ما ايراني ها چه طور احترام كرديم ولي ِ خدارو؟وقتي حضرت معصومه مي خواست وارد شهر قم بشه،كيلومترها مردم از شهر قم بيرون اومدن به احترام خانم،اينقدر گل ريختن رو ناقه ي خانم،وقتي اومد وارد شهر شد،موسي بن خزرج بهترين جاي قم رو براي فاطمه ي معصومه قرار داد،يه باغي بود،گفت:اينجا محله ي سادات ِ،بذار خانم احساس امنيت و آرامش كنه...اما آقاتون رو آوردن تو سراي گداها جا دادن.بميرم برات آقاجان،آقاجان،قصد جان آقا رو داره،چهار تا غلام خشن رو مأمور كرده،گفت:وقتي امام هادي وارد شد،بي مهابا بهش حمله كنيد،جانش رو بگيريد،امام هادي وارد شد،يه وقت ديدن آغوشش رو باز كرد،تظاهر داره مي كنه،امام هادي رو بغل گرفت،آن چهار غلام هم كاري نكردن،بعداً امام رو بدرقه كرد،بعد سئوال كرد،گفت:مگه من نگفتم،بهش حمله ور بشيد و جانش رو بگيريد؟گفتن: مي خواستيم اين كارو بكنيم،اما نگاه كرديم به هيبت آقا،به عظمت آقا،دستمون به شمشير نرفت،بعداً نگاه كرديم ديديم دور و برش رو صد شمشير دار گرفته،جرأت نكرديم به امام نزديك بشيم،ترس جانمون رو داشتيم،ولي ِ خداست،بايد هم خدا جنودش رو بفرسته،بايد ملائكه رو بفرسته براي دفاع از ولي خدا. عرضم اينه آقاجان! مگه حسين ولي ِ خدا نبود...
. 🔘 ⚪️ 🔘 در سامره بر پا شده قیامت یا حضرت زهرا سرت سلامت حجةابن الحسن رخت غم کن به تن امام هادی شده مسموم درسامره جان داده مظلوم 🔘آجرک الله بقیه الله داغ رضاتازه شده دوباره امام عسکری کند نظاره جواد الائمه،عزیز فاطمه امام هادی شده مسموم… سامره کربلای دیگرشده عـزای فرزند پیمبرشده می‌رسد این ندا،واویلا واویلا امام هادی شده مسموم… 🔘آجرک الله بقیه الله خون گشت ازغم،جگر کبابش بردند سوی مجلس شرابش یاامام زمان،الامان الامان امام هادی شده مسموم… 🔘آجرک الله بقیه الله خـون بـه دل حیدرکرارشد حضرت فاطمه عزادارشـد واویلا آه آه،باچه جرم وگناه امام هادی شده مسموم… 🔘آجرک الله بقیه الله ای شیعیان شدوقت سوگواری اشک حسن به دیده گشته جاری دیده گریان پسـر،درعزای پدر امام هادی شده مسموم… 🔘آجرک الله بقیه الله امام ماشدپاره پاره جگر دیگرسرش جدانشد زپیکر وای ازاین جنایت،ظلم بی‌نهایت امام هادی شده مسموم درسامره جان داده مظلوم 🔘آجرک الله بقیه الله 👇
. فجر پیروزی / سرود خاک ایران ، خاک مردان دلیر است ملت ما در همه جا حق پذیر است نهضت اسلامی ما بی نظیر است فخر ایران ای دلیران فجر پیروزی مبارک فجر پیروزی مبارک .... زنده از خون شهیدان این قیام است جاودان در قلب ما یاد امام است درس رهبر بر همه ما انسجام است ماه میهن ماه بهمن ماه بهروزی مبارک فجر پیروزی مبارک .... سالروز فجر آزادی رسیده فصل خُرَم بودن و شادی رسیده دست حق داریم و امدادی رسیده فصل امداد فصل فریاد فصل غم سوزی مبارک فجر پیروزی مبارک .... ما همه پاینده ایم و جاودانیم در ره سرخ ولایت جان فشانیم مثل صبح بیکرانه ، بی کرانیم هر کرانه در زمانه نور افروزی مبارک فجر پیروزی مبارک .... ** محمود تاری «یاسر» .
. غریب سامرا / نوحه زهر کینه کرد گلت را خزانی دشمن تو کشت تو را در جوانی شد خموش از جفا تا صدایت سامرا گشته کرب و بلایت وا اماما وا امام ..... ای که در دهر درد ما را طبیبی جان سپردی دل غمین در غریبی ای که از آتش زهرا اعدا خسته دل داده ای جان تو مولا وا اماما وا اماما ..... حجره ی تو گشته قتلگه تو ارغوانی روی همچون مه تو در عزای تو ای روح ایمان گشته مهدی ز غم دیده گریان وا اماما وا اماما .... سامرایت بوی داغ تو دارد شعله ی غم نخل داغ تو دارد ای شهیدی که جز غم نداری از وطن دور و جان می سپاری وا اماما وا اماما .... ای تو مسموم گشته از زهر کینه سوزد از غم کربلا و مدینه ای که چون مادرت در جوانی دیده بستی تو از زندگانی وا اماما وا اماما ..... دیده ای تو از عدویت عداوت کرده بر تن جامه ای از شهادت از دل حجره ی غرق محنت پر کشیدی به گلزار جنت وا اماما وا اماما .... ** محمود تاری «یاسر»✍ .👇